به گزارش ایسنا، علیاکبر قاضیزاده، روزنامهنگار، در یادداشتی در روزنامه شهروند نوشت: «سالها پیش جایی نوشتم الان فرصت خوبی است که دوباره به مردم اعتماد کنیم و دوباره اجازه دهیم مردم از کلیات روابط ما با دنیا سر در بیاورند و آگاه شوند. این عقیده سالها پیشِ همه ماست که مردم در ناآگاهی با منافع ملی همراه نمیشوند. این اصل ساده را باید بپذیریم که مردم برای همراهی با منافع ملی در مرحله اول باید آگاه شوند. این روزها بار دیگر شاهد محدودیت برای رسانهها در پوشش اخبار مهم کشور بودیم و این همان شرایطی است که در سالهای پیش بارها نقد شده و من هم بارها گفتهام این سیاست رسانهای به نفع منافع ملی نیست. در بین بچههای روزنامهنگار دشمن نمیبینم. ممکن است خطایی سر بزند و ناشیگریای رخ دهد، اما من هیچکدام را بدخواه منافع ملی نمیدانم و همیشه خواهش کردهام با چنین نگاهی فعالیت رسانهایها بررسی شود. حتی سه - چهار ماه پیش عرض کردم که اگر روزی اتفاقی رخ دهد همین مردم باید سینه سپر کنند و از جامعه و منافع ملی دفاع کنند. با این مردم نباید بیگانه بود و باید با مردم صادق بود. هر زمان که ما مردم را از خود بدانیم، آنها هم با منافع ملی همراهی و حتی سختیها را به همین دلیل تحمل خواهند کرد. همه مردم حق دارند و همه مردم نظر دارند. باید به مردم یاد بدهیم که بتوانند نظر خود را بیان کنند؛ اگر بد بود جواب بدهیم و اگر نارسا بود اصلاح کنیم.
مردم را ناآگاه بار نیاوریم. متاسفم که در روزهای اخیر مردمی خشمگین شدند که بیاطلاع بودند. مردم اگر بدانند ما با غرب چه مشکلی داریم و در خاورمیانه چه شرایطی داریم، بهتر شرایط را درک میکنند. این که درهای اطلاعات را ببندیم و انتظار داشته باشیم در رسانهها فقط تعریف و مسائل پشتیبانانه باشد، جواب نمیدهد. بحث احیای مرجعیت رسانههای رسمی هم از سالها پیش مطرح شده و دلسوزان همواره نظر خود را گفتهاند. وقت آن است که با چنین نگاهی سیاستهای رسانهای تنظیم شود. آمریکاییها یک اصطلاحی دارند به نام «مِین استریم» یا همان جریان اصلی که معیار و منبع افکار عمومی برای سنجش صحت اخبار است. این مِین استریمها مانند «واشنگتنپست» و «نیویورکتایمز» - روزنامههای قوی و سراسری که به آنها مرجع گفته میشود - معمولا مرجع مردم این کشورها هستند و مردم خبرها و نوشتههای رسانههای مجازی را با این مراجع اصلی میسنجند. یک مورد دیگر هم شخصیتهای شاخص رسانهای است؛ مثلا خانم امانپور در سیانان یکی از این شخصیتهاست که وقتی از عراق گزارش میدهد، مردم به دلیل سابقهای که دارد به او اعتماد میکنند. به این افراد اصطلاحا «مرجع» گفته میشود. بهعنوان مثال درباره فوتبال آقای فردوسیپور مرجع بود و اهالی فوتبال به برنامه ایشان اعتماد داشتند. ما باید هوای این رسانهایهای مرجع را داشته باشیم که نداریم. ما نباید این مراجع را کنار بگذاریم چون حیف است و دود آن به چشم جامعه میرود. روزنامهنگار بعد از ۱۵سال تازه میفهمد روزنامهنگاری چه کاری است و بعد از ۲۰سال تبدیل به یادداشتنویس، تحلیلگر و صاحبنظر میشود که متاسفانه الان چندان توجه نمیشود و عمر روزنامهنگاری ما به پنج، شش سال رسیده است.
به هر حال، به دلیل سیاستهای شتابزده الان روزنامهای نداریم، رادیویی نداریم، شبکه تلویزیونیای نداریم که مردم همه جا را رها کنند و ببینند آنجا چه میگوید. منظورم رسانههای داخلی است. نتیجه چه میشود؟ مردم در غیبت خبر دقیق و درست، سراغ ماهوارهها میروند و مشتری تبلیغ و شایعه میشوند. اگر منِ خبرنگاری که در تهران، کرمانشاه، خراسان و... ساکنم، فضای کار نداشته باشم، مردم همین شهرها مجبور میشوند سراغ رسانههای خارجی بروند که بسیار جای تاسف دارد. در این شرایط مجبور میشویم در کمال استیصال وسایل ارتباط جمعی را قطع کنیم که یک عده آدم از کسبوکار بیفتند و به سرمایه و منافع ملی ضربه وارد شود.»
انتهای پیام
نظرات