• دوشنبه / ۲۴ تیر ۱۳۹۲ / ۱۱:۳۹
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 92042414809
  • منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران

در نقد «نامحرم» عنوان شد:

نخستین هدف داستان چیست؟

نخستین هدف داستان چیست؟

جلسه نقد و بررسی رمان «نامحرم» نوشته یاسر نوروزی با حضور این نویسنده، حسن محمودی و حسین جاوید به عنوان کارشناس و منتقد ادبی در خانه فرهنگ دکتر عظیمی برگزار شد.

جلسه نقد و بررسی رمان «نامحرم» نوشته یاسر نوروزی با حضور این نویسنده، حسن محمودی و حسین جاوید به عنوان کارشناس و منتقد ادبی در خانه فرهنگ دکتر عظیمی برگزار شد.

به گزارش بخش ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در ابتدای این جلسه الهام فلاح، دبیر نشست، به بیان توضیحاتی درباره سبک رئالیسم در ادبیات داستانی پرداخت.

در ادامه حسین جاوید با اشاره به این‌که پاشنه آشیل «نامحرم» پلات (پی‌رنگ)‌ آن است، توضیح داد: معتقدم هدف نقد شفاهی این است که به نویسنده کمک شود تا نقاط ضعفش را بشناسد و باید بگویم عمده‌ترین نقطه ضعف رمان «نامحرم» پلات آن است.

جاوید با اشاره به نقل قول‌هایی از ارسطو، فیلسوف یونانی، و آنتوان چخوف،‌ نویسنده نام‌آشنای ادبیات روسیه، درباره داستان، اضافه کرد: بشر به طور ناخودآگاه از خواندن و شنیدن وقایع علت و معلولی لذت می‌برد و بخش عمده‌ای از جذابیت آثار هنری ارضای چنین احساسی است. نخستین هدف داستان باید پاسخی برای نیاز بشر به ماجراجویی باشد.

او مهم‌ترین ویژگی آثار داستانی را داشتن پلات مستحکم دانست و افزود: در صورتی که داستانی زیرمجموعه آثار رئالیستی قرار بگیرد، باید علاوه بر باورپذیری، دارای چفت و بست مشخصی هم باشد. برپایه برخی از نظریات، رمان نوشته‌ای است که 300 تا 400 هزار کلمه را در بر بگیرد اما معتقدم تعریف رمان بر مبنای حجم، صحیح نیست. امکان دارد اثری در 80 تا 90 نوشته شده اما رمان خوبی باشد. برای مثال می‌توان به رمان‌های «آئورا»، «شب‌های روشن» و «شازده احتجاب» اشاره کرد.

جاوید با بیان این‌که جهانی داستانی است که تعریف رمان را شکل می‌دهد، توضیح داد: اغلب رمان‌های نویسنده‌های جوان ما معنای تئوریک رمان ادبیات غرب را ندارند و بیش‌تر داستان‌هایی بلندند. ظاهراً خودمان هم به این مسأله معترفیم که داستان کوتاه ایرانی، پیشرفت بیش‌تری نسبت به رمان داشته است. شاید دلیل پیشرفت نکردن رمان در کشورمان را بتوان نداشتن تجربه زیستی نویسندگان ایرانی عنوان کرد.

او افزود: با دقت در زندگی رمان‌نویسان موفق خارجی متوجه می‌شویم که آن‌ها شخصیت‌هایی ماجراجو بوده‌اند. برای مثال، ارنست همینگوی در جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی اسپانیا حضور داشته است. نویسندگانی از این دست روابط عاطفی را به خوبی لمس کرده‌اند و علاوه بر مسافرت‌های طولانی برای آشنایی با جهان، شناخت زیادی از مقوله ادبیات داشته‌اند.

جاوید در ادامه به بحث عامه‌پسند بودن یا نبودن «نامحرم» پرداخت و تصریح کرد: با به کار بردن لفظ عامه‌پسند برای این کتاب مخالفم. «نامحرم» از نظر زاویه دید، شخصیت‌پردازی و دیالوگ‌نویسی با آثار عامه‌پسند تفاوت‌های عمده‌ای دارد و فقط در استفاده از عنصر اتفاق با چنین آثاری مشابه است.

مسؤول وب‌سایت «کتابلاگ» ادامه داد: هر اثر هنری مخاطبی دارد و باید ابزاری هم برای گفتن حرفش به مخاطب داشته باشد. سبک‌های متفاوتی برای روایت داستان وجود دارد. به نظر می‌رسد نوع و منطق روایت «نامحرم» گنگ است و نویسنده سبک‌های مختلف روایت را درهم آمیخته که این از ضعف‌های بزرگ رمان نوروزی است.

این منتقد ادبی در پایان به تأثیرپذیری برخی داستان‌های ایرانی از رمان «ناتور دشت» اثر سالینجر اشاره کرد و توضیح داد: این اثر نخستین‌بار حدود 40 سال پیش به فارسی ترجمه و در کشورمان منتشر شد و در برخی داستان‌های ایرانی تاثیر مستقیم داشت و در آثار دیگری هم به صورت غیرمستقیم اثر گذاشت. برای مثال می‌توان به دو کتاب «قلعه‌مرغی؛ روزگار هرمی» و «نامحرم» اشاره کرد. حالا چرا نویسنده‌های ما به خلق «ناتور دشت» وطنی علاقه‌مند شده‌اند و دو نویسنده، پلات‌هایی کاملاً مشابه با «ناتور دشت» می‌نویسند، جای بحث دارد.

جاوید در پایان به نکات مثبت رمان نوروزی اشاره کرد و افزود: «نامحرم» طنز گیرایی دارد که از درخشان‌ترین جنبه‌های آن به شمار می‌رود. این طنز صرفاً کلامی نیست و طنز موقعیت هم در آن دیده می‌شود. نکته مثبت دیگر این اثر، بازآفرین وقایع دهه 1370 شمسی است. سال‌های نخستین این دهه مصادف با پایان جنگ تحمیلی بود و مردم و صنعت ایران به سمت مدرنیسم حرکت می‌کردند. در آن برهه معضلات اجتماعی بزرگی مانند اعتیاد و فرار دختران به چشم می‌خورد که نوروزی به خوبی از عهده بازنمایی آ‌ن‌ها در کتابش برآمده است.

حسن محمودی دیگر منتقد نشست هم در پاسخ به صحبت‌های جاوید مبنی برای تعجیل نویسندگان جوان برای انتشار آثارشان گفت: نویسندگان رمان‌هایی که از آن‌ها به عنوان شاهکار نام بردید، قبل از 30 سالگی، این آثار را منتشر کرده‌اند،‌ ‌البته این آثار بیش‌تر بر پایه تجربه درونی نوشته شده‌اند و وقایع اجتماعی در آن‌ها کم‌تر دیده می‌شود.

محمودی درباره رمان «نامحرم» توضیح داد: این اثر در وهله اول رمان خوش‌خوانی است و می‌توان بعد از خواندنش به این فکر کرد که آیا ما با رمان ساده‌ای طرفیم؟ یا ان کتاب اثری است که دغدغه ساختار دارد. البته اگر سرفصل‌ها را کنار بگذاریم، لطمه‌ای به کار وارد نمی‌شود و یکی از مواردی که احساس می‌شود خواننده رودست می‌خورد، همین عنوان‌بندی‌هاست که اگر کنار گذاشته شوند، اتفاقی نمی‌افتد. البته این خطا در ویراستاری است.

او ادامه داد: در رمان‌هایی که داعیه ساختار دارند، با یک راوی روبه‌روییم که متحول می‌شود. رمان «همسایه‌ها» اثر احمد محمود از چنین آثاری است. اما در اثر نوروزی این اتفاق نمی‌افتد و راوی «نامحرم» در اول و آخر داستان یکی است. حتا شخصیت‌های دیگر هم تغییر چندانی نمی‌کنند که این یکی از مشکلات «نامحرم» است.

محمودی قسمت خوب «نامحرم» را مکان این رمان دانست و اظهار کرد: اگر از زاویه‌ای دیگری به اثر نوروزی نگاه کنیم و آن‌را رمان مکان بدانیم و شخصیت‌های آن‌را بهتر بشناسیم، مکان این رمان تبدیل به یک شخصیت می‌شود. به این ترتیب وقتی تکه‌ای از مکان را بردایم، در واقع قطعه‌ای از یک شخصیت را برداشته‌ایم.

نویسنده کتاب «از چهارده‌سالگی می‌ترسم» درباره شخصیت‌پردازی در رمان «نامحرم»، توضیح داد: نوروزی مقوله رمان را می‌شناسد، اما شخصیت‌های این رمان بسط پیدا‌ نکرده‌اند و انگار شخصیت‌های مرد این رمان همگی در یک سطح قرار دارند و تنها صفت‌های‌شان جابه‌جا می‌شود. در مورد شخصیت‌های زن به نظر می‌رسد نویسنده عملکرد بهتری داشته است و این شخصیت‌ها از پرداخت بهتری برخوردارند.

محمودی همچنین گفت: ساختار داستان می‌توانست مخاطب را بیش‌تر درگیر کند و او را بیش‌تر بازی دهد. البته رسیدن «نامحرم» به چاپ چهارم به معنی این است که داستان نوروزی مورد توجه واقع شده و مخاطب از خواندن آن لذت برده است، اما من به عنوان منتقد چون از لحاظ ساختاری به کار نگاه می‌کنم، جاهایی با مشکل روبه‌رو می‌شوم.

یاسر نوروزی هم درباره صحبت‌های منتقدان، توضیح داد: بیان نکات مثبت یک اثر هم ممکن است به اندازه نشان دادن نکات منفی آن برای نویسنده‌اش مفید باشد و صرفاً نباید به بیان ضعف‌های یک داستان پرداخت. من برای شخصیت‌های داستانم تغییر درنظر گرفته‌ام، چون معتقدم شخصیت باید متحول شود.

او با اشاره به صفحاتی از رمان «نامحرم»، اضافه کرد: صفحه هشت را باید ورودی رمان دانست، ضمن این‌که در صفحه 100 پرسش و پاسخ‌هایی را قرار داده‌ام. دلیل پرداختن من در داستانم به فوتبال، تاس و منچ،‌ مطرح کردن این پرسش است که انسان تا چه حد می‌تواند تابع تقدیر باشد؟

نوروزی اضافه کرد: سعی کردم در ترانه‌های کتاب جهان‌بینی‌ام را بیان کنم و در صفحه 226 کلیت ذهنی‌ام را کاشته‌ام. شخصیت اصلی داستان من متعجب است از برهه‌ زمانی که در آن وجود دارد و با این پرسش مواجه است که چرا این بلاها سرش می‌آید و چگونه می‌تواند از آن‌ها خلاص شود و آیا اصلاً می‌تواند از این بلایا رهایی یابد یا نه؟

او در پایان گفت: نمی‌توانستم به نگرش و شخصیت یک نوجوان 15 یا 16 ساله چیزی اضافه کنم. به‌هم‌ریختگی شخصیت در فرم نمایان می‌شود. از طرفی دوست داشتم داستانم جذابیت داشته باشد و از طرف دیگر می‌خواستم وجود پیچیدگی هم در آن به چشم بیاید.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha