• جمعه / ۳۱ فروردین ۱۳۸۶ / ۱۷:۰۴
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8601-12635

جشن 10سالگي "زنده‌رود" برگزار شد منوچهر بديعي: نسبي‌گرايي به جايي نمي‌رسد

جشن 10سالگي "زنده‌رود" برگزار شد
منوچهر بديعي: نسبي‌گرايي به جايي نمي‌رسد
جشن 10سالگي فصل‌نامه "زنده‌رود" عصر چهارشنبه در خانه هنرمندان ايران برگزار شد. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ابتدا علي دهباشي در سخناني گفت: امروز زنده‌رود نهالي است كه ديگر بر روي پاي خود ايستاده و كارنامه 10ساله‌اش نشان از عشق و علاقه مدير و نويسندگانش نسبت به ادبيات ايران و جهان دارد. وي افزود: زنده‌رود ويژگي‌هاي خاص خود را دارد. در همه بخش‌هايش داراي نوعي نوآوري است، كه حكايت از شناخت مدير و نويسندگانش از ادبيات است. مديرمسوول نشريه بخارا و برگزاركننده مراسم همچنين متذكر شد: ‌انتشار زنده‌رود يك بار ديگر اثبات كرد كه اگر نشريه‌اي بتواند با ادبيات زمانه خود پيوند بزند و حرف تازه‌اي داشته باشد، جايگاه خود را به سرعت پيدا مي‌كند. در ادامه، نگار اسكندرفر گفت: به دوستان و همكاران نشريه زنده‌رود تبريك مي‌گويم و مي‌دانم كه تا به اين‌جا رسيدن، حاصل عشق و تحمل چه مشقاتي است، گو اين‌كه مي‌دانيم انتشار مجلات ادبي مستقل چقدر دشوار است. وي سپس درباره جايگاه نشريات ادبي در جامعه فرهنگي توضيح داد: با ضرورت اشاره به اين نكته كه رسانه‌هاي گروهي در ارتقاي سطح آگاهي و رشد فرهنگي جامعه نقش مهمي دارند و از عوامل مهم توسعه فرهنگي و پويايي جامعه هستند، راديو، تلويزيون، روزنامه‌ها و مجلات هر كدام به تناسب مخاطب تاثيرگذارند. در اين ميان راديو و تلويزيون مخاطب بيش‌تري دارند، سپس روزنامه‌ها، و در ميان نشريات مختلف كه روي دكه‌هاست، نشريات فرهنگي و ادبي كم‌ترين مخاطب را به خود اختصاص داده‌اند. اسكندرفر با بيان اين مطلب كه اغلب نشريات ادبي بدون وابستگي به نهاد دولتي يا اقتصادي انتشار مي‌يابند و بيش‌تر از ديگران در معرض آسيب هستند، در ادامه افزود: مجلات ادبي اغلب دستخوش مشكلاتي از قبيل تنگناهاي اقتصادي، تاثير تحولات سياسي و اجتماعي و تغيير اعمال شيوه‌هاي كنترل و ... هستند، اما با وجود همه اين مسائل توانسته‌اند در فرايندي سطحي و آرام با حضور خود در عرصه فرهنگ رويكردي تاثيرگذار داشته باشند و محل مناسبي براي نويسندگان و شاعران و مترجمان باشند كه دغدغه توسعه ادب و فرهنگ را دارند. وي درباره نشريه زنده‌رود گفت: اين مجله جزو نشرياتي است كه موفق شده براي سال‌هاي پياپي منتشر شود؛ كاري كه واقعا دلي به وسعت دريا و اعصابي پولادين مي‌خواهد. زنده‌رود از آن مجلاتي است كه نيامده است تا چند گاهي گرد و خاكي بكند و بعد غيبش بزند. پيداست كه از همان ابتدا خودش را براي كاري سنجيده و درازمدت آماده كرد و اهل هياهو و جار و جنجال‌هاي روزمره نيست. در ادامه حسام‌الدين نبوي‌نژاد - مديرمسؤول فصل‌نامه زنده‌رود - درباره روند شكل‌گيري اين فصل‌نامه سخن گفت و توضيح داد: ‌انتشار زنده‌رود به پاييز 71 بازمي‌گردد، اما چنين نشريه‌اي در اصفهان بي‌سابقه و پشتوانه نبود. دهه چهل دوران شكوفايي ادب و هنر بود؛ به نحوي كه شايد بتوان از اين حيث اين دهه را نقطه عطف دانست. در ميانه‌هاي دهه 40 با تلاش كساني چون ابوالحسن نجفي، محمد حقوقي، جليل دوستخواه و چند نفر ديگر در اصفهان محفلي ادبي شكل گرفت كه با انتشار گاهنامه‌اي به نام جنگ اصفهان به همين نام خوانده شد و باقي ماند و انتشار جنگ اصفهان تا سال 60 ادامه يافت. بعد از آن انتشارش ديگر ميسر نشد. در نيمه دوم دهه 60 من پس از سال‌ها بار ديگر به جنگ اصفهان پيوستم. وي زنده‌رود را ادامه سنت جنگ اصفهان دانست و يادآور شد: اعضاي ‌شورا با اعتقاد به جايگاه و اعتبار فرهنگ و ادب در جهان امروز، صادقانه سعي‌ كرده‌اند آن‌چه به چاپ مي‌رسد، حاوي ارزش‌هاي شايسته و بايسته باشد و خوانندگان را در چارچوب معيارهاي خود با فرهنگ و ادبيات امروز ايران و جهان آشنا سازند. او همچنين با يادي از احمد ميرعلايي كه با نشريه زنده‌رود همكاري داشت، گفت: احساس مسؤوليت او در قبال زنده‌رود، بويژه در ترجمه مطالب و مقابله و ويرايش آن‌ها پشتوانه گران‌بهاي ما بود و فقدان او نه تنها ضايعه‌اي جبران‌ناپذير براي فرهنگ و ادب كشورمان، بويژه براي زنده‌رود بود. در ادامه اين برنامه، محمد حقوقي سخن گفت و با اشاره به تاريخچه انتشار مجله در ايران متذكر شد: ‌تاريخ روزنامه‌نويسي در ايران از دوران قاجار آغاز شد و مجله‌نويسي بعد از آن كارش را آغاز كرد. اولين نشريه‌اي كه پشت آن انديشه بود و نويسندگان ديگر از آن دفاع مي‌كردند، آزاديستان تبريز بود، كه كاري كرد كه ملك‌الشعراي بهار، بحثي درباره سنت در ادبيات در اين مجله داشته باشد. در واقع اين مجله اين موضوع را فتح باب كرد. بعد از آن مجلات ما در دو خط پيش رفتند؛ يكي مجلات كشكولي، كه از ديگران مطلب مي‌گيرند تا مجله را پر كند كه تعدادشان بسيار است. از طرف ديگر نشرياتي هستند كه هدفمندند و در دايره عقايد مشترك ترسيم شده‌اند و صاحبان نشريات از نظر ادبي و تئوريك به هم نزديك‌اند و مجله‌اي را منتشر كرده‌اند كه ما از اين مجلات بسيار كم داريم. سنتي‌ترين مجله از اين دست كه كشكول بود، مجله ارمغان وحيد دستگردي بود كه در سال 1298 منتشر شد و بخش زيادي از مجله به ادبيات روز اختصاص داشت و بسياري را فرامي‌خواندند كه چرا نشسته‌ايد. اين مجله تا سال 1320 منتشر مي‌شد. در آن زمان پرويز ناتل خانلري عده‌اي را كه ذهن‌ نوي داشتند، دور خود جمع كرد و گفت، مي‌خواهيم مجله‌اي مانند آزاديستان درآوريم، كه مانند ارمغان كشكول نباشد. از آن به بعد روشن‌فكران واقعي با مجله خانلري كار كردند. ‌هدايت نيز مدتي با اين نشريه همكاري داشت. اما جوانان سال 1300 به بعد كه روشن‌فكران اصلي ما بودند، سطح فكرشان از اين مجله سبقت گرفت و در واقع اين مجله از نظر فكري از نيما يوشيج و صادق هدايت عقب افتاد. وي در ادامه به مجله «خروس جنگي» كه تندروهاي ادبيات آن را راه‌اندازي كرده بودند، اشاره كرد و گفت: كساني چون هوشنگ ايراني از بنيان‌گذاران اين نشريه بودند كه به سنت مي‌تاختند. پس از آن مجله صدف منتشر شد و كساني كه عقايد چپ داشتند، در آن فعاليت مي‌كردند. البته كساني كه اين اعتقاد را هم نداشتند با آن همكاري داشتند و حرف خود را مي‌زدند. در اين مجله شاعراني چون احمد شاملو و مهدي اخوان ‌ثالث نيز شعر چاپ مي‌كردند. كم‌كم اين مجله جلو مجله سخن ايستاد و تا دهه 40 مجلات ادبي زيادي مي‌آمد، مثل مجله انديشه و هنر. اين مجله رسم‌الخطي نو را در فارسي ابداع كرد. همان زمان بود كه مجله آرش منتشر شد، بخصوص در 13 شماره‌اي كه سيروس طاهباز منتشر كرد، شعر و يا داستان كساني را كه مخالف هم بودند، در كنار هم چاپ مي‌كرد؛ مثلا شعر شاملو و اخوان ثالث را در كنار هم منتشر مي‌كرد. شعرهاي م. آزاد نيز براي اولين بار در اين نشريه چاپ شد. اين مجله بعدها، ادبيات غرب را مطرح كرد و گلستان هم اولين بار داستان‌هاي همينگوي را چاپ كرد. مجله آرش با چاپ شعرهايي از ادبيات غرب گامي نو برداشت. درواقع مجله آرش قدري ادبيات ما را جلو برد و خط مشخصي به جريان انداخت و دهه 40 قدري مديون اين مجله است. حقوقي با اشاره به انتشار جنگ اصفهان متذكر شد: در دهه 40 از جمله مجلاتي كه راه افتاد، جنگ اصفهان بود كه در آغاز راه من و ابوالحسن نجفي تصميم به راه‌اندازي آن گرفتيم. مي‌خواستيم مجله‌اي داشته باشيم كه كشكول نباشد. در اين نشريه همه شركت كردند. جز سياوش كسرايي، ه.ا. سايه و نادر نادرپور همه شعر فرستادند. كساني چون نيما، شاملو، اخوان، سپهري، آتشي، م. آزاد و رؤيايي به اين مجله شعر مي‌فرستادند. اين مجله تا اوايل دهه 50 منتشر شد و بعدها جواناني آمدند و زنده‌رود را راه انداختند و امروز اين مجله به اين جاي خود رسيده است. سپس پيام جليل دوستخواه توسط ماهور نبوي‌نژاد خوانده شد. در قسمتي از اين پيام آمده بود: سنگ بناي كوشش‌هاي فرهنگي و ادبي فرهيخته و انتقادي امروزين در اصفهان، با نشر جنگ اصفهان در تابستان 44 از سوي شماري از اهل قلم گذاشته شد، و هر چند آن جنگ پس از نشر يازده دفتر ديگر ادامه نيافت، دست‌اندركارانش در گستره‌هاي ديگر، پويا و كوشا ماندند و با بهره‌گيري از سنت جنگ اثرهاي فراواني را به دوستداران فرهنگ و ادب عرضه داشتند. تا آن‌كه 10 سال پيش شماري از همان رهروان پيشگام جنگ همگام با ره‌پويان شايسته‌اي از نسل‌هاي پسين، بار ديگر گام در راه گذاشتند، تا بار امانت بر دوش گرفته، راه‌سپار همان راه فرخنده‌ي فرهنگ باشند كه رفتن در آن هست؛ اما رسيدن هرگز. در ادامه اين پيام آمده بود: اكنون خشنودم كه چندان دوام آوردم تا به چشم ببينم كه دوندگان تازه‌نفسي چوب‌هاي اين دو امدادي را از دست دوندگان پيشين گرفته‌اند، تا اين دوندگي و تكاپو را پي بگيرند و به نوبه خود چوب‌ها را به ديگران بسپارند. يونس تراكمه نيز در اين مراسم سخنراني كرد و گفت: خوب بود در اين مجلس مخاطبان مجله حرف مي‌زدند، اما ما، هي داريم از خود مي‌گوييم كه چه كرده‌ايم. وي سپس به پيشينه جلسات ادبي در اصفهان اشاره كرد و يادآور شد: جلسات ادبي در اصفهان پيشينه طولاني دارد، كه به مناسبت‌هاي مختلف درباره آن‌ها گفته و نوشته‌اند؛ اما مساله‌اي كه وجود دارد، اين است كه در فاصله هر دو شماره جنگ اصفهان اتفاقاتي در جلسات مي‌افتاد و مباحث مطرح مي‌شد و شاعران و نويسندگان حاضر در جلسات درگير تجربياتي بودند كه انعكاس آن‌ها در جنگ قابل مطالعه و بررسي است اين گونه نبود كه عده‌اي هر هفته دور هم جمع شوند و هر از گاهي مطلبي از كشوي ميز خود خارج كنند و آن‌ها را سر هم كرده و مجله‌اي منتشر كنند. رابطه جلسات و چاپ مجله رابطه‌اي دوطرفه بود. تراكمه گفت: زنده‌رود با اين باور شكل گرفته است كه نبايد كشكول باشد؛ باوري كه به نوعي مي‌شود گفت ميراث جنگ اصفهان است. اين ساختار كه از شماره اول و تا كنون حكم است، تصادفي و سليقه‌يي حاصل نشده است. ‌اين كه هر شماره را كه خواننده مي‌خواند و مي‌بندد و چه در ذهنش از اين مجله مي‌ماند، تلاش كرديم از همان شماره اول آن‌چه حاصل مي‌شود و ته‌نشين مي‌شود، در ذهن مخاطب تعداد معدودي شاعر و داستان‌نويس باشد كه از طريق شعرها و داستان‌ها و يا مقالاتشان شناخته شوند. تراكمه در پايان گفت: اين‌ را كه زنده‌رود به اهداف خود رسيده است، يا نه مخاطبان اين سال‌هاي مجله بايد بيان كنند. ‌اصلاح نواقص و ادامه راه تماما بستگي به نظر مخاطبان دارد. منوچهر بديعي نيز آخرين سخنران اين برنامه بود، كه با اشاره تاريخچه مدرنيزم در ادبيات و هنر ايران گفت: تا حدود سال 35 مدرنيزم در ادبيات و هنر مطلقا به اصفهان راه نيافت و هيچ اثري در مسير ادبيات نو ديده نمي‌شود، حتا قبل از سال 1300 كه آزاديستان در تبريز منتشر مي‌شد و در گيلان هم ادبيات مدرن راه يافته بود، اما حتا در تهران هم ما نويسنده مدرن اصفهاني در آن زمان سراغ نداشتيم؛ زيرا اصفهان شهر مطلق‌طلبان است، شهر مطلق‌پژوهان و مطلق‌جويان. براي نسبي‌گرايي هر دو راهي بن‌بست است؛ اما مطلق‌طلب به راحتي راه خود را مي‌گيرد و در عمل جلو مي‌رود. اين بود كه تا آن زمان به صورت سنتي‌ از اصفهان نه كسي به تهران آمد و كار مدرن انجام داد و نه در اصفهان كسي به كار مدرن توجه داشت. اين مطلق‌طلبي در مدرنيزم و نوجويي هم ظاهر مي‌شود. در اصفهان جنگ اصفهان منتشر شد و غير از مدرنيزم چيز ديگري در آن نيست. وي افزود: كسي مثل محمد حقوقي به نظرم بزرگ‌ترين قصيده‌سراي كنوني ايران است. هر وقت من و دريابندري مي‌خواهيم قصيده‌اي دل‌پذير بشنويم، سراغ حقوقي مي‌رويم؛ اما او هرگز حاضر نشده قصايدش را منتشر كند. او پيوند عميقي با ادبيات كهن دارد، اما بهترين معرفي شعر از آغاز تا امروز را طوري انجام داده كه ابدا اثري از پيوند او با ادبيات نو ديده نمي‌شود؛ زيرا او مطلق‌طلب است و يا هر كس دفترهاي شعر ضياء موحد را بخواند و يا نظرياتش را درباره غزل‌سرايان كنوني بخواند، گمان مي‌كند سر و كاري با ادبيات كهن اين كشور ندارد. اما شبي در محفلي غزلي خواند كه همه گمان كردند براي شمس است. او در دفتر آخرش غزليات فراواني دارد. وي افزود: حال به دو چهره شعر در خراسان مهدي اخوان ثالث و محمدرضا شفيعي كدكني بنگريم. مي‌بينيم كه اين دو حتي‌الامكان كوشيده‌اند كه شعر نو مطلق نو نيست و با شعر كهن پيوند محكمي دارند، زيرا آن‌ها اصفهاني نيستند. اين مترجم تصريح كرد: وقتي جنگ اصفهان منتشر شد، مجله‌اي سراپا مدرن بود و اين حالت نوجويي به گونه‌اي بود كه در شماره 10 مقاله نجفي درباره اختيارات شاعري منتشر شد، تعجب كردم و گفتم جنگ اصفهان پايدار نمي‌ماند، چرا كه از دايره مطلق بودن خارج شده است. اما وجه غالب جنگ اصفهان مدرن بود. در نخستين شماره‌ي زنده‌رود شما نو مطلق مي‌بينند. اين مجله به اندازه‌اي مدرن بود كه كار را به جايي رساند كه مرا وادار كرد مقاله سه انقلاب در شعر را در 48 صفحه ترجمه كنم. آن هم در وضعي كه داشتم از ادبيات مدرن پا پس مي‌كشيدم، اما به يك نكته مهم در اين ترجمه رسيدم، آن هم اين بود كه شاعران غربي، بسيار كم‌تر از شاعران نوپرداز ما مدرن هستند. وي ادامه داد: مترجماني كه سرمشقم در ترجمه بودند و به نوعي معلم من محسوب مي‌شدند، همه رفته رفته از مدرنيسم، دست كم در شعر، دوري كردند. محمد قاضي شعر نو را اصلا شعر نمي‌دانست و از بيان اين عقيده امتناعي نداشت. نجفي هم مي‌گفت نيما در عروض فارسي هيچ كاري نكرده و حداكثر چند مستزاد در شعر فارسي وارد كرده و اگر كاري هم كرده، در ايماژ‌ها و تصاوير است. دريابندري هم تحمل شنيدن بسياري از شعرهاي نو فارسي را ندارد. او يادآور شد: مجله زنده‌رود ناگهان در شماره‌هاي آخرش از مدرن مطلق كه مطلق‌طلبي است و نشانه موفقيت، فاصله گرفته و اندك اندك ما را به سمت هزار و يك شب مي‌كشاند. آيا اين مجله مي‌خواهد مانند جنگ اصفهان تعطيل شود و يا مي‌خواهد به سنت مطلق برسد؟ اين را نمي‌دانم، اما مي‌دانم كه نسبي‌گرايي به جايي نمي‌رسد و چيزي جز تزلزل به بار نمي‌آورد. نمي‌گويم سنت‌گرا يا متجدد باشيد، بلكه هر كدام را كه انتخاب كرديد، در آن مطلق باشيد؛ در غير اين صورت به آن چيزي مي‌رسيد كه حقوقي از آن به عنوان كشكول ياد كرد. بديعي در پايان تصريح كرد: اگر به فكر سوختن هستيد، مردانه بسوزيد؛ خواه در لباس تجدد، خواه در خرقه سنت. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha