• شنبه / ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ / ۰۱:۲۱
  • دسته‌بندی: ایکسنا
  • کد خبر: 99033119015
  • خبرنگار : 71359

حاشیه‌ای بر واکنش مردان به قتل‌های اخیر زنان

حاشیه‌ای بر واکنش مردان به قتل‌های اخیر زنان

طی روزهای گذشته و پس از قتل رومینا اشرفی توسط پدرش به‌وسیله داس در تالش، قتل ریحانه عامری توسط پدرش با میله آهنی در کرمان و بریدن سر فاطمه برحی توسط همسرش در آبادان، مردان زیادی در شبکه‌های اجتماعی با به اشتراک‌گذاشتن عکس‌های دخترانشان، از عشق و محبتی که نسبت به آنها احساس می‌کنند نوشتند؛ تلاشی برای تقبیح جنایاتی که رخ داده است، به کم‌رمق‌ترین شکل ممکن.

با ادامه انتشار این اخبار، به نظر می‌رسد که این روزها فشار بر مردان بیشتر شده است. بسیاری در شبکه‌های اجتماعی با یا بدون اشاره به محبت خودشان نسبت به اعضای خانواده‌شان، فریاد می‌زنند که «همه مردان مثل هم نیستند و مردان زیادی هستند که زن‌های خانواده‌شان را دوست دارند و مرتکب قتل ناموسی نمی‌شوند و نباید همه مردان را با یک چوب راند یا همه را سر و تهِ یک کرباس دانست». اما واقعیت چیست؟

آنچه ما به عنوان «ناموس» و «غیرت» در جامعه‌مان می‌شناسیم، تعاریف یکسانی برای همه مردم این سرزمین ندارد. کسانی هستند که اگر آفتاب یا مهتاب، نیم‌نگاهی به زنان خانواده‌شان بیندازند، ممکن است به خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش بکشند، کسانی هم هستند که در اینگونه موارد، تمام خشمشان را نثار اعضای زن خانواده می‌کنند و آمادگی دارند که حتی اگر مزاحمت یا تعرضی رخ داده باشد، به جای سرزنش‌کردن مزاحم و متعرض، به جان زن یا دختر خودشان بیفتند، برخی هم برای حفاظت تمام و کمال از زنان خانواده، در هر شرایطی آمادگی دارند تنها به خدمت مرد مزاحم یا متعرض برسند. هزاران نمونه از برخوردهای متفاوت را نیز می‌توان مثال زد که همه این برخوردها زیر عنوان «ناموس‌پرستی» و «غیرت» صورت می‌گیرد.

زنان هم در این فرهنگ، نظاره‌گرانی خاموش نیستند. بسیاری از آنان، این اعمال قدرت مردان بر زندگی شخصی و اجتماعی‌شان را می‌پذیرند، طلب می‌کنند و حتی آن را تمجید می‌کنند. بسیاری بروز آن را نشانه دوست‌داشتن می‌دانند و گاهی حتی از مردان نزدیک به خود می‌خواهند که در این زمینه شدت عمل به خرج دهند. در این میان، حتی زنانی هستند که حذف فیزیکی، کتک‌زدن، خشونت کلامی، خشونت اقتصادی و روانی و مانند آن را علیه همجنسان خود یا اقدام علیه مردی را که عامل مزاحمت تلقی شده است، عادلانه و لازم توصیف می‌کنند و حتی آن را مورد حمایت قرار می‌دهند.

فارغ از همه این واقعیت‌های اجتماعی که شاید هر کدام از ما با مواردی از آنها مواجه شده باشیم، به روشنی مشخص است که وقتی درباره «ناموس» و «غیرت» حرف می‌زنیم، داریم از مساله‌ای بسیار پیچیده با جلوه‌های متعدد که برخی از نمونه‌های آن علاوه بر قانون توسط فرهنگ هم حمایت می‌شود، صحبت می‌کنیم. این حس مسئولیت مردان در قبال مراقبت از زنان به عنوان «چیزی ارزشمند»، دارای برخی پیش‌فرض‌ها و انگاره‌های فرهنگی از جمله «ضعیف‌تر بودن زنان نسبت مردان» و در نتیجه «احساس وابستگی آبروی مردان به میزان حفاظتشان از زنان» است؛ انگاره‌هایی که لزوما نسبت چندانی هم با آموزه‌های دینی ندارد، زیرا نمونه‌های ارزشمندی از آنچه بر خلاف این فرهنگ است می‌توان در منابع معتبر دینی یافت که البته ذکر آنها در این مختصر نمی‌گنجد.

با توجه به این انگاره‌ها که در بخش‌هایی از جامعه متکثر ما با فرهنگ‌ها، خرده‌فرهنگ‌ها، آداب و رسوم مختلف نهادینه شده است، اینکه عده زیادی از مردان سعی می‌کنند بعد از هر جنایت به اصطلاح ناموسی فقط تکرار کنند که «زنان خانواده‌مان را دوست داریم و تحمل فرو رفتن خاری در پای آنها را نداریم و همه سر و تهِ یک کرباس نیستیم»، مشکلی را بر طرف نمی‌کند. سوال این است که مردانی که دست به قتل زنان خانواده‌شان می‌زنند، چرا مقصرند؟ احتمالا در نظر عموم مردم، اگر به قصور این مردان اعتقادی وجود داشته باشد، مساله ناخوش‌آیند این است که «اعمال مالکیت و تعصب» به قتل ختم شده است و قتل یک انسان، چیزی نیست که به راحتی بتوان با آن روبه‌رو شد یا آن را تایید کرد اما مساله بسیاری از زنان در مواجهه با اخبار قتل‌های ناموسی چیزی علاوه بر صرف «خون ریخته‌شده» است. مساله در اعمال مالکیت و بهره‌برداری از قدرت فیزیکی و اخلاقی است که جامعه، فرهنگ و حتی در برخی جاها قانون به مردان داده است تا زنان را در مرتبه‌ای پایین‌تر از خود، کمتر از یک انسان کامل مختار، در نظر بگیرند.

زن‌کشی با داس و میله و چاقو، شاید رادیکال‌ترین جلوه اعمال سلطه بر زنان باشد اما مطمئنا تنها شکل آن نیست. مردی هم که دست به قتل خواهر، همسر یا دخترش می‌زند، یک‌شبه قاتل نشده است. در خیلی از زخم‌ها بر روح زنان و دختران، رد پای خنجری زهرآگین به نرمی «زبان» است؛ همان زبانی که در تمام طول تاریخ جنسیتی این سرزمین به صاحبش اجازه داده است زن را به جای استفاده از نامش، «ضعیفه» و «منزل» و «بچه‌ها» و در شکل‌های امروزی‌تر، «دخی» و «دافی» و ... صدا کند. زبانی که به آسودگی بر مدار تسلط و فاعلیت می‌چرخد و در نهایت از نگاه خود به مردان حق می‌دهد «در صورت لزوم»، زنان خانواده را محدود کنند، بزنند و حتی او را از نعمت حیات محروم کنند.

اگر شما مردی هستید که این یادداشت را می‌خوانید یا زنی هستید که در مکالمات روزمره با مردان و زنان اطرافتان حساسیتی در مورد استفاده از عبارت‌های جنسی و جنسیتی به خرج نمی‌دهید، اگر شما هم با پسران نوجوان شوخی‌هایی در مورد بدن زنان می‌کنید و به همراه آنها می‌خندید، اگر شما هم در دعواهای کلامی به سراغ زنان خانواده طرف مقابل می‌روید، شما بخشی از فرهنگ تجاوزی هستید که نه تنها آرامش و امنیت، بلکه زندگی زنان اطرافتان را تهدید می‌کند و حتی اگر هر روز برای دختران و همسران و مادران و خواهرانتان سنگ‌تمام‌هایی از جنس استوری و هشتگ و لایک و کامنت بگذارید، باز هم یکی از چرخ‌دنده‌های ماشینی هستید که در نهایت، داس را به دست پدر رومینا، میله را به دست پدر ریحانه و چاقو را به دست همسر فاطمه می‌دهد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۹-۰۳-۳۱ ۰۱:۳۲

اگه ما مرد بودیم زنان کشور ما در امنیت وارامش بودن به عمل کار براید به سخن دانی نیست.

avatar
۱۳۹۹-۰۳-۳۱ ۲۰:۴۲

نویسنده محترم ایسنا و ایرانی گرامی. با بیشتر مطالبی که بیان کرده‌اید کاملا موافقم. قتل به هر حال کاری نادرست و زشت است و قاتل باید مجازات شود. ولی چند نکته به نظرم شایان توجه است. یکم اینکه نمی‌توان هر قتلی را ناموسی دانست و در موارد اخیر هم تعدادی از قتلها ناموسی بودند و تعدادی نبودند. دوم اینکه در قتلهایی که در جامعه اتفاق می‌افتند تنها مردان نیستند که زنان را می‌کشند بلکه در بسیاری موارد زنان هستند که مردان را به قتل می‌رسانند یا مردان، مردان را یا زنان، زنان را به قتل می‌رسانند. سوم اینکه آزار روانی و کلامی و اقتصادی و ... در بسیاری موارد از سوی زنان به مردان وارد می‌شود. این موضوع را روانشاسان هم تایید کرده‌اند. بنده به دلیل شغل و تحصیلاتم بسیاری از این موارد را دیده‌ام. یادمان باشد موضوعات را یک جانبه نگاه نکنیم و همه مردان را محکوم نکنیم و همه زنان را خوب و بی‌گناه فرض نکنیم. زنان خوب و بد داریم و مردان خوب و بد هم داریم. مراقب تبلیغات و بزرگنمایی رسانه‌ای باشیم تا قضاوت یکطرفه نکنیم.

avatar
۱۳۹۹-۰۳-۳۱ ۰۲:۰۶

بعد از مدتها ، البته با محافظه کاری متوسط ، یک مطلب عالی ازتون دیدم ، دلم برای ایسنا ی قدیمی تنگ شده بود ...

avatar
۱۳۹۹-۰۳-۳۱ ۰۲:۲۶

دمتون گرم، واقعا عالی نوشتید! باید فرهنگسازی ر واقعا آغاز کرد و مردانگی را باز تعریف کرد! موفق باشید.

avatar
۱۳۹۹-۰۳-۳۱ ۰۸:۴۳

آفرین بر شما نویسنده محترم

avatar
۱۳۹۹-۰۳-۳۱ ۱۳:۲۷

دقیقا ...

avatar
۱۳۹۹-۰۳-۳۱ ۱۴:۴۹

خیلی از زنا غیر قابل کنترل شده اند

avatar
۱۳۹۹-۰۴-۰۱ ۱۱:۲۷

مگه زنها ملک یا خودرو شخصی شما هستند که شما باید کنترلش کنید؟

avatar
۱۳۹۹-۰۴-۰۱ ۱۳:۵۴

شما چه کاره اید که بخواهید یک انسان دیگر را کنترل کنید؟

avatar
۱۳۹۹-۰۳-۳۱ ۱۶:۴۵

پاراگراف اخر عین واقعیته

avatar
۱۳۹۹-۰۳-۳۱ ۲۱:۵۷

ورود فرهنگهاي بد بيگانه در كشور باعث چنين مواردي شده، نبايد مسئولين و مردم اجازه دهند غيرت و حيا در مرد و زن ايراني از بين برود، نبود حيا باعث هنجارشكنيها در جامعه ميشود و افرادي با هنجارشكنيها مقابله ميكنند كه چنين موارد ناگواري را موجب ميشود

avatar
۱۳۹۹-۰۴-۰۱ ۱۳:۰۳

مقاله خوب و قابل تقدیری است

avatar
۱۳۹۹-۰۴-۰۲ ۱۳:۵۲

بنظر من آزار زباني زنان نسبت به مردان بسيار گسترده تر و رايج تر از آزار زنان توسط مردان است. عوارض ناشي از آن هم بسيار بدتر است. زنان در نظام جديد خانواده نسبت به خانواده هاي سنتي حرف شنوي بسيار كمتري دارند و توقعات بسيار بيشتري. مردان بسيار بيشتر از زنان تحت فشار هاي مختلف هستند. اما چند قتل را بسيار بزرگنمايي مي كنند البته مهم هست ولي نسبت به آسيب هايي كه مردان مي بينند بسيار رقم ناچيزي است. قتل مردان توسط زنان هم باز نشر اينچنيني ندارد.

avatar
۱۳۹۹-۰۴-۰۱ ۱۳:۰۷

تمامی جامعه در زمینه حفظ فرهنگ بیمار مسؤلند و هر گام کوچکی برای رفع تبعیض علیه زنان، از جمله تبعیضات اقتصادی و قانونی و اجتماعی، مهم و تاثیرگذار است، از جمله نگارش مقالات روشنگرانه و بیان نظرات گوناگون آحاد مردم، چه متخصص و چه مردم کوچه و بازار

avatar
۱۳۹۹-۰۴-۰۱ ۱۶:۲۵

آفرین که قلمت دست خودته و به شعور مخاطبت هم احترام میذاری هم فرهنگ سازی درست میکنی

avatar
۱۳۹۹-۰۴-۰۱ ۱۶:۵۸

پاسخ علی...علی جان اینکه اینها اینجوری خبری میشود مساله صرف کشته شدن نیست..مساله این است در این قتلها یک ادم را میشکند چون زن است. هر وقت مرد را چون مرد است کشتند ان وقت استدلال شما درست بود...وقتی زنی را برای دزدیدن طلایش میکشند دیگر اینقدر غوغا نمیشود چون، چون زن بوده کشته نشده برای طلا کشته شده همانطور که ممکن است یک طلافروش مرد را بکشند...فکر کنم این تفاوت واضح باشد

avatar
۱۳۹۹-۰۴-۰۳ ۰۷:۳۵

افرا گرامی از بیان نظرتان سپاسگزارم. قتل به هر حال غلط و زشت است. نکته اینجا است که در این قتلها هم آنهایی که واقعا قتل ناموسی هم باشند به‌صرف زن بودن مقتول انجام نشده‌اند. دهها پرونده قتل در دادگستری وجود دارد که زنها، به دلیل شک به خیانت شوهر یا به دلیل خیانت خود زن، به کمک فردی که رابطه داشته مردها را مسموم کرده‌اند یا از راههای دیگر به قتل رسانده‌اند. ولی متاسفانه برای تحریک احساسات مردم، بیشتر قتل زنها در خبرها مورد تاکید قرار می‌گیرد. تفاوت روانی زن و مرد را هم فراموش نکنیم که زنها مهارتهای کلامی بیشتری در آزار روحی مردان دارند و در بسیاری موارد مردان مستاصل که زیر فشار جامعه و سنتهای غلط و اقتصاد و زنها هستند به خشونت دست می‌زنند که البته زشت و غلط است. به هر حال زن را به دلیل زن بودن نمی‌کشند و دلیل قتلها چیزهای دیگر است. همان‌طور که مردان را به دلیل مرد بودن نمی‌کشند.

avatar
۱۳۹۹-۰۴-۰۵ ۱۴:۳۴

نتیجه ی این جو تظلم خواهی که اگر صرفا معطوف به این باشد که قتل به اسم ناموس قبیح است خوب است اما متاسفانه در اطراف این تظلم خواهی به آزادی بی چون و چرت و مطلق زن ضریب داده می شود فلذا نتیجه اش می شود که دختران و زنان در آینده نه تنها از ارشادات و خیرخواهی های منطقی پدر و همسر سرپیچی می کنند بلکه از اخلاق و حیای خویش تمرد خواهند کرد و این جز خیانت به زنان نیست

avatar
۱۳۹۹-۰۴-۱۵ ۱۰:۱۸

احسنت به این متن و تفکری که پشت این متن وجود دارد. این یعنی یک رسانه خوب که فقط یک خبر رسان نیست بلکه به وظیفه اجتماعی خودش هم عمل می کند . ممنون از ایسنا