شمشيربازي المپيكي ايران اين روزها از بي مهريهاي مسوولين ورزشي به شمشيربازي ناراحت است و ميگويد حالا كه اين ورزش در بزرگترين رويداد ورزشي جهان نماينده دارد، به آن توجه شود تا بدون دغدغه به كارش ادامه دهد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در شرايطي كه كاروان ايران براي المپيك لندن در بسياري از رشتهها نماينده اي ندارد، اينبار و بعد از 38 سال نماينده اي در شمشيربازي خواهد داشت. شمشيربازان ايراني كه در اين روزها به خوبي رشد كردهاند با بدست آوردن سهميه المپيك نشان دادند كه اين ورزش نيز مي تواند براي ايران افتخار آفرين باشد. مجتبي عابديني شمشير باز 28 ساله ايران كه از 13 سالگي شمشيربازي را آغاز كردهاست در حالي كه دانشجوي مديريت ورزش در مقطع كارشناسي ارشد در دانشگاه آزاد است، پس از 38 سال با پشت سر گذاشتن مسيري دشوار، شمشيربازي ايران را به سهميه المپيك رساند. او كه در زمان سال تحويل نيز در كنار همسر و تنها دخترش نبود از بيتوجهي هاي مسوولين به شمشيربازي ناراحت است.
مجتبي عابديني شمشيرباز ايراني كه در قهرماني آسيا مدال طلا و سهميه المپيك گرفت حالا توقع دارد اين ورزش نيز مورد توجه و حمايت قرار بگيرد. شمشيرباز المپيكي ايران با حضور در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، از عملكردش در ژاپن و تمرينهايش در ايران صحبت كرد. او حالا انتظار دارد مسوولين نه فقط به او بلكه به شمشيربازي توجه كنند تا اين ورزش مدال آور نيز بتواند بدون دغدغه كارش را ادامه دهد.
گفت و گوي ايسنا با محتبي عابديني را در ادامه مي خوانيد:
**سهميه المپيك را در ايتاليا از دست دادي اما دوباره در ژاپن همه چيز را جبران كردي. در اين مدت برنامه هايت چگونه بود؟
بعد از رقابتهاي كاتانيا، دو مسابقه ديگر در روسيه و ايتاليا برگزار كرديم كه گرفتن سهميه المپيك در آنها بسيار دشوار بود. در رقابتهاي روسيه به جمع 64 شمشيرباز جهان رسيدم و دو امتياز به امتيازهاي رنكينگم اضافه كردم. در آن زمان اختلافم با شمشيرباز اهل مالزي كه سهميه المپيك را از طريق رنكينگ به دست آورد تنها 4 امتياز بود و به اين دليل كه در رقابتهاي ايتاليا با شمشيرباز اشغالگر قدس رقابت نكردم نتوانستم امتيازهايم را به آن برسانم. بعد از رقابتهاي جهاني اردوهاي فشردهاي داشتم. سال تحويل در روسيه بودم و پس از آن تنها 2 روز خانوادهام را ديدم و دوباره به اردو بازگشتم. تمرينهاي داخلي تا زمان رقابتهاي قهرماني آسيا ادامه داشت و خدا را شكر ميكنم كه توانستم از اين فرصت به خوبي استفاده كنم و در ژاپن بعد از چندين سال در رقابتهاي بينالمللي سهميه المپيك بگيرم.
**رقابتهاي ژاپن چگونه بود؟
رقابتهاي منطقه آسيا هم بسيار دشوار بود. ژاپن به عنوان ميزبان رقابتها به دنبال سهميه در هر سه اسلحه بود و از طرف ديگر نيز تمام كشورهاي اقيانوسيه نيز براي گرفتن بليت المپيك به ژاپن آمده بودند. در اسلحه سابر تنها يك سهميه بود و از تمام كشورها برايش مبارزه ميكردند.
**قبل از رقابتها يعقوبيان در كانون توجه بود اما او نتوانست سهميه بگيرد.
در شرايطي كه پيش از رقابتها تمام توجهات بر روي يعقوبيان نماينده ايران در اسلحه اپه بود متاسفانه او نتوانست سهميه بگيرد كهواقعا حيف شد. در اسلحه اپه سه نفر اول آسيا سهميه ميگرفتند و يعقوبيان شانس بزرگي داشت اما متاسفانه نتوانست. پيش از اين رقابتها خيليها فكر نميكردند من سهميه بگيرم. خوشبينترين افراد ميگفتند مجتبي عابديني 50 يا 60 درصد شانس كسب سهميه دارد اما من هيچ مصاحبهاي نكردم و در پاسخ تمام تلفنهايم فقط گفتم برايم دعا كنيد. خدا را شكر در فينال رقابتها برابر هزاران تماشاگر ژاپني حريف ميزبانم را 15 بر 12 شكست دادم و سهميه گرفتم. البته سهميه نگرفتن ديگر مليپوشان چيزي از شايستگي هاي آنها كم نمي كند چرا كه يعقوبيان از نظر فني شكست نخورد.
**دليل رشد شمشيربازي در سالهاي اخير چيست. آيا حضور مربيان خوب خارجي اين جهش را ايجاد كرد؟
مطمئنا حضور مربيان خارجي تاثير خوبي در پيشرفت شمشيربازي ايران داشت اما مهمترين مسئله و جرقه صعود شمشيربازي در ايران انگيزه ورزشكارانش است. تيم ملي ايران در اسلحه سابر مدال برنز آسيا را گرفت و حتي برابر چين كه قهرمان جهان است، با اختلاف يك امتياز و با ناداوري تن به شكست داد. تيم ملي شمشيربازي ايران بسيار جوان است و من به عنوان كاپيتان تنها 27 سال سن دارم. پس از من آقاي طاهرخاني 25 ساله است و ديگر ورزشكاران 21 يا 22 سال سن دارند. جوان بودن و انگيزه زياد شمشيربازان ايراني دليل پيشرفت آنها در سالهاي گذشته بود. شمشيربازان در حالي تمرين ميكردند كه هيچ حقوق و پاداشي نداشتند. خدا را شكر فردي همانند آقاي باقرزاده در فدراسيون است كه از ما حمايت كند. او به عنوان رييس فدراسيون تا جايي كه ميتوانست از بودجه اندكي كه در اختيارش داشت به ما پاداش ميداد و ما را حمايت ميكرد اما وقتي بودجه وزارتخانه و كميته ملي المپيك به اندازه هزينه سفرهاي بينالمللي ما نميشد، چگونه ميتوانست ورزشكارانش را بيشتر حمايت كند؟
**پس كمبودها بر شما نيز فشار ميآورد. پيش از اين درباره كمبودها صحبت نكرده بوديد.
با اين شرايط و در حالي كه آقاي باقرزاده تا جايي كه ميتوانسته از ورزشكارانش حمايت ميكرد، با انرژي تمرين ميكرديم. هيچ وقت در اين مدت از كمبود امكانات و مشكلات مالي صحبت نكرديم و خوشبختانه نيز نشان داديم كه شمشيربازي ميتواند المپيكي شود. خوشبختانه آقاي باقرزاده به قولش براي ورزشكاران المپيكي نيز عمل كرد و 5 ميليون پاداش من را پرداخت كرد. فكر ميكنم رييس فدراسيون از وزارتخانه و كميته ملي المپيك نيز زودتر از ورزشكار المپيكياش تجليل كرد. در شمشيربازي همه چيز مشخص است و همه مي دانند اما توجه نمي كنند. در شمشيربازي 48 مدال توزيع ميشود و از ورزشهاي پرمدال جهان شناخته ميشود اما وقتي نظارت و حمايتي نيست، وضعيت كنوني براي اين ورزش پيش ميآيد. كاري به فوتبال، بسكتبال و واليبال ندارم اما هماكنون به عنوان يك مليپوش 16 مدال آسيايي دارم اما سقف قرارداد باشگاهي ما 10 ميليون تومان است.
با تمام اين مشكلات هيچ كس نظارتي بر شمشيربازي ندارد و آقاي باقرزاده با چنگ و دندان فدراسيون را حفظ كرده است. تنها خدا را شكر ميكنم كه با اين شرايط سهميه المپيك گرفتيم و نشان داديم كه اين ورزش ميتواند در كاروان ايران در لندن سهمي داشته باشد.
**ديگر مشكلات شمشيربازي چيست؟
صحبت هايم را اينگونه آغاز ميكنم. وزنهبرداري و كشتي مشخص بود كه سهميه المپيك ميگيرند اما شمشيربازي پس از 38 سال توانست نخستين سهميهاش را براي المپيك بگيرد. خيلي از اهالي ورزش تعجب كردند كه ايران در رقابتهاي قهرماني آسيا موفق شد اما به نظر من اين اتفاق توانايي ورزشكاران ايراني را نشان داد كه ميتوانند نتايج فوقالعادهاي بگيرند. اين ورزش مدالآور اگر در ايران حمايت شود، در رقابتهاي آينده و حتي در بازيهاي آسيايي ميتواند كارنامه كاروان ايران را بهتر كند. اميدوارم شمشيربازي در همين راهي كه قرار دارد حمايت شود و با دوري از حاشيهها كارش را براي فتح قلههاي افتخار ادامه دهد. اگر دقت كنيم اين افتخارات در زماني به وجود آمد كه فدراسيون شمشيربازي پس از مدتها به خود ثبات خوبي ديد.
قبل از اينكه آقاي باقرزاده رييس شود در طول يكي دو سال 5 رييس فدراسيون عوض كرديم كه ضربه سختي به شمشيربازي زد. تا ميخواستيم جان بگيريم همه چيز عوض ميشد و به هر نحوي بودجه فدراسيون از بين ميرفت. اما حالا آقاي باقرزاده وضعيت را به خوبي مهيا كرده است و شرايط فدراسيون مناسب است. اميدوارم مسئولين به خصوص اقاي عباسي وزير ورزش از اين پس از شمشيربازي حمايت كند تا اين رشته تازه جان گرفته، بتواند ريشهاش را در كاروان ورزشي ايران محكم كند.
**دليل اين بي توجهي ها چيست؟
نميدانم. ما هم ورزشكار هستيم. رشته شمشيربازي بسيار دشوار است. در هر مسابقه برابر 260 تا 270 ورزشكار قرار ميگيريم و بايد از سد تمام آنها بگذريم تا به مقام اول تا سومي برسيم. ما نيز جزو جامعه ورزش هستيم و براي ايران ميجنگيم. شمشيربازي نيز همانند همه ورزشها به توجه نياز دارد. اين ورزش نيز براي پيشرفتش بودجه ميخواهد و بايد امكانات تهيه كند. فكر ميكنم اصلا منطقي نيست كه ورزشي پرمدال را بدون حمايت رها كنيم.
**سالن شمشيربازي را هم كه به فدراسيون نميدهند.
اين هم مشكل ديگر ماست. متاسفانه شمشيربازي ايران تنها يك سالن مخصوص براي اين ورزش دارد كه آن را نيز از ما گرفتهاند. سالن شمشيربازي آزادي در حالي از ما گرفته شده است كه اگر كف آن را بكنيم، به قرقرههاي شمشيربازي ميرسيم. ما سه چهار سال پيش نيز در اين سالن رقابتي برگزار كرديم اما ديگر آن را به ما ندادند و هماكنون دست كشتي و ورزش بانوان است. آقاي سعيدلو در زمان رياست سازمان تربيت بدني قول دادند كه آن سالن را به ما بدهند اما با ايجاد شدن وزارت ورزش اين مسئله اتفاق نيفتاد. متاسفانه ما يكي از ورزشهايي هستيم كه كميته استعداديابي فعالي دارد اما به دليل نداشتن سالن نميتواند كاري از پيش ببرد. ما پيست تمريني داريم اما براي مسابقه تنها يك سالن شهيد كلاهدوز است كه از سراسر ايران تمام ورزشكاران در رشته شمشيربازي در آن فعاليت ميكنند.
يك سالن بسيار كوچك كه مليپوشان شمشيربازي در سه اسلحه سابر، اپه و فلوره و در دو بخش آقايان و بانوان در آن تمرين ميكنند. اين وضعيت در حالي است كه كشورهاي چين و كره براي شمشيربازي خود به غير از سالن، مجموعههاي ورزشي دارند كه در چندين طبقه و هر طبقه نزديك به 20 تا 25 پيست در اختيار شمشيربازان است.
** تنها مشكل شمشيربازي ايران كمبود سخت افزار است؟
در اين رشته امكانات حرف اول را ميزند. شمشيربازي تلفيقي از بسكتبال، ژيمناستيك و شطرنج است. بايد قدرت بدني يك بسكتباليست، انعطاف يك ژيمناست كار و فكر يك شطرنجباز را داشته باشي تا در شمشيربازي موفق شوي. ما در سالن شهيد كلاهدوز تنها 4 پيست داريم كه مليپوشان در سه اسلحه مختلف جايي براي تمرين ندارند كه اين كمبود به پيشرفت شمشيربازي ايران ضربه ميزند. ما تمرين و تلاش ميكنيم اما امكانات نداريم. ايرانيها انگيزه، فكر و قدرت زيادي دارند و از شرق آسياييها بهتر هستند ولي امكانات ندارند و از همين مسئله ضرر ميكنند. متاسفانه به دليل نداشتن يك سالن، نزديك به 20 پيست تازهاي كه داريم بدون استفاده ماندهاند. امكانات زيادي فدراسيون تهيه كرده است كه به دليل نداشتن مكان، بي استفاده ماندهاند. آنقدر بيامكانات و بيسالن هستيم كه هماهنگ كردن زمان تمرين تيمهاي ملي خودش به دشواري بازيهاي المپيك است. اين كمبود امكانات و سالن بسيار ضربه زننده است اما ورزشكاران ايراني در شمشيربازي با تمام توان به كارشان ادامه ميدهند و اميدوارند مسئولان به آنها كمك كنند.
**با اين سهميه اميدوار هستي تا مسوولين به شمشيربازي توجه كنند؟
در هر رشته ورزشي بايد جرقهاي زده شود تا مسئولين به آن توجه كنند. فكر ميكنم سهميه المپيك جرقه خوبي باشد تا شمشيربازي نيز حمايت شود. هماكنون در بسياري از رشتهها ميگويند مليپوشان حقوق نميگيرند اما همين مليپوشاني كه در رشتههايي چون فوتبال بازي ميكنند، قراردادهاي ليگهاي داخليشان كمتر از 50 يا 100 ميليون نيست. 10 يا 20 درصد از همين مبلغ قرارداد نيز زندگي آنها را ميچرخاند. اما من قراردادم با ذوب آهن 10 ميليون تومان بود كه هنوز يك هزار توماني به من ندادهاند. شمشيربازان ايراني نيز همانند ديگر ورزشكاران دغدغه دارند. بايد زندگيشان بگذرد وگرنه از ورزش كنار ميروند. دوباره ميگويم اين سهميه المپيك از مدال طلاي المپيك كمتر نيست چرا كه براي رسيدن به آن در يك مسابقه از سد 40 شمشيرباز آسيايي گذشتم اما يك كشتيگير با 6 حريف مسابقه ميدهد و سهميه المپيك ميگيرد.
**البته حريفانت هم جزو بهترين ها بودند.
من در اين رقابتها شمشيرباز المپيكي تايلند را شكست دادم، شمشيربازي كه دو رگه بود و با تغيير تابعيت براي اين كشور مبارزه ميكرد. نفر سوم بازيهاي آسيايي گوانگجو را شكست دادم و سهميه گرفتم و در فينال نيز نماينده ژاپن در المپيك پكن را مغلوب كردم. نبود امكانات و كمبودهاي مالي به شمشيربازي ضربه ميزند و بايد مسئولين به فكر باشند. متاسفانه مسائل مالي گريبانگير شمشيربازي شده است و بايد توجهي شود. ورزشكاران ايراني با غيرت تمرين ميكنند و كم نميگذارند اما وقتي حمايتي نباشد انگيزهها از بين ميرود. يك شمشيرباز در كنار آمادگي بدني نياز به آمادگي رواني دارد و اگر حمايت نشود، با افت روحي شديد مواجه ميشود و ضربه ميخورد. خدا را شكر كسي مثل آقاي باقرزاده در فدراسيون با همان دستان خالي به هر نحوي به ما روحيه ميدهد. پاداشهاي ماهيانهاي كه انگيزه تيم را بالا ميبرد اما اين كمكها نميتواند تامين كننده هزينههاي زندگي يك ورزشكار باشد.
**انتظار شمشيربازي همانند بسياري از ورزش ها انتظار مالي است؟
ما به دنبال پول نيستيم، افتخار براي ما حرف اول است. فكر ميكنم از معدود رشتههاي المپيكي هستيم كه تا امروز حرفي از پول نزدهايم. هماكنون نيز كه ذوب آهن از نام من براي خودش استفاده ميكند، نگفتهام كه آنها به تعهداتشان عمل نكردهاند. در اين دو روز حتي يك پيام تبريك براي من نفرستادهاند و قدرداني نكردهاند اما همه جا گفتهاند كه عابديني ورزشكارذوب آهن است . ما تيم شمشيربازي ذوب آهن را نايب قهرمان ليگ كرديم اما هيچ اتفاقي نيفتاد. به جاي آن تيم فوتبال ذوب آهن فلان تيم عربي را شكست داد و آن را زيرنويس تلويزيون كردند. اگر مشكلات مالي و كمبودهاي امكاناتي ايران حل شود شمشيربازي ايران بدون مشكل خواهد بود. رييس فدراسيون شمشيربازي تفكر خوبي در اين رشته دارد و ميداند بايد چه كار كند و اگر با حمايت مسئولين فشارهاي كارياش كم شود به خوبي شمشيربازي را درست خواهد كرد. بايد دغدغههاي فدراسيون را از بين ببريم تا آنها بتوانند با خيالي آسوده سكوهاي پرش شمشيربازان ايراني را ايجاد كنند. انتظار ما حل مشكلات شمشيربازي است تا ورزشكاران دغدغه اي نداشته باشند.
**كمي به موضوعات فني بپردازيم. مربيان خارجي در شمشيربازي چگونه اند؟
به اسلحه اپه و فلوره كاري ندارم اما سرمربي روس تيم ملي سابر قهرمان جهان و المپيك است. او نظم خوبي به تيم ملي آورد و با تمرينهاي فني مناسب شمشيربازي ايران را تكان داد. اين مربي از نظر روحي حمايت خوبي از مليپوشان كرد و با رابطه دوستانهاش با تيم توانست آمادگي مليپوشان را دوچندان كند. در كنار او آقاي فخري دبير فدراسيون نيز در كنار ما بود و همين مسائل دست به دست هم داد تا بتوانيم سهميه المپيك بگيريم.
**البته از سالهاي گذشته جوان گرايي نيز در شمشيربازي آغاز شده است.
بله. تركيب تيم ملي سابر ايران 50 تا 60 درصد جوان شده است. تنها بازيكن باتجربه تيم من هستم و پس از من نيز آقاي طاهرخاني با 25 سال سن بزرگترين مليپوش است. با جواناني كه امروز در تيم ملي هستند مطمئن باشيد بهترين تيم شمشيربازي ايران عازم بازيهاي آسيايي كره جنوبي خواهد شد. تيم جوان و با انگيزهاي داريم كه در كنار باتجربهها به خوبي پيشرفت ميكند. اين فرآيند تغيير پس از بازيهاي آسيايي گوانگجو در فدراسيون ايجاد شد كه فكر ميكنم جواب نيز داده است. اعتماد به جوانان هميشه نتيجه مثبتي داشته و ما در رقابتهاي قهرماني آسيا در ژاپن اين نتيجه را ديديم.
**وضعيت اپه و فلوره چگونه است؟
تيم ملي ايران در دو اسلحه اپه و فلوره نيز شرايط خوبي دارد. يعقوبيان براي كسب سهميه اسلحه اپه بدشانسي آورد و باخت اما هيچ چيز از شايستگيهاي آنها كم نميكند. هماكنون نيز تمرينهاي تيم ملي در اين دو اسلحه ادامه دارد و ورزشكاران با تمام توان به كارشان ادامه ميدهند. سطح فني شمشيربازي در اسلحه فلوره دنيا با ايران تفاوت زيادي دارد. هماكنون نيز فدراسيون به دنبال تغيير و تحول در اسلحه فلوره است و با برنامهريزي دقيق ميخواهد در اين اسلحه نيز پيشرفت كند. مليپوشان ما در اين اسلحه نيز به خوبي تمرين ميكنند اما نياز به زمان دارند. بايد به آنها زمان بدهيم تا گام به گام حركت و پيشرفت كنند. البته اين اسلحه نيز در ايران تا امروز پيشرفت خوبي داشته و در آينده نيز حرفهاي زيادي براي گفتن خواهد داشت.
**اما رشدي كه در ديگر اسلحه ها داشتيم در فلوره ديده نمي شود.
همه چيز بستگي به تمرين دارد. هماكنون ايران در اسلحه فلوره مربي خوبي در اختيار دارد اما همان طور كه گفتم مليپوشان نياز به تمرين دارند. كره جنوبي، چين و ژاپن شمشيربازان فوقالعادهاي در اين اسلحه دارند كه با سرعت بالا تمام مدالهاي جهاني را براي خود به دست ميآورند. معتقدم وضعيت اسلحه سابر و اپه در ايران مناسب است و فلوره نيز هنوز بايد كار كند. البته شايد خيليها بگويند چرا اپه سهميه المپيك به دست نياورد اما همان طور كه گفتم يعقوبيان بدشانسي آورد.
**دليل شكست يعقوبيان چه بود؟
فكر ميكنم يعقوبيان در رقابتهاي ژاپن از نظر رواني شكست خورد. استرس مسابقه و فشار بازيها همان طور كه بر روي من در ديدار فينال نيز تاثيرگذار بود، بر روي او نيز تاثير گذاشت. شايد باور نكنيد، پيش از ديدار برابر حريف ژاپني در مرحله نهايي قلبم به اندازه بند انگشت كوچكم شده بود. استرس و فشار زيادي داشتم. زماني كه ضربه آخر را به حريف زدم، در مرز سكته قرار گرفتم. حضور يك دكتر روانشناس در تيم ملي ضروري بود اما ما آن را نداشتيم و از اين خلاء ضربه خورديم. تمام اين موارد در كنار هم اجازه نداد كه اسلحه اپه نيز سهميه المپيك بگيرد.
**از ذوبآهن بگو. اين باشگاه اين روزها از نام تو به خوبي استفاده مي كند.
بله، شنيدهام. سقف قراردادهاي ما در شمشيربازي 8 تا 10 ميليون تومان است. شان ما بالاتر از اين حرفهاست اما وقتي يك باشگاه براي رشته فوتبالش يك ميليارد هزينه ميكند و نتيجه نميگيرد، اما در شمشيربازي ما تيم را نايب قهرمان ايران كرديم اما هنوز تعهداتشان را انجام ندادهاند ديگر چه بايد بگويم؟ در ابتداي فصل از پيكان و گاز پيشنهاد داشتم اما ذوب آهنيها به من وعده و وعيد دادند تا بمانم. در حالي كه حالا بازيكنان پيكان تمام مبلغ قراردادشان را گرفتهاند اما از من يك تقدير هم نشده است و هزار تومان هم از قراردادم نگرفتهام. ذوب آهن با وعده وعيدهايي كه داد از ورزشكارانش سوء استفاده كرد و حالا ميگويم سهميهاي كه گرفتم ربطي به باشگاه ذوب آهن ندارد. قرارداد من دو، سه ماه پيش تمام شد و ديگر ورزشكار اين باشگاه نيستم. گفتن اين حرفها برايم خوشايند نيست اما واقعا اهميتي ندارد كه ذوب آهن از سهميهاي كه گرفتهام براي خودش استفاده كند. من خوشحالم كه مردم ايران را خوشحال كردهام.
**برنامه هايت تا المپيك چگونه است؟ مطمئنا نميخواهي تنها شركت كننده باشي.
به هيچ وجه. كمتر از سه ماه تا المپيك لندن مانده و نميخواهم تنها يك شركت كننده باشم. در اين مدت برنامههاي خوبي داريم و در سه مسابقه جهاني شركت ميكنيم. لهستان، روسيه و آمريكا ميزبان رقابتهاي جهاني هستند و ما نيز در اين رقابتها شكرت خواهيم كرد اما حضورمان در آمريكا قطعي نشده است. در كنار اين مسائل اردوهايي نيز خود فدراسيون تنظيم كرده تا به طور مشترك با كشورهاي روسيه و اوكراين برگزار كنيم. ورزشكاران ايراني هميشه بهترين بودهاند و ما در شمشيربازي نيز در خودمان مي بينيم كه در المپيك نتيجه بگيريم. شمشيربازي ورزشي است كه هزاران اتفاق پيش رويش قرار دارد و من نميخواهم كه تنها شركت كننده باشم. اميدوارم بتوانم در لندن عملكرد قابل قبولي به نمايش بگذارم و نام ايران را سربلند كنم.
**به نظر مي رسد يكي از دلايل موفقيت شمشيربازي حضور افراد متخصص در فدراسيون است. با اين نظر موافق هستي؟
خوشبختانه افراد متخصص در فدراسيون شمشيربازي حضور دارند و همين مسئله بسيار تاثيرگذار است. حضور متخصص در فدراسيون باعث رشد ميشود. آقاي باقرزاده از سال 83 تا 87 رييس فدراسيون بوده و شناخت خوبي از شمشيربازي دارد. در كنار او حضور كاپيتان اسبق تيم ملي نيز به ما كمك كرده است. تمام اين شرايط دست به دست هم داد تا ما سهميه المپيك بگيريم و اميدوارم اين سهميه المپيك نيز دست به دست ديگر افتخارات شمشيربازي بدهد تا با كمك مسئولين اين رشته ورزشي پرمدال از بحرانهاي مالياش خارج شود.
**دغدغه هايت تا المپيك چيست؟
در سه ماه باقي مانده تنها دغدغهاي كه دارم اردوهاي پيش رو است. بايد با تمركز در مسابقهها حاضر شوم و آمادگيام را بيشتر كنم. نبايد صدمه ببينم. در كنار اين مسائل مشكلات مالي نيز وجود دارد. اميدوارم آقاي عباسي و آقاي عليآبادي كمك كنند تا شمشيربازي با آرامش به كارش ادامه دهد. اين رشته ورزشي هماكنون در بزرگترين رويداد ورزشي نماينده دارد و بايد براي پرچم ايران مبارزه كند. ما يك قدم برداشتيم و حالا نوبت مسئولين است كه قدمي بردارند. شايد مسئولين تاكنون در شرايطي كه ما در آن قرارداريم، قرار نداشتهاند.
مثلا در ژاپن ساعت 11:30 صبح بايد برابر حريف ميزبان در ديدار نهايي به ميدان ميرفتم اما تا صبح نخوابيدم و تا مرز سكته نيز پيش رفتم. واقعا زير فشار بودم و ميترسيدم كه تنها باشم. شايد مسئولين وضعيت ورزشكاران در اين شرايط را درك نميكنند. در ديدار برابر قزاقستان 11 ـ 6 از حريف جلو بودم. آنقدر فشار مسابقه بالا بود كه بازي 12 ـ 11 و 13 ـ 11 به سود حريف در حال تمام شدن بود كه خدا را شكر 15 ـ 13 به پيروزي رسيدم. در آن مسابقه نصف عمرم را گذاشتم و آنقدر استرس داشتم كه نميتوانستم كار ديگري بكنم.
**اردوهاي خارج از كشور نيز ميروي؟
پرونده سهميه المپيك براي همه كشورها بسته شد و حالا ورزشكاران بايد در انديشه اردوهاي تك نفره باشند. اكثر فدراسيونها براي ورزشكاران المپيكي خود اردو خواهند گذاشت و فدراسيون ايران نيز مطمئنا در ماههاي آينده براي من برنامهريزيهاي ويژهاش را انجام خواهد داد.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا، عنايت حسينيان
انتهاي پيام
نظرات