حسين مظفر در گفتوگوبا خبرنگار ايسنا تصريح كرد:« امام(ره) عزيز، بنيانگذار معنويتگرايي در سياست و آشتي بين معنويت و سياست بود.»
وي ادامه داد:« همان طور كه رهبر معظم انقلاب اين حركت را استمرار بخشيدند،آقاي خاتمي نيز با ظرافتهاي فرهنگي خود تاكيدكنندهي اين تلفيق هستند و ميخواهند با اين تاكيدات آن بخش نادر از افراد جامعه را كه ممكن است اعتقادات ضعيفي نسبت به حضور مردم داشته باشند را متوجه نقش مردم كنند.»
نمايندهي مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي، با بيان اينكه مردمسالاري و توجه به آن پديدهي جديدي در جامعه ما نيست، تاكيد كرد:« توجه به مردمسالاري در جامعه ما يك پديدهي جديدي نيست كه دستاورد يك دولت يا يك انديشمند باشند، بلكه اين بحث همزاد مكتب و انقلاب ماست.»
وي افزود:« بحث تلفيق دين و دموكراسي يا اسلاميت و جمهوريت، از روزهاي آغازين انقلاب وجود داشته و آقاي خاتمي تنها بر اين نكته تأكيد داشته و مبدع و خالق پيوند بين دين و دموكراسي نبوده و حتما خود ايشان نيز اعتقاد ندارند كه مبدع اين مسأله هستند.»
مظفر با بيان اينكه دين و دموكراسي همزاد نام جمهوري اسلامي ماست، حدود 25 انتخابات برگزار شده در نظام جمهوري اسلامي را نشاندهندهي همين پيوند دانست و گفت:« اسلاميت نمايشگر مشروعيت و پيوند نظام اسلامي ما با آسمان و مباني وحياني براي گرفتن آموزههاي اسلامي و جمهوريت براي تقويت زمينههاي تحقق آن انديشههاي الهي در عرصهي حيات اجتماعي با حمايت مردمي است.»
وي با بيان اين نكته كه در انديشهي اسلامي، هرگز حمايت مردم جداي از ديانت نبوده است، بر تداوم اين انديشه در نظام اسلامي تأكيد و خاطرنشان كرد:« نفي نميكنم كه يك سري انديشههايي وجود دارد كه به بهانهي دفاع از دين، نقش مردم را كمرنگ جلوه ميدهند، اما اينها سياست نظام نيست.»
وي كه با خبرنگار پارلماني خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفتوگو ميكرد، با بيان اينكه تعداد كساني كه اين انديشه را دارند كم هستند،تاكيد كرد:« البته بايد گفت، تعداد اينها كم بود زيرا به نظر ميرسد كه تجربه عملي تلفيق اسلاميت و جمهوريت در نظام ما باعث شده كه آن انديشههايي كه اوايل انقلاب در ذهن برخي از افراد جامعه و حتي برخي از نخبگان وجود داشت و تأكيد ميكرد كه ما بايد به انديشهي الهي اكتفا كنيم در حال از بين رفتن و كمرنگ شدن است.»
مظفر همچنين به برخي انديشههايي اشاره كرد كه به اسم دموكراسي قصد دارند دين را از صحنهي حيات سياسي - اجتماعي خارج كنند و با بيان اينكه تعداد اين قشر نيز قليل و انگشتشمار است و در جامعه ما جايي ندارند، گفت: «دين، اسلاميت، دينگرايي و توجه به مردم و تلفيق اين دو با هم، در جامعه ما جاي خود را باز كرده و البته كساني هم هستند كه با اين تلفيق مخالفند؛ اما اين افراد خارج از نظام هستند و تمام تلاششان در سدهي گذشته اين بوده كه دين را از دموكراسي جدا كرده و نظام سياسي دنيا را سكولاريزه كنند و دين را به حيات فردي ببرند و سلايق افراد را ملاك حقانيت قرار دهند.»
وي تصريح كرد:« اين در حالي است كه حقانيت و اكثريت دو مقولهي متفاوت هستند.»
به گفتهي وي، از سويي سكولارهايي كه نميخواهند اين تلفيق را ببينند با آن مخالفند و ميخواهند آن را ناكارآمد جلوه دهند و از سويي ديگر نيز متحجراني كه اعتقاد به نظام اسلامي و پشتوانه مردم ندارند.
مظفر با بيان اين كه اين هر دو (سكولار و متحجران) در دو سوي نظام ما قرار ميگيرند، تاكيد كرد:« اينها انگشت شمارند و جايي در نظام فعلي ما و آينده سياسي ما ندارند و نخواهند داشت.»
وي در پايان با بيان اينكه انديشهي تلفيق دين و دموكراسي و اسلاميت و جمهوريت، پديدهي وارداتي غرب نيست و همزاد انقلاب و مكتب ماست، تأكيد كرد كه بر اين اساس، اين انديشه تداوم خواهد داشت.
انتهاي پيام


نظرات