• سه‌شنبه / ۲۴ مهر ۱۳۸۶ / ۱۲:۵۷
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8607-13107

«حافظ اسطوره‌ي ملت ايران است» مراسم بزرگداشت حافظ در تهران برپا شد

«حافظ اسطوره‌ي ملت ايران است»
مراسم بزرگداشت حافظ در تهران برپا شد
مراسم بزرگداشت حافظ روز گذشته در فرهنگسراي نياوران برگزار شد. به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين مراسم، عليرضا شجاع‌پور - مدرس نشست‌هاي حافظ خواني و شاهنامه‌خواني - گفت: حافظ بزگ‌ترين درس‌هايش را از قرآن گرفته و قرآن را از حفظ بوده است. او در ادامه عنوان كرد: شعر خوب و درست اين است كه حداقل به خود شاعر تسكين داده باشد؛ ولي شاعر تا دردي نداشته باشد، شعرش بر دل مردم نخواهد نشست. شجاع‌پور با اشاره به اين‌كه حافظ از گرفتن مضامين شعرهايش از بقيه‌ي شاعران، ابايي نداشته است، با خواندن بيت‌هايي از ديوان حافظ به بررسي و شرح آن‌ها پرداخت و گفت: در عرفان ايراني، زلف را به كفر تشبيه مي‌كنند؛ اما سياهي، رازناكي و درازي شب، باعث شده كه حافظ زلف را به قصه تشبيه كند. يكي از نكته‌هايي كه حافظ در شعرهايش به آن اشاره مي‌كند، حسد بردن شاعران ديگر به گفته‌ها و سروده‌هاي حافظ است. او معمولا در آخر غزل‌هايش از بزرگواري نام مي‌برد و خود را از شاعران ديگر جدا مي‌كند، از مدعي و نيز از شيطان نام مي‌برد كه مي‌خواهند مانند حافظ شعر بگويند. حافظ بحق و در زيبايي تمام، از شعر خود دفاع مي‌كند؛ زيرا كه او خود، در زيبايي و اوج است. مدرس نشست‌هاي حافظ خواني همچنين با اشاره به تحقيقي كه انجام داده است، به بررسي تطبيقي بيت‌هايي از سعدي و حافظ پرداخت و شباهت‌هاي اين شعرها را با خواندن آن‌ها براي حاضران بازگو كرد. اميرحسين ماهوزي - پژوهشگر - نيز در اين مراسم به ايراد سخنراني درباره‌ي موضوع «اميد در شعر حافظ» پرداخت و گفت: حافظ از ميان نااميدي‌ها در زمان ناهنجاري سياسي آن دوران، اميد بيرون مي‌آورد. در قرن هشتم كه ايران در پي حمله‌ي مغول و بعد از آن تاتار، دچار آسيب و ويراني شده بود، در شهر شيراز ( كه كم‌تر آسيب‌ ديده بود) كسي همچون حافظ ، با شعر خود، همانند تير آرش كمانگير، ايران را نجات مي‌دهد. وي در ادامه تأكيد كرد: شعر حافظ در تمامي فرهنگ ايران نمود پيدا مي‌كند. او اسطوره‌ي ملت ايران است و زبانش بيان ضمير ناخودآگاه ايرانيان. ماهوزي در اشاره به ناكامي‌هاي حافظ تصريح كرد: ناكامي و نااميدي‌هاي حافظ را مي‌توان چند گونه دانست: نااميدي‌هاي فلسفي (همچون خيام)، دوري از معشوق (جايي كه او به عشق پناه مي‌برد؛ ولي معشوق حضور ندارد)، نااميدي‌هاي اجتماعي همچون، فقر و گدايي، و همچنين ديگري رياي زاهدان است كه باعث نااميدي حافظ مي‌شود. او در ادامه افزود: خاموشي و سردي در برابر جهان ناپايدار، نگاهي است كه هيچ‌كس نمي‌تواند آن را ناديده بگيرد و از آن بگذرد؛ اما حافظ به يك‌باره غلغله‌اي به پا مي‌كند: از صداي سخن عشق نديدم خوش‌تر / يادگاري كه در اين گنبد دوار بماند عشق مي‌آيد و ناپايداري را از بين مي‌برد. دم را غنيمت شمردن (همچون خيام) روشي است كه حافظ برمي‌گزيند. حتا افلاك نيز نمي‌توانند او را محدود كنند. بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم / فلك را سقف بشكافيم و طرحي نو دراندازيم ماهوزي سپس گفت: ما با انواع شراب‌هاي حافظ آشنا هستيم. مستي حافظ ، رازهاي دنيا را به او نشان مي‌دهد. مي‌گويد با حكمت نمي‌توان اين راز را دريافت؛ ولي با مي‌ و مطرب شايد بتوان اين كار را كرد. فقط با عشق است كه مي‌توان جاودانه شد و مقصود كارگاه هستي، عشق است؛ اما تجربه‌ي عاشقي، تجربه‌ي آساني نيست. دوري معشوق و هجران، حافظ را مي‌رنجاند؛ اما در زماني كه حافظ عاشق است و معشوق حضور ندارد، باد صبا مي‌وزد و خبرهاي خوشي مي‌آورد. هم روح و هم باد صبا، هر دو از شرق مي‌آيند، خدا هم از روح خود در انسان دميده است. معشوق با زيباترين جلوه‌اش به حافظ رو مي‌كند، او پيمان‌ها را زير پا مي‌گذارد و دوباره عاشق مي‌شود. نه تنها خودش اميدوار مي‌شود؛ بلكه آتش سينه‌اش را نيز در جهان مي‌پراكند. اين پژوهشگر در ادامه گفت: فقر ‌مي‌تواند جامعه را از پا بياندازد؛ اما حافظ مفهوم فقر را از اجتماع مي‌گيرد و به آن جنبه‌ي عرفاني مي‌دهد و آن را غنا مي‌بخشد. اگر فقر پايين است؛ ولي همت حافظ بلند است. حافظ درباره‌ي رياي اهل زمانه نيز مي‌گويد، انسان چون در حالت برزخي نشسته است، نمي‌تواند گناه نكند. او مي‌گويد گناهان قابل بخشش‌اند و گناهان را با عرفان مي‌آميزد. انساني كه غرق گناه است؛ ولي به بهشت مي‌رود. گويي حافظ معتقد است، انسان فقط زماني كه گناه مي‌كند، مي‌تواند عاشق باشد. طنز حافظ بسيار اهميت دارد. او نشان مي‌دهد هنوز در جامعه مي‌توان خنديد. رياي زاهد مربوط به آن است كه اصولا نمي‌توان از انسان خواست كه بي‌گناه باشد. آخرين اميد حافظ كه در نااميدترين لحظات به او كمك مي‌كند، شعر حافظ است كه خود او به آن پناه مي‌برد. حافظ بيش از هر چيز با شعر خودش انس گرفته است. مراسم يادروز حافظ با خواندن بيت‌هايي از ديوان حافظ توسط حاضران ادامه پيدا كرد و با اجراي موسيقي گروه «دل‌انگيز» به سرپرستي و آهنگ‌سازي عبدالرسول كارگشا پايان يافت. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha