• شنبه / ۱۵ بهمن ۱۳۸۴ / ۱۷:۰۳
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 8411-09308
  • خبرنگار : 71062

/بيستمين سالگرد فتح غرورآفرين فاو در والفجر 8 / حقيقت دفاع مقدس آنقدر زيباست كه لازم نيست به آن رنگ و لعاب بي‌جا بدهيم

/بيستمين سالگرد فتح غرورآفرين فاو در والفجر 8 /
حقيقت دفاع مقدس آنقدر زيباست كه لازم نيست به آن رنگ و لعاب بي‌جا بدهيم
محمدعلي آقاميرزايي، از سال 1366 كار خود را در مطبوعات و در حوزه‌ ادبيات پايداري آغاز كرد. به جز حوزه‌هاي سياسي و اقتصادي، در همه سرويس‌هاي خبري به عنوان دبير، نويسنده و يا خبرنگار حضور داشته است؛ اما هيچگاه از مطبوعات دفاع مقدس فاصله نگرفته است. وي در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس «فرهنگ و حماسه» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بحث مطبوعاتي دفاع مقدس را بسيار حرفه‌اي مي‌داند و مي‌گويد: در اين حوزه با يك فرهنگ رو‌به‌رو هستيم و دفاع مقدس تكرار واقعه عاشورا در عصر حاضر است، با اين تفاوت كه آنجا امام حسين (ع) بود و 72 يار كربلايي و اينجا امام خميني (ره) است با اين همه جوان فدايي. آقاميرزايي هم اكنون در روزنامه «جوان» دبير سرويس بخش بسيج و دفاع مقدس است و ويژه‌نامه «سروقامتان» را به طور هفتگي براي همين روزنامه منتشر مي‌كند. به گفته وي، نخستين نكته‌اي كه در بحث دفاع مقدس خود را نشان مي‌دهد، نگاه متفاوت ارباب مطبوعات و اصحاب قلم به اين حوزه خاص است؛ عده‌اي مي‌خواهند جنگ را فراموش كنند كه اين دسته يا اصلا به اين موضوع نمي‌پردازند و يا طوري از جنگ مي‌گويند و مي‌نويسند كه فقط بوي باروت و خون از آن به مشام برسد، در صورتي كه دفاع مقدس مقوله باارزشي است كه شيريني خاص خودش را دارد؛ گروهي ديگر در مقابل گروه اول قرار دارند و آن قدر اين مقوله را شيرين مي‌كنند كه دل آدم را مي‌زند، اما هر دوي اين گروه‌ها راه را اشتباه رفته‌اند. آقاميرزايي مي‌گويد: رويكرد ديگري كه مي‌توان به اين حوزه داشت، توجه به كاركرد اين طيف از مطبوعات است؛ بي‌ترديد ميان انتظاراتي كه از مطبوعات سال‌هاي جنگ مي‌رفت با آنچه امروز از مطبوعات دفاع مقدس انتظار داريم، تفاوت زيادي وجود دارد. وي استفاده از مطبوعات، سرودهاي حماسي و مانند اينها را براي تشويق جوانان و بسيج عمومي جهت حضور در جبهه‌ها، لازمه آن دوران مي‌داند و مي‌گويد: حالا بايد جنگ را از زاويه‌ ديگري نگاه كنيم و وقت آن است كه بگوييم تمام جنگ، خون‌ريزي نبوده است، بگوييم ما نجنگيديم، بلكه دفاع كرديم. وقت آن فرا رسيده كه بگوييم مثلا چه فاجعه‌اي در سوسنگرد رخ داد و به زنان و دختران ما تجاوز كردند؛ بايد بگوييم ما از چند كشور اسير داشتيم و اين تنها بخشي از حمايت‌هاي كشورهاي مختلف جهان از عراق را افشا مي‌كند. بايد بگوييم كه بچه‌ها در اوج تحريم اقتصادي خودشان را در جنگ شناختند؛ واقعا تصور عوام به خصوص جوانان اين نسل، از جبهه اين است كه عده‌اي يك الله‌اكبر مي‌گفتند و مي‌پريدند روي مين؛ ولي در واقع اين طور نبود؛ فضاي خاص جبهه و عوال مختلف معنوي از جمله مرگ‌باوري و مرگ آگاهي، فرهنگ خاصي را رقم زد؛ فرهنگي كه ‌بايد به فرداي جنگ هم منتقل مي‌شد تا فرزندان و رزمندگان هم با اين فرهنگ درگير شوند، اما پس از پايان جنگ، اوضاع تغيير كرد. دبير سرويس دفاع مقدس روزنامه جوان به چالش در اين حوزه اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: وقتي جنگ تمام شد، عده‌اي مرتكب اشتباهي استراتژيك شدند و آن اين بود كه گفتند مردم از جنگ خسته‌اند و آن را كنار بگذاريد؛ اين يك اشتباه بزرگ بود. امام خميني (ره) بارها فرموده بودند: كه جنگ نعمت بود، بركت بود. پس چرا بايد كنار گذاشته شود؟ و اين يك شكاف عظيم بين دو نسل ايجاد كرد، ما بايد كاري مي‌كرديم كه از سويي،‌جلوي شكاف بيشتر را بگيريم و از سوي ديگر، فكري براي پر كردنش مي‌كرديم. آقاميرزايي، اهميت كار در اين حوزه را به حدي مي‌داند كه معتقد است: افراد شاغل در مطبوعات دفاع مقدس، بايد يك شغل داشته باشند.هر چند اين كار نان و آبي ندارد. اما عشق دارد كه اگر اين عشق را از آن جدا كنيد، ديگر هيچ چيز ندارد؛ پس بايد كاري كنيم كه هم كساني كه در عرصه دفاع مقدس كار مي‌كنند، تامين شوند و هم جوانان با ذوق براي كار كردن در اين حوزه تشويق شوند. از سوي ديگر، كسي كه در مطبوعات دفاع مقدس قلم مي‌زند، اگر مي‌خواهد روزي دو ساعت بنويسد، بايد روزي چهار ساعت مطالعه داشته باشد. اين مطالعه، هم بايد كتابخانه‌اي باشد و هم ميداني. وي با ذكر خاطره‌اي ادامه مي‌دهد: سال گذشته ما را براي بازديد از اردوگاه‌هاي عراق به اين كشور اعزام كردند، در حالي كه اگر يك ماه ديرتر مي‌رفتيم، آنجا را خراب مي‌كردند. به هر حال ما عكسمان را گرفتيم، اسناد را جمع‌آوري كرديم و برگشتيم. يعني اگر كسي كه مي‌خواهد در اين باره مطلب بنويسد، بايد برود و اين آثار را ببيند و اين وظيفه‌ مسئولان بود كه تا صدام سقوط كرد، به سرعت فعالان مطبوعاتي دفاع مقدس را اعزام مي‌كردند. براي نمونه چه اشكالي دارد ما از يك سرهنگ عراقي با هزار دلار عكس و خاطرات و اطلاعاتي از او دريافت كنيم. بي‌ترديد چون اين اطلاعات از طرف دشمن اعلام مي‌شود، جذابيت مضاعفي دارد و حقانيت ما را هم بيشتر نشان مي‌دهد؛ اگر جز اين عمل كنيم، همان مطلب تكراري مي‌شود كه در بيشتر نشريات شاهديم و البته مخاطبي هم ندارند. از اينجا به بعد كم كم بحث ما با محمد علي آقا ميرزايي به مباحث راهبردي مي‌كشد. او معتقد است عملكرد مطبوعات اين حوزه (و به طور كلي تر، رسانه‌ها) رابطه مستقيمي با امنيت ملي دارد. چرا كه اگر جنگي در بگيرد، جوان مانگاهي به تصويري كه ما از جانبازان در رسانه‌ها ارائه داديم. خواهد انداخت و به جوش آمدن حسن جان نثاري و ايثار را در وجود خود احساس نخواهد كرد. وي با اشاره به چالش‌هاي فرآروي كشور در بحث ارزش‌هاي دفاع مقدس مي‌گويد: به اين موضوع بودجه نسبتا قابل توجهي اختصاص مي‌دهند، اما درست خرج نمي‌شود. مثلا در جريان بازسازي خرمشهر بايد يك تكه از شهر را به همان شكل نگه مي‌داشتيم تا آيندگان قضاوت كنند. حتي شايد اگر مي‌خواستند شهر ديگري در كنارش بسازند، هزينه‌اش چه بسا كمتر از بازسازي آن مي‌شد. اينها سند است و نسل بعدي منتقدان بي‌رحمي هستند. حقيقت جنگ آن قدر زيباست كه لازم نيست به آن رنگ و لعاب بي‌جا بدهيم. فردا مي‌آيند دروغها را از لابه لاي گفته‌هاي فاع مقدس بيرون مي‌كشند . شايد بخشي از اين افت، برآمده از نگاه سازماني موجود باشد، سفارشي نوشتن، آفتي براي ادبيات پايداري و دفاع مقدس است. آقاميرزايي در مورد حفظ آثار و انتقال ارزش‌هاي دفاع مقدس به بحث نشر ارزش‌ها و كاركرد آن در جامعه‌ امروز اشاره مي‌كند و مي‌گويد؛ ما از چيزي صحبت كرديم به نام فرهنگ دفاع مقدس؛ اين فرهنگ مبتني بر ديگر دوستي (ايثار) بود،اين را بايد بيابيم و به جامعه‌ امروز منتقل كنيم كه اگر اين فرهنگ دوباره احيا و در جامعه ترويج شود، بسياري از مشكلات حل مي‌شود. اگر من مسئول، زيردستم را به خودم مقدم بشمارم، ديگر چه مشكلي باقي مي ماند؟ آقاميرزايي با اشاره به شايسته سالاري به عنوان عنصر ديگري از اين فرهنگ مي‌گويد: در دوران دفاع مقدس، شايسته‌سالاري نقش چشمگيري داشت، چون يك اشتباه مي‌توانست به قيمت از دست رفتن جان هزاران نفر در جنگ تمام شود. شهيد همت جواني بود كه در جنگ مانند ديگران وارد شد و تواناييهايش را بروز داد و بعد شد حاج همت، خرازي و افراد ديگر هم همين طور. وي به نوآوري به عنوان يكي از اركان اين فرهنگ اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: در آن زمان رزمندگان خود به مباحث استراتژيك مي‌پرداختند و خودشان سلاح هم مي‌ساختند. فضاي جبهه هم مثل فضاي جامعه بود، اگر كسي حرفي مي‌زد، واقعا عمل مي‌كرد. دورويي و ريا از فضاي جبهه دور بود.اصلا شما هر چيزي را با مرگ محك بزني ارزش خودش را از دست مي‌دهد؛ نزديكي با مرگ، انسان رامي‌سازد؛ به خصوص مرگي به آن شيوه. آقاميرزايي در پايان اين سوال را مطرح مي‌كند كه آيا ما بايد نگران باشيم كه اگر دوباره جنگي در بر گيرد، آيا جوانان ما باز هم مي‌روند به جنگ يا نه؟ وي مي‌گويد: جواب اين سوال را خود جوانان با حضورشان در عرصه‌ها و صحنه‌ها مي‌دهند؛ اما هشدار مي‌دهد:بي‌ترديد هرگونه اهمال و كوتاهي مي‌تواند شكاف فرهنگي و نسلي را بزرگ و بزرگ‌تر كند. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha