• پنجشنبه / ۱۲ بهمن ۱۳۹۱ / ۱۹:۲۹
  • دسته‌بندی: سیاست داخلی
  • کد خبر: 91111207235
  • خبرنگار : 71359

سوگنامه‌ای برای حسن حبیبی؛

تکه دیگری از پازل تاریخ انقلاب گم شد

تکه دیگری از پازل تاریخ انقلاب گم شد

اسم این جور نوشتن را گذاشته‌اند نوشتن «از شمار دو چشم یک تن کم، از شمار خرد هزاران بیش!»

اسم این جور نوشتن را گذاشته‌اند نوشتن «از شمار دو چشم یک تن کم، از شمار خرد هزاران بیش!»

حسن حبیبی درگذشته است و امروز دیگر کسی نیست که هنوز این خبر را نشندیده باشد.

واکنش‌ها هم متفاوت بوده،‌ خیلی‌ها لابد نگاهی به تیتر خبر کرده‌اند و بی‌اعتنا گذشته‌اند. برخی هم شاید سری از روی تاسف تکان داده باشند و لبی گزیده باشند. بوده‌اند کسانی که پیام‌های تسلیت داده‌اند و کسانی که به خانه مرحوم سر زده‌اند.

اما این‌که شبکه مجازی پر نشده است از ابراز تاسف‌ها نشان می‌دهد که احتمالا لازم است هنوز هم «از شمار دو چشم یک تن کم، از شمار خرد هزاران بیش!» ها نوشته شود.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)مردی که پنج شنبه،‌ تنها یک ساعت بعد از ورود به فجر سی و چهارم به خاطر ایست قلبی درگذشت، یکی از اندک بازماندگان هیات نویسنده قانون اساسی انقلاب بود، که حتما تکه‌های زیادی از پازل تاریخ انقلاب را در سینه داشته است.

گفتن این‌که حبیبی مرد سیاست بوده است یا فرهنگ،‌ کار مشکلی است؛‌ اگر بدانیم که او در کابینه بازرگان تا آخر دولت اول خاتمی،‌ وزارت ارشاد، علوم و آموزش عالی،‌ و دادگستری را اداره کرده است و در سه دولت بعدی هم معاون اول رییس دولت سازندگی و اصلاحات بوده است.

تحصیلاتش البته جامعه‌شناسی بود و مدرکش را از سوربون فرانسه گرفته بود که خیلی‌ها فکر می‌کنند بهشت جامعه‌شناسی دنیاست،‌ اما به سابقه‌اش که نگاه می‌کنی بیشتر رنگ دغدغه‌های فرهنگی و حقوقی دارد تا جامعه‌شناسی.

یکی از این سابقه‌ها حتما نویسندگی قانون اساسی در شلوغی‌های یک ملت انقلاب کرده است،‌ وظیفه‌ای که هر کسی نمی‌توانست در آن مشارکت کند،‌ و می‌گویند وقتی امام(ره) هنوز در پاریس ساکن بود این وظیفه را داد به حبیبی.

متنی که حبیبی آماده کرد، اولین پیش نویس قانون اساسی ایران بود که توسط امام(ره) به ایران آورده شد، مرجعش اما قانون اساسی رژیم قبلی بود و برخی قوانین اساسی رژیم‌های اروپایی. اما در بازگشت به کشور،‌شورای دیگری برای نوشتن قانون اساسی ایجاد شد که باز هم حبیبی در آن عضو بود.

نه شورای قانون اساسی و نه وزارت در دولت بازرگان و موسوی،‌ پایان کار سیاسی حبیبی نبود، سمت معاون اولی در دو دولت هاشمی رفسنجانی و دولت اول خاتمی حتما مهم‌ترین سمت‌های سیاسی حبیبی‌بوده‌اند، کارهایی که حبیبی جامعه‌شناسی خوانده عضو نهضت آزادی را کردند فعالی سیاسی حزب جمهوری اسلامی و بعدش کارگزاران سازندگی.

مردی با این همه سابقه سیاسی را خیلی‌ها هنوز هم با صفت «خوشرو» توصیف می‌کنند. چندان هم بی‌راه نرفته‌اند اگر یادمان مانده باشد که در سال‌های اوج کار مجله «گل‌آقا» حبیبی هر هفته سوژه بود و هر سال هم مهامان جشن تولد مجله. اما سیاست همه زندگی حبیبی نبود.

حبیبی، عضو حقوق‌دان شورای نگهبان،‌ مدتی هم عضو دیوان داوری بین‌المللی یا همان لاهه بوده است، ‌و تا همین یک سال پیش هم عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی.

کفه فعالیت‌های فرهنگی حبیبی باز هم سنگین‌تر از این می‌شود وقتی بدانیم که او از اعضای پایه‌گذاران کتابخانه مجلس شورای اسلامی بوده، در کمیسیون ملی یونسکو فعالیت داشته و مدتی هم عضو و رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده است. در فهرست کارهای فرهنگی آقای حبیبی شاید یکی از مهم‌ترین‌ها تلاش موفقیت‌آمیز برای برگرداندن بخش‌هایی از شاهنامه طهماسبی بود که از کشور خارج شده بود و به قیمت معاوضه با تابلوی «زن سوم» اثر ویلیام دکونینگ تمام شد.

وی البته دغدغه علم بومی را هم داشت وقتی در مقدمه کتاب «یک گام فراتر در برخی از حوزه‌های سیاست علمی کشور» که توسط انتشارات موسسه اطلاعات چاپ شده نوشت که «اوراق پیش روی خواننده گرامی، حاصل بی‌حاصلی‌های دو سه سال اخیر راقم این سطور و دل مشغولی‌های مستمر سالیانی دراز است که بر پایه یک طرح کلی منسجم و هماهنگ درباره سیاست علمی کشور و نشیب و فرازها و موانع و دشواری‌ها و چارچوب‌ها و مبانی و اصول این سیاست استوار است و بنای آن براین است که بیش و کم فارغ از کلی گویی‌های مرسوم به بحث درباره چند مفهوم بنیادین علم بومی، به ویژه در قلمرو علوم انسان، اولویت‌های پژوهشی، سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در برخی از زمینه‌های پژوهشی و آموزشی،وظیفه دستگاه‌های سیاستگذار و برنامه‌ریز، زبان فارسی به عنوان رکن مهم هویت ملی و وحدت ملی، روش‌های تحقیق و سطح‌بندی در مراحل و سلسله مراتب بررسی‌ها و ارائه نمونه‌هایی از اولویت‌های پژوهشی بپردازد.»

آخرین فعالیت فرهنگی اش هم همین ریاست بنیاد ایران ‌شناسی بود.

یک ساعت بعد از نیمه شب پنج شنبه،‌ حسن حبیبی 76 ساله در حالی که سال ها درگیر دیابت و ناراحتی قلبی بود،‌ در بیمارستان درگذشت.

صبح پنج شنبه بعد از این که قائم مقام بنیاد ایران شناسی خبر فوت آقای حبیبی را تایید کرد،‌ سیل پیام‌های تسلیت به راه افتاد.

محموداحمدی‌نژاد رییس‌جمهور، علی لاریجانی رییس مجلس،‌ آیت‌الله آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه ،‌در پیام‌های جداگانه‌ای فوت حبیبی را تسلیت گفتند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی،‌ آیت‌الله هاشمی شاهرودی،‌ محمدرضا عارف،‌ محمدرضا باهنر،‌ سید حسن خمینی، شورای نگهبان قانون اساسی،‌ اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل دانشجویی، محمدرضا رحیمی و سردار محمدرضا نقدی هم پیام داده‌اند با ابراز تاسف از فوت حبیبی،‌ برای خانواده اش صبوری آرزو کرده‌اند.

خیلی‌ها از جمله سید محمد خاتمی،‌ آیت‌الله هاشمی رفسنجانی،‌ سیدحسن خمینی،‌ مجید انصاری،‌ محمود دعایی و موسوی بجنوردی البته به پیام تسلیت اکتفا نکرده‌اند و صبح پنجشنبه به خانه حبیبی رفته‌اند تا از نزدیک خانواده‌اش را دلداری دهند.

حسن حبیبی، جمعه ساعت ‌9 صبح از روبروی بنیاد ایران شناسی در خیابان شیخ بهایی جنوبی، خیابان ایران شناسی تشیع خواهد شد تا در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شود.

او که مرده حتما خاطرات و ناگفته‌های زیادی را به خود برده است،‌ خاطراتی که اگر زودتر به اهمیت‌شان فکر کرده بودیم حالا شاید می‌توانستیم به حفظ بخشی از آن که حتما تکه‌هایی از پازل تاریخ انقلاب هم بوده افتخار کنیم.

گزارش از خبرنگار ایسنا: فاطمه کریمخان

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha