• یکشنبه / ۱۴ آبان ۱۳۸۵ / ۱۰:۴۶
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 8508-06877
  • خبرنگار : 71091

در نشست خبري ايسنا؛ ملاقلي‌پور: "ميم مثل مادر" رنج‌نامه‌ي يك مادر است ... از نسل ما گذشته نگاه متفاوتي به جنگ داشته باشد فراهاني: از نقش "سپيده" مي‌ترسيدم

در نشست خبري ايسنا؛
ملاقلي‌پور: "ميم مثل مادر" رنج‌نامه‌ي يك مادر است ... از نسل ما گذشته نگاه متفاوتي به جنگ داشته باشد
فراهاني: از نقش "سپيده" مي‌ترسيدم

رسول ملاقلي‌پور گفت: از نسل ما گذشته است كه نگاهي ديگر و متفاوت به جنگ ارائه کنيم که از جنس نگاه نسل امروز باشد. نسل ما قدرت ريسك و تواناي ريسك را از دست داده‌ است، ولي اگر يك فرد جوان يك سينماگر جوان با استعداد پيدا شود، مي‌تواند با خلاقيت‌هاي كه دارد از ادبيات جنگ به بهترين شكل استفاده كند.

به گزارش خبرنگار هنري ايسنا، اين كارگردان سينما كه به همراه گلشيفته‌فراهاني بازيگر فيلم در نشست "ميم مثل مادر" در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) شركت كرده بود، در ادامه تاكيد كرد: من همان آدم گذشته هستم اما محتاط‌ تر شده‌ام. يك واقعيت اين است كه ملاقلي پور در سينما سركوب شد، نه از جانب مميزي ارشاد بلكه متاسفانه از جانب منتقدين بي‌سواد اين اتفاق افتاد. وقتي منتقدين بي‌سواد مواردي را به فيلم نسبت دادند طبيعتا مسوولين فرهنگي نسبت به كارهاي من حساسيت پيدا کردند.

كارگردان "هيوا" در ادامه گفت: هر چه ساختم و نوشتم آنها فكر كردند منظورم مساله ديگري است. مثلا در دوراني كه فيلمهاي "سفر به چزابه" ، "نسل سوخته" و.... را ساختم بسياري از اين فيلم‌هاي من را برخي منتقدين بي‌سواد به مسخره گرفتند. ولي الان نقد همان آدمها را در رابطه با "ميم مثل مادر" مي‌خوانم و مي‌بينم از آن فيلمهاي قبلي‌ام همچون "نسل سوخته" و "هيوا" به عنون آثاري زيبا و شاعرانه ياد مي‌کنند در حاليكه اين فيلم‌ها را در زمان اکران قبول نداشتند.

ملاقلي‌پور معتقد است: منتقدين خط دادند و اشتباه خط دادند و حساسيتها زياد شد.همين موضوع باعث شد من سه سال نتوانم كار بكنم و زحمت برخي از اين خط‌هاي اشتباه و نسبت‌هاي ناروا به فيلم را بعضي از همكارانمان در نهادهاي صنفي سينما هم کشيدند.

وي در عين حال تاكيد كرد: من نمي‌خواهم منتقدين را رد بكنم، بسياري از نقدهايي را كه مي‌خوانم براي من راهگشا است. من قلم آنهايي را مي‌بوسم كه نقطه قوت و ضعف كارم را بگويند، ولي نقد كسي كه فيلم من را نديده است نمي‌توانم بپذيرم.

اين كارگردان همچنين خاطرنشان کرد: اگر قرار بود بنده از برخي نقدها تاثير بگيرم مسلما بعد از "مزرعه پدري" نبايد فيلم مي‌ساختم. ولي معتقدم اين نقدها تاثير بدي بر روي نسل جواني كه در رشته سينما درس مي‌خوانند خواهد گذاشت. با بعضي نقدها نگاه غلطي به‌ آنها در سينما داده مي‌شود.

ملاقلي‌پور كه دربخشي از اين جلسه درباره ضرورت ساخت فيلم جنگي و بهره‌گيري از داستانهاي ادبي در شرايط فعلي سخن مي‌گفت در ادامه تصريح كرد: اتفاقاتي كه در ادبيات ما افتاده قابل مقايسه با آنچه در سينما افتاده است نيست.

سوال من اين است، كه آيا در سينما اين امكان وجود دارد كه يكي از كتابها را برداريم و بخواهيم درباره آن فيلم بسازيم. اين امکان وجود ندارد؛ چرا که سينما نسبت به ادبيات، بيشتر در معرض ديد و داوري است. درحال حاضر منابع خوبي براي نوشتن فيلمنامه هست و هميشه به جواناني كه به من رجوع مي کنند اين کتاب‌ها را به عنوان بهترين منابع معرفي مي‌کنم.

*** زن "نجات يافتگان" سالها بعد از جنگ***

رسول ملاقلي‌پور در ادامه نشست خبري درباره‌ي شخصيت زن و مادر در فيلم اخيرش گفت: قبل از "ميم ‌مثل مادر" نيز برخي شخصيتها و داستانهاي فيلم‌هايم‌ درباره‌ي زنان بوده همچون "نجات يافتگان" و "هيوا" كه هر دو اين فيلمها نيز با موضوع جنگ ساخته شده‌ بودند، اما اينكه به شدت درگير موضوع بشوم و شخصيت اصلي فيلم يك زن باشد، درمجموعه كارهايم نبوده است.

وي درباره‌ي اين ديدگاه كه مطرح مي‌شود، "ميم مثل مادر" قسمت دوم "نجات يافتگان" است، مي‌گويد: مي‌توانيم به آن ديد نگاه بكنيم كه زن "نجات يافتگان" كه در جنگ بود، حال پس از گذشت سالها تشكيل زندگي داده و مي‌تواند دچار چنين مشكلات و عوارضي كه سپيده به آنها دچار شده باشد.

**** فراهاني: از نقش "سپيده" ترسيده بودم****

گلشيفته فراهاني نيز كه درباره‌ي نقش "مادر" و ايفاي نقش در سه دوره‌ي متفاوت سني در فيلم "ميم ‌مثل مادر" سخن مي‌ گفت، معتقد است: قطعا نقش "سپيده" در "ميم مثل مادر" از آن جا که سه نقش متفاوت را در خود داشت و موقعيت خوبي براي بازي بود اگر به هر بازيگر ديگري پيشنهاد مي‌شد، مي‌پذيرفت.

وي افزود: تقريبا يك‌سال قبل از شروع فيلمبرداري و در دوره‌اي كه هنوز آقاي ملاقلي‌پور داشتند فيلم‌نامه را مي‌نوشتند ما صحبت كرديم و تا شروع فيلمبرداري يك‌سال وقفه افتاد.

فراهاني همچنين متذكر شد: خودم هم براي ايفاي اين نقش به خودم اطمينان نداشتم و تا لحظه‌ي آخر فيلمبرداري مي‌خواستم فرار بكنم، چون ترسيده بودم. به هر حال تصميم گرفتم به دليل نوع نقش كه به نوعي "جنگ" با خودم و كارم بود، آن را قبول كنم.

*** ملاقلي‌پور: گلشيفته فراهاني انتخاب اول و آخرم بود****

رسول ملاقلي پور نيز درباره‌ي انتخاب گلشيفته فراهاني گفت: انتخاب اول و آخرم براي نقش "سپيده" خانم فراهاني بود درحالي كه يك عده نظرشان اين بود كه خانم فرهاني به دليل سن كم‌ شان براي اين نقش مناسب نيست، اما از ابتدا به يك موضوع معتقد بودم و آن هم توانايي يك بازيگر بود. اگر يك بازيگري توانا باشد مي‌تواند از عهده نقش برآيد. درعين حال طبيعتا توانايي ايشان را در فيلمهاي ديگر ديده بودم به خصوص فيلم "اشك سرما" مطمئن بودم ايشان از عهده نقش به‌راحتي برخواهند آمد و در روزهاي اول بازي ايشان، مطمئن شدم انتخاب اول من انتخاب درستي بوده است.

**** ملاقلي‌پور : مخاطب به شدت از صحنه‌هاي فيلم متاثر مي‌شود****

ملاقلي‌پور درباره‌ي برخورد و بازخورد مخاطبين در روزهاي آغاز اكران فيلم معتقد است: هر كاري اگر با علاقه و نيت پاك انجام شود، قطعا مخاطب خواهد داشت، حال اين كار مي‌تواند سينما يا هر اثر هنري ديگري باشد. وقتي "ميم مثل مادر" را با تماشاگران در سينما ديدم، به اين نتيجه رسيدم كه احساس اوليه‌اي كه درباره‌ي اين موضوع و اين كار به خصوص در مرحله ساخت داشتم اشتباه نبوده است. مخاطب از اول تا آخر فيلم در سكوت مي‌نشيند و با فيلم ارتباط برقرار مي‌كند و به شدت از بيشتر صحنه‌هاي فيلم متاثر مي‌شود، بنابراين همين براي من ارزشمند است، چون مخاطب تاثيري كه مد نظرم بوده از فيلم "ميم‌ مثل مادر" گرفته است.

*** ملاقلي‌پور: نمي‌خواستم با احساس مخاطب بازي كنم****

ملاقلي‌پور در ادامه‌ي اين نشست درباره‌ي تاثيري احساسي كه فيلم برمخاطب مي‌گذارد، تاكيد كرد: قصد نداشته‌ام با احساس مخاطب بازي كنم. ولي به هرجهت موضوعي كه در "ميم مثل مادر" مطرح شد، قطعا مشخص بود بر مخاطب از لحاظ احساسي تاثير مي‌گذارد درعين حال فكر نمي‌كردم چنين تأثيري هم روي تماشاگر بگذارد.

اين كارگردان در ادامه گفت: اواسط فيلمبرداري بود كه بخشي از مونتاژ فيلم هم همزمان انجام شده بود وآقاي‌منوچهرمحمدي - تهيه كننده فيلم- صحنه‌هاي را ديدند و به من گفتند فيتله را بده پايين، ممكن است اگر اين‌طوري بروي جلو، نتوانيم تماشاچي را كنترل كنيم. طبيعتا از نيمه فيلم به بعد، فيتله بيش از حد احساسي فيلم را دادم پايين، بنابراين اگر دست خودم بود، قطعا به مراتب فيلم احساسي‌تر از اين در مي‌آمد، چون رابطه‌ي يك مادر و فرزند بود.

**** فراهاني: كودك فيلم يك استثناء بود ****

گلشيفته فراهاني نيز درباره چگونگي ارتباط با كودك فيلم گفت: ابتدا احساس مي‌كردم، خيلي بايد بگذرد كه علي با من ارتباط بگيرد و به من عادت بكند. ولي علي كاملا مثل يك مرد بالغ بود. وقتي در كنار گروه بود ما اصلا احساس نكرديم، بچه‌اي در كنار ماست. آنقدر به همه چيز گوش مي‌كرد و حتي اظهار نظر مي‌كرد به مرور كه فيلمبرداري جلوتر مي‌رفت من و علي با هم ارتباط‌ مان نزديك‌تر مي‌شد.

وي معتقد است: "علي" يك هديه الهي براي فيلم ما بود، يعني اگر هر كس ديگري بود، نمي‌دانم چه اتفاقي مي‌افتاد.

ملاقلي پور نيز در ادامه ضمن اشاره به نقدهاي مطرح شده در مطبوعات گفت: بعضي جاها در نقدهاي مطرح شده درباره انتخاب "علي" نوشته‌اند، كه انتخاب من درباره‌ي علي كوچولو خيلي زيركانه بوده است چون رفتم پسر معلولي را انتخاب كردم كه اتفاقا "ب" را "ن" تلفظ مي کند. كسي كه اين نقدها را مي‌نوشت توجه‌ نكرده بود كه سعيد تا پايان فيلم همه "ميم" ها را "ب" مي‌گويد. واقعا نمي‌خواهم به منتقدين توهين بكنم چون معتقدم يك تعدادي از منتقدين ما دانش سينما را دارند و خوب مي‌شناسند و اثر را نقد مي‌كنند، نه صاحب اثر وآدمها را، در حالي كه اين منتقد محترم توهين آميز درباره معلولها نقد نوشته بود اما بخش اعظمي از آن معلولهاي كه من با آنها كار كردم در مدت كوتاه سينما را خوب شناختند.

ملاقلي‌پور گفت: "علي" بسيار بچه سالمي است و مشكل بزرگ من، شايد مشكل ما با اين پسر بچه اين بود كه بيش از حد باشعور بود و نمي‌توانستيم به او كلك بزنيم و اين هنر را داشت كه همه "م" ها را "ب" تلفظ کند. با او خيلي اتفاقي در ايلام آشنا شدم و همانجا نظرم را جلب كرد، طبيعتا سراغ هيچ بچه ديگري نرفتم.

**** "مزرعه‌پدري" از درخت چيده نشد****

وي در ادامه نشست خبري "ميم مثل مادر" در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره "مزرعه‌پدري" و شرايط اكران كه باعث آزرده‌خاطري او شده بود گفت: اگر فرض كنيم فيلمسازي هم مثل كشاورزي است، يك كشاورز زمين‌اش را درو مي‌كند، مي‌كارد و خوب آبياري مي‌كند و محصول مي‌دهد و قصد دارد آن محصول را به بازار ارائه كند. اين ميوه هر چند كه خوب باشد، اگر نتوانيم به موقع آن را به بازار عرضه كنيم، قطعا خراب مي‌شود و در راه از بين مي‌رود و كرم مي‌گذارد. سينما هم مثل همين است اگر فيلمي هر چند كه زحمت زيادي در رابطه با آن كشيده باشيم خوب ارائه نشود، ازبين مي‌رود. در عين حال كه معتقدم خود فيلم تعيين‌كننده است. ولي بالاخره به يک اطلاع رساني معقول نياز دارد تا مردم بدانند چنين فيلمي اكران شده است.

ملاقلي‌پور تاكيد مي‌كند: تبليغات نقش اساسي در اكران فيلم دارد. "مزرعه‌پدري" محصولي بود كه از درخت چيده نشد و همان بالا از بين رفت چون صاحب نداشت. طبيعتا بعد از اكران آن، من از نظر روحي اذيت شدم ولي اين بار تهيه كننده‌ام را آگاهانه انتخاب كردم. منوچهر محمدي تهيه كننده اي است كه در هر شرايطي پاي كارش هست. از مرحله نگارش فيلم‌نامه تا توليد و نمايش، با توجه به اين شرايط از نوع اكران فيلم "ميم مثل مادر" تا اينجا بسيار راضي هستم.

**** ملاقلي پور : نمي‌توانم صرفا به نقدهاي توهين‌آميز بسنده كنم****

اين كارگردان سينماي ايران معتقد است: من احتياج دارم به اين كه اگر ادعا دارم فيلم تاثيرگذاري ساختم، ابتدا عكس العمل مخاطبان را در سالن سينما ببينيم و اينكه مخاطب خوشش مي‌آيد يا نه؟ بعد نقاط ضعف و قوت كار را بررسي بكنم. نمي‌توانم بررسي نقاط قوت و ضعف فيلم خودم را واگذار كنم به افرادي كه خود ورشكسته سينما هستند و بي آن که چراغي براي ديدن ضعف هاي فيلم بيفروزند صرفا به نقد توهين آميز بسنده مي کنند.

در شرايطي مي‌توانم نقاط ضعف و قدرت فيلم را دريابم كه در كنار نظر تماشاگر، نقدهاي علمي آدمهاي باسواد و بادانش را هم بخوانم. طبيعتا در آن شرايط به يك جمع بندي خواهم رسيد. زمانيكه "مزرعه پدري" اكران شد چون صاحب نداشت طبيعتا خوب اكران نشد و هرگز نتوانستم به يك جمع بندي برسيم كه فيلم "مزرعه پدري" اشكالات‌اش چند درصد از من و چند درصد از بازيها يا موارد ديگر بود. به طوري كلي مي‌توانم بگويم مشكل آن فيلم از اكران بود البته نمي‌توانم مدعي شوم فيلم بي‌نقصي بود؛ چنان که معتقدم "ميم مثل مادر" هم قطعا خالي از نقص نخواهد بود.

رسول ملاقلي پور، همچنين در بخشي از اين نشست درباره‌ي درصدي از سرمايه‌اي كه توسط معاونت هنري سازمان فرهنگي هنري شهرداري براي ساخت اين فيلم اختصاص يافته است، گفت: حضور آقاي مهدي عسگرپور که يکي از سينماگران قابل توجه سينماي ما به شمار مي آيد در معاونت هنري اين سازمان و رضا ميركريمي به عنوان مدير عامل خانه سينما افرادي هستند كه حضورشان در شهرداري مي‌تواند به سينما كمك بكند و معتقدم اين حركت، حركت خوبي بود كه در شهرداري اتفاق افتاد و اميدوارم اين اتفاق در جاهاي ديگري هم بي‌افتد.

ملاقلي پور گفت: خيلي از ارگانها هستند كه در بسياي از فيلم‌ها سرمايه‌گذاري مي‌كنند كه حتي مطرح هم نمي‌شود و حاصل كار هم نتيجه خوبي ندارد. ولي اميدوارم اين اتفاقي كه در شهرداري شروع شده است مثلا براي فيلم "ميم مثل مادر" يك تعدادي بيلبورد زدند، ادامه داشته باشد براي حمايت از سينماي به قول آقاي ميركريمي مظلوم و شريف‌مان براي اين كه فيلمهاي ديگري اطلاع رساني شود تا مشخص شود سينما مخاطب دارد يا ندارد.

**** ميم مثل مادر رنج‌نامه يك مادر است ****

به گزارش ايسنا، در ادامه‌ي اين نشست ملاقلي‌پور در پاسخ به اينكه آيا انتشار اخبار تأثير فيلم بر مخاطبين در مطبوعات بر فروش فيلم تاثير نخواهد گذاشت، تأکيد کرد: فيلم "ميم مثل مادر" يك فيلم تلخ و سياه نيست، بلكه رنج‌نامه يك مادر است و تصورم اين است كه نمي‌تواند تاثير منفي بر روي مخاطب داشته باشد.

همچنين ملاقلي‌پور درباره‌ي صحنه بيرون كشيدن صدام از گودال كه در فيلم ميم‌مثل مادر به آن اشاره شده است گفت:فرض كنيد 20 سال ديگر اين فيلم براي نسلي ديگر مي‌خواهد به نمايش درآيد، بايد بگويم در چه تاريخي اين فيلم ساخته شده است و در عين حال براي من خيلي اهميت داشت كه در اين فيلم عامل اصلي اين جنايت را نشان بدهم گرچه كشورها و قدرتهاي ديگر هم بودند ولي عامل اصلي‌اش صدام بوده است.

من طبيعتا از دستگيري صدام به اين شكل فضاحت‌بار خيلي خوشحال بودم و لازم ديدم در اين فيلم هم به يك شكلي آن را نشان بدهم.

**** زن شيميايي فيلم "ميم مثل مادر" دچار مشكلات اساسي نيست اگر برويد.....

اين كارگردان همچنين مطرح كرد: اگر دقت كنيد در فيلم يك جايي سپيده مي‌گويد، از جمعيت 12 هزار نفري سردشت هشت هزار نفر آن روز شيميايي شدند و از آن هشت هزار نفر طبيعتا نصف آنها خانمها بودند آيا مي‌دانيد آن ها بعد از شيميايي شدن چه مشكلات اساسي دارند؟ آنها دچار مشكلات عجيب و غريب هستند. در حاليكه من معتقدم سپيده فيلم "ميم‌مثل مادر" آنچنان فقر ندارد و در تهران است حداقل يك دوستي دارد. حال اگر مي‌خواستيم زندگي يكي از زناني را كه در سردشت قرباني اين اتفاق شده است، تصوير كنيم مطمئنا غيرقابل تحمل‌تر بود.

ملاقلي پور: من فكر مي‌كنم اگر اين فيلم در سردشت اكران بشود، كسي گريه‌اش نگيرد.

زنان شيميايي آن شهر چنان شرايط حادي دارند که زندگي سپيده برايشان هرگز دردناک تر از زندگي خودشان نخواهد بود. سپيده در تهران زندگي مي‌كند وضعيت بدي ندارد اما آنها اين شرايط را ندارند. آنجا طبيعتا احساسي نخواهند بود. اين فيلم تلنگري است براي اينكه بدانيم زنهايي كه آنجا هستند چه مي‌كنند! بچه‌هايي كه در آنجا به دنيا مي‌آيند هنوز شيميايي مي‌شوند در حاليكه در زمان جنگ اصلا نبوده اند؛ اما آلوده به گاز خردل به دنيا مي‌آيند.

من يك مورد را نشان دادم و آنهم به زيبايي و آن كودك يك هنرمند است. سعي نكردم به گونه‌اي نشان بدهم كه تماشاگر اذيت بشود. به هر حال اين فيلم يك تلنگر است و فيلم ساز بيش از اين وظيفه ندارد.

گلشيفته فراهاني نيز گفت: سپيده قرباني است كه هيچ تقصيري ندارد، واقعا آدمهايي كه شيميايي شدند هيچ تقصيري ندارند، آنها به مرور مي‌ميرند به خاطر هيچ .

ملاقلي پور همچنين در پاسخ به ادعاي برخي منتقدان مبني بر روشن نبودن دوره‌هاي زماني فيلم، سه مقطع سني سپيده را اينگونه تشريح کرد:18 سالگي در عكسها و خانه فرزانه است جايي كه تلفني صحبت مي‌كند و كابوسهايي كه مي‌بيند. مقطع بعدي با سهيل دارد زندگي مي‌كند و 70 درصد فيلم مربوط به دو سه سال اخير است.

*** موسيقي در ميم مثل مادر***

ملاقلي‌ پور درباره‌ي نوع موسيقي اين فيلم در ادامه توضيح داد: با آرياعظيم‌نژاد به عنوان آهنگساز مشورت ‌كردم و در نهايت به اين نتيجه رسيديم كه حتما ساز ويولون باشد. و بخش اعظم انرژي من با آهنگساز قبل از فيلمبرداري بود تا برخي قطعات فيلم ساخته شود.

وي همچنين در توضيح اين مطلب گفت: حتي براي آقاي ياري در صحنه موسيقي پخش مي‌كرديم و خانم فراهاني با هدفون به ملودي ساخته شده گوش مي‌كرد تا به حس نقش نزديك شود.

ملاقلي پور از همكاري با معلولين به خوبي ياد كرد و گفت: به محض اينكه موسيقي شروع مي‌شد يك كاراكتر ديگري از آنها مي‌ديديم يك شورديگري پيدا مي كردند. كار كردن با اين بچه‌ها ظاهر سختي دارد ولي باطن بسيار شيرين و لذت آوري داشت چون خيلي از آنها به‌خوبي مي‌فهميدند و همكاري مي‌كردند.

گلشيفته فراهاني ادامه داد: براي من سخت بود جلوي اين بچه‌ها بازي كنم، و عجيب از آن ها خجالت مي کشيدم.

**** عدم حضور فيلم در جشن خانه سينما و شركت در جشنواره فيلم فجر***

ملاقلي پور همچنين درباره كناره‌گيري از جشن خانه سينما نيز به ايسنا گفت: با احترامي كه بنده و آقاي محمدي به جشن خانه سينما داشتيم و براي بدنه اصلي سينما قايل بوديم، به خصوص با حضور آقاي ميركريمي به عنوان مدير عامل خانه سينما، طبيعتا فيلم را بر خلاف ميل به جشن خانه سينما داديم،؛ البته من كلا مخالف بودم چون نمي‌خواستم در مارتني شركت بكنم كه قرار است از همان آغاز و پيش از شليک گلوله پاي من بشكند.

اما از يك‌جايي آقاي محمدي ترجيح دادند، فيلم را از جشن خانه سينما بيرون بكشند و من استقبال كردم و از آقاي مير كريمي عذر خواهي كردم و نيازي نمي بينم توضيح بيشتري بدهم. چون در دراز مدت اثري كه ساخته مي‌شود اگر خوب باشد از خودش دفاع خواهد كرد و اگر خوب نباشد هر چقدر جايزه ‌هم بگيرد به تاريخ سپرده خواهد شد.

وي همچنين خبر داد: فيلم "ميم مثل مادر" در بخش‌هايي به غير از مسابقه ايران، در جشنواره فيلم فجر طبق مقررات شركت خواهد كرد.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha