مراسم بزرگداشت دكتر منوچهر مرتضوي با اعلام خبر اهداي جايزهاي به نام اين استاد فقيد زبان و ادبيات فارسي برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ادبيات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در مراسم بزرگداشت دكتر منوچهر مرتضوي كه عصر 14 شهريورماه در شهر كتاب برگزار شد، ابتدا علياصغر محمدخاني ـ معاون فرهنگي شهر كتاب ـ با اشاره به كتابهاي دكتر منوچهر مرتضوي و خدمات وي در دانشگاه تبريز، يكي از ويژگيهاي او را نگاه عميق به تاريخ در كنار ادبيات خواند و گفت: دكتر منوچهر مرتضوي توانست تاريخ را به ادبيات پيوند بزند.
او همچنين با برشمردن ويژگيهاي علمي و شخصيتي دكتر منوچهر مرتضوي، از برگزاري جايزهاي به نام دكتر مرتضوي از تيرماه سال آينده از سوي شهر كتاب خبر داد.
در ادامه اين مراسم، دكتر محمدعلي موحد نيز درباره شخصيت علمي و اخلاقي دكتر منوچهر مرتضوي گفت: فكر ميكنم حق نبود كه من در اين مجلس سخن بگويم، اول به دليل رنجوري كه از وجناتم پيدا است و حالت و رونق سخنگويي را ندارم و دوم به اين دليل كه از من اولاتر به سخن گفتن درباره شادروان مرتضوي كساني هستند كه در مراحل مختلف عمر از تحصيل تا تعليم همنفس با آن بزرگوار بودند، بهويژه فرزندان برومند او يعني شاگرداني كه سعادت حضور در حلقه درس او را داشتند و بلاواسطه از بركت انفاس او استفاده كردهاند.
موحد در ادامه به انتشار كتاب «سايه سرو سهي» كه شامل مجموعه مقالاتي از نويسندگان مختلف درباره دكتر منوچهر مرتضوي است، اشاره كرد و ادامه داد: اين كتاب توسط دانشگاه تبريز چاپ و منتشر شده است كه كتاب خوبي است. مجموعه ديگري هم به همت دايرةالمعارف بزرگ اسلامي و زير نظر دوست عزيزم دكتر سبحاني كه از برجستهترين شاگردان شادروان مرتضوي است، فراهم شده است كه انشاءالله به زودي منتشر خواهد شد.
اين نويسنده و پژوهشگر در ادامه با تشكر از برگزاركنندگان اين مراسم اظهار كرد: برگزاري اين مراسم در رديف همان يادنامههاي است كه براي وي منتشر شده است و من از اين بابت كه شهر كتاب به فرهيختگان و بزرگان ارج مينهد و آنها را قدر ميشناسد، تشكر ميكنم.
موحد سپس به مقام علمي و اخلاقي مرحوم مرتضوي اشاره كرد و گفت: مرتضوي گذشته از مقام علمي كه استادي دانشمند بود، از فضايل اخلاقي، تقوا و وارستگي ممتازي برخوردار بود و آدمهايي از قبيل او بسيار حساساند. چنانچه در اينباره مولانا بر زودرنجي و حساسيت بزرگان تأكيد كرده است و فاش ميگويد كه اين بزرگان انتظار بيمهري را ندارند و از نامهربانيها و بياعتناييها در هم ميريزند و زود ميشكنند.
او همچنين گفت: پژواك نامراديها و شكستهدليهاي بزرگان و هنرمندان را در طول تاريخ به صورت شكوه از روزگار در آثار مختلف آنان در نظم و نثر فروان ميتوان ديد. البته آنان كه رنج و اندوه خود را به صورت شكوه و شكايت بيرون ميريزند، سبكتر ميشوند و طاقت و تحمل آنها افزونتر ميشود؛ اما كساني مانند مرتضوي كه لب به شكايت نميگشايند، تمام مرارت و دلآزردگي و جفا را در خود نگاه ميدارند.
موحد ادامه داد: تلخكامي و شوريدگي مرتضوي عزلت و انزوايي را بر او تحميل كرد كه مايه تأسف بسيار بود و او را در پختهترين دوران زندگي از افاده ناز، شور و نشاط، ارشاد و تعليم انداخت و اينها را از او سلب كرد و اين غبن بزرگي بود كه بر محيط علم و فرهنگ ايران بهويژه در خطه آذربايجان و حوزه دانشگاه تبريز كه بيش از هر زمان ديگري به افاضات و ارشادات چون اويي حتياج داشت، تحميل شد.
او سپس به آثار قلمي مرحوم مرتضوي اشاره كرد و گفت: اين آثار عموما مورد قبول خاطر اهل قلم هستند كه از آن ميان پژوهش او از حافظ به چاپهاي متعدد رسيده و بر چاپهاي مختلف ملحقات و پيوستهاي متعددي خورده است. اما من كتاب «ايران در عصر ايلخانان» را درخشندهترين و پربارترين اثر او ميدانم، اين كتاب به لحاظ روشمندي و دقت انسجام در ميان نوشتههاي او ممتاز است و در موضوع خود شاخصيت و اعتباري درخور دارد.
به گزارش ايسنا در ادامه اين مراسم، دكتر فتحالله مجتبايي نيز درباره زندگي و آثار مرحوم مرتضوي به سخنراني پرداخت و گفت: با مرحوم مرتضوي در حدود سالهاي 1330 تا 1332 آشنا شدم. مرتضوي بسيار منزوي، گوشهگير و ديرآشنا بود و رخنه كردن در وجود او بسيار دشوار مينمود؛ اما من هميشه دوست داشتم با او آشنايي داشته باشم و اين مهم در بهار سال 1330 كه ملك الشعراي بهار فوت شد و بنا شد ما مجلس يادبودي براي او بگيريم، رخ داد.
مجتبايي افزود: دكتر مرتضوي از همان ابتدا اخلاق و ظاهري آراسته داشت و در سخن گفتن نافذ بود. در ظاهر آدم بسيار مغرور و متكبري به نظر ميرسيد؛ ولي وقتي با او آشنا شدم، ديدم كه اين به خاطر فروتني او بوده است.
اين نويسنده و پژوهشگر سپس به جريانهاي سال 1330 و برگزاري مراسم يادبود براي ملكالشعراي بهار با همكاري دكتر مرتضوي اشاره كرد و افزود: در آن زمان جريانهاي سياسي مختلفي در مملكت جريان داشت و وقتي كه ما ميخواستيم اين مراسم را براي ملكالشعرا بهار برپا كنيم، مشاهده كرديم كه افراد و گروههايي در حال مصادره كردن اين مراسم هستند و گروه ديگري دارند آن را ميبرند؛ بنابراين مرتضوي اولين كسي بود كه كنار كشيد.
او سپس به حس عميق ايراندوستي دكتر منوچهر مرتضوي اشاره كرد و گفت: او به شدت با آنچه كه با ايران دوستيمنافات داشت، مقابله ميكرد.
مجتبايي در ادامه با بيان اينكه دكتر مرتضوي يكي از ميراثداران فرهنگ ايران است، اظهار كرد: پس از خراسان كه اولين بسترگاه زبان دري بوده است، آذربايجان دومين بستر اين زبان است. آذربايجان جايي است كه وقتي اسدي توسي ميخواست از خراسان خارج شود، به آنجا رفت و يا افرادي چون قطران تبريزي را در خود پرورانده است. دكتر مرتضوي هم ميراثدار چنين سابقهاي بود. او اعتقاد داشت كه آذربايجان قلب ايران است و كتاب مهمش درباره زبان آذربايجان قديم نيز نمودار همين قضيه است و اميدواريم اين ميراث حفظ شود و اين قلب تپنده هميشه شاد باشد.
در ادامه اين مراسم، دكتر حسن انوري نيز با بيان اينكه افتخار دارم شاگرد دكتر مرتضوي بودهام، خاطراتي از دوران تحصيل و حضور در كلاس مرتضوي بيان كرد و ادامه داد: هر كدام از كلاسهاي دكتر مرتضوي يك خطابه تمامعيار بود و آنچه كه تا به حال درباره دكتر مرتضوي كمتر گفته شده، اين است كه او خطيبي بسيار توانا بود. از فضايل دكتر مرتضوي اين بود كه به هركاري كه دست ميزد، در آن زمينه كاري تمامعيار و درجه اول انجام ميداد و هم اينكه او خطيب و شاعر توانايي بود.
اين فرهنگنويس سپس به انتشار يادنامه دكتر مرتضوي كه از سوي دانشگاه تبريز به چاپ رسيده است، اشاره كرد و گفت: متأسفانه اين كتاب با اغلاط بيشمار چاپي منتشر شده است و اين حق دكتر مرتضوي نبود و اميدوارم كتابي كه توفيق سبحاني در حال چاپ آن است، از اين اغلاط بري باشد.
در ادامه اين مراسم، دكتر اصغر دادبه به آثار قلمي مرحوم دكتر مرتضوي و بهخصوص كتاب «مكتب حافظ» وي اشاره كرد و گفت: با وجود اينكه كتابهاي متعدد خوبي درباره حافظ منتشر شده است، اما پس از 45 سال كه از انتشار اين كتاب ميگذرد، هنوز اگر دانشجويي بگويد كه ميخواهم فقط يك كتاب درباره حافظ بخوانم و از من بخواهد كه يك كتاب را در اين زمينه به او معرفي كنم، همين كتاب «مكتب حافظ» دكتر مرتضوي را به او معرفي ميكنم؛ چرا كه اين كتاب در زمينه حافظشناسي بسيار بااهميت است و چاپهاي متعدد آن نشاندهنده اين موضوع است.
دادبه سپس به ميهنپرستي و ايراندوستي منوچهر مرتضوي اشاره كرد و گفت: دكتر مرتضوي تأكيد داشت و ميگفت اگر ايران نباشد، اين فرهنگ در ايران نخواهد ماند. او در تمام آثارش به طور مستقيم و غيرمستقيم درباره ايرانشناسي و ايراندوستي سخن گفته است. همه زبانها قابل احترام هستند؛ اما دكتر مرتضوي اعتقاد داشت كه زبان دري هويت ماست و در طول سالهاي متمادي هويت ما را به دوش كشيده است.
اين استاد دانشگاه همچنين گفت: بسياري از محروميتهاي دكتر مرتضوي به خاطر ايراندوستياش بود؛ ايراندوستياي كه در تمام عمر بر سر آن ايستاد و شاهكارش هم همين بود.
در پايان اين مراسم، دكتر توفيق سبحاني نيز با اشاره به خاطراتي از دوران شاگردياش در كلاسهاي دكتر منوچهر مرتضوي گفت: دكتر مرتضوي خطيب زبردستي بود و به درسهايي كه تدريس ميكرد، كاملا مسلط بود. او در كلاس طوري تدريس ميكرد كه حتا براي شاگردان متوسط و ضعيف هم جاي اشكال باقي نميماند. او مرد باانصافي بود و هيچ ميانهاي هم با برگزاري كنگره و همايش و بزرگداشت نداشت.
اين نويسنده و پژوهشگر سپس تكجملههايي از استادان ادبيات مانند بديعالزمان فروزانفر، جلالالدين همايي، محمد معين و ... را كه دربارهي مرحوم مرتضوي بيان كردهاند، خواند و گفت: بزرگداشت گرفتن چون بزرگان مرتضوي خوب است؛ اما كار درست آن است كه راه و روش آنها را برويم و به جوانان نشان دهيم.
انتهاي پيام


نظرات