یکبار حسین خرازی که فرمانده لشکر 14 امام حسین(ع) بود می‌رود نزدیک در دژبانی. یک بچه بسیجی آنجا نگهبانی می‌داد. خرازی را به جا نمی‌آورد و به او می‌گوید: "کارت داری؟" خرازی می‌گوید: "نه؛" آن بسیجی هم می‌گوید: "راهت نمی دهم." خرازی به خاطر نداشتن کارت مدتی را توی آفتاب می‌ایستد. در واقع آن بسیجی او را بیرون توی آفتاب نگه می‌دارد و راهش نمی‌دهد. بعد که مسئول دژبانی می‌آید از آن بسیجی می‌پرسد:"چه شده؟" او هم می‌گوید: "ایشان چون کارت نداشت راهش ندادم." مسئول دژبان می‌گوید: "ایشان آقای خرازی فرمانده لشکر است. چطور راهش ندادی؟" بعد هم شروع به معذرت خواهی از حسین خرازی می‌کند. اما ایشان با همان لبخند همیشگی و آرام می‌گوید: "این بسیجی وظیفه اش را درست انجام داد." یعنی معتقد بود باید آن بسیجی دژبان را تشویق کرد. خاطرات مرتضی ابوفاضلی رزمنده و جانباز 50 درصد هشت سال دفاع مقدس

فکر می کنم رویه حاکم بر وزارتخانه در دوره وزارت شما فقط ترس از استیضاح نشدن خودتان است و نه احترام و رعایت شئونات. و گرنه این ... نماینده... که هر چی بی ادبی و توهین بود به آن کارمند گفت و البته کمی هم شنفت!

احسنت به آن کارمند که وظیفه اش رابه درستی و بامتانت انجام داده.ولی متاسفانه قدرت در دست نماینده مجلس است و کارمند بینوا به جرم انجام وظیفه و عدم پارتی بازی محاکمه میشود

به امید روزی که تمام نمایندگان ، مسئولین دولتی و غیر مسئولین ... حد و حدود خودشان را بشناسند و در برخورد با دیگران رعایت کنند.

کارمندان گمرک اکثرشون بی ادب هستن بنظرم باید از این کارمندان تست روانشناسی بگیرن چندسال پیش هم یکی از همینا به من بی احترامی کرد ولی من بخاطر حضور خانواده ام سکوت کردم

به جیب دولت ... میرود. مراکز گمرکی را تبدیل به مراکز تولیدی کردین حقه بازی میکنید که از تولید داخلی حمایت میکنیم پس چگونه داخل گمرک تولید میکنید بنام برند خارجی خورد مردم میدید؟ ...