ارتشبد حسین فردوست
-
مرگ در بازگشت به غربت
سرنوشت پادشاهی که در قسمنامه پادشاهیش که از رادیو ایران پخش شد، بر خلاف وعدهای که رو به نمایندگان ملت در مجلس شورای ملی داد و گفت «من خداوند قادر متعال را گواه گرفتهام به نام کلام الله مجید و به آنچه نزد خدای محترم است قسم یاد میکنم که تمام هم خود را مصروف حفظ استقلال ایران کنم.» رفتار کرد و بعد از ۳۷ سال سلطنت، آواره مصرُ مراکشُ باهاماُ مکزیکُ نیویورک و تگزاس آمریکاُ و باز برگشتن به مصر شد و یک روحانی شیعه عراقی بر جسدش نماز میت خواند.
-
حکومت پهلوی به روایت ارتشبد حسین فردوست
«حسین فردوست، رییس سازمان بازرسی شاهنشاهی، - که سال ۱۳۶۶ در چنین روزی در تهران از دنیا رفت - میگفت سقوط نظام شاهنشاهی و خروج شاه از کشور نه نتیجه ناآرامیهای چندماهه که به اعمالی مربوط میشد که شاه در ۱۵ سال پایانی دورانش انجام داده بود و او در انتها «آنچه کاشته بود، درو کرد.»
-
نخ تسبیحِ حزب توده و محمدرضا پهلوی
سیاستمداری مطیع و خوشفکر که توانست در نمایشنامهای از پیش تعیین شده توسط محمدرضا شاه نقش دبیرکل حزبی را بازی کند که این حزب توانست در داخل و خارج از مجلس شورای ملی نقش حزب مخالفان شاه را به خوبی بازی کند و با جذب اعضای طرد شده حزب توده از حاکمیت، سندیکاهای سیاسی و کارگری این حزب را مطیع پهلویِ پسر کند.
-
محمدولیالله اولین سرلشگر ترور شده ارتش
موتورسوار مسلحی که اطراف خانهاش در خیابان پهلوی پرسه میزد به اتهام سرکوب خلق کُرد و سرسختی در برابر دستور وزیر کشور دولت موقت او را با مسلسل یوزی به رگبار بست و پا و شکمش را به شدت مجروح کرد. سرلشگر را به بیمارستان مهر در خیابان زرتشت غربی رساندند و به اتاق عمل بردند اما اقدامات پزشکی بیاثر ماند و کار از کار گذشت.
-
کولاک تیمور
جوانِ زن و بچه دوست ایلیاتی بعد از منصوب شدن به مقام فرمانداری نظامی تهران به جان زنان و دختران خرس انداخت، پادگان مرکز ۲ زرهی را به شکنجهگاه تمام و کمال تبدیل کرد، تودهایهای ارتش را قلع و قمع کرد، فداییان اسلام را به طرز فجیعی به جوخه اعدام سپرد و پیرمرد محترمی چون آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی را اذیت و آزار داد و لقب «قصاب تهران» را از آن خود کرد.