«سيدمحمد خاتمي»، رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها طي سفر اخير خود به انگلستان، علاوه بر سخنراني در دانشگاه آكسفورد، در "موسسه سلطنتي امور بينالملل انگلستان" (چتم هاوس) نيز حضور يافت و پس از آن گفتوگويي با راديو بي.بي.سي داشت.
آنچه در پي ميآيد گزارش كامل اين سخنرانيها و گفتوگوست:
خشونت و مطلقبيني را منزوي كنيم
رييسجمهور سابق كشورمان لزوم دستيابي به راهكاري نو در جهت انزواي خشونت و خشكانيدن زمينههاي خودكامگي و فزونخواهي، همچنين نقد مطلقبيني و خودمداري در كل جهان و حتي در جهان اسلام را مورد تاكيد قرار داد.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حجتالاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمي كه در ادامه سفر به فرانسه، اسكاتلند و انگلستان، در کالج سنتآنتوني دانشگاه آکسفورد سخن ميگفت با طرح اين پرسش كه دموكراسي در جهان ما، از سوي كدام انديشهها و نظرها تقويت و از سوي كدام انديشهها و صاحبنظران تضعيف شده است، لزوم سخن گفتن در باب سكولاريزم را براي پاسخ به اين پرسش لازم برشمرد و اظهار داشت: ميتوان براي سكولاريزم معاني متعدد عامِ غيرتاريخي فرض كرد و آن معاني را به همه جا و همه وقت تسري داد، اما غيرتاريخي كردنِ امري كه با تمام وجود تاريخي است، اشتباهي است واضح!.
وي با بيان اين كه سكولاريزم، تجربهي فرهنگ و تمدن غربي است، اضافه كرد: دلايل اختصاص اين پديده به غرب را كم و بيش همه مي دانيم. اصرار بر تسري سكولاريزم به نقاطي كه فاقد زمينههاي تاريخيِ پيدايشِ آن و فاقد علل سياسي و اجتماعي و مذهبي سكولاريزم هستند، قبل از اين كه امري مطلوب و نامطلوب باشند، آشكارا غلط است.
رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها ادامه داد: سكولاريزم كه بيشتر و در اصل مخالفت با تئوكراسي مسيحي است، معلول آن نيز هست، منتها معلولي كه با علت خود مخالف است. تخلف و مخالفتِ معلول از علت، در سياست و تحولات اجتماعي امري است مشهود و رايج. گفتوگو بر سر مسائلي از اين دست در جهان ما، گريزناپذير است و گفتوگو ميانِ اسلام با غرب، وجه بارز اين ضرورت است. البته منظورم از اسلام هم آيين اسلام و هم جهان و تمدنِ اسلامي است و غرب نيز در نظرم عبارت از دين مسيحيت، جهان مسيحي و سكولاريزم است.
وي در عين حال خاطرنشان كرد: البته وجه عرفي شدهي (Secular) جامعه غربي، وجه مهمي از هويت غرب است؛ اما كاهش غرب به اين وجه، ما را از قبل در مقابل موانعي قرار ميدهد كه كار به سامان رساندن هر چه زودترِ گفتوگو ميان اسلام و غرب را به تأخير ميرساند. منظور از به سامان رساندن گفتوگو، كسب نتايجِ مشخص سياسي و اجتماعي است؛ نتايجي كه مانع بروز خشونت، جنگ و خونريزي شود. اگر اين نتايج حاصل شد، بحثهاي مفصل فلسفي، كلامي و جامعهشناختي را با فراغ بال ميتوان پيگيري كرد.
رييس موسسهي بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها در ادامه به مسأله دموكراسي و اين كه چگونه و در چه موقعيتهايي دموكراسي ميتواند در پرتو دين تقويت شود، پرداخت و گفت: خوب است امروز فکر کنيم چگونه دين ميتواند به پيشبرد دموکراسي کمک کند.
خاتمي كه براي پاسخ به اين پرسش بر ضرورت تبيين نسبت ميان دين و دموكراسي و تفكيكِ مرزهاي آن از سكولاريسم تأكيد ميكرد، گفت:
پارهاي از متون کلاسيک مربوط به سکولاريزم، با تأکيد بر تبعيد دين به عرصهي خصوصي، عملاً دين را روياروي جامعهي جديد و دموکراسي قرار دادهاند. اين مسأله که با بسياري از تجربيات غرب نيز ناسازگار است، در جهان غيرغربي، به ويژه در جهان اسلام، نتايج نامطلوبي درپي داشته است.
رييسجمهور سابق كشورمان همچنين اظهار داشت: امروز اين ادعا كه تجربهي برخي كشورهاي غربي در روند نيل به دموكراسي با برخي نظريههاي كلاسيك تفاوت دارد، ادعاي گزافي نيست. بر خلاف باور برخي از فيلسوفان عصرِ روشنگري، عصر جديد نه تنها بر خاكستر قرون وسطا استوار نشده، بلكه به گفتهي مشهورِ راسل، دستاوردهاي عصر جديد بر دوش غولهاي بزرگي قرار داشته كه در قرون وسطا به وجود آمدهاند. «اصالت فرد» و «عقلانيت غربي» - دو ميراث بزرگ عصر جديد- ، به واقع در آموزههاي ديني ريشه دارند.
وي كه در اظهاراتش از قرن بيستم به عنوان نقطهي عزيمتي در تغيير برداشتِ مغرب زمين از تجربه قرون وسطا نام ميبرد، اضافه كرد : بنابراين بدون تجربههاي تاريخي و نقشي كه دين در زمينهسازي آنها داشته است، نه دموكراسي و نه ساير تجربيات عصر جديد ممكن نبوده است. همانقدر كه دين موجب پيدايش تجربه عصر جديد و دموكراسي بوده است، ميتوان نشان داد كه از عوامل بقاي آنها نيز به شمار مي آيد.
خاتمي در ادامه اظهار داشت: اصرار نادرست بر ناسازگاري ميان دين و دموكراسي در كشورهاي غيرغربي به ويژه در جهان اسلام، پيامدهاي وخامتبارِ بسياري در همراهي جهان اسلام با تجدد داشته و از عواملِ اصلي ظهور و بروز سنتگراييِ افراطي و افراطگراييِ ديني به شمار رفته است.
وي با تاكيد بر اين كه بخواهيم يا نخواهيم عصر جديد و دموكراسي در برابر جهان اسلام، پديده و متاعي نو بوده، تصريح كرد : فرهنگ و سنت اسلامي، مانند هر سنت ريشهدار بشري، استعدادهايي براي همراهي با اين پديده و متاعِ جديد، در عين حفظ هويت و معناي خود داشته است. ميتوان با اندكي تأمل به اين واقعيت رسيد كه در جوامع اسلامي، هر جا مواريث غربي كمتر با زبان هجوم و توهين و نقدهاي شالوده شكن وارد شدهاند، فرصتهاي جديد و فراخ براي نوزايي سنت اسلامي و شكوفايي ظرفيتها و استعدادهاي نهفته در آن، بيآن كه دين اصالت و هويت و معناي خود را از دست بدهد، گشودهاند.
خاتمي اضافه كرد:هر جا تمدن جديد غربي بيشتر از راه و از زبان سخنگوياني عرضه شد كه شرط پيشرفت و توسعه را در مبارزه با مباني و مواريث اسلامي جستند و اسلام را مانع اصلي دموكراسي و تمدنِ جديد به شمار آوردند، موانع پيش روي جهان اسلام را براي همراهي با عصر جديد بيشتر كرد و نطفههاي مقاومت در مقابل تجدد را به صورت افراطي و بنيادگرايانه بارور ساخت. در مقابل هرچه پديدههاي تمدنيِ جديد، با زباني سازگارتر و از طريق كساني عرضه شد كه حريم و حرمت ارزشهاي ديني را نگاهباني ميكردند، بيشتر با استعدادهاي نهفته در انديشه و جهان اسلام و نهادها و پديدههاي نويني چون دموكراسي پيوند خورد.
رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها با تاكيد بر اين كه يكي از عوامل مهم ريشهگرفتن هويتهاي افراط گري و خشونت در جهان اسلام رويكرد و عملكرد حاملان و عاملان تمدن مورد تأييد غرب است، گفت : در چشمِ بخش مهمي از جهان اسلام، غرب از زاويه و در حمايتهاي يكجانبه و جهتدار از قدرتهاي زورمدار و خودكامه و مستبّد منطقهاي و در چهرهي جنگ تجاوزكارانه و خلاصه در صورت دفاع از حكومتهاي ديكتاتور و حمايت از اشغال سرزمينها و تحقير و سركوب ساكنان آنها پديدار شده است. نحوه پديدارشدن حاملان دموكراسي، مقوله دموكراسي را در سطوحي از جهان از صورت يك ارزش اخلاقي والا و انساني خارج كرده است كه بايد به اين مسأله واقعي از زاويهاي ديگر نگريست.
وي ادامه داد: يكي از موضوعات بسيار مهمي كه ميتوان در گفتوگوي ميان اسلام و غرب، به ويژه در گفتوگوي ميان اديان بزرگ پيشنهاد كرد، بحث در باب « اخلاق جهاني» است. اين بحث طبعاً به مباحث شناختهشده در حوزهي فلسفه اخلاق منحصر نخواهد بود، بلكه لازم است بحث كنيم چگونه ميتوان راهي به سوي مباني روشن، قابل اجرا و الزامآور احكام اخلاقي پيدا كرد؟ راهي كه در سايهي احكام آن، قدرتهاي كوچك و بزرگ جهان موظف و مكلف به رعايت حقوق اساسي انساني و كرامت و احترام نسبت به آحاد بشر شوند.
خاتمي همچنين اضافه كرد : در اين صورت ما به جاي پرداختن به مباحثي كه اگر حتي از معايب نظري و فلسفي بري باشد، چندان اثري در وضع اسفبار زندگيِ بخش بزرگي از مردمان جهان ندارد، به مباحثي پرداختهايم كه ما را قادر خواهد ساخت، قدمهايي ولو كوچك اما استوار و پراميد در راه بهبود اوضاع سياسي و اقتصادي و اجتماعي مردم مظلوم در سراسر جهان و همچنين بسط امنيت در همه كشورها برداريم.
وي تصريح كرد: دموكراسي حتي در كشورهاي غربي نيازمند دفاع اخلاقي است. تئوريپردازان و فيلسوفان غربي روايتهاي گوناگوني براي دفاع اخلاقي از دموكراسي ارائه كردهاند و اين مهم در كشورهاي اسلامي نيز به طريق اولي موضوعيت يافته است.
رييس موسسهي بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها كه براي برخورداري دموكراسي از وجاهت اخلاقي در كشورهاي اسلامي وجود دو زمينه را لازم برميشمرد، اظهار داشت: ما نيازمند آن هستيم كه نظم دموكراتيك را از نحوهي ظهور و بروز آن در رفتار برخي كشورهاي غربي در عرصهي بينالمللي متمايز كنيم؛ همانطور كه كشورهاي غربي نيز نياز دارند كه اسلام را از نحوه بروز و ظهور آن در بخش مهمي از جهان اسلام متمايز كنند، همانطور كه در در غرب بايد باور كنند كه اسلام قطع نظر از مباني قدسياش، يكي از مواريث تمدني بزرگ بشري است كه بر خرد و تجربه جمعي در پاسداشت حقوق مردم استوار بوده است، در جهان اسلام نيز بايد بپذيرند كه تمدنِ غربي دستاورد اخير عقلاني و تجربي بشر است كه فراتر از قدرتهاي مسلّط غربي رهاوردهاي فراوان دارد. فضاي اتهام و افترا، چشمانداز گفتوگو را تيره و كور ميكند و از اين فضا با هر وسيلهاي بايد دور شد.
وي در ادامه با تاكيد بر اين كه وجاهت اخلاقي بخشيدن به هر منظومه معرفتي، تنها با تكيه بر مواريث فرهنگي و تاريخي ممكن است، يادآور شد: بر اين مبناست كه دموكراسي براي ريشهگرفتن در جهان اسلام، نيازمند بهرهگيري از وجاهت ناشي از ارزشهاي اسلامي است؛ همانطور كه در جهان غرب نيز دورانِ تجدّد با وجاهت اخلاقي ناشي از آموزههاي مسيحي رشد و نمو يافت.
رييسجمهور سابق كشورمان در پايان خاطرنشان كرد: و در آخر اين که نه تنها در جهان اسلام بلكه در همه جاي جهان بايد براي انزواي خشونت و خشكانيدن زمينههاي خودكامگي و فزونخواهي و نقد مطلقبيني و خودمداري چارهاي نو يافت. پيشبرد گفتوگو در همه جا و در همه سطح و بر سر مسائل حاد و عام بشري ميتواند به اين چاره نو بينجامد، بكوشيم كه گفتوگو را در جهان واقعي و در باب مسائل واقعي مطلوبتر و ممكنتر از آن چه هست كنيم.
سياستهاي بوش راديكاليسم را در كل جهان شعلهور كرد
رييسجمهور سابق كشورمان از سياستمداران و فرهيختگان شرقي و غربي تقاضا كرد به جاي ستيزهجويي از راههاي مسالمتجويانه و گفتوگو تعامل كنند و آموخته و دانش و تجربيات خود را به يكديگر انتقال دهند.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حجتالاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمي كه در "موسسه سلطنتي امور بينالملل انگلستان" (چتم هاوس) سخن ميگفت با بيان اين كه سوءتفاهمهاي زيادي موجب شده تا جهان شرق و غرب و به عبارت دقيقتر اسلام و غرب از يكديگر جدا بمانند، اين پديده را زمينهساز بروز فاجعههاي بسياري در تاريخ بشري دانست و با تمجيد از تلاشها و نقش جدي متفكران انگلستان در تاسيس و تعميق تمدن معاصر، گفت: فيلسوفاني چون "جان لاك" نقش مهمي در ترسيم و تبيين انديشه ليبرالدمكراسي در جهان داشتهاند.
وي تاكيد كرد: اگر آمريكا امروز در جهان به جايگاه بالايي رسيده، نتيجه انديشه "آنگلو آمريكن" و قبل از آن تفكر "انگلوساكسون" است، اما متاسفانه آمريكاييها در اين مسير، فرزند ناخلفي بوده و از مسير اصلي اين انديشه دور ماندهاند.
خاتمي با بيان اين كه انديشمندان و روشنفكران انگليسي بايد به نقش اساسي خود در تمدن و انديشه بشري ببالند و به آن مفتخر باشند،افزود: لازم است اين افتخار با احساس مسووليت در قبال روي ديگر اين تمدن و انديشه توام باشد.
رييسجمهور سابق كشورمان در ادامه اعلام كرد: در شرق به اين تمدن و پيشرفت غربي به گونه ديگري نگاه ميشود، چرا كه اين پيشرفت در غرب، در شرق به صورت استعمار ظاهر شد و شرقيان احساس مشتركي با غرب در زمينه تمدن غربي ندارند.
وي تصريح كرد: آزادي و ليبراليسم غربي دستكم در دو سدهي سابق در شرق به صورت استعمار و به بند كشيدن مردم اين منطقه ظاهر شد و شرقيان به جاي بهرهبردن از اين موهبت غربي، اسير سياستهاي استعماري آن شدند.
وي در ادامه خطاب به انديشمندان شرقي به طرح اين سوال كه آيا حاضريد به مسووليت خطير و انساني خود در افشا و آگاهساختن جهانيان به خصوص مردمان مشرق زمين از واقعيتهاي اين سياستهاي استعماري حكومتهاي غربي در سراسر جهان عمل كرده و در راه حل مشكلات بشري و رفع سوءتفاهمهاي موجود بين شرق و غرب بكوشيد؟ پرداخت و گفت: بدون هيچ احساس نوستالوژيك و غيرواقعبينانهاي بايد بگويم كه ايران كشور بزرگي است و تمدن كنوني بشري به آن مديون است، اما در دو سده اخير از جايگاه اصلي و واقعي خود به دور مانده است.
رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها همچنين با غيرقابل قبول دانستن اين كه ايران به عنوان يكي از كشورهاي قديمي در توليد علم در جهان، اكنون در برخي موارد حتي از استفاده از توليدات علمي غربي عاجز و ناتوان باشد، اظهار داشت: ايرانيان استبداد و خودكامگي داخلي و استعمار خارجي را از دلايل اصلي اين عدم پيشرفت و عقبماندگي و مصيبت تاريخي خود ميدانند و تلاش دارند در آينده اين معضلات را رفع كنند و از انقلاب مشروطيت تا جنبش اصلاحات، در همه جنبشهاي اجتماعي ايران، آزادي، استقلال و پيشرفت از مهمترين شعارها و اهداف مردم ايران بوده است.
خاتمي در ادامه يكي از مشكلات سياستمداران و انديشمندان غربي را در اين دانست كه آنها تلاش ميكنند با معيارهاي فكري خود و بدون توجه به ارزشهاي موجود در ديگر نقاط دنيا، جهان شرق و مسلمانان را تحليل و درباره آنان قضاوت كنند.
وي كه دمكراسي و آزاديخواهي، را از مفاهيم ضروري براي همهي كشورها از جمله ايران برميشمرد، اظهار داشت: واقعيت اين است كه در ايران با توجه به اهميت اسلام و هويت ديني كشور، نميتوان بدون دين و معنويت از آزادي و دموكراسي سخن گفت و هر كس كه ميخواهد در ايران تغييرات فرهنگي و سياسي مثبت ايجاد كند، بايد با اين هويت ديني همراه باشد.
وي ادامه داد: در غرب به علت آن كه دوره رنسانس پاسخ و واكنشي به استبداد ديني قرون وسطي بود، دين به عنوان عامل بازدارنده آزادي و دموكراسي تلقي شد، اما در شرق چنين نيست و دين، عرفان و معنويت با اين گونه مفاهيم سازگاري دارند.
رييسجمهور سابق كشورمان همچنين در زمينهي مشكلات كنوني افغانستان و عراق كه پس از سقوط حكومتهاي سابق اين كشورها به وجود آمده، گفت: اين دو كشور همسايه، بسيار براي ايران مهم هستند و موقعيت و سرنوشت آنان با موقعيت و سرنوشت ايران به شدت گره خورده است.
خاتمي در ادامه با اشاره به سابقه تجاوز حكومت سابق عراق به ايران و به راه انداختن جنگ تحميلي ، مصائب ناشي از حكومت مرتجع طالبان بر ايران را نيز يادآور شد و از ايران به عنوان كشوري كه بيش از ديگران از تغيير رژيم اين دو كشور خرسند شد، نام برد و اظهار داشت: با وجود تشكيل چند همايش بينالمللي براي بازسازي افغانستان، هيچ يك از كشورهاي جهان جز ايران به تعهدات خود براي كمك به افغانستان عمل نكردند، ولي ايران به مراتب بيشتر از تعهدات اعلام شده خود در امر بازسازي همسايه شرقي خود كوشيده و در دوره رياست جمهوري فعلي نيز اين سياست همچنان ادامه دارد.
خاتمي در ارزيابي نسبت به تحولات عراق نيز اظهار داشت: امنيت عراق امنيت ايران است و با وجود حاكميت دولت اكثريت شيعه در آن كشور، نه آيتالله سيد علي سيستاني رهبر روحاني آن كشور و نه جمهوري اسلامي ايران خواستار تاسيس يك حكومت اسلامي و شيعي در آن كشور نبوده و از مشاركت همه اقوام و مذاهب در تشكيل دولت دموكراتيك در عراق استقبال كردهاند.
وي با تاكيد بر ضرورت پايان يافتن اشغالگري و خشونت در عراق گفت: هدف اصلي فعاليتهاي تروريستي كنوني در عراق در درجه اول شيعيان و در درجه دوم نيروهاي نظامي ائتلاف آمريكا و انگليس هستند.
خاتمي اضافه كرد: قبل از حمله آمريكا به افغانستان، پيشنهاد تاسيس گروه 6+2 با شركت همسايگان افغانستان و آمريكا و روسيه را به "كوفي عنان" دبيركل سازمان ملل متحد دادم و بدون تاسيس اين گروه و مشاركت نيروهاي مجاهدان افغانستان كه طرفدار ايران بودند، آمريكا يا قادر به سرنگوني طالبان نبود و يا با دادن تلفات بسياري موفق به اين كار ميشد.
رييسجمهور سابق کشورمان، با بيان اين كه در مساله عراق نيز ايران پيشنهاد مشابهي به دبيركل سازمان ملل ارايه داد، گفت:آمريكاي خودپسند حاضر به قبول تشكيل چنين گروه كاري و همكاري با ديگر كشورها در مساله عراق نشد و در نتيجه وضعيت اسفبار كنوني پيش آمد كه همه روزه شاهد كشته شدن مردم عراق و سربازان آمريكايي هستيم.
رييس موسسهي بينالمللي فرهنگها و تمدنها در ادامه خاطرنشان كرد: اگر در جنگ كويت هزينه اخراج آمريكا از آن كشور از كيسه كشورهاي عربي منطقه پرداخت شد، در جنگ اخير ميلياردها دلار به علت سياستهاي غلط دولت "جرج بوش" از جيب مالياتدهندگان آمريكايي هزينه شده است.
وي تصريح كرد: سياستهاي غلط دولت آمريكا در خاورميانه، با كمال تاسف موجب انتقال رهبري شبكه القاعده از افغانستان به عراق و افزايش محبوبيت "اسامه بن لادن" رهبر آن شبكه در بين برخي مسلمانان شده است.
خاتمي همچنين در تحليل گرايش برخي جوانان مسلمان به خشونت اظهار داشت: زمانيكه آمريكا تمام قطعنامههاي ضداسراييلي را در شوراي امنيت وتو ميكند و با وجود شعارهايش عملا به نفع اسراييل و عليه فلسطين عمل ميكند، برخي جوانان فلسطيني همه تلاشهاي مسالمتآميز خود را ناكام و نافرجام ميبينند و چارهاي جز توسل به خشونت نمييابند.
بر مبناي گزارش روابط عمومي موسسهي بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها، رييسجمهور سابق کشورمان در ادامه سخنانش در واكنش نسبت به طرح اتهاماتي مبني بر نقض حقوق بشر در ايران گفت: در ايران نيز مانند همه نقاط جهان مشكلاتي در اين زمينه وجود دارد، اما كشور ما به طور كلي در مسير رفع اين مشكلات و بهتر شدن از جهت توجه به آزاديهاي فردي حركت ميكند.
وي همچنين با رد اظهاراتي كه در مورد نظامي بودن دولت جديد ايران مطرح ميشود، تصريح كرد: رييسجمهور جديد كشور استاد دانشگاه است و نظامي نيست و با وجود اختلاف نظرها بين ما، رييس جمهور جديد نيز منتخب اكثريت مردم ايران است.
خاتمي در ادامه با اشاره به عنوان "رييسجمهور سابق " كه در سفر اخيرش به لبنان يكي از روزنامههاي اين كشور به او داده بود، از آن به عنوان عنواني كه از آن لذت برد، نام برد و گفت: به گفته روزنامهنگاران لبناني، در منطقهاي كه رهبران آن يا به زور و يا با بمب و ترور تغيير ميكنند، عنوان رييس جمهور سابق و كسي كه با مسالمت و آرامش صندلي قدرت را ترك كرده باشد، مهمترين صفت است.
رييس جمهور سابق كشورمان همچنين در پاسخ به سوالي دربارهي دستگيري يك روحاني به نام "كاظميني بروجردي" در ايران گفت: من او را نميشناسم، اما انديشههايي كه توسطش منتشر شده بود، خرافي بود و متاسفانه ترويج انديشههاي بيپايه خرافي از معضلات كنوني فرهنگي جامعه ايران است.
رييسجمهور سابق کشورمان در ادامه از زنان به عنوان بخش مهمي از جامعه ايران نام برد و تصريح كرد: در دوره هشت ساله رياست جمهوري من ضمن ورود نخستين زن به هيات دولت،30 درصد به ميزان مديران مياني زنان در ادارات دولتي افزوده شد.
رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها همچنين جامعه غربي را نيازمند روح و معنويت شرقي دانست و گفت: جامعه شرقي نيز به عقل و علم غربي نياز دارد و با تركيب و همنشيني اين دوست كه جان جهان حيات تازهاي خواهد يافت.
وي در ادامه از شهروندان مسلمان مقيم غرب خواست تا ضمن توجه به حقوق شهروندي خود در خدمت به جامعهاي كه در آن زندگي ميكنند بكوشند و در مقابل، حكومتهاي غربي نيز به نيازها و حساسيتهاي فرهنگي مسلمانان كشور خود توجه داشته باشند.
"رواداري، ميانهروي و گفتوگوي تمدنها" عنوان سخنراني حجتالاسلام سيد محمد خاتمي در"موسسه سلطنتي امور بينالملل" (چتم هاوس) لندن بود.
در سخنراني رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها كه به صورت پرسش و پاسخ در "موسسه سلطنتي امور بينالملل" (چتم هاوس) در مركز لندن برگزار شد، جمع قابل توجهي از كارشناسان، روزنامهنگاران و ديپلماتها حضور داشتند.
خاورميانه بايد از سلاح هستهيي عاري شود
حجتالاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمي ضمن انتقاد از سياستهاي آمريكا در خاورميانه كه راديكاليسم را در سراسر جهان شعلهور كرده است خروج سربازان آمريكايي از عراق را گامي اساسي در احياي ثبات آن كشور دانست.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، رييسجمهور سابق كشورمان كه با راديو بي.بي.سي گفتوگو ميكرد، هم چنين نسبت به ديوار سوء تفاهمي كه ميان آمريكا و ايران وجود دارد، عميقا ابراز تاسف كرد.
وي گفت كه بيل كلينتون، رييسجمهور سابق آمريكا گامهايي را در جهت احياي روابط دو كشور در سالهاي 1990 و دوران رياستجمهوري وي (خاتمي) در ايران برداشت.
خاتمي گفت:« متاسفانه پس از رياست جمهوري كلينتون و به قدرت رسيدن جمهوريخواهان سياستي تهاجمي در آنجا حاكم شده و سياستهاي آمريكا در عراق و ديگر مناطق به سوءتفاهم بيشتر منجر شده است.»
وي ادامه داد:« اميدوارم تجربهي آمريكا از سياستهايش كه به بنيادگرايي و افراط گرايي بزرگي در جهان منجر شده است تجربهاي باشد تا در سياستهايش تجديدنظر كند.»
خاتمي همچنين اظهار كرد:« معتقدم پايان اشغال بهانه را از افراطيون نابودگر ميگيرد و گامي اساسي در جهت ايمن كردن آيندهي عراق خواهد بود.»
خاتمي در اظهاراتش كه به زبان انگليسي ترجمه شد بار ديگر اين هشدار را تكرار كرد كه سياستهاي آمريكا در خاورميانه راديكاليسم را در سراسر جهان دامن زده است.
وي گفت:« برخي كشورهاي غربي سياستهايي افراطي را تصويب ميكنند كه به راديكاليسم در ديگر كشورها منجر ميشود؛ سياستهايي كه آمريكا در چهار يا پنج سال گذشته تصويب كرده از آن دسته است.»
رييس جمهور سابق ايران افزود:« حتي جنبش ميانهرو در جهان اسلام كه دموكراسي و مشاركت را خواستار شده است، تحت نفوذ اين راديكاليسم و سياستهاي افراطي آقاي بوش قرار گرفته است.»
خاتمي همچنين ضمن انتقاد از منتقدان برنامهي هستهيي ايران گفت كه تهران فقط ميخواهد قادر باشد برق هستهيي توليد كند.
وي افزود:« فكر ميكنم برخي به دنبال بهانههايي هستند تا سياستهاي خود را به ويژه بر مساله هستهيي تحميل كنند.»
خاتمي گفت:« ما عضو (پيمان منع گسترش سلاحهاي هستهيي) هستيم، تحت نظارت (آژانس بينالمللي انرژي اتمي قرار داريم). اگر هر گونه ترديد و يا فقدان اعتماد وجود دارد ميتوانيم آن را از طريق گفتوگو حل كنيم.»
رييسجمهور سابق كشورمان گفت:« مدتها قبل من گفتم كه منطقه خاورميانه بايد عاري از تسليحات هستهيي باشد و اين مورد قبول واقع شد اما متاسفانه هيچ كس آن را جدي نميگيرد.»
وي هم چنين گفت:« اينكه رژيم صهيونيستي تسليحات هستهيي در اختيار دارد باعث تاسف است.»
خاتمي اظهار كرد:« ما بايد به سختي تلاش كنيم تا منطقهمان را از تسليحات هستهيي آزاد كنيم.»
انتهاي پيام
نظرات