• شنبه / ۲۲ مهر ۱۳۹۶ / ۰۸:۱۷
  • دسته‌بندی: فرهنگ عمومی
  • کد خبر: 96072211660
  • خبرنگار : 71503

پس تکلیف سادگی چه می‌شود؟

پس تکلیف سادگی چه می‌شود؟

تمایل به عمل جراحی زیبایی و تغییر چهره در دختران و پسران ایرانی تا حدی فراگیر شده که به یکی از معیارهای ازدواج تبدیل شده است. شاید شلوغی آرایشگاه‌های زنانه با تمایل مردان به داشتن همسرهایی که مژه‌های بلند، ناخن‌های کاشته و ... دارند بی ربط نباشد اما اگر همین روند ادامه پیدا کند، این پرسش پررنگ می‌شود که پس تکلیف سادگی چه می‌شود؟

حمید شکری خانقاه – جامعه شناس ارتباطات در این زمینه به ایسنا گفت: این تغییر ذائقه دختران و پسران از چند منظر قابل بررسی است؛ یکی از آنها بُعد فرهنگی و اجتماعی است که تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی موجب شده به دلایلی، سلایق و و ذائقه‌ها تغییر پیدا کند. بُعد دیگر از نظرشخصیتی و روانشناسی است که باید تحلیل کنیم، افرادی که به چنین گرایش‌هایی تمایل پیدا می‌کنند از لحاظ روانشناختی چه شخصیتی دارند؟ بُعد دیگری که می‌توان به آن پرداخت، تاثیر ارتباطات فرا ملی و جهانی است.

نویسنده کتاب «برنامه‌ریزی راهبردی ارتباطی» ادامه داد: اگر بخواهیم از بُعد ارتباطات به این موضوع بپردازیم باید بگویم که در حال حاضر، دنیا در یک مناسبات جهانی قرار گرفته است. تأثیر شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌ها و ماهواره موجب شده بُعد فرهنگی و شخصیتی این مسئله دچار تغییر و تحولات شود و این موضوع نشان می‌دهد که ما در حال حاضر درگیر چالشی به نام  کلیشه‌سازی هستیم. کلیشه به معنای آنچه که دیگران از قبل برای ما برنامهریزی و تجویز می‌کنند.

او یادآور شد: اگر به تاریخچه پوشش زنان ایرانی نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که پوشش‌ها با زمان گذشته تفاوت بسیاری کرده است مثلا ما با موضوع فیلم‌های هالیوودی روبرو هستیم. این فیلم‌ها، اَبَر قهرمان‌هایی را برای مردان و زنان می‌سازند و اعضای جامعه تلاش می‌کنند از این اَبَرقهرمان‌ها الگوبرداری کنند. به همین دلیل در خیابان‌ها با آرایش‌ها و خالکوبی‌هایی مواجه می‌شویم که به ابرقهرمان‌های فیلم‌های هالیوودی برمی‌گردند. این نشان می‌دهد که رسانه‌های تصویری نقش مهمی در ذائقه‌سازی و تغییر فرهنگ دارند.

الگوسازی تصویری از باربی در ذهن کودک

حمید شکری خانقاه اضافه کرد: یک نویسنده آمریکایی کتابی با عنوان «رنگ ارغوانی» نوشته که جایزه نوبل ادبیات را هم به خودش اختصاص داد. او در این کتاب مطرح می‌کند که دختران از سنین کودکی یاد می‌گیرند که به هیچ چیز به جز ظاهر و زیبایی اندام فکر نکنند. بچه از همان زمان کودکی با عروسک باربی عجین می‌شود، عروسکی که یک دختر زیبای کمر باریک با صورتی زیبا است و بچه با آن بزرگ می‌شود و این تصویر در ذهن او به یک الگو تبدیل می‌شود.

این جامعه شناس ارتباطی گفت: در ماهواره‌ها مدام برای جراحی صورت و بدن تبلیغ می‌کنند، آنان به فکر بیزینس خودشان هستند و در این راستا نیاز آفرینی کرده و در ذائقه‌ی مخاطبان تأثیر می‌گذارند. به همین دلیل دختران و پسران تلاش می‌کنند تا خودشان را به استانداردهایی که در این فیلم‌ها می‌بینند برسانند. البته این موضوع در فیلم‌های ساخته شده در کشور خودمان همه دیده می‌شود اما به این دلیل فیلم‌های هالیوودی را مثال می‌زنم زیرا نقش آن‌ها در جامعه‌ی ما پررنگ‌تر است. در چنین شرایطی اگر از نظر اجتماعی به قدر کافی محکم نباشند، به سادگی ممکن است قربانی شوند.

دو درصد از کل تولید ناخالص جهانی برای بازار فشن

او با اشاره به مصرف‌گرایی، افزود: در دنیا، صنعتی به نام فَشِن شکل گرفته است. طبق آمار موجود بازار فشن با مبلغی حدود سه هزار میلیارد دلار، دو درصد از کل تولید ناخالص جهانی را به خود اختصاص داده است. ارزش مُد زنانه ۶۲۱ میلیارد دلار در جهان است و در کنار آن مُد مردانه هم رقم ۴۲۱ میلیارد دلار را به خودش اختصاص داده است. این حجم از داد وستد در بازار فشن چه تأثیری می‌تواند داشته باشد؟

در جامعه‌هایی که محدویت بالایی دارند مسیرها به دو شکل رسمی و غیررسمی شکل می‌گیرند. گاهی مسیر غیررسمی به مسیر زیرزمینی منتهی می‌شود. در حال حاضر ما فشن‌های بسیاری داریم که از فشن‌های غربی الگو گرفته‌اند.

‌شکری خانقاه با بیان اینکه صنعت فشن در ایران بیشتر به صورت زیرزمینی در حال فعالیت است، اظهار کرد: در جامعه‌هایی که محدویت بالایی دارند مسیرها به دو شکل رسمی و غیررسمی شکل می‌گیرند. گاهی مسیر غیررسمی به مسیر زیرزمینی منتهی می‌شود. در حال حاضر ما فشن‌های بسیاری داریم که از فشن‌های غربی الگو گرفته‌اند. حتی برای تبلیغات در بیلبوردهای بزرگ از هنرپیشه‌ها استفاده می‌شود و هدف از این کار نشان دادن یک هنرپیشه به عنوان الگوی یک مرد یا زن خوشتیب است. لذا باید اذعان داشت در گام اول رسانه‌ها، کلیشه‌ها، ماهواره‌ها در حال تغییر ذائقه‌ها و فرهنگ‌ها هستند.

برای جلوگیری از این اتفاق باید چه اقداماتی انجام داد؟

این جامعه شناس ارتباطات درباره اینکه برای جلوگیری از این اتفاق باید چه اقداماتی انجام داد؟ بیان کرد: ما در موج سوم تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات قرار گرفته‌ایم اما هنوز نتوانستیم الگوسازی کنیم. الگوسازی ما یک سویه است و وقتی می‌خواهیم الگوی یک دختر خوب ارایه دهیم، یک دختر اسلامی را معرفی می‌کنیم. نه اینکه معرفی این الگو بد باشد، بلکه متناسب با ذائقه‌های تغییر و تحول و دستخوش تحولات جهانی شده، نیست. ما باید بین ذائقه‌های جهانی و ایرانی- اسلامی تعادل ایجاد کنیم.

او در بُعد شخصیتی با بیان تجربیاتش در سفر به برخی کشورها از جمله منطقه قفقاز، گفت: در خیابان‌های این کشورها یک دختر با آرایش ندیدم درحالی که آنجا هم ماهواره و فشن وجود دارد و کلیشه‌سازی نیز صورت می‌گیرد. شاید بتوان گفت این موضوع به شخصیت دختران ما برمی‌گردد. احتمالا یکی از دلایل دیگر به خاطرکمبود اعتماد به نفس دختران ما یا همان مرض خود زشت پنداری است که به علت آموزش‌های‌ غلط و یا اصلا آموزش ندیدن خودباوری در مدارس یا فرهنگ ما شکل گرفته است.

اختلالی که بیش از 100 سال است شناخته شده

‌شکری خانقاه  اضافه کرد: برخی از جراحی‌ها ممکن است تحت تاثیر مد روز و فرهنگ رایج باشند، اما تردیدی نیست که مواردی از آن به علت اختلال خود زشت پنداری (Body Dysmorphic Disorder ) است، اختلالی که بیش از صد سال است شناخته شده اما در سی سال اخیر در رده اختلالات روانپزشکی قرار گرفته و توجه پزشکان را جلب کرده است، با این حال هنوز درباره آن شناخت کافی حتی در میان  پزشکان وجود ندارد و درموارد زیادی تشخیص داده نمی‌شود. فرد خود زشت‌پنداری تصور می‌کند که برخی از ویژگی‌های جسمانی او غیرطبیعی، بدون جذابیت یا حتی ناهنجار است در حالی که عضو یا اندام مورد نظر طبیعی است یا در قیاس با عذابی که برای فرد ایجاد کرده، مسئله بسیار جزئی است.

شیوع خود زشت پنداری در دو جنس تقریبا یکسان و حدود یک تا دو درصد ثبت شده است با این حال شیوع آن ممکن است بیشتر از این باشد چون مبتلایان معمولا خود را از چشم دیگران مخفی می‌کنند.

این جامعه شناس ارتباطات ادامه داد: شیوع خود زشت پنداری در دو جنس تقریبا یکسان و حدود یک تا دو درصد ثبت شده است با این حال شیوع آن ممکن است بیشتر از این باشد چون مبتلایان معمولا خود را از چشم دیگران مخفی می‌کنند. به نظرمن در فرهنگ و کشور ما یکی از دلایلی که می‌شود گفت دخترها بیش از حد به چهره و صورتشان اهمیت می‌دهند، این است که آنها صرفا بر چهره خود تمرکز دارند و به نوعی می‌توان گفت این تنها چهره آنهاست که دیده یا به نمایش گذاشته می‌شود.

رتبه بالای ایران در عمل‌های جراحی

او افزود: از طرفی نوعی عُقده در بین بسیاری از دختران ما وجود دارد که نمی‌توانند خودشان را بپذیرند. ایران در عمل‌های جراحی در رتبه‌های بالای جهانی قرار دارد. این موضوع نشان می‌دهد جوانان ما نتوانستند اعتماد به نفس خود را بپذیرند. بررسی‌ها نشان می‌دهد کسانی که در بچگی یا نوجوانی مورد تحقیر، تمسخر، آزار یا سوء استفاده قرار گرفته‌اند و اعتماد به نفس پایینی دارند بیشتر از دیگران به این اختلال دچارمی‌شوند.

شکری خانقاه ادامه داد: در برخی موارد یک فرد واقعا به عمل زیبایی نیاز دارد اما در بسیاری موارد افراد، تحت تأثیر کلیشه‌های هالیوودی قرار می‌گیرند و این موضوع نشان می‌دهد که آن فرد هنوز نتوانسته خودش را بپذیرد، بنابراین احساس کمبود می‌کند تا خودش را به کلیشه‌هایی که برایش الگو شده برساند و این موضوع به اعتماد به نفس برمی‌گردد. یعنی خیلی وقت‌ها افراد، با آرایش کردن، یک هویت جدید پیدا می‌کنند و احساس رضایتمندی و خشنودی به آنها دست می‌دهد. فرد با این کار احساس رشد و تفاوت می‌کند. کمالگرایی (perfectionism) و منزوی بودن هم دراین افراد بیشتردیده می‌شود و فکر می‌کنند مثلا برای دوست یا همسر پیدا کردن نباید ویژگی‌های جسمانی خاصی داشته باشند.

جوانان ما ناچارند

این مدرس دانشگاه اضافه کرد: در چنین شرایطی جوانان ما ناچارند از ماهواره الگوبرداری کنند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادهایی که درگیر فرهنگ‌سازی هستند به شدت یک طرفه الگوسازی می‌کنند و الگوهایی را به جامعه تجویز می‌کنند که ناشی ازیک شکاف شدید ادراکی بین جامعه و تفکرات یک طرفه مسولان است. آنان برای آنکه بتوانند فضای مناسبی را برای الگوسازی ایجاد کنند موفق عمل نکرده‌اند، نیازسنجی، نیازآفرینی، ذائقه‌سازی و فرهنگ‌سازی را به درستی انجام نمی‌دهند. نظام فرهنگی – اجتماعی حاکمیتی ما در این زمینه حالت انفعال دارد. حتی انتخاب دختر شایسته اسلامی که در کشورهای اسلامی برگزار می‌شود و دختران ایرانی در آن شرکت می‌کنند، از همان ملکه زیبایی غربی الگوبرداری شده است اما این موضوع تا چه اندازه تأثیرگذار بوده است؟

او گفت: در الگوسازی بحث شاخص‌سازی و محبوبیت سازی نیز مطرح است. در کلیشه‌سازی، افرادی را محبوب می‌کنند و سپس آنها برای دیگران الگوی زن شایسته می‌شوند. در واقع شرکت‌های چند ملیتی در رسانه‌های بزرگ دنیا برخی شخصیت‌های معروف را در راستای مصرف‌گرایی و القای فرهنگ مصرف لوازم آرایش و عمل‌های زیبایی مطرح می‌کنند. همیشه این طور نیست که حتما کسی که بیش از حد آرایش می‌کند، الزاما کمبودی در زندگی‌اش دارد. گاهی باید سعی کنیم نگاه مان به این موضوع متفاوت باشد؛ زیرا هستند کسانی که این نگاه را دارند و برای دل خودشان آرایش می‌کنند و شاید به نگاه دیگران هم اهمیتی ندهند...

نویسنده کتاب برنامه‌ریزی راهبردی ارتباطی بیان کرد: فکر می‌کنم بالا بردن عزت نفس جوانان امر مهمی است. رسانه ملی ما باید قادر به ساخت کلیشه‌ای که نشان دهد الگوی جوانان ما خودشان هستند، باشد. یک طرفه عمل نکند و برای تاثیر گذاری ذائقه جوان ایرانی زمان حال را در نظر بگیرد . به عبارتی تنها و صرفا به الگوهای صددرصد اسلامی نپردازند، رسانه‌ها و دستگاه‌های مسوول تا کنون نتوانسته و یا نمی‌توانند با الگوهای فکری جوان امروزی گام بردارند و الگویی به  آنها ارائه کنند که باعث نشود جوانان اینگونه فکر کنند که این الگوها و آموزش‌ها با ذائقه جوانان ما در تعارض است. آموزش و راهنمایی در مدارس باید بهتر شود و کودکان باید از نظر رسانه‌ای هم "باسوادشوند" و بفهمند که "این تصاویر آراسته، واقعی نیستند."

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha