"مدعي همه چيز باشيد، هيچ چيز را توضيح ندهيد و همه چيز را انكار كنيد!" اينها جملات دكترين انجمني سري در آمريكاست كه با نام "گروه جمجمه و استخوان" (Skull and Bones) شناخته شده است؛ انجمني كه بسياري از سياستمداران و صاحبان قدرت حال حاضر ايالات متحده از جمله جورج بوش و ديگر شخصيتهاي تاثيرگذار سالهاي پيش آمريكا حتي به صورت نسل اندر نسل در آن عضويت داشتهاند و ملهم از اهداف و مرامنامهي آن بودهاند.
به گزارش دفتر مطالعات بينالملل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سياست و حكومت در ايالات متحده از زمان پا گذاشتن پيوريتنها به اين سرزمين تا زمان استقلال آن و از آن زمان تاكنون همواره متاثر از عوامل نامرئياي بوده است كه شناخت آنها به ما در درك اهداف و خط مشيهاي دولتهاي اين كشور ياري ميرساند.
درطول تاريخ پانصد ساله اين كشور نقش دين و انجمنهاي سري و فراماسوني كه داراي ايدهها و اهداف خاص خود بودهاند در شكل دهي به خط مشيهاي دولتمردان آمريكا حائز اهميت بودهاند.
رابرت هيرونيموس (Robert Hieronimus) مورخ آمريكايي در كتاب خود با نام «مقدرات پنهان آمريكا»، دربارة نقش پنهان فراماسونري و انجمنهاي مخفي براي ايجاد آمريكا مينويسد:
تاريخنگاران معاصر ما، از قرنهاي 17 و 18 به عنوان عصر خردگرايي و روشنگري نام ميبرند و اذعان ميكنند كه در اين دوره، تمام فعاليتهاي تئوريك و ذهني در راستاي اثبات «قانونمندي علمي جهان» به كار گرفته شده است. حال آنكه كمي آن طرفتر و در همسايگي آنها بنيانگذاران آمريكا بيشتر گرايشهاي باطنيگرايانه و اشراقيوار داشتند و به كابالا، سيماگري و طالعبيني اظهار علاقة شديدي ميكردند.
تمام بنيانگذاران آمريكا همگي ماسون بوده و بيشتر آنها مقام «استادي» داشتند و به طور همزمان عضو «سازمان گل- صليب» هم بودند كه خود نسخة ديگري از ماسونيگري بود؛ در ميان آنها كساني هم ديده ميشوند كه به تشكيلات ماسوني ديگري به نام «ايلوميناتي» (اشراقيگري) وابسته بودند. در نوشتههاي رابرت هيرونيموس، از قريب به پنجاه نفر مورخ باطنگرايي كه با بنيانگذاران آمريكا مرتبط بودهاند، نام برده ميشود كه همگي ماسون بودهاند.
چهار بنيانگذار آمريكا واشنگتن، جفرسون، فرانكلين و آدامز عضو سازمان گل ـ صليب، بودند و سه تن از آنها يعني جفرسون، فرانكلين و آدامز همزمان عضو سازمان ماسوني ايلوميناتي نيز بودند.
در آثار مورخان جريانهاي درونگرا تصريح شده50 نفر از 56 امضاء كننده اعلاميهي استقلال آمريكا و بسياري از افسران ارتش آمريكا ماسون بودهاند و در لژهاي نظامي گرد هم ميآمدند.
بنيامين فرانكلين، به عنوان يكي ديگر از بنيانگذاران آمريكا، وضع مشابهي با جورج واشنگتن داشت. مورخان ماسونيگري، او را بزرگترين ماسون آمريكايي زمان خودش ميدانند كه براي خود يك انجمن ماسوني مخفي به نام «باشگاه پيشبند چرمي» تشكيل داده بوده و به اين علت چنين نامي را انتخاب كرده بود كه در آن دوره، ماسونها از پيشبندهاي چرمي استفاده ميكردند. فرانكلين در سال 1776 به منظور تحقق يك اتحاد سياسي، بلافاصله پس از سفر به فرانسه به سراغ لژهاي فراموسونري آنجا رفت. در سال 1778 هم در مراسم عضو پذيري «لژ 9 خواهر» و «ولتاير»حضور داشت و در سال بعد نيز به عنوان استاد اين لژ انتخاب شد. وي علاوه بر اين لژ با هر لژ فرانسوي ديگر مانند «سنت جان» اورشليم (بيتالمقدس) و «دوستان صميمي» نيز رابطه برقرار كرد.
براساس گزارش دفتر مطالعات بينالملل ايسنا، از جملهي اين گروههاي سري آمريكا كه نقش قابل توجهي به شكل دهي ايستارهاي برخي از دولتمردان مهم و بانفوذ آمريكا از جمله جورج دبليو بوش، رييس جمهور كنوني اين كشور داشته و دارد گروه جمجمه و استخوان (Skull and Bones) است كه بسياري از سياستمداران اين كشور حتي به صورت نسل اندر نسل در آن عضويت داشتهاند و ملهم از اهداف و مرامنامه آن بودهاند.
اين گروه در سال 1832 بوسيله في بتا كاپا (Phi Beta Kappa) به همراه ويليام هانتينگتون راسل (William Huntington Russell) و آلفونسو تافت (Alphonso Taft)، پدر بزرگ هوارد تافت رييس جمهور دهه اول 1990 آمريكا، بنيان نهاده شد. اولين جلسات پيروان اين گروه در سالهاي 1832 و 1833 تشكيل شد. اين گروه تا سال 1992 گروهي كاملا مردانه بود و هيچ عضو زني در آن وجود نداشت.
اين گروه در دانشگاه ييل تشكيل شد و هنوز هم قسمت اصلي عضويت آن را دانشجويان سالهاي پاياني اين دانشگاه تشكيل ميدهند.
الكساندر رابينز در بخش نخست كتاب خود تحت عنوان "افسانهي جمجمه و استخوان" خلاصهاي از نحوهي شكلگيري اين انجمن را به شرح ذيل آورده است: در اوايل دههي 1830 ويليام راسل، دانشجوي ممتاز دانشگاه ييل به منظور ادامهي تحصيلات به مدت يك سال عازم آلمان شد. راسل در خانوادهي بسيار متمول كه بر يكي از منفورترين سازمانهاي تجاري قرن نوزدهم رياست ميكرد، متولد شده بود؛ سازمان Russel and Company در آن مقطع زماني يك امپراطوري عظيم در قاچاق مواد مخدر محسوب ميشد.
ويليام راسل در آلمان با رهبر يكي از انجمنهاي سري اين كشور رابطه دوستانه برقرار كرد و ديري نپاييد كه وي مجذوب گروهي شد كه خود محصول شيطاني انجمن منفور قرن هيجدهم يعني انجمن ايلوميناتي بود. بر اساس مدارك و اسنادي كه رابينز جمع آوري كرده مفهوم "افسانهي هولناك جمجمه و استخوان" به طور اخص به وسيلهي خود اعضاي آن و با هدف تشديد حس رمزآلود و پنهان كاري كه بر فضاي اين انجمن سنگيني ميكرد، خلق شد و شيوع پيدا كرد.
- حقيقت در ماوراي افسانه -
رابينز ميگويد ويليام راسل پس از سپري كردن سالهاي 1831 و 1832 در آلمان و تحصيل در اين كشور اقدام به بنيانگذاري انجمن جمجمه و استخوان كرد. براساس اسناد و مدارك اين انجمن به نظر ميرسد كه چنين نهاد مخفي بخشي از همان جامعهي سري آلمان است. وجود ارتباط ميان اين انجمن سري آلماني با انجمن اشراقي گري كه در سال 1776 در سرزمين ژرمنها بنيانگذاري شد، امري كاملا محتمل است. ايلوميناتي كه نقش محوري را در انقلاب فرانسه و گسترش كودتا و انقلاب در سراسر اروپا ايفا كرده بود، برخي ماموران مخفي خود را به ايالات متحده فرستاد تا حكومت جمهوري آمريكا را در همان آغاز راه سرنگون كند. جورج واشنگتن، رييس جمهور وقت آمريكا طي نامهاي در سال 1798 اذعان داشت كه اين ماموران در آمريكا فعال بوده و به ترويج "افكار اهريمني" خود ميپردازند. چندي بعد يعني در سال 1805 "جان وود" از نويسندگان سياسي معروف آمريكا در يكي از آثار خود با ارايهي اسناد و شواهدي افشاء كرد كه تني چند از مقامات ارشد كشورش از جمله دوايت كلينتون، فرماندار نيويورك، عضو انجمن ايلوميناتي بودهاند.
لذا اين گمانهزني كه بين انجمن ايلوميناتي و انجمن جمجمه و استخوان ارتباط مستقيمي برقرار بوده، دور از ذهن نيست. به خصوص از اين جهت كه اعضاي ايلوميناتي در برههاي كه ويليام راسل در آلمان به تحصيل علم مشغول بوده، به طور جدي فعاليت ميكردند.
-322؛ سمبل عددي انجمن جمجمه و استخوان-
اعضاي انجمن سري جمجمه و استخوان "يولوجيا" -الههي فصاحت و شيوايي- را كه پس از مرگ ناطق فصيح رم باستان "دموستنس" در سال 322 قبل از ميلاد مسيح جانشين وي در معبد خدايان شد، مورد ستايش و تكريم قرار ميدهند. همچنين بنا به اعتقاد اين گروه گفته ميشود كه الههي فصاحت و شيوايي در موعد تاسيس انجمن جمجمه و استخوان به نوعي همانند ظهور مجدد مسيح (Second Coming) رجعت كرد. اكنون عدد 322 به عنوان سمبول اين انجمن در واقع تداعي كنندهي تاريخ مرگ دموستنس و ارسطو است، عددي كه بر روي ميز تحرير اين انجمن حك شده است.
اين عدد از چنان تاثير اسرارآميزي برخوردار است كه يكي از فارغالتحصيلان دانشگاه ييل كه به هيچ وجه با انجمن جمجمه و استخوان در ارتباط نبود مبلغ 322 هزار دلار به اين گروه كمك مالي كرد.
ويليام جسپر، نويسندهي مقالهي سياست دو حزبي در هفتهنامهي نيوآمريكن نوشته است: اعضاي باند مخوف "مافيا" در ايتاليا به سوگندي ننگين تحت عنوان اومرتا (Omerta) به معناي "سكوت" پايبند و متعهدند؛ سوگندي كه براساس آن كليهي اعضاي مافيا متعهد شدهاند كه هيچ گاه اسرار و اطلاعات فعاليتها و امور مربوط به اين باند را افشا نكنند، كوچكترين تخطي و يا حتي ظن به افشاي اطلاعات و اسرار محرمانه ميتواند حكم اعدام فرد خاطي را در پي داشته باشد. اما اين كه انجمن سري جمجمه و استخوان (S&B) نيز به طريقي مشابه به چنين سوگندي پايبند باشد در هالهاي از ابهام است. با وجود اين شكي نيست كه اعضاي اين انجمن اصول خود را بسيار جدي بر ميشمارند و دستور يافتهاند كه هرگز در خصوص اين انجمن با افرادي كه به گفتهي آنها "وحشي" هستند، گفت و گو نكنند. طبق مرامنامهي انجمن جمجمه و استخوان "وحشيها" به افرادي اطلاق ميشود كه جزو اين انجمن نيستند حال اين افراد ميتوانند طيف گستردهاي از بيگانهها باشند نظيراعضاي خانواده و بستگان و حتي همسران اعضاي اين گروه.
- شباهتها ميان انجمن ايلوميناتي و انجمن جمجمه و استخوان-
براساس تحقيقات رابينز شرايط پذيرش در انجمن ايلوميناتي با شرايط ورود به انجمن جمجمه و استخوان بسيار شبيه بوده و به طور مثال تازه واردهاي انجمن جمجمه و استخوان بايد به انتقاد از خود پرداخته و گروههايي نقاد تشكيل دهند. شدت انتقادات و سرزنشها از خود به حدي تكان دهنده بوده كه عدهاي از تازه واردها تا مرز اختلال اعصاب و روان پيش ميرفتند.
ران روزنبائم نوشته است: دراز كشيدن روي تابوت آن هم به حالت عريان و افشاي همهي اسرار در مورد زندگي جنسي طرفين از جمله شيوههاي تحقير و انتقاد از خود بوده است. بنا به گفتهي آدام ويشاپت (Adam Weishaupt) بنيانگذار ايلوميناتي، هدف از اين كار نه تنها به برهنه ساختن تك تك اعضاء به لحاظ رواني و نيز ايجاد يك هويت گروهي منسجم منحصر نميشود، بلكه باعث ميشود همگي به نقاط ضعف و كليهي تخلفات و اشتباهاتي كه فرد از آن احساس شرمساري مي كند، اشراف و بصيرت پيدا كنند تا اين نقاط ضعف بعدها در صورت خروج اعضاي انجمن و افشاي احتمالي اسرار به عنوان حربهاي عليه آنها استفاده شود.
- عدم سماجت براي افشاگري-
چنانچه "وحشيها" بحث انجمن را در حضور اعضاي آن مطرح كنند، آنها موظف به ترك سريع محل هستند.
اين در حاليست كه وجود نوعي پنهان كاري و رمز و راز در اعمال و رفتار صاحبان قدرت در جهان اصولا همچون مغناطيسي است كه خبرنگاران را براي كنكاش بيشتر به سوي خود جذب ميكند اما به نظر ميرسد كه رسانههاي آمريكا كه بر رخنه به حيطهي خصوصي سياستمداران پافشاري ميكنند در افشا گري در خصوص اسرار انجمن جمجمه و استخوان از كنجكاوي لازم برخوردار نيستند.
درست مانند "تيم راست" مجري برنامهي Meet The Press در شبكهي NBC كه در هفتم ژانويه 2004 در دفتر رياست جمهوري بوش پسر از وي در خصوص عضويت در انجمن مذكور پرسيد - و البته پاسخي نشنيد- بسياري از گردانندگان رسانههاي نخبهي آمريكا تمايل دارند كه با خنده و شوخي پيگيري بحث را از سر خود باز كرده و آن را در حد موضوعي كه تنها به زعم "نظريه پردازان توطئه" در خور توجه است، بي اهميت جلوه دهند. در نتيجه اليزابت بوميلر در ستون خود مورخ 2 فوريه 2004 در روزنامهي نيويورك تايمز در خصوص انتخابات رياست جمهوري 2004 آمريكا ميان بوش پسر و جان كري كه هر دو از اعضاي انجمن جمجمه و استخوان هستند، نوشت: روز موفقيت نظريهي پردازان توطئه در موعد برگزاري انتخابات خواهد بود. پس از آن كه بر همگان محرز شد كه تقابل كري و بوش در انتخابات رياست جمهوري 2004 آمريكا نخستين رويارويي دو عضو از انجمن جمجمه و استخوان در طول تاريخ اين كشور بوده، بوميلر در روزنامهي تايمز نوشت: آيا اين جدال سياسي داراي معنا و مفهوم خاصي است؟
تايمز معتقد بود كه چنين تقابلي به اين معناست كه آمريكاييها در صورت به قدرت رسيدن هر يك از اعضاي اين انجمن (كري يا بوش) بسيار خوش اقبال خواهند بود چرا كه به لحاظ تاريخي بهترين و ممتازترين دانش آموختگان دانشگاه ييل به عضويت انجمن جمجمه و استخوان در ميآيند. اما مهمترين سوال آن است كه آيا اين انجمن ارزشها و موازين رهبريت را فراتر از آنچه تاكنون توسط ييل به منصهي ظهور گذاشته شده، به بوش و كري تلقين كرده است يا خير.
بوميلر با استناد به اظهارات منابع آگاه افزوده است كه انجمن جمجمه و استخوان به واقع بستر رشد و پرورش جوانان خام و سطحينگري است كه در نهايت به مرداني طراز اول براي مقاصد عاليتر تبديل ميشوند. در ليست اعضاي اين انجمن اسامي در خور توجهي مشاهده ميشود: بوش پدر، ويليام هاوارد تفت، روساي اسبق آمريكا، آورل هريمن، مك جورج باندي، هنري لوس، پاتر استوارت و جمع كثيري از مقامات آژانس اطلاعات مركزي آمريكا (CIA) جملگي از اين مكتب برخاستهاند.
نظر به اين كه اعضاي اين انجمن سري حائز پستهاي رياست جمهوري، وزارت دادگستري، رياست ديوان عالي و حائز كرسيهايي در سنا، فرمانداريها، رياست دانشگاهها و مناصبي مهم در رسانهها و بانكها و شركتهاي تجاري عظيم شدهاند لذا از ديرباز اين انجمن به عنوان بستر اصلي انتصاب كانديداهايي براي عرصهي سياست آمريكا مطرح بوده است. اين انجمن همچنين با برخي سازمانهاي جهاني سازي نيمه سري آمريكا نظير "شوراي روابط خارجي" اين كشور و كميسيون سه جانبه و بيلدربرگرز (Bilderbergers) كه بر عرصهي سياسي و اقتصادي دولت آمريكا تسلط دارند، ارتباط داشته و رهبران آن طي نسلهاي گذشته همواره نقشي پيشرو را در رياست بر سازمانها و نهادهاي مربوطه ايفا نمودهاند.
- جمجمه و استخوان در عصر جديد -
به طور سنتي، "ييل ديلي نيوز" به انتشار اسامي اعضاي جديد گروههاي سري در دانشگاه ييل ميپرداخت و اين كار تا شورشهاي دانشجويي دههي 1960 تداوم داشت. انتشار اسامي اعضاي جديد اين گروهها به صورتي غير رسمي از آن زمان به بعد توسط نشريه دانشگاهياي موسوم به «غوغا» ادامه يافته است.
با همه اين احوال، ليست اعضاء و فعاليتهاي جاري اين گروه به صورتي رسمي آشكار نميگردد. عضويت در اين گروه در حقيقت همواره امري رازآلود براي دانشجويان دانشگاه ييل، هيات مديره دانشگاه و فارغ التحصيلان فعال گروههاي ديگر بوده است. البته شايد اين خصيصه را بتوان براي گروههاي ديگر خصوصا گروههاي «طومار و كليد» و «كلهي گرگ» نيز صادق دانست.
تنها دانشجويان سالهاي آخر پيش از فارغ التحصيلي مي توانند عضو اين گروه شوند.
در حال حاضر هر سال تنها 15 دانشجوي سال آخر دانشگاه به جاي دانشجويان فارغ التحصيل انتخاب ميشوند.
دانشجويان عضو اين گروه، غروب برخي از روزهاي هر هفته در مكاني با نام «آرامگاه استخوانها» گرد هم مي آيند. بر اساس اظهار نظر مخالفان اين گروه كه مورد مصاحبهي الكساندرا رابينز براي استفاده در كتابش با نام «رازهاي آرامگاه» قرار گرفتهاند اعضاي گروه جمجمه و استخوان خود را «نايتس» (شواليه) كه اشاره به جنگجويان قرون وسطي دارد، ميخوانند.
نكته جالب اين است كه ساعتهايي كه در آرامگاه قرار دارند به صورت عمدي پنج دقيقه از بقيه ساعتها جلوتر هستند. علت اين امر اين است كه اعضاي اين گروه احساس كنند كه دنيايشان كاملا متفاوت از دنياي خارج است و در منحني زمان جلوتر از بقيه مردم جهان خارج كه "وحشي" قلمداد مي شوند، ميباشند.
- ليست اعضاي گروه -
ليست اعضاي اين گروه از 1833 تا 1985 موجود است. برخي از خانوادههاي آمريكايي نسل اندر نسل از اعضاي اين گروه بودهاند و اين زماني فاش شد كه يك منبع ناشناس ليست اسامي اعضاي اين گروه را به فردي به نام آنتوني سي. ساتون لو داد و وي نيز قصد داشت از اين ليست در كتابش تحت عنوان «گروه سري آمريكايي: مقدمه اي بر گروه جمجمه و استخوان» منتشر شده به سال 1984 استفاده كند كه به دلايلي از انتشار آن صرف نظر كرد.
ساتون كه مولف كتابهاي بسياري درباره ارتباط بانكداران و صاحبان سرمايه آمريكايي با رخدادها و وقايع مهم جهان است به اين واقعيت اذعان داشته است كه اين بانكداران و سرمايهداران اكثرا از اعضاي اين گروه سري بودهاند. از جمله كتابهايي كه وي تاليف و منتشر كرده است عبارتند از: وال استريت و انقلاب بلشويكي؛ وال استريت و به قدرت رسيدن هيتلر؛ خودكشي ملي: كمك نظامي به اتحاد جماهير شوروي؛ تكنولوژي غربي و توسعه اقتصادي اتحاد جماهير شوروي 1973-1917 و دو چهرهي جورج بوش.
ساتون اطلاعات در اختيار خود را حدود 15 سال همچنان به صورت سري و محرمانه باقي نگه داشت چرا كه ميترسيد تهيهي فتوكپي يا انتشار ليست اسامي عضو گروه، نام افراد فاش كنندهي آنها را برملا سازد. بالاخره اين ليست در كتابي كه ويراستار آن كريس ميليگان بوده است در سال 2003 به صورت ضميمه منتشر شد.
مهمترين بازيگران گروه جمجمه و استخوان از تامين كنندگان اصلي مالي دو جنگ جهاني اول و دوم بودند و بسياري از اتاقهاي فكر در دانشگاههاي آمريكا توسط اعضاي اصلي اين گروه ايجاد شدهاند.
بسياري از چهرههاي سرشناس از اعضاي اين گروه هستند. جورج بوش پدر و جورج بوش پسر و ويليام هوارد تافت از روساي جمهور آمريكا هر سه از اعضاي اين گروه بودهاند. تجار، قضات ديوان عالي و خانوادههاي سرشناس زيادي از اعضاي اين گروه بوده و هستند. جان كري نيز از اعضاي آن است.
جان كري و جورج بوش پسر در جريان رقابتهاي انتخاباتي رياست جمهوري سال 2004 همواره از صحبت علني درباره عضويتشان در اين گروه امتناع كردند.
بوش در پاسخ به خبرنگاري كه از وي دربارهي عضويتش در اين گروه سوال كرد، گفت: اين موضوعي بسيار سري است و من نميتوانم دربارهي آن صحبت كنم. خبرنگار مجددا پرسيد كه اين پاسخ براي مردم آمريكا چه معنايي دارد و بوش به سوال دوم خبرنگار پاسخ نداد.
وقتي خبرنگار از جان كري سوال كرد كه وي چه چيز بيشتري ميتواند دربارهي اين گروه بگويد وي گفت: هيچ چيز. چون آن سري است ... متاسفم! اي كاش ميتوانستم چيزهايي به شما بگويم كه مي توانستم آنها را علني بيان كنم.
اسامي برخي از اعضاي گروه جمجمه و استخوان در زير آورده شده است:
1- ويكتور اشه ( سال عضويت: 1967) : نمايندهي كنگره از ايالت تنسي از 1968 تا 1975؛ سناتور ايالت تنسي از 1976 تا 1984؛ شهردار ناكسويل در ايالت تنسي از 1988 تا 2003.
جورج دبليو بوش كه خود در حال حاضر عضو گروه جمجمه و استخوان است از سال 2004 تاكنون وي را به سمت سفير آمريكا در لهستان منصوب نموده است.
2- روي لسلي آوستين (سال عضويت: 1968) : جورج بوش وي را سفير آمريكا در ترينيداد و توبوگو كرده است.
3- ديويد بورن (سال عضويت: 1963): وي در كارنامه خود فرمانداري اوكلاهما؛ سناتور ايالت اوكلاهما و رياست دانشگاه اين ايالت را داشته است.
4- آموري هاو برادفورد ( سال عضويت: 1934) : وي مدير كل نيويورك تايمز و همكار سازمان سيا بوده است.
5- جيمز بوكلي ( سال عضويت: 1944): سناتور و از همكاران سازمان سيا.
6- جورج اچ واكر بوش (بوش پدر- سال عضويت: 1948): چهل و يكمين رييس جمهور آمريكا و چهل و سومين معاون رييس جمهور آمريكا (معاون رونالد ريگان).
7- جورج واكر بوش ( بوش پسر- سال عضويت: 1968): چهل و سومين رييس جمهور آمريكا و فرماندار سابق تگزاس.
8- جان شافي ( سال عضويت: 1947) سناتور آمريكا، فرماندار رودآيلند؛ پدر سناتور لينكلن شافي.
9- چانسي دپيو ( سال عضويت: 2007) موسس و سردبير نشريه فايو (FIVE).
10- ويليام هنري دراپر ( سال عضويت: 1950): وي رييس برنامهي توسعه سازمان ملل و رييس بانك واردات - صادرات ايالات متحده بود.
11- ويليام ماكسول اوارتز ( سال عضويت: 1837) وي وزير امور خارجه آمريكا ؛ دادستان كل اين كشور و سناتور بود.
12- جان كري (سال عضويت: 1966): سناتور و نامزد حزب دموكرات در رقابتهاي رياست جمهوري سال 2004.
13- رابرت مك كالوم (سال عضويت: 1968) سفير كنوني آمريكا در استراليا.
14- پاملا هريمن. وي تامين كننده اصلي مالي ستاد انتخاباتي بيل كلينتون و مهمترين حامي حزب دموكرات طي بيش از 50 سال بود.
خانوادههاي مشهور عضو گروه جمجمه و استخوان نيز به شرح زير ميباشند:
1- خانواده ويتني ؛ 2- خانواده پركينز؛ 3- خانواده فلپس؛ 4- خانواده باندي؛ 5- خانواده تافت؛ 6- خانواده وادسورث؛ 7- خانواده لرد؛ 8- خانواده گيلمن؛ 9- خانواده هريمن؛ 10- خانواده راكفلر؛ 11- خانواده پاين؛ 12- خانواده ديويدسون؛ 13- خانواده ويرهاوزر؛ 14- خانواده فيلزبري؛ 15- خانواده اسلوآن.
ويلارد استرايت تامين كننده مالي مجله ملت (The Nation) و جمهوري نوين (New Republic) و ويليام باكلي ناشر نشريه نشنال ريويو (National Review) نيز از اعضاي اين گروه هستند.
منابع مورد استفاده:
1- تاريخ پنهان و ناگفته آمريكا. نصير صاحبخلق. منبع: پايگاه اينترنتي باشگاه انديشه.
2- en.wikipedia.org/wiki/Skull_and_Bones
3- www.cbsnews.com/stories/60/02/10/2003minutes/main576332.shtml
4- http://www.freedomdomain.com/skullbones.html
5- http://www.thenewamerican.com/tna/03/2004-08-2004/bonesmen.html
گزارش ازمترجمان ايسنا : حسن مهدويان و حسين آقايي
انتهاي پيام


نظرات