• شنبه / ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۰۹:۳۵
  • دسته‌بندی: مازندران
  • کد خبر: 1403022920770
  • خبرنگار : 50490

ایران جوان بمان؛

فرزندآوری و سنت‌ها در مازندران

فرزندآوری و سنت‌ها در مازندران

ایسنا/مازندران مردم مازندران به دلیل موقعیت اجتماعی، شغل کشاورزی و پایبندی به دین و مذهب جایگاه ویژه‌ای برای فرزندآوری قائل بوده و مادرانی که صاحب فرزند متعدد می‌شدند از جایگاه بالاتری برخوردار بودند.

نرخ باروری در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران در حال کاهش است. این امر می‏‌تواند ناشی از دلایل متعددی باشد. با وجود این دگرگونی‏‌های فرهنگی طی چند دهه‏ اخیر، در میان سایر تغییرات، بیشتر از همه خودنمایی می‏‌کند رشد فردگرایی، تغییر باورها و دگرگونی در ارزش‌‎‌های خانوادگی، در زمره‏ مهم‏‌ترین تحولاتی قرار دارند که می‌‏توان ارتباط آن‌ها را با باروری بررسی کرد.

از گذشته تاکنون هرگاه امری مورد توجه جامعه بشری بوده برایش ارزش خاصی قائل شده و آداب و رسوم خاصی برای آن پایه‌ریزی شده است، یکی از مواردی که در گذشته بسیار مورد اهمیت و توجه جامعه ایرانی بوده فرزندآوری است که آداب و رسوم مختلفی در هر منطقه برای مادران و نوزادان ترسیم شده است.

در گذشته‌های نه چندان دور اگر مادری کمتر از چهار فرزند داشت مردم او را بیمار دانسته و نگاه متفاوتی به او نسبت به مادرانی که دارای فرزندان بیشتر بودند داشتند.

در بررسی اجمالی به آداب و رسوم روستاهای مازندران در هنگام تولد کودک به واقعیت‌هایی برخورد می‌کنیم که نشان از ارزش فرزندآوری و لذت مادر بودن دارد آداب و رسومی که امروزه اثری از آن نیست.

فرزندآوری و سنت‌ها در مازندران

«قابله» یا ماما خانگی

«ننه مار عابدی» مادر ۷۶ ساله مازندرانی در گفت‌وگو با ایسنا از رسم و رسوم تولد نوزادان روستاها می‌گوید: قابله زنی باتجربه در حوزه مسائل مادران باردار بوده که گذشته از رسیدگی به امور زنان و رفع مشکلات آن‌ها اقدام به آموزش دختران علاقمند به این حوزه می‌کرد، هر زنی در روستا احساس می‌کرد باردار است ابتدا به سراغ قابله معتمد روستا رفته تا از بارداری خود مطمئن شود.

وی می افزاید: مادر بعد از اطمینان از بارداری از ۶ ماهگی به بعد تحت مراقبت این قابله بوده و مرتب هر ماه ویزیت می‌شد و قابله چند روز قبل از زایمان به مادر اعلام می‌کرد از انجام کارهای سنگین دوری کرده و غذاهای مقوی مصرف کند.

قرائت اذان در گوش کودک

عابدی با اشاره به اینکه یکی دیگر از اقدامات قابله گفتن اذان در گوش کودک بود، می‌گوید: قابله بعد از قطع بندناف کودک شروع به اذان گفتن در گوش کودک کرده بعد آن را کاملا می‌شست به خانواده تحویل می‌داد، گاهی هم رسم براین بود که وقتی کودک به خانواده تحویل داده می‌شد بزرگ خانواده در گوش نوزاد اذان می‌گفت و این رسم، پایبندی به عشق اهل بیت(ع) را به نوزاد یادآوری می‌کرد.

نامگذاری نوزاد

وی یادآور می‌شود: بحث احترام به بزرگترها در آداب و رسوم گذشتگان از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بود، در گذشته هیچ فرزندی حق دراز کردن پا جلوی پدر و مادر و بزرگترها را نداشته و صدایش را بالا نمی‌برد حرف اول و آخر را والدین می‌زدند و فرزندان کاملا قدردان لطف پدر و مادر بودند در سایه همین احترام بود که پدر نوزاد تا زمانی که فرزند به سن یک سالگی نمی‌رسید جلوی پدر و مادر خود اقدام به بغل کردن نوزاد خود نمی‌کرد و گاه اسم همسرش را هم به زبان نمی‌برد.

وی با اشاره به اینکه یکی از سنت‌های قشنگ دوران گذشته سنت نامگذاری نوزاد بود می‌گوید: در برخی روستا این مهم توسط پدربزرگ و مادربزرگ پدری و یا یکی از بزرگان خاندان انجام می‌شد اما اگر این مهم برعهده پدرنوزاد قرار می‌گرفت که معمولا اسم نوزاد را از اسم پدر و مادرش و یا یکی از افراد خانواده که فوت شده بود می‌گذاشت بر این باور بودند که این فرزند باید نامدار پیشینیان باشد.

گهواره بندی

این مادر باتجربه مازندران می‌افزاید: گهواره بندی سنتی دیرینه در مازندران بود که خانواده نوزاد وقتی برای نخستین بار قصد داشتند کودک را در گهواره قرار دهند بستگان درجه یک و خویشاوندان صمیمی خود را به صرف چای و شیرینی و یا ناهار و شام دعوت می‌کردند و کودک را در گهواره می‌بستند همه دعوت شدگان این مراسم هدایای نقدی و غیر نقدی خود به نوزاد را در داخل گهواره قرار داده و شادی و پایکوبی می‌کردند.

فرزندآوری و سنت‌ها در مازندران

 ده حموم (حمام ۱۰ روز بعد از تولد نوزاد)

عابدی خاطرنشان می‌کند: بعد از گذشت ۱۰ روز از تولد نوزاد، خانواده‌ها برای انجام سنت ده حموم به دنبال قابله رفته و از نزدیگان و دوستان خود برای این مراسم دعوت می‌کردند.

وی با یادآوری سنتی‌های کهن مردم مازندران می‌افزاید: قابله به منزل مادر آمده کودک را بغل می‌کرد و همراه مدعوین به سمت حمام عمومی روستا حرکت می‌کرد رسم بود داخل حمام قابله با ظرفی که در آن نام «پنج تن اهل بیت» حک شده و نمادی از دست حضرت عباس(ع) داشت با این ظرف ۴۰ بار آب برسر کودک می‌ریخت و با همان کاسه ۴۰ بار برسر مادر آب میریخت و هر دو را تطهیر می‌کرد.

عابدی ادامه می‌دهد: در گذشته رسم بود کنار مادر و نوزاد حتما باید فردی باشد و نباید هرگز تنها بمانند زیرا مورد آزار انرژی‌های منفی قرار می‌گیرند.

وی می‌گوید: بعد از مراسم ده حموم موقع خروج مادر و نوزاد از گرمابه صاحب گرمابه با سینی که داخل آن منقل کوچکی بود با دود گلپر به استقبال آنها آمده و تبریک می‌گفت مادر نوزاد نیز مبلغی پول معین بابت این مراسم و دود کردن گلپر به صاحب گرمابه می‌داد.

فرزندآوری و سنت‌ها در مازندران

خانم عابدی با بیان اینکه بعد از حمام ده روزه مادر و نوزاد؛ همه مدعوین به صرف ناهار در منزل مادر نوزاد حضور یافته و هدایای خود را که شامل پول، لباس و سایر لوازم خانه بود تقدیم می‌کردند، می‌گوید: رسم بر این بود که داخل همان ظرفی که قابله با آن کودک را در داخل حمام غسل تطهیر داده پر از برنج و تخم مرغ کرده همراه با پارچه و پول به قابله می‌دادند تا از زحمات این ماما قدردانی کرده باشند.

چلّه حموم(حمام ۴۰ روز بعد از تولد)

وی می‌گوید: همچنین رسم بر این بوده در چهلمین روز از تولد نوزاد باید مادر و نوزاد توسط قابله روستا تطهیر شوند تا از چله خارج شوند لذا مادر و نوزاد به همراه قابله و مدعوین دوباره به سمت حمام عمومی روستا حرکت می‌کردند و دوباره داخل حمام قابله با ظرفی که در آن نام پنج تن اهل‌بیت پیامبر اکرم(ص)  حک شده و نمادی از دست حضرت عباس(ع) داشت ۴۰ بار با آن اب برسر کودک و مادر می‌ریخت و معتقد بود مادر و فرزند از چله خارج شدند.

این مادر مسن و با تجربه اهل بابل با اشاره به اینکه مردم روستا معتقد بودند هرگز نباید دو مادرزائو که تازه زایمان کرده‌اند همزمان در حمام حضور یابند، می‌افزاید: زیرا معتقد بودند این همزمانی سنگینی می‌آورد و این خانم زائو دیگر بچه‌دار نمی‌شود و چون حضور مادران بدون اطلاع قبلی صاحب گرمابه بود لذا اگر تصادفی با هم برخورد می‌کردند مادری که تمایل داشت فرزند جدید بیاورد باید به منزل آن مادر رفته مقداری از خاکستر اجاق آنها (که به کِلِه معروف بود) را برداشته با خود به خانه آورده و با آب مخلوط و در حمام با آن سر خود را بشوید تا بتواند صاحب فرزند شود.

لالایی عشق علی (ع)، زمزمه مادران مازندرانی

خانم عابدی از سنت‌های کهن مازندران در پرورش نوزادان می‌گوید، که عشق به ائمه اطهار حتی در لالایی هم تربیت و پرورش نامحسوس بوده که در ذهن کودک جای می‌گرفت؛ در همین زمینه مازندرانی‌ها نخستین قبایلی بودند که با علویان بیعت کردند و اولین حکومت شیعه در ایران تأسیس شد، عشق به اهل بیت(ع) در دیار علویان تا به امروز ماندگار شده و این عشق همراه با شیر و لالایی از مادران مازندرانی با جسم و روح نوزادان عجین و نسل به نسل منتقل شد.

عابدی با اشاره به اینکه سنت لالایی قوی‌ترین عامل انتقال ارزش‌ها به نوزاد است، تصریح می‌کند: لالایی نخستین زمزمه‌های اشعار عاطفی و آهنگ مادرانه‌ای است که نشان از پیمان بین مادر و کودک دارد، لالایی حامل پیام‌هایی است که بر زبان مادر جاری و تا گوش جان کودک می‌پوید و تأثیر رؤیایی آن امنیت و آرامشی است که کودک با تمام وجودش آن را احساس می‌کند.

وی ادامه می‌دهد: مادر در واقع با لالایی سعی دارد گذشته از آرزو وآرمان‌هایی که از خداوند برای کودک خود می‌خواهد بلکه با هرتاب گهواره عشق به اهل بیت را در قالب شعر و آهنگ به کودک انتقال دهد.

فرزندآوری و سنت‌ها در مازندران

وی می‌افزاید: لالایی عاشقانه مادران علوی تبار تا به امروز جایگزینی نداشته و آهنگ‌های مدرن امروزه نتوانسته جای لالایی را پر کند، از آنجاییکه کودک آنچه در نوزادی به گوش می‌سپارد با درونش عجین می‌شود لذا نوزادان مازندرانی عاشقان اهل بیت باقی ماندند و این عشق را سینه به سینه منتقل می‌کنند.

دندون سری

عابدی با اشاره به اینکه دندون سری یکی از قشنگ‌ترین سنت‌های مادران مازندرانی برای نوزاد بود، می‌گوید: زمانی که لثه‌های نوزاد شروع به خارش می‌کرد نشان رویش دندان کودک بود عقیده برآن بود برای اینکه در این مرحله کودک کمتر دچار درد شده و زودتر دندانش نمایان شود باید دندان سری گرفت لذا با پخت لوبیا و باقالی (لوبیا پته-باکِله پَته) و دعوت از خانواده پدرو مادر و بستگان این روند را جشن می‌گرفتند همچنین یکی دیگر از سنت‌های این حوزه این بوده که اگر کودکی دیر سخن گفتن را آغاز می‌کرد و پدر و مادر نگران سخن گفتنش می‌شدند به او تخم کبوتر می‌دادند که بیشتر مواقع نیز کارآمد بود.

فرزندآوری و سنت‌ها در مازندران

ختنه سوران

عابدی ادامه می‌دهد: یکی از سنت‌های مهم ختنه سَری یا ختنه سوران است که فرزندان پسر را در سن چهارماهگی ختنه می‌کردند این مراسم همراه با دعوت از خویشان و نزدیکان بود که معمولا به صرف شام یا نهار انجام می‌شد.

سنت سوراخ کردن گوش کودکان دختر

وی می‌افزاید: همچنین یکی دیگر از سنت‌هایی که در برخی روستاها رسم بود مراسم سوراخ کردن گوش دختران بود، درگذشته مردم روستا برای سوراخ کردن گوش دختران خود از فردی که تجربه در این کار داشت استفاده می‌کردند.همه دختران روستا از این خانم که در روستا وظیفه سوراخ کردن گوش همه دختران روستا را برعهده داشت، می‌ترسیدند. او در این کار از روش بسیار سنتی استفاده می‌کرد.

عابدی بیان می‌کند: نوزادان دخترتا سن یک تا ۴ سالگی فرصت سوراخ کردن گوش داشتند مادران معمولا در سن بیش از ۳ سالگی اقدام به این کار می‌کردند. در این شیوه با دادن تخم مرغ، شکلات و یا اسباب بازی کودکان را سرگرم می‌کردند و با خاکستر ابتدا گوش کودک را ضدعفونی و بعد با سوزن بزرگ اقدام به سوراخ کردن گوش کودک می‌کردند.

وی تصریح می‌کند: چون از مواد ضد عفونی کننده خاصی استفاده نمی‌کردند عموما تا یک هفته گوش کودکان به شدت درد گرفته و عفونی می‌شد اما به مادران پیشنهاد می‌شد بدون توجه به این درد و عفونت هرروز گوش کودک را با روغن حیوانی چرب کرده تا کاملا زخم بهبود یابد.

وی می‌افزاید: این عفونت و درد یک تا دوهفته بهبود یافته و پدر و مادر نخ را از گوش کودک برداشته وگوشواره طلا به گوش کودک می‌کردند.

این مادر سالمند در خاتمه گفت‌وگویش با ایسنا می‌گوید: اعتقاد و ایمان به وعده خدا که خودش روزی رسان است و به نقل از مازندرانی‌ها«هرکه سرداده روزی هم میده» نباید نگران بود که اگر فرزند بیاورم چه می‌شود و چه نمی‌شود. دلت به خدا باشد همه کارها ردیف خواهد شد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha