رویا یداللهی در گفتوگو با ایسنا درباره تاثیر اقلیم بر نوع سبک نوشتاری متناسب با کودکان گفت: هیچ پدیدهای نیست که در وضعیت زمانی مکانیاش تاثیر نپذیرد. برای مردمی که در سرزمینهای پر باران زندگی میکنند، روزهای آفتابی دلنشیناند و روزهای بارانی دلگیر ولی برای مردم سرزمینهای خشک و کم باران، روزهای بارانی یادآور طراوت و تازگیاند.
وی ادامه داد: سنن و آداب و رسوم هم احتمالا بر نگرش مردم نسبت به ادبیات کودک موثرند اما درباره توجه نویسندگان ادبیات کودک به این مساله من پژوهش مستقلی در این زمینه نداشتهام اما تاثیر آداب و سنن محلی بر آثار کودکان را تا حدی دیدهام. برداشتها و پیشفرضهای متاثر از این آداب و سنن هم قاعدتا در واکنش مخاطبان این آثار به آنها بیتاثیر نخواهد بود اما فکر میکنم پرسش مهمتر این باشد که آیا اداب و سنن محلی همیشه درست و بر حق هستند و ملاکهای سنجش مناسبی برای خلق آثار ادبی یا واکنش به آنها ارائه میکنند؟
عضو کارگروه ادبیات کودک دانشگاه فردوسی افزود: اگر بخواهم به لحاظ نظری پاسخ بدهم، باید بگویم تفاوت ادبیات کودک و نوجوان در مساله اساسی آنهاست. در واقع همانطور که ادبیات کودک را از ادبیات بزرگسال جدا میکنیم، با این استدلال که مخاطب ادبیات کودک نیاز و مساله متفاوتی دارد، ادبیات نوجوان را هم با چنین استدلالی از هر دوی آنها متمایز میکنیم. مبنای این هنجارگذاری سن و سال و وضعیت قرارگیری فرد در طیف زمانی عمر آدمی است.
یداللهی درباره سمت و سوی ادبیات و کودک بیان کرد: ادبیات کودک و نوجوان در کشور ما و در همه دنیا در جهات مختلف رشد میکند. ابتدا باید بپرسیم درست و غلط در این حوزه به چه معناست و سپس جریانها و شاخههای مختلف این حوزه را براین اساس تحلیل و نقد کنیم. شاید در این مجال کوتاه میشد از آسیبها و مشکلات این حوزه سخن گفت. مشکلاتی همچون آثار فرمایشی، کمرنگ بودن نقد و تحلیل، افت کیفیت نثر و نوشتار و... .
وی در خصوص نقد آثار نگاشته شده در خصوص کودکان گفت: هیچکس نمیتواند ساختار و ایماژ را از پیش بر نویسندگان تحمیل کند. کار منتقدان و تحلیلگران این است که پس از خلق این آثار، ساختار و ایماژ و سایر عناصر آنها را بررسی و نقد کنند.
انتهای پیام
نظرات