• چهارشنبه / ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ / ۰۰:۲۸
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 96051106687
  • خبرنگار : 71583

در نشست «کارستان»ی‌ها در ایسنا مطرح شد:

ناگفته‌هایی از فیلم‌هایی که فرمایشی نیست

ناگفته‌هایی از فیلم‌هایی که فرمایشی نیست

«اگر این فیلم‌ها یا گروه تهیه‌ی آن فرمایشی بودند، قطعا فیلم‌ها با این کیفیت و تلاش برای پخش به سرانجام نمی‌رسید و این الگویی است که اگر خوب آن را انجام دهیم، «کارستان» ادامه‌دار خواهد داشت و می‌تواند از سری بعد خودش پر توان‌تر و شناخته شده‌تر و متکی به خود پیش برود.»

رخشان بنی‌اعتماد و مجتبی میرطهماسب با همراهی فیروزه صابر (موسس و مدیرعامل بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان) همزمان با اکران مجموعه‌ی «کارستان» در گروه «هنر و تجربه» در نشست ایسنا حاضر شدند و به سوالات مختلفی پاسخ دادند.

آنان از دغدغه‌ی ساخت این مجموعه فیلم‌ها گفتند که با همراهی رخشان بنی‌اعتماد به عنوان مشاور پروژه و تهیه‌کنندگی مجتبی میرطهماسب درباره‌ی شخصیت‌های کارآفرین ساخته شده است؛ این روزها فیلم «شاعران زندگی» ، «طبرستانی‌ها» و «بنیان گذار محک» اکران شده است و ۱۱ مرداد دو فیلم دیگر «مادر زمین» و «پنبه تا آتش» و سپس اول شهریور «پازلی‌ها» به نمایش درخواهند آمد.

در ادامه مشروح نشست ایسنا را درباره‌ی «کارستان‌» می‌خوانید:

                                                      چرا ۱۰ سال قبل کارستان شکل نگرفت؟

خانم بنی اعتماد برای کسانی که کارنامه شما را دنبال می‌کنند، کاملا واضح و مبرهن است که از سینمای مستند با وجود ساخت فیلم‌های مختلف سینمایی فاصله نگرفتید حالا با یک مجموعه‌ی جدیدی به نام "کارستان" روبرو هستیم. هدف و انگیزه‌تان از ساخت این مجموعه چه بود؟ و چه شد که دنبال این پروژه عظیم رفتید، مخصوصا الان که همه فیلمسازان به دنبال این دغدغه‌ها و دردسرها نمی‌روند،آیا این اتفاق همچنان از روحیه مستندسازی شما نشات می‌آید؟

رخشان بنی اعتماد: ایده‌ی «کارستان» از حدود ده سال پیش شکل گرفت که تصمیم گرفتم بر روی شخصیت‌های کارآفرین کار کنم. آشنایی من با موضوع کارآفرینی از طریق دوست و همکار قدیمی‌ام خانم فیروزه صابر (موسس و مدیرعامل بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان) اتفاق افتاد، در همان زمان پژوهش‌های اولیه‌ای را هم به اتفاق زهرا عمرانی انجام دادم ولی در آن مقطع مطمئن بودم این پروژه کاری نیست که بتوانم به روال مرسوم مستندسازی و با بودجه شخصی آن را به سرانجام برسانم. بنابراین به دنبال راه حلی بودم که شرایط مطلوب حرفه‌ای را برای تولید کار فراهم کنم. البته از همان مقطع که ایده‌ی این پروژه در ذهنم بود، تصمیم نداشتم خودم این فیلم‌ها را بسازم، هدفم حضور جمعی از فیلمسازان بود که با تعریف حرفه‌ای کنار هم کار را به سرانجام برسانند.

رخشان بنی‌اعتماد 

سال‌ها گذشت این فکر همیشه با من بود و گهگاهی هم با خانم صابر صحبت می‌کردم اما این فکر به‌صورت ایده باقی ماند تا حدود ۴ سال پیش که این پروژه توسط مجتبی میرتهماسب عینیت پیدا کرد. هدف و انگیزه مشخص برای چگونگی تولید تا مرحله پخش در تخصص میرتهماسب بود و در واقع پروژه از زمانی شکل عملی گرفت که روند تولید تا پخش توسط ایشان طراحی شد و جمعی از یک گروه حرفه‌ای را برای رسیدن به هدف مشخص، کنار هم قرار داد. در ابتدا شورای راهبردی پروژه را متشکل از گروه اجرا شامل (میرتهماسب و بنی‌اعتماد) گروه پژوهش و کارشناسی (فیروزه صابروز و عمرانی) مشاورین (مهندس محمود نظاری و مهندس حسین اکبری ) برای تعیین سیاست‌های کلی تشکیل دادیم. 

علت به تعویق افتادن اجرای پروژه چه بود؟ چرا ۱۲ سال بین ایده تا اجرا فاصله افتاد؟

من راهکاری برای تامین بودجه این کار نتوانستم پیدا کنم. فیلم مستند و تامین هزینه برای آن کار راحتی نیست و من نمی‌توانستم به تنهایی از عهده آن بر بیایم اما با برنامه‌ای که مجتبی میرتهماسب ریخت این امر امکان پذیر شد.

چرا شش فیلم در مرحله‌ی اولیه ساخت شده است؟

مجتبی میرتهماسب: زمانی که ایده تولید پیش آمد، سعی کردیم ساختار حرفه‌ای به آن بدهیم و با قالبی که هدف آن پخش بود برای یک مجموعه ۲۶ قسمتی برنامه‌ریزی بکنیم.

زمانی که طرح را پیش می‌­بردیم و پیش از آنکه کارهای اجرایی شروع شود، از جهت اعتبار و انگیزه‌هایی که گروه سازنده و پژوهش داشت و هم به دلیل اعتبار و اهمیت سوژه‌هایی که انتخاب شده بود، از منظر خودمان احتمال می‌دادیم که خیلی از نهادها، برای حمایت به کمک ما بیایند.

                                                           یک سالی را بر خوش باوری بودیم

ما یک سالی بر این خوش باوری بودیم؛ بعد از یک سال خودمان را به دلیل اجرایی کردن پروژه تصحیح کردیم و در نهایت فاز بندی‌های آن شکل گرفت. آن زمان که این فاز بندی انجام شد ما آماده‌ی تولید ۵ فیلم بودیم ولی بعد فیلم ششم که در فاز دوم تعریف شده بود به فاز اول آورده شد. همزمان با شروع تولید مجموعه شش تایی به این فکر هم بودیم که زمینه‌های شروع فاز دوم، ۱۲ فیلم و فاز سوم، ۹ فیلم را مهیا کنیم که نشد! و در نهایت تصمیم گرفتیم بهترین حالت این باشد که ابتدا این شش قسمت را تمام کنیم و به مرحله پخش برسانیم.

انتخاب کارگردان‌ها به چه شکل انجام شد؟

میرتهماسب: انتخاب کارگردان‌ها بر اساس شناخت ما از آنان، سلیقه، توانایی هایشان و به میزان مشارکتی که آنها در سینمای مستند و آداب و حرفه مستندسازی داشتند، برمی‌گشت و براساس موضوعی که قرار بود ساخته شود؛ کسانی برای آن سوژه خاص در نظر گرفته و در نهایت پیشنهاد می‌شد.

اولین فیلم مجموعه ما با دعوت از زنده‌یاد محمدرضا مقدسیان شروع شد که قرار بود فیلم "طبرستانی‌ها" را بسازد. ایشان مسیر پژوهش را شروع کردند و نزدیک به فیلم‌نامه بودند که بیمار شدند.

آقای عبدالوهاب قرار بود فیلم "بنیانگذار محک" را بسازد و شاید به گفته خودش صحبت‌های محمدرضا مقدسیان و نگرانی او که این فیلم بر زمین نماند، باعث شد عبدالوهاب ساختن آن فیلم را هم تقبل کند. البته ایده آل ما این بود که هر فیلم را یک فیلمساز بسازد اما به دلیل درگذشت آقای مقدسیان،بهترین گزینه آقای عبدالوهاب بود که این کار را به سرانجام برساند.

                                                                                            تاثیر شرایط پیش‌رو در امکان ادامه‌ی «کارستان» و یا توقف آن 

آیا به ادامه ساخت پروژه‌های دیگر "کارستان" فکر می‌کنید؟

بنی اعتماد: طبیعتا اهمیت این پروژه آنقدر برای ما زیاد است که به ادامه آن فکر می‌کنیم. البته شرایطی که پیش‌روی ماست در امکان ادامه و یا توقف آن موثر است.

                                      همیشه از شیوه‌های «سود در تولید» پرهیز کرده‌ام 

میرتهماسب: سالها این ایده انجام نمی‌شد چون بخشی از آن به نگاه به فرهنگ و هنر و نگاه دولت به عرصه سینما برمی‌گردد. به هرحال معمولاً یک سری بودجه‌های دولتی و عمومی وجود دارد که قرار است تقسیم شود و سینماگران به اصطلاح به "سود در تولید" برسند که البته من به شخصه همیشه از این شیوه پرهیز کرده‌ام.

 من وقتی می‌خواهم فیلمی بسازم به آخرین چیزی که فکر می‌کنم پیدا کردن پول برای آن است! و با همین ایده وارد پروژه «کارستان» شدم.از ابتدا هدف اصلی ما در «کارستان» پخش بوده، یعنی قرار است چرخه اقتصادی‌اش را در خودش کامل کند و با تولید، پخش و فروش، حیات خودش را حفظ ‌کند.

 آنچه که اهل فرهنگ و هنر ما به آن عادت کرده این است که پول‌هایی برای تولید کردن باشد، فقط تولید کردن برای آنها هدف است. اما وقتی شما پول می‌گیرید و سود شما در تولید کردن است بنابراین هیچ انگیزه‌ای برای پخش نداری و مخاطب و کیفیت هم برای‌تان مهم نیست و همه‌ی آن جان کندنی که برای باز کردن راهی برای وصل شدن به مخاطب می‌تواند انجام شود، صورت نمی‌گیرد.

                                          چه کسانی از تولید «کارستان» حمایت کردند؟

یعنی شما نمی‌خواستید پول و بودجه دولتی بگیرید؟

میرتهماسب: بله؛ ما پروژه را تعریف کردیم و شروع کردیم. ولی این پروژه چون یک مجموعه ۲۶ تایی تعریف شده بود، نمی‌توانستیم و نداشتیم که مثل فیلم‌های مستقل خودمان از بودجه شخصی‌مان بگذاریم. بنابراین به حداقل حمایت‌های تولید نیاز داشتیم تا پروژه را آغاز کنیم.

کسانی که در تولید ما را حمایت کردند و ما بسیار قدردان آنها هستیم و من از آنها نام می‌برم؛محمد امین، علی اصغر حاجی بابا، شرکت ریخته گری فولاد طبرستان، محمود نظاری، معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری ، شرکت دژپاد و شرکت شیلا بودند و در پخش کارستان نیز بانک سامان به کمک ما آمد و حامی پخش ما شد.

در نهایت اتکای ما به دوستان­‌مان در سینمای مستند و توانایی همکارانی بود که دغدغه‌ها و انگیزه‌های مشترک داشتند. ما فقط توانستیم و تلاش کردیم تا بستری برای تجربه‌­ای جدید در فضای تولید خصوصی با حرفه‌ای ترین آداب از مسیر پژوهش، تولید تا مرحله پخش ایجاد کنیم.

                                چگونه از بین ۵۶۰ کارآفرین، ۲۶ نفر انتخاب شدند؟

خانم صابر از این همکاری بگویید که با چه دغدغه‌ای وارد این پروژه شدید و فکر می‌کنم خیلی سخت بوده که از بین ۵۶۰  کارآفرین بخواهید این تعداد را انتخاب کنید، چرا ۲۶ نفر انتخاب  شدند؟

فیروزه صابر: ماموریت اصلی ما در بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان به عنوان یک NGO؛ ترویج و توسعه فرهنگ کسب و کار و کارآفرینی هم برای جوانان و هم برای زنان است. به طور طبیعی یکی از عوامل موثری که می‌تواند بر ترویج این فرهنگ تاثیر بگذارد، فیلمسازی است. به هرحال تاثیرگذاری فیلم در حوزه الگوسازی و مدل سازی بسیار مهم است، ما در برنامه‌های خودمان، کارآفرینان را دعوت می‌کردیم که در کلاس‌ها و سمینارها از تجربیات خود بگویند اما با توجه به محدودیت، یک بخش‌های کوچکی از تجربیات‌شان مطرح می‌شد ولی وقتی یک فیلمی با پشتوانه پژوهش و تفکر مستندسازی بخواهد از ابتدا تا انتها را بیان کند؛ در ۵۰ تا ۷۰ دقیقه این عصاره و چکیده به خوبی منتقل می‌شود و در نهایت جذاب‌تر و تاثیرگذارتر است بنابراین ما با اشتیاق این ایده را پذیرفتیم.

اما اینکه چگونه از بین بیش از ۵۰۰ کارآفرین این تعداد را انتخاب کردیم، کار بسیار سختی بود. در انتخاب آنها ابتدا شاخص‌ها و ویژگی‌های کارآفرینی را در شورای راهبردی بررسی می‌کردیم و در عین حال کار آفرینان منتخب باید به طور نسبی با ویژگی‌های مد نظر مطابقت می‌داشتند.

نکته دوم حساسیت‌هایی بود که کل تیم داشت؛ این که سوژه‌ها از جهت اجتماعی مقبولیت داشته و خوش نام باشند و واقعا در بخش خصوصی باشند و به قولی «خالص» باشند.

در این راستا تعداد زیادی کارآفرین را به علت پروژه‌هایی که انجام داده بودیم از قبل می‌شناختیم و عده‌ای را از مراکز کار آفرینی دانشگاه‌ها یا اینترنت پیدا کردیم.

البته پارامترهایی از قبیل اینکه آنان در قید حیات باشند، ترکیب جنسی و اقلیمی، سنی و تنوع رشته‌ی موضوع کاریشان را در نظر داشتیم و با این پارامترها در نهایت انتخاب کردیم. اما اینکه فعلا به ۶ نفر برای ۶ فیلم رسیدیم، معنی‌اش این نیست که از آن تعداد زیاد دیگر کسی نیست؛ زیاد هستند ولی این‌ها به دلایلی که اشاره شد، انتخاب شدند.

فیروزه صابر 

یعنی  ۲۰ کارآفرین دیگر در پروژه‌ی ۲۶ تایی هنوز انتخاب نشده‌اند؟

فیروزه صابر: کاندیداهای ما ۷۰ تا بودند که از بین آنها ۲۶ نفر انتخاب شدند و این طبیعی است که هر زمان بخواهد فاز بعدی کلید بخورد، دوباره بازنگری خواهیم کرد، شاید در شرایط جدید عده‌ی دیگری انتخاب و یا شناسایی شوند.

خانم صابر، شما به عنوان شخصی که بیشتر با کارآفرین‌ها در ارتباط هستید آیا کسانی هستند که اصلا نخواهد از آنها مستند ساخته شود؟

فیروزه صابر: بله، در همین ۶ نفر دو نفرشان بودند. یک نفرشان کسی بود که از ابتدا تمایل برای مطرح شدن نداشت و چون یک تیم بودند، شرطی داشتند که باید به صورت تیمی مطرح شوند که سرانجام همین طور هم شد و کارآفرین دیگری به خاطر بحران جدی که در کسب و کارش بود، نمی‌پذیرفت اما ما برای ایشان، ۶ ماه زمان گذاشتیم تا او را راضی‌ کردیم.

حتما از کار آفرینان کسانی هستند که این فیلم‌ها را دیده‌اند، چقدر مشتاق شدند که این فضا ادامه پیدا کند؟ و از آنها هم فیلم تهیه شود و چه میزان بر آنها تاثیر گذاشته است؟

فیروزه صابر: حتما تاثیر می‌گذارد! ولی نکته جالب اینجا بود که ما فکر می‌کنیم تاثیر این فیلم‌ها همیشه از بُعد بیرونی است اما نکته‌ی حائز اهمیت این بود که این تاثیر بر روی خود این سوژه‌ها هم زیاد بوده زیرا که احساس می‌کردند، کارشان اینقدر ارزش داشته که یک تیم حرفه‌ای هنرمند بیایند و از آنها مستند تهیه کنند و عده‌ای نیز می‌آیند، آن را می‌بینند، تشویق می‌کنند و در نهایت بر دیگران تاثیر می‌گذارد به هر حال اینها سرمایه‌های اجتماعی ما هستند.

خانم بنی اعتماد شما به عنوان مشاور در پروژه حضور داشتید، سازندگان فیلم‌ها چقدر برای رفتن به سراغ این سوژه‌ها آزاد بودند و این مشورت در چه حدی بود؟

رخشان بنی اعتماد: در روند پژوهش تمرکز بر روی عده‌ای می‌شد و وقتی چکیده تمام اطلاعات به دست می‌آمد سپس کاراکترها را انتخاب می‌کردیم و در انتخاب‌ها سعی شد گونه‌های مختلف کارآفرینی در بخش صنعت، اجتماعی، محیط زیستی، کشاورزی و آی تی و  زن و مرد از جغرافیای متفاوت کشور را انتخاب کنیم. 

بنیاد، پژوهش مفصلی بر روی این شخصیت‌ها انجام داده است و یکی از برنامه‌های‌مان این است که به دلیل اهمیت این پژوهش‌ها در DVD فیلم‌ها که منتشر می‌شود، فایل این تحقیقات را ضمیمه کنیم چون معتقدیم زوایای زندگی این افراد می‌تواند الگوی موثری برای جامعه باشد. همزمان با مرحله تحقیق ما برای دعوت به کار روی فیلمسازان فکر می‌کردیم و با طرح موضوع با دوستان فیلمساز و تمایل آنها به کار روی شخصیت‌های مورد نظر، سرانجام به انتخاب نهایی می‌رسیدیم.

 اهدافی پشت این پروژه است که مشخص‌ترین آن این بود که جامعه و جوانان به الگو  نیاز دارند و در این شرایط ، یک عده از کارآفرینان ما با وجود موانع و مشکلات به جای نشستن و انفعال با گذر از موانع، راهی برای بهبود بخشی شرایط پیدا می‌کنند.

ما تعریف‌مان از موفقیت متفاوت بود. متاسفانه موفقیت برای جوانان امروز مترادف با پولدار شدن است اما کسانی (کارآفرین‌ها)که سراغ‌شان رفتیم در واقع افرادی ارزش‌آفرین‌اند، کسانی هستند که موفقیت برای‌شان معنای دیگری دارد. خیلی از آنها می‌توانستند آدم‌های پولداری باشند ولی ارزش کار و حرمت کار برایشان مهم بود مثلا اگر خانم شیرین پارسی زمین‌اش را بفروشد و پولش را در بانک بگذارد زندگی راحت‌تری خواهد داشت ولی با نگاهی متفاوت به جهان و زندگی ترجیح می‌دهد کشاورزی ‌کند و موفقیت از دید او اینگونه تعریف می‌شود. طبیعتا این نقطه توجه ما وجه مشترک مهم با نگاه فیلمسازانی بود که کنار هم این پروژه را تا به اینجا رساندیم، ضمن آن که هدف مهم دیگر ساختن فیلم‌هایی دیدنی در یک تعریف کاملا حرفه‌ای بود.

فیلمسازان با وجود دراختیار داشتن پژوهشی کامل با کاراکترها همراه شدند و هر مدت زمانی که برای پژوهش خودشان نیاز داشتند در اختیارشان بود که در نهایت فیلم‌نامه‌هایشان را نوشتند.

                             نقش جدی و مشارکتی داشتیم و نه مداخله‌گر

ما در تمام این مراحل کنار فیلم سازان بودیم البته نقش جدی و مشارکت داشتیم و نه مداخله‌گر. برای شخص من "کارستان" یک کارگاه بی‌نظیر و حرفه‌ای با مشارکت جمعی از فیلم سازان و حضور افرادی با پشتوانه علمی پژوهشی از بنیاد توسعه بود که بسیار بواسطه‌ی آن آموختم و لذت ساختن ۶ فیلم را برایم داشت.

                            جوانان به الگوی بدون موعظه،پند و فشار نیاز دارند 

از الگو صحبت کردید و اینکه جوانان اکنون الگوهایشان در فضاهای اینترنتی و مجازی است در این شرایط چه راهکاری برای عرضه این مستندها تدارک دیده‌اید که قشرهای مختلفی آن را ببینند؟

رخشان بنی اعتماد: در یک جمله بگویم که ما مطلقا به یک مخاطب خاص فکر نکردیم. حتی اکران در گروه «هنر و تجربه» را که امکان محدودی برای نمایش فیلم‌هاست، به عنوان تنها راه فرض نکرده‌ایم بنابراین تلاش می‌کنیم که راه‌های نرفته‌ای را برای نشان دادن فیلم‌ها برویم.به هرحال راه و روشی برای بیشتر دیده شدن این فیلم‌ها وجود ندارد که بر روی آن برنامه‌ریزی نکرده باشیم.

 وقتی واکنش‌های مثبت جوانان ۱۶، ۱۷ ساله را که چگونه با فیلم‌ها ارتباط برقرار کنند را می‌بینم به هدفی که فیلم‌ها برای آن ساخته شد، بیشتر معتقد می‌شوم. این که چقدر جوانان به الگو و پیدا کردن تصویری برای الهام پذیری بدون موعظه، پند و فشار نیاز دارند.

میرتهماسب:واقعیت این است که من سال‌های متمادی کار صنفی می‌کردم  و بخشی از مواردی  که مطرح می‌کنم از منظر صنفی است. در آن زمان هم دنبال راه حل می‌گشتیم که چگونه سینمای مستند خودش را از این وضعیتی که دارد بالا بکشد، البته من همچنان معتقدم رسانه اصلی پخش فیلم مستند، تلویزیون است.

                                      ما برای عرضه‌ی این فیلم‌ها،سند پخش نوشتیم

بحث ما این بود که در شروع پروژه گفتیم که نداشته‌هایمان چیست و چگونه راه حل ایجاد کنیم. ابتدا گفتیم یا باید معطل این باشیم که چه کنیم یا باید راه حل ایجاد کنیم.مساله اصلی ما پخش است. فیلمی که دیده نشود با فیلمی که ساخته نشده هیچ فرقی نمی‌کند بنابراین چرا ما باید قانع باشیم به یک سری نمایش هفتگی و دوتا جشنواره؟! چرا نباید برای بیشتر پخش کردن تلاش کنیم؟! ما در میانه تولید این مجموعه، نوشتن سند پخش را شروع کردیم تا نقشه راهنمای ما برای پخش باشد و این سند را پس از مرحله‌ی پخش و براساس تجربه‌های جدیدمان تنظیم نهایی می‌کنیم تا برای دیگران هم قابل استفاده باشد. ما همه‌ی راه‌های موجود را با در نظر گرفتن موانع شان بررسی کردیم و در تلاش هستیم که ظرفیت‌های این بخش را گسترش بدهیم و در عین حال راه‌های نرفته را هم تجربه کنیم و راه حل‌های جدید را پیدا کنیم.

این مستندها با این هدف تهیه شد تا انگیزه‌های کارآفرین‌ها را به مخاطبان نشان دهیم و یک پنجره‌ای ایجاد کنیم برای دنیایی که خیلی هم ناشناخته نیست و به مخاطب بگویم که این کارآفرین‌ها  همین حوالی هستند و فقط تو آن‌ها را ندیده‌ای.

در سینمای مستند که از جنس سینمای گیشه و تجاری نیست و امکان تبلیغات پایاپای با آن را ندارد، یکی از کارهایی که ما انجام دادیم این بود که از اول مخاطب خودمان را شناسایی کردیم و در تبلیغات مستقیم به سراغ آنها رفته‌ایم. مثلا الان در حال مذاکره با وزارت علوم هستیم تا از مهرماه در دانشگاه‌ها اکران داشته باشیم. یا در قالب سینمای سیار که برای شهرهای بدون سینما طراحی شده است در بین طیف گسترده‌تری فیلم‌ها را نشان بدهیم.

                                  فیلم‌هایی که فرمایشی نیست 

اگر این فیلم‌ها یا گروه تهیه‌ی آن فرمایشی بودند، قطعا فیلم‌ها با این کیفیت و تلاش برای پخش به سرانجام نمی‌رسید و این الگویی است که اگر خوب آن را انجام دهیم، «کارستان» ادامه‌دار خواهد داشت و می‌تواند از سری بعد خودش پر توان‌تر و شناخته شده‌تر و متکی به خود پیش برود.

خانم صابر یکی از بنیادهایی که در این طرح کمک کرده در پیدا کردن این سوژه ها شما بودید، می‌شود بیشتر در این خصوص توضیح دهید که بنیاد چند عضو دارد و چقدر در جریان کارها بودند؟

فیروزه صابر: بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان، مسئولیت بخش پژوهش این پروژه را به عهده داشت. در نتیجه شناسایی کارآفرینان ،مطالعه اولیه آنها برای بررسی در شورای راهبردی، جلب رضایت منتخبین برای همکاری و انجام  پژوهش در مورد آنان توسط بنیاد انجام شد. ما در جلسات شورا درباره‌ی مخاطب عام  و خاص صحبت می‌کردیم اما این پروژه از جهت اجرا دو بخش دارد: یک بخش تولید و بخش دیگر پخش است ، این مقدمات قبل از پخش انجام ‌شد. الان در مرحله پخش هستیم که به کوشش آقای میرتهماسب و تیمی که برای این منظور تشکیل داده‌اند،پیش می‌رود. البته یکی از مخاطبان اصلی خود کارآفرینان هستند که بنیاد در جهت جلب توجه آنان در این مرحله نقش دارد.

جالب است بدانید ما در این پروژه از هفت زاویه وارد گفتگو شدیم ، قسمت اول جدا از دوستی دیرینه‌مان بین خانم بنی اعتماد و آقای میرتهماسب، گفت‌وگو از حوزه سینما و ما به عنوان یکNGOبود. بعد از این دو مشاور همراهمان شدند که کارآفرین و صاحب‌نظر بودند که گفتگوهای زیادی در شورای راهبردی با هم داشتیم.

سوم اینکه باید با سوژه وارد مذاکره می‌شدیم که هم او را قانع کنیم و هم درک مشترک با هم  داشته باشیم . چهارم دوستان در مرحله ساخت با کارگردانان منتخب خود مذاکره می‌کردند تا آنها وارد پروژه شوند. سپس در مرحله پنجم ما با کارگردانان وارد صحبت می‌شدیم تا آنها با کارآفرینان منتخب و سبک‌های کارآفرینی آنها آشنا شوند. مرحله ششم پیوند کارگردانان با کارآفرینان منتخب بود که بین آنها رابطه دوستی و عاطفی برقرار می‌شد، مرحله هفتم هم همه باید مرتب با هم گفتگو می‌کردیم.

چون همه حرفه‌ای بودند این ظرف تحمل برای مباحث وجود داشت و آقای میرتهماسب چون تهیه کننده هستند، سختی‌های کار را بیشتر تحمل کردند و نقش خود خانم بنی اعتماد فراتر از مشاور حرفه‌ای بود، واقعا برای این پروژه مادری کردند.

صابر:در مورد اثربخشی کارآفرینان که قبلا اشاره شد، درست است که ارزش کارکردن در جامعه پایین آمده است، اما شما از همین الان می‌بینید که نشانه‌های زدگی از این موضوع در جامعه ما ایجاد شده است و زیر سوال رفته که افراد یک شبه پولدار شده جامعه از کجا پول درآورده‌اند؟! و با کدام رانت به اینجا رسیده و این سوالات کم کم پرسیده می‌شود بنابراین من امیدوارم که این پروژه حتما تاثیرات مثبتی را داشته باشد.

الان وضعیت تبلیغات مستندهای شما در تلویزیون ملی چگونه است؟

میرتهماسب: در مرحله تولید اصلا سراغ تلویزیون نرفتیم زیرا می‌خواستیم بر اساس شرایط خودمان فیلم ساخته شود، ولی برای پخش درحال تلاش هستیم. "شاعران زندگی" تبلیغات تلویزیونی دارد و در کمال ناباوری تا اینجا همه چیز خوب بوده است و برای فیلم‌های بعدی هم درخواست تبلیغات داده‌ایم.

                                    کار تیمی به معنای واقعی اتفاق افتاد

عجیب است که شما هیچ کدام از این شش فیلم را نساخته‌اید، ممکن است که در ادامه بخواهید ساخت یکی از فیلم‌ها را به عهده بگیرد؟

میرتهماسب: واقعا وقت نشد! ولی کار تیمی به معنای کامل اتفاق افتاد. همه‌ی ما تجارب‌مان را کنار هم گذاشتیم و این واقعا به معنای کارگروهی کامل بود و فارغ از اینها تاثیر فیلم خوب مهم‌تر است. این روند در اوایل برای فیلمسازان سخت بود که همه چیز از پیش آماده شده باشد و انگار کار سفارشی انجام می‌دادند ولی کم‌کم برایشان جا افتاد که اینگونه نیست و شما دعوت شدید تا با تمام توان و تخصص خودتان کار را انجام دهید.

بنی اعتماد: اگر قرار بود این فیلم‌ها را خودمان بسازیم دیگر این تنوع، رنگ و بو و شکل‌های مختلف ایجاد نمی‌شد و ما اصرار داشتیم هرکسی با سلیقه و توان خودش وارد شود.

الان شما تمرکزتان با اقای میرتهماسب فقط بر روی "کارستان" است؟

بنی اعتماد: تمام وقتم بر روی این کار است و حتی وقت هم کم می‌آورم.

میرتهماسب: ما شش فیلم «کارستان» را در چهار سانس سینمایی اکران می‌کنیم."شاعران زندگی" و "پازلی ها" که فیلم بلند هستند، هر کدام در یک سانس و چهار فیلم دیگر فیلم‌های حدود ۵۲ دقیقه‌ای هستند که هر دو فیلم در یک سانس سینمایی نمایش داده می‌شوند. اولین اکران ۴ تیرماه با فیلم "شاعران زندگی" آغازشد، ۲۴ تیرماه نیز دو فیلم "طبرستانی‌ها" و "بنیان گذار محک" اکران شدند. ۱۱ مرداد دو فیلم دیگر "مادر زمین" و "پنبه تا اتش" اکران خواهند شد و اول شهریور "پازلی‌ها"و تلاش می‌کنیم تا آخر امسال این فیلم‌ها در گروه هنر و تجربه در اکران بمانند و بعد از اتمام اکران‌ها، DVDهای «کارستان» را منتشر کنیم و در این فاصله امیدواریم مذاکرات با تلویزیون به خوبی پیش برود.

                                       فیلم‌هایی که می‌توانند الگو باشند 

به عنوان جمع بندی اگر بخواهید مخاطب را به دیدن این فیلم‌ها دعوت کنید چه می‌گویید؟

بنی اعتماد : فکر می‌کنم با مجموعه فیلم‌های «کارستان»، پدر و مادرها، جوانان و سیاست‌گذارها از هر گروهی به نوعی می‌توانند با این موضوعات مرتبط بشوند. معمولا بسیار با این سوال مواجه می‌شوم که فیلم‌های مستند را کجا باید دید؟! و جواب این است که در گروه «هنر و تجربه» این فیلم‌ها اکران می‌شوند، معتقدم پتانسیل جمعیتی مخاطبین فیلم مستند، بسیار بیشتر از تماشاگران فعلی است که باید عادت رفتن به سینما و دیدن فیلم مستند برای آنها به یک جریان تبدیل شود.

فیروزه صابر: فیلم‌هایی که ما ساختیم می‌تواند مخاطب عام داشته باشد. اما به طور خاص این توانایی را دارد که الگوی مناسبی برای جوانان و نوجوانان باشد به طور مثال فیلم "شاعران زندگی"می‌تواند در مهاجرت به روستا نیز تاثیر بگذارد.

میرتهماسب: ما به عنوان فیلمساز همه‌ی آن چه که فکر می‌کردیم لازم است در طراحی سیاستگذاری در تولید و پخش در نظر بیگریم، انجام دادیم. قرار نیست کاری بیشتر انجام دهیم که حال خوب‌مان را با دیگران تقسیم کنیم. سرمایه­‌گذار فیلم‌های ما تماشاچیان ما هستند و امیدمان به آنها است.

و در پایان نظرتان درباره‌ی حواشی این روزهای هنر و تجربه چیست؟

بنی اعتماد: کسانی که اکنون در مقابل گروه «هنر و تجربه» موضع‌گیری می‌کنند یا فراموش کردند یا می‌خواهند که فراموش کنند که فلسفه بوجود آمدن موقعیتی برای اکران به اسم «هنر و تجربه» براساس چه هدفی بوده است؟! یا یادشان هم هست ولی فکر می‌کنند که به خاطر منافع سینمای داستانی باید در مقابل گروه هنر و تجربه بایستند.

                                 هنر و تجربه برای رقابت با سینمای تجاری تعریف نشده است

 علت گفتن این حرف‌ها برای آن نیست که فیلم‌هایم در این گروه اکران می‌شود، از ابتدا من یکی از مدافعین گروه هنر و تجربه بودم چون این فضا اصلا برای رقابت با فیلم‌های تجاری تعریف نشده است.

به نظر من اساس این داوری غلط است و حتما باید گروه هنر و تجربه آسیب شناسی شود و موقعیتی فراهم شود که بشود از ظرفیت بیشتر سالن‌ها استفاد کرد. آن سوی قضیه هم واقعیتی وجود دارد که مگر بنیه‌ی مالی جذب مخاطب برای فیلم‌هایی که در فیلم‌های گروه هنر و تجربه است، چقدر است که بتواند این ظرفیت را پُر بکند؟! در همه جای دنیا این وظیفه سینما است که بخشی را به فیلم‌هایی با مخاطب خاص اختصاص دهد و با معادلات اقتصادی سینمای داستانی و سینمای تجاری مقایسه نکند.

این سوال مطرح است آیا سینمای داستانی توانسته با تمام وجود سالن‌های سینمایی را پُر کند؟ آیا کم هستند، فیلم‌هایی داستانی که با سالن‌های خالی به اکران می‌پردازند و آیا این موقعیت برای سینمای داستانی موجه است ولی برای فیلم‌های مستند موجه نیست؟! سینمای هنر و تجربه توانسته است در تعریف روابط حرفه‌ای به راهکارهایی برسد که باعث مخدوش کردن منافع اقتصادی عده‌ای در سینمای داستانی بشود و این روند طبیعتا موضع‌گیری به وجود آورده است، جدا از این که این سینما همه سالن‌هایش پُر نمی‌شود و قرار هم نبوده این چنین باشد.

                                    دعواهایی که شخصی می‌شود

مجتبی میرتهماسب : من دلم می‌خواهد این مسئله «هنر و تجربه»و اختلافات با شورای صنفی نمایش حل شود و این فضای رسانه‌ای را اصلاً نمی‌پسندم. چون از یک جایی به بعد این دعواها حالت شخصی به خود می‌گیرد و به نظر من این یک نوع سیاست است تا بتوانند موضوع را مغلوب کنند. نکته‌ای که مرا در این قضیه آزار می‌دهد؛ این است که سینمای تجاری این تمامیت خواهی را دارد که دنبال صندلی‌های هنر و تجربه هم باشد ولی چرا این سینما انقدر ناتوان است که روی سالن‌های سینمای دولتی حساب می‌کند؟ اما باید این حق را به دولت بدهید که بخواهد اندکی از حمایت خود را به سینمای هنری بدهد و چرا سینمای تجاری با هر جور استدلالی می‌خواهد، مدیریت دولتی را قانع کند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۶-۰۵-۱۱ ۱۷:۰۹

عالی بود دست مریزاد. کارستان، راه نجات واقعی است. سختکوشی، همبستگی و گسترش فرهنگ تلاش و کار آفرینی.