• سه‌شنبه / ۲۷ دی ۱۳۸۴ / ۱۹:۲۳
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8410-15274
  • خبرنگار : 71061

"سمينار نقد بازانديشي گفتمان ديني" اظهارات صابر، قاسمي، كاشي و مظفر

"سمينار نقد بازانديشي گفتمان ديني" 
اظهارات صابر، قاسمي، كاشي و مظفر
سمينار «نقد و بازانديشي گفتمان ديني» به مناسبت يازدهمين سالگرد درگذشت مهندس مهدي بازرگان به همت بنياد فرهنگي مهندس مهدي بازرگان در حسينيه ارشاد برگزار شد. **** به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) هدي صابر طي سخناني در اين مراسم با اشاره به تحولات دهه‌ي اخير كه به گفته‌ي وي، " علوم پايه راه را براي اعلام وجود علوم ديگر باز كرد" از اين سال‌ها به عنوان سال‌هايي كه امكان نظام‌مند و نهادمند شدن جهان در آن فراهم شده است، ياد كرد و با اشاره به وضعيت ايران در اين دوران اظهار داشت: در اين دوران ايران نظام‌يافته‌تر از گذشته مي‌شود و از آن مي‌توان به عنوان آغاز حيات گفتمان ديني نام برد. وي در ادامه با اشاره به تلاش‌هايي كه در حوزه‌ي نقد خرافات، شرح معارف اسلامي و فلسفه و اخلاق انجام شده است، گفت: با دقت به ادبيات گفتاري و نوشتاري تلاش‌گران اين عرصه مي‌توان نتيجه گرفت كه روش يا متدولوژي تفكر در آثار آن‌ها غائب است يا حضور كمتري دارد. وي در ادامه به وضعيت ايران در سال 1320 پرداخت و با بيان اين‌كه ورود مهندس بازرگان به عرصه‌ي فكر و انديشه سرفصل نويني را در اين عرصه رقم زد، گفت: روش‌ بازرگان در عرصه‌ي انديشه نيز ارتفاع سطح گفتمان ديني را در ايران به ارمغان آورد. اين نقش زماني ارزش تاريخي مي‌يابد كه همزمان با مساعي فكري وي، حزب توده به عنوان فعال‌ترين جريان فكري ايران، روش تفكر را نيز به همراه تفكر از اردوگاه فكري شوروي وارد كرده بود و عنصر بومي نيز به آن تزريق نمي‌كرد. وي در ادامه به نقش بازرگان در عرضه‌ي روش تفكر در فضاي تاريخي پس از شهريور 20 در حوزه‌ي ملي و بين‌المللي پرداخت و ارتفاع سطح گفتمان ديني پس از بروز ادبيات ايدئولوژيك بازرگان را بيان كرد. **** به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) علي قاسمي پژوهشگر و استاد دانشگاه نيز در سخنراني با عنوان " بحران ديني، و آسيب شناسي آن در جامعه‌ي ايران" اظهار داشت: دينداري به مثابه‌ي گرايش، باور و يا عمل به آموزه‌هاي ديني در بين گروه‌هاي اجتماعي و معتقدان به دين در ايران اسلام و مذهب تشيع اشكال متفاوتي دارد. وي افزود: اين اشكال از گرايش به تجربه‌ي ديني (اسلام ايماني – عارفانه)؛ باور به وجه گزاره‌اي (اسلام عالمانه،‌فيلسوفانه و متكلمانه)؛‌ اعتقاد وجوه عبادي - مناسكي ( اسلام متشرعانه، فقيهانه ) تا تلقي از اسلام به عنوان راه زندگي (انساني – رهايي بخشانه ) را در برمي‌گيرد و موجبات بروز دينداري در بين پيروان با باورمندان به هر يك از اين قرائت‌ها مي‌شود. وي ادامه داد: اين گفتمان‌ها هر يك بنا بر نيازها و ضرورت‌هاي انساني اجتماعي در ادوار تاريخي و شرايط اجتماعي فرهنگي باليده‌اند و اي بسا متناسب با نياز‌هاي زمانه به گفتمان غالب يا به عنوان يك خرده فرهنگ به عنوان گفتمان يك قشر يا گروه اجتماعي درآمده‌اند.اما از آن‌جا كه انسان و جامعه بر هيچ اصل سلب و سختي استوار نيستند و بازگشوده به تحول و شدن دائمي هستند قرائت‌هايي از دين مي‌تواند متناسب با تحول خواهي و نوجويي انسان‌ها به حيات فرهنگي و نقش تاثيرگذار خود بر جوامع انساني بپردازند. كه امر ثابت را با امور گذران و ناپايدار محتوا را با فرم و مانده‌ي دين را با صورت و قالب‌هاي نو پيوند بزنند و آن را متناسب با نياز‌هاي اصل و نسل ارائه نمايند. به گفته‌ي وي "هرگاه نقصان يا خللي در اين نسبت‌ها رخ دهد و هر يك قرائت‌هاي مذكور اهتمام لازم را بر برقرار كردن نسبت بين اين امر نداشته باشند لاجرم بروز بحران در مباني نظري متدولوژيك و راهبردي آنها طبيعي به نظر مي‌رسد." وي با بيان اين كه " جامعه‌ي ايران از حيث شرايط داخلي و موقعيت تاريخي در وضعيت خاص گذار از مرحله‌ي سنتي به مدرن به سر مي‌برد و اين نيز در تلازم گزار جهاني است(فرآيند جهاني شدن و دگرگوني هاي فرهنگي است" يادآور شد گفتمان‌هاي ديني موفق در مواجهه‌ با اين شرايط شتاب‌دار و نو به نو شونده‌ي داخلي و بين‌المللي دچار بحران هستند به گونه‌يي كه ثبات آن‌ها بر اثر برخورد با امواج اطلاعات و مواجهه با گفتمان‌هاي فلسفي و جامعه‌شناختي متاثر از غرب جاي خود را به سياليت و ناپايداري حوزه‌هاي فرهنگي و معنايي داده است كه علايم آن در بين قشرها و گروه‌هاي مختلف اجتماعي در اشكال مختلف نمايان است. اين استاد دانشگاه با تاكيد بر اينكه در مقاله‌يي كه ارائه مي‌دهد در صدد ارائه‌ي توضيح نسبت به " دينداري با متغيرات اجتماعي" است، تصريح كرد: از آن‌جا كه دينداري با عنوان متغيري وابسته از عناصر و مولفه‌هاي اجتماعي تاثير مي‌پذيرد تلاش خواهم كرد تا بحران دينداري را در نسبت با متغير‌هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي از منظر جامعه شناختي اقتصادي، سياسي و فرهنگي ، توضيح دهم. وي با اعتقاد بر اين‌كه "بحران دينداري، بحران هويت است" بحران دينداري را ناشي از ناكارآمدي قرائت سنتي از دين، برخورد و رويارويي آموزه‌ها و الگو‌هاي ديني و امواج اطلاعات و حوزه‌هاي معنايي مدرن دانست كه تاثير آن در ذهنيت و رفتار‌هاي گروه‌ها و قشرهاي اجتماعي و فرهنگي نمايان مي‌شود. وي ادر اشاره به نمونه‌هاي اين تاثيرگذاري گفت: در نسبت روشنفكران با دين رسمي و سنتي شاهد فرار به جلو يعني مدرنيته و فرار به درون يعني دين ايماني، عرفاني هستيم. همچنين در نسبت مردم با دين دين رسمي و سنتي فرار به عقب يعني گرايش به وجوه آييني، اسطوره‌يي و خرافي را مشاهده مي‌كنيم. از سوي ديگر قرائت رسمي و سنتي نيز راه به عقب مي‌برد و نه مي‌تواند گامي به جلو بردارد به دليل بحران عقلانيت از اين روز به پهلو فرار مي‌كند. **** به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) هم‌چنين دكتر غلامرضا كاشي طي سخناني تحت عنوان" چرخش بنيادي در سنت روشنفكري ديني" با بيان اينكه در هر سنت ديني با دو نوع پرسش مواجهيم كه اولويت هر يك به نحوي يك سنت فرهنگي را سامان مي‌بخشد، گفت: نخست طرح پرسش در درون يك سنت ديني و ناظر به تناضع ميان حيات ديني و نهاد دين است و دوم طرح پرسش برون بيني و ناظر به تعيين نسبت ميان دين و حوزه‌ي اختيار عقلاني و مستقل بشر است. وي با بيان اينكه در سنت غربي طرح پرسش برون ديني تناضعات فكري و فرهنگي است، گفت: در سنت ايراني طرح پرسش درون ديني مضمون اساسي تناضعات فكري و فرهنگي را تشكيل مي‌دهد. به عبارتي ديگر در سنت غرب طرح پرسش در نسبت سنت ديني و در سنت ايراني در درون سنت ديني جريان يافته است. وي در ادامه به تبيين موقعيت روشنفكري ديني در ايران پرداخت. وي در بخشي از سخنان خود اظهار داشت: سنت روشنفكري ديني در ايران در خدمت توامان گشودن فردا براي مدرنيته و تقويت نهاد دين عمل كرده و انقلاب اسلامي ايران نيز ثمره‌ي تلاش فرهنگي اين سنت است. كاشي در ادامه با اشاره به تحولات مهم اين سنت در ايران بعد از انقلاب گفت: توفيق روشنفكري ديني پس از انقلاب به نقد كاركرد‌هاي عمومي بخش‌هاي ديني كه بر محور انديشه ورزي هاي دكتر سروش اتفاق افتاده است نقطه‌ي عطف بنيادي است كه ناديده گرفتن آن ناممكن است. وي همچنين احياي پروژه‌ي روشفكري ديني را نيازمند تكيه بر مباني فلسفي جديدي دانست و گفت: مضمون اساسي تحول روشنفكري ديني پس از انقلاب بازگشت به پرسش اساسي سنت فرهنگي ما مبني بر پرسش درون ديني و تحرير محل نزاع بر مبناي نسبت ميان حيات و نهاد دين است. *** به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) محمد جواد مظفر نيز طي سخناني با اعتقاد به وجود " بي اعتمادي و بي اطميناني" بر وجود اصول اخلاقي در مناسبات اقتصادي و اجتماعي تاكيد كرد و نسبت به احتمال فروپاشي اخلاقي هشدار داد. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha