به گزارش ایسنا، جعفر شهری در کتاب «طهران قدیم» آورده است: کسانی که استطاعت خریدن کلاه را نداشتند سرشان را با دستمال، شال یا مانند آن میپوشاندند. اضافه بر آنکه کلاه را نشانه مردی و مردانگی میدانستند و نداشتن آن موجب بیحرمتی و اهانت میشد. به همین دلیل، شأن هر مردی که در اجتماع بالا میرفت به همان اندازه بر طول قامت کلاه او افزوده و آن را بالاتر میگذاشت.
در گذشته، مثلی داشتند که میگفتند، کلاه را نه برای سرما و گرما بلکه برای شرف و مردی روی سر میگذارند. چنانچه یکی از سوگندها نیز به کلاه بود و میگفتند «به کلاه مردانهات قسم». از طرفی سر را سلطان بدن میدانستند که باید به سلطان در شأن و منزلت خودش احترام گذاشت. به همین دلیل، بیشتر از لباسهای دیگر برای کلاه هزینه میکردند.
کلاه از لوازم اولیه پوشش هر مرد بهحساب میآمد تا جایی که هنگام خواب، با عرقچینی به نام «شبکلاه» میخوابیدند و برای روزها در داخل کلاه، عرقچینی داشتند که اگر به هر دلیلی کلاه از سر افتاد، سرِ فرد برهنه نماند.
یکی دیگر از معتقدات در اینباره این بود که هنگام آب خوردن، باید کلاه یا عرقچین بر سر داشته باشند، زیرا بیکلاه آب خوردن را موجب ضعف عقل، حواس و فقدان حافظه میدانستند تا جایی که اگر داخل حمام یا نیمهشب عرقچین از سرشان کنار میافتاد و میخواستند آب بخورند، کف دستشان را روی سر میگذاشتند.
کلاه از ضروریات هر مرد و جنس مذکر بود و مثل چارقد و مقنعه که از واجبات زنان بهشمار میآمد، باید روی سر میگذاشتند، در حدی که هنگام تهیه سیسمونی قبل از هر چیز، کلاه و لچک را در نظر میگرفتند.
کلاه انواع مختلفی از جمله نمدی، مقوایی و پهلوی داشته است. کلاهمالی و کلاهفروشی نیز از مشاغل قابل اعتنا بهحساب میآمد و در هر خیابان و بازار چند باب از اینگونه مغازهها دیده میشد.
جملهای هم از کلاهمالها باقی مانده که میگفتند «این کلاه برای سرت گشاد است». این جمله زمانی به کار میرفت که فروشنده تشخیص میداد، جیب مشتری خالی است و پول کافی برای خرید ندارد، اما کلاه گرانقیمتی را پسندیده است.
انتهای پیام


نظرات