• یکشنبه / ۲۵ مرداد ۱۳۸۸ / ۱۰:۰۷
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8805-09676

«جامعه‌ي ادبي ايران ظالم است» گفته‌هاي اكبر اكسير درباره‌ي «شعر فرانو»

«جامعه‌ي ادبي ايران ظالم است»
گفته‌هاي اكبر اكسير درباره‌ي «شعر فرانو»

شعر معاصر و عموما نو ايران نام‌هاي زيادي را به خود ديده است؛ نام‌هايي همچون: شعر حجم، جيغ بنفش، شعر پلاستيك، شعر گفتار، شعر ناب، شعر فرانو، شعر حركت، شعر متفاوط و... .

بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران در بررسي چيستي و چرايي وجود اين عنوان‌ها و تقسيم‌بندي‌ها با تعدادي از اهل شعر گفت‌وگو كرده است، كه به مرور منتشر مي‌شوند.

اكبر اكسير در توضيح درباره‌ي شعري كه با عنوان «فرانو» از آن ياد مي‌كند، بر اين مسأله تاكيد كرد كه چرا جامعه‌ي ادبي ايران ظالم است و حاضر نيست 45 سال تلاش يك فرد را در حوزه‌ي شعر ببيند؟

اين شاعر در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا درباره‌ي چيستي اين ‌گونه‌ي شعر تصريح كرد: «فرانو» نامي است بر نوعي از شعر امروز كه از دهه‌ي 80 با اولين كتابم به نام «بفرماييد بنشينيد صندلي عزيز» به جامعه‌ي ادبي پيشنهاد شده است.

او در ادامه خاطرنشان كرد: «فرانو» سبك و مكتبي در شعر نيست؛ درواقع، سبك با توجه به تحولات اجتماعي و فرهنگي و در گذر زمان مي‌تواند اتفاق بيافتد؛ هرچند «فرانو» از اين دايره بيرون نيست؛ اما من آن را به عنوان سبك نمي‌دانم.

او در تبيين صيروت و تحقق شعري به نام «فرانو»، به بازخواني اتفاق‌هاي شعري در دهه‌ي‌ 70 پرداخت و از آن‌ها به عنوان جنبش و تحولي اساسي ياد كرد كه توسط شاعراني جسور در حوزه‌ي زبان رقم خورد.

اكسير عنوان كرد: شعر فارسي بعد از چندين دهه در سال‌هاي دهه‌ي 70 به شگفتي خاصي مي‌رسد كه مؤلفه‌هاي شعر امروز جهان را در خود دارد. شعر در آن دهه داراي مؤلفه‌هايي چون چندصدايي، تكثر، جزيي‌نگري و عينيت است و به اعتقاد من، اين دهه، دهه‌ي ملي شعر فارسي است و از آن به عنوان پايان سلطه‌ي شعر فاخر معاصر مي‌توان ياد كرد و من كه در اين دهه تمام جريان‌هاي ادبي را زير نظر داشتم، همواره علاقه‌مند بودم نوعي شعر اتفاق بيافتد كه در سبد مطالعه روزانه‌ي مردم باشد؛ از اين‌رو با الهام از برخي آموزه‌هاي شعر دهه‌ي 70، در پي طرح‌ريزي شعر مطلوب خويش بوده‌ام و اين‌گونه «فرانو» اتفاق مي‌افتد.

شاعر «زنبورهاي عسل ديابت گرفته‌اند» در تبيين مؤلفه‌ها و ويژگي‌هاي شعر «فرانو» گفت: شعر «فرانو» حيات خود را بر پايه‌ي مؤلفه‌هاي شعر دهه‌ي 70 و انقلاب ادبي نيما در دهه‌ي 80 آغاز مي‌كند. «فرانو» شعري ملموس، كوتاه، جزيي‌نگر، به زبان مردم و با طنزي نهان است كه همواره پاياني ناگهاني دارد.

اين شاعر وجه تمايز «فرانو» با ديگر اتفاق‌هاي شعري را در نگاه‌هاي مضموني اين شعر به موضوعات زيست‌محيطي، ميراث ‌فرهنگي، مسائل انساني و مواردي از اين دست عنوان كرد و گفت: در عين حال، «فرانو» از ابتذال در شعر فارسي پرهيز دارد و از سويي، سعي مي‌كند با روال‌شكني خاص در زبان، از ظرفيت‌هاي مكانيكي زبان براي طرح و تبيين مفهومي انساني كمك بگيرد.

او ياد‌آور شد: در نگاه اول، مخاطباني كه شاعر نيستند، در شعر بودن آثار اتفاق‌افتاده تحت عنوان «فرانو» ترديد دارند و در آن تشكيك و چالش ايجاد مي‌كنند؛ اما مروري دوباره با توجه به چينش مهندسي كلمات و افزودني‌هاي مجاز در اين شعرهاي كوتاه كه موضوعاتي عموما انساني دارند، شعر را در نظر مخاطبان به چنان جايگاهي مي‌رساند كه مورد استقبال مي‌گيرد و سه مجموعه‌ي شعر فرانو كم‌تر از دو سال به چاپ‌هاي متعدد مي‌رسد و نظر عام و خاص به آن‌ها معطوف مي‌شود.

اكسير تفاوت ديگر «فرانو» با ديگر اتفاق‌هاي شعري را در دلنشين‌ بودن آن دانست و گفت: راستش هر شعري كه در زمانه‌ي خود با مخاطب ارتباط برقرار كند، به اعتقاد من، شعري «فرانو» است.

اين شاعر آستارايي معتقد است: «فرانو» از زمان رودكي تاكنون در شعر فارسي حيات داشته است؛ هرچند كسي آن را در دوران‌ گذشته به چنين نامي نمي‌شناسد و اكنون هم در بسياري از شهرهاي ايران «فرانو» سروده و خوانده مي‌شود.

او در ادامه‌ي سخنش از محمد شمس لنگرودي و حافظ موسوي به عنوان نمايندگان بزرگ شعر «فرانو» ياد كرد و با رد انگيزه‌هاي تمايز‌طلبي از طرح مقوله‌اي به‌ نام شعر «فرانو»، گفت: من به عنوان يك شاعر چند دهه است كه در حوزه‌ي ادبيات مي‌نويسم. مسلما عقده‌ي شهرت يا محيط‌پروري را نداشته و ندارم كه بخواهم از اين طريق به مطرح‌ كردن خودم دامن بزنم؛ بلكه معتقدم به عنوان كسي كه 45 سال با ادبيات زندگي كرده است، حق دارم كه بخواهم نام يا پيشنهادي را براي ادبيات به همراه داشته باشم. ضمن اين‌كه يادمان نرود اين ما نيستيم كه قضاوت مي‌كنيم؛ بلكه زمان است با غربالي كه به دست دارد. حرف اول را او مي‌زند و همچنين مخاطباني كه هركدام مي‌توانند در مقام يك منتقد قرار گيرند.

اكسير سپس با ابراز گله‌مندي از فضاي موجود در ادبيات، ياد‌آور شد: خدا را شكر كه كسي دست ما را نگرفت و فقط مخاطب‌ها ما را تنها نگذاشتند. بسياري بودند كه با امكانات مطبوعاتي و رسانه‌يي با گونه‌هاي شعري چون «حركت»، «متفاوط» و «گفتار» نتوانستند راه به جايي ببرند؛ اما «فرانو» توانست تنها با يك گلو در آستارا صدايش را به ايران برساند.

شاعر «پسته‌ي لال سكوت دندان‌شكن است» در ادامه ياد‌آور شد: «فرانو» مي‌تواند تا انديشه‌هاي ناب و استعداد‌هاي شيطنت‌آميز پيش رود؛ زيرا شعري است كه از زير بته درنيامده و تجربه‌ي چند دهه شاعري من و يك‌صد ‌سال شعر معاصر ايران را پشت سر دارد.

اكبر اكسير سخنانش را با خواندن شعري كه از آن به عنوان «فرانو» ياد كرد، به پايان رساند:

«چيز‌هاي بزرگ در خيالم نمي‌گنجد / به فيل كه فكر مي‌كنم / خرطومش بيرون مي‌ماند»

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha