ششم آذر ماه 1385
قسمت نهم؛
برداشت يك، سكانس9؛
شماره كاست: 19
نويسنده: خشايار الوند
... حوالي ساعت 12 بعد از ظهر است. كلاكتي حاوي مطالب بالا بر عكس به درخت باغ تكيه داده شده است و حكايت از آن دارد كه ضبط پلانهاي باقيمانده از قسمت نهم به زودي آغاز ميشود.
***
به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، بازيگران سريال روتين «باغ مظفر» همگي با هم از اتاق گريمي كه در كنار درب خاكستري رنگ باغ ساخته شده و نزديك ناهارخوري است خارج ميشوند.
مهران مديري، لحظاتي قبل از آنان به باغ وارد شده و با گريمي متفاوت از كارهاي قبلياش، موبايل به دست دور استخر قدم ميزند.
با ورود بازيگران به باغ و انتخاب زاويهي دوربينها توسط مديري، بازيگران به داخل خانه فراخوانده ميشوند تا پيش از ضبط، ديالوگها را با هم تمرين كنند.
***
در خلال اين فرصت به سمت يكي از تصويربرداران ميرويم و درباره ويژگيهاي كار صحبت ميكنيم. سيد عباس اصفهاني كه اتفاقا به قول همكارانش رابطهي خوبي با خبرنگاران دارد، به تصويربرداري «باغ مظفر»، با سه دوربين اشاره ميكند و ادامه ميدهد: در چنين شرايطي پلان نداريم و كارها به صورت سكانس گرفته ميشوند.
در كارهاي سهدوربينه كارگردان بايد خيلي حرفهيي باشد و زاويه درستي را براي دوربين انتخاب كند تا تماشاچي گيج نشود.
به گفتهي وي در كارهاي سه دوربينه، همزمان چندين پلان گرفته ميشود، در نتيجه ريتم ساخت، تندتر شده و جابهجايي دوربين كمتر ميشود.
مهمترين مزيت كارهاي سه دوربينه اين است كه حس بازيگرها هنگام جابهجايي دوربين به هم نميخورد و در نتيجه كارها حسيتر و قشنگتر پيشميروند.
***
به گزارش خبرنگار ايسنا، شخصيتهاي «باغ مظفر»، تركيبي از آدمهاي مدرن و سنتگرا هستند و اين مساله در گريم و طراحي لباسها نيز به چشم ميخورد. اگرچه تاكنون شاهد نبودهايم كه خانوادهي«بردبار» نيز براي شرفيابي در حضور خان مظفر مجبوربه پوشيدن لباسي مشابه آنها بشوند، اتفاقي كه در قسمت نهم و پس از پذيرفتن درخواست ازدواج «كامران» از سوي «نازي» به وقوع ميپيوندد.
در اتاق گريم اين سريال همانند اغلب كارها، عكسهاي بازيگران به هنگام تست گريم به ديوار آويزان شده است و اعلام ميشود كه امكان در اختيار قرار دادن اين عكسها به خبرنگاران وجود ندارد.
«بازيگران سريال باغ مظفر، هر كدام با دو يا سهبار تستگريم، كمكم به آن چه مدنظر كارگردان و نويسنده بوده است، رسيدهاند.» اين جمله را مهرداد شكرآبي، طراح گريم اين مجموعهي طنز ميگويد و ادامه ميدهد:حقيقت را بخواهيد پس از تست گريم به اين مساله واقف شدم كه گريمها تا حدي رئال نيست، اما عمدي در كار نبوده است. ضمن اين كه كار طنز كه در آن داستانها فانتزي است و بازيگران اغراقآميز بازي ميكنند، چنين گريمي را ميطلبد.
طراح صحنهي سريال «باغ مظفر»، نظري كاملا متفاوت با شكرآبي دارد. بهاره ذبيحي، با تاكيد بر طراحيهاي كاملا رئاليستي اين سريال، متذكر ميشود: درست است كار كمدي است، اما در دكورها نبايد اين كمدي بودن به چشم بخورد.
وي ادامه ميدهد: در باغ مظفر، همه چيز جدي است و قرار است كمدي موقعيت را داشته باشيم.
آوا سلطاني عربشاهي، طراح صحنه و لباس سريال «باغ مظفر» با همكارش همعقيده است، او هم ميگويد: درست است كه با كاري طنز مواجه هستيم، اما تا حدودي هم داستانها رئال است. بنابراين نميتوانم از خودم چيزي را طراحي كنم و بگويم به هيچ زمان خاصي تعلق ندارد.
در طراحي لباسهاي بازيگران تلاش شده كه به گونهاي كار شود تا داستان به شهر، استان و قشر خاصي مربوط نشود. ضمن اين كه تاكيد كردهاند كه كلاههاي خانها نبايد به هيچ زمان خاصي تعلق داشته باشد.
در نتيجه آوا عربشاهي مجبور شده تا كلاهي را براي اين دو شخصيت- منصور خان و مظفرخان- اختراع كند.
***
به گزارش ايسنا، نخستين پلان، دوشنبه (6آذرماه) به صحنهاي اختصاص دارد كه كامران، رييس ادارهاش را كه در لباس مبدل خان بردبار در باغ مظفر حاضر شده، به پدر و خواهرش معرفي ميكند.
در كنار خان بردبار همسر، دختر و پسرش لبخند به لب ايستادهاند و در سمتي ديگر نصرالله رادش، سبد گل به دست با تعجب به آنان نگاه ميكند.
مظفرخان در برابر عرض ادب خانوادهي خان بردبار، همانند آن چه تاكنون شاهد بودهايم، عكسالعمل چنداني از خود نشان نميدهد. اين درحالي است كه در تصوير پشت آنها، منصورخان نيز نشسته و به شيوه خاص خود به مهمانان خوشآمد ميگويد.
***
پلان ديگر سريال «باغ مظفر»، در حالي ضبط ميشود كه خانواده خان بردبار با ماشين مدل بالايي كه موسيقي ديجي اليگيتور از آن به گوش ميرسد، با سرعت بالا و كج و معوج به باغ مظفر وارد ميشوند.
شقايق دهقان، در حالي كه لباسي محلي پوشيده و ظاهري كاملا متفاوت با آن چه تاكنون دراين سريال از وي شاهد بودهايم، دارد، همراه برادرش (هادي كاظمي) يا همان «دوو،برره» معروف كه زرهخود به تن كرده از ماشين خارج ميشوند. در پي اين دو، نادرسليماني با همان خندههاي آشنا و همسرش كه او هم مجبور به پوشيدن لباس محلي شده از ماشين خارج شده و پا به حياط باغ ميگذارند.
نادر سليماني نيز در اين قسمت لباسهاي گل من گلي خود را كه مخصوص سريالهاي طنز مديري است از تن درآورده و ظاهري مشابه با خان مظفر دارد.
«نازي» كه تا به حال چند نامزدي ناموفق داشته، بالاخره درخواست كامران براي ازدواج را قبول ميكند و با پسري كه خانوادهاي كاملا عجيب و غريب دارد،ازدواج ميكند. اما اين تازه شروع ماجراست. چراكه به قول شقايق دهقان اين وصلت در ادامه با مشكلاتي همراه خواهد بود.
اين بازيگر درباره ايفاي نقش در سريالهاي روتين ميگويد: كارهاي روتين سختيهاي بسياري دارد، اما مدتي كه كار كرديم به اين مشكلات عادت ميكنيم و اين مشكلات برايمان قابل پيشبيني ميشود.
***
به گزارش ايسنا، بازيگران سريال «باغ مظفر»، اغلب در كارهاي قبلي مهران مديري نيز حضور داشتهاند و ميتوان گفت با هم بسيار هماهنگ هستند، آنان در فواصل گرفتن پلانها، با هم به گفتوگو و تبادل نظر ميپردازند وميتوان گفت جوي صميمانه بر اين جمع 90 نفري حاكم است.
مهراب قاسمخاني، يكي از نويسندگان «باغ مظفر»، كه در جمع عوامل كارهاي قبلي مهران مديري نيز حضور داشت، بر اين نكته مهر تاييد ميزند.
وي ميگويد: در هر سريال جديد به هم نزديكتر ميشويم، بنابراين من الان ميدانم كه چه ديالوگهايي را براي چه بازيگري بنويسم تا با او جور در بيايد. گاه حتي لازم نيست براي سيامك انصاري توضيح صحنه بنويسم چراكه خودش با ديدن ديالوگها، متوجه صحنه ميشود.
***
به گزارش خبرنگار ايسنا، خانههاي شخصيتهاي اصلي سريال «باغ مظفر» به نامهاي مظفرخان (با بازي مهران مديري) و منصور خان (محمدرضا هدايتي)،ديوار به ديوار هم قرار دارند و تنها يك نردهي آهني ايوانها را از هم جدا ميكند.
اين خانهها دو لوكيشن اصلي سريال «باغ مظفر» را تشكيل ميدهند. خانههايي كه به لحاظ ظاهر، بسيار شبيه به هم هستند و ديوارهاي صورتي و آبي دو خانه وجه تمايز آنها محسوب ميشود.
به محض ورود به خانهي مظفر خان با انبوهي از وسايل عتيقه و قديمي مواجه ميشوم،كه در پلانهاي اين سريال هربار بخشي از آنها به تصوير كشيده مي شود.وجود اشيايي چون ساعت پاندول دار،گرامافون، تلفنهاي عتيقه، تابلوهايي حاوي عكسهاي قديمي و حتي زرهخود،نشان ازطرز فكرسنتي صاحبخانه دارد.آشپزخانهي اپن منزل مظفر خان جالب ترين لوكشين اين سريال است كه تا قسمت نهم كمتر شاهد پخش صحنههايي از آن بودهايم .در اين مكان در كنار وسايل قديمي اي چون كاسه، بشقابهاي لعابي وگلي ، سبدهاي حصيري و فلفلهايي كه از سقف آويزان شدهاند، وسايل مدرني چون ماشين لباسشويي و اجاق گاز نيز به چشم ميخورند.
اتاق «فروغ» و «كامران» ،بخشي از لوكيشن خانهي مظفر خان را دربرميگيرد كه با گذر از يك هال كوچك كه عمده دكور آن كتابخانهاي حاوي كتابهاي قديمي است به اين اتاقها ميرسيم.
اتاق دختر مظفرخان مظفر زرگنده، از دكوراسيوني مشابه با ساير نقاط خانه پيروي ميكند و وجود دار قالي و حتي كالسكهي دوران بچگي وي، گواهي بر اين ادعاست.
از سويي ديگر«كامران» ديگر فرزند مظفرخان،همانطور كه تا به حال ديدهايم، خود را كاملا با زندگي در قرن بيست و يكم وفق داده و اتاقش نيز حاكي از اين مطلب است.
وقتي از سيامك انصاري ميخواهم كه چند كلمهاي دربارهي حضور در سريال باغ مظفر بگويد، ما را به سايت اينترنتياش ارجاع ميدهد كه اتفاقا مدتي است فرصت وارد كردن اطلاعات جديد درآن را هم نداشته است.
لوكيشن ادارهاي كه كامران در آن كار ميكند متشكل از يك اتاق است كه در پشتبام خانهاي كه سريال باغ مظفر در آن تصويربرداري ميشود، ساخته شده است.
***
خانهي منصورخان ديگر لوكيشن سريال «باغ مظفر» است كه تاكنون به ندرت شاهد پخش صحنههايي از اين خانه بودهايم. اين لوكيشن همانطور كه گفته شد از طراحي مشابه با خانهي مظفرخان برخوردار است.
با اين تفاوت كه لوكيشن اين خانه تنها به پذيرايي و آشپزخانه محدود ميشود، چرا كه منصورخان به جز يك كلفت از دار دنيا كسي را ندارد.
محمدرضا هدايتي در نقش منصورخان، همانند كارهاي قبلي مهران مديري در نقشي بسيار پيرتر از سن واقعي خود بازي ميكند. براي او فرقي نميكند كه مقابل دوربين پير يا جوان ظاهر شود و علاقهاي هم به ايفاي يك نقش خاص ندارد.
هدايتي به ايسنا ميگويد:« منصورخان »باغ مظفر همانند« طغرل» شبهاي برره خشونت دارد، اما خشونت او اين بار از نوع ديگري است.
وي كه به استفاده از الفاضي عجيب مشهور است، خود اين كلمات را اختراع ميكند. هدايتي در باغ مظفر بار ديگر از لهجهاي مندرآوردي استفاده ميكند كه به گفتهي خودش تا حدودي شبيه به جنوب خراسان است.
***
در سريال باغ مظفر همانند برخي ديگر از سريالهاي روتين كه تاكنون شاهد بودهايم ، سرايداري حضوردارد كه اتفاقا در اغلب كارهاي طنز، شخصيتي محبوب و دوستداشتني محسوب ميشود. در سريال باغ مظفر، نصرالله رادش نقش اين سرايداررا بازي ميكند كه با چهرهاي كاملا متفاوت از آنچه تاكنون از وي شاهد بودهايم مقابل دوربين ظاهر شده است.
او نيز در نقش «حيف نون»، بسيار مسنتر از سن واقعياش گريم شده است و براي تداوم حسي، حتي در لحظاتي كه تصويربرداري قطع است از نقشش خارج نميشود، و به لهجه و فيگورهاي خاصش ادامه ميدهد.
***
سريال «باغ مظفر» همانند اغلب كارهاي تلويزيوني رج زده ميشود و اين مساله در خصوص نگارش متنها نيز صدق ميكند.
مهراب قاسمخاني ميگويد: عجيبترين مساله در دنيا اين است كه نويسنده در متن هم رج بزند. براي مثال وقتي گروه از حياط شروع ميكنند، مجبورم اول اين بخش را بنويسم و بعد به سراغ نگارش صحنههاي نخستين بروم.
نگارش سريال «باغ مظفر» توسط نويسندگاني چون مهراب قاسمخاني، اميد مهدي ژوله، خشايار الوند و حميد برزگرادامه دارد و سرپرستي نويسندگان را همانند كارهاي قبلي پيمان قاسمخاني، بر عهده دارد. فردي كه به اعتقاد برادرش حضورش اهميت بسياري دارد و از دوباره كاري نويسندگان جلوگيري ميكند.
سريال باغ مظفر، قرار است در قالب 45 قسمت، ساخته شود و پخش آن يك هفته است كه در شبكه سه آغاز شده است.
***
عوامل اين سريال پيش از آغاز پخش، هر روز صبح از ساعت 8 ، در لوكيشن حاضر ميشدند و پس از انجام گريم، از ساعت 10 صبح، بازيگران مقابل دوربين حاضر ميرفتند. معمولا ابتدا صحنههاي خارجي گرفته ميشد و با رفتن نور تا ساعت 17، تصويربرداري در صحنههاي داخلي ادامه داشت.اتفاقي كه دوشنبه (6 آذرماه) نيز بعد از گرفتن سه صحنه تكرار شد.
عوامل سريال «باغ مظفر»،با آغاز پخش،مسلما روزهاي سختترين پيش رو دارند، روزهايي كه براي اغلب آنان تازگي ندارد.
انتهاي پيام
نظرات