• یکشنبه / ۲۰ بهمن ۱۳۸۱ / ۱۳:۲۲
  • دسته‌بندی: سیاست داخلی
  • کد خبر: 8111-05080
  • خبرنگار : 71274

/برگی از تاریخ/

دکتر رهنورد:تداوم موفقیت انقلاب در همراهی مردم و نخبگان باآن است

دکتر رهنورد:تداوم موفقیت انقلاب در همراهی مردم و نخبگان باآن است

رهنورد در حال حاضر رییس دانشگاه الزهرا (س) است و در سمت‌های مشاور رییس جمهور، عضو پیوسته فرهنگستان هنر، رییس گروه هنر کتب درسی دانشگاه‌های کشور و عضو شورای مرکزی پژوهشکده علوم انسانی جمهوری اسلامی ایران نیز مشغول فعالیت است.

دکتر زهرا رهنورد نویسنده بیش از 15 جلد کتاب در مسایل زنان، هنر ، دولت و چندین مقاله است؛ علاوه بر آن ، مجسمه ساز ، محقق و استاد دانشگاه نیز می‌باشد. غیر از فعالیت‌های سیاسی وی در سه قلمرو عمده، هنر و نقد هنری، مطالعه و تحقیق پیرامون زنان ومطالعه و تحقیق پیرامون دولت به خلاقیت پرداخته است که او رابه عنوان یک متفکر، نظریه پرداز و روشنفکر دینی که بیشترین دغدغه‌اش آزادی بیان ، قلم ،اندیشه و سربلندی مردم ایران است می‌شناساند. تحصیلات دانشگاهی او در دو رشته‌ی مجسمه سازی و پژوهش هنر ( فوق لیسانس) وعلوم سیاسی ( دکتری ) می‌باشد واینک به عنوان رییس دانشگاه الزهرا(س) واستادیار تاریخ هنر و مطالعات تطبیقی دانشگاه تهران به انجام وظیفه مشغول است .وی همسر میر حسین موسوی، آخرین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران و دارای سه فرزند است.

آنچه در پی می‌آید، حاصل گفت‌وگوی خبرنگار گروه تاریخ خبرگزاری دانشجویان ایران با وی در آستانه‌ی بیست‌ و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است.

امام خمینی(ره) بر آحاد انسان‌ها اثر گذاشت و در حقیقت تولد مجددی حاکی از خودباوری‌ و اتکا به خویشتن خویش، را به مردم ایران عنایت کرد .

دکتر زهرا رهنورد رییس دانشگاه الزهرا(س) در گفت‌وگو با خبرنگار گروه تاریخ خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، افزود: امام(ره) در زمینه‌ی هستی شناسی نیز ما را متوجه نگاه جدیدی کرد تا بتوانیم جایگاه خود را در نظام هستی به عنوان مجموعه‌ای از نظام پیشرو و پیشتاز که به سوی تعالی پیش می‌رود، و وجود خود را در برابر فیزیک و متافیزیک تعبیر و تفسیر کنیم.

وی گفت: هر چند که موهبت‌های امام خمینی(ره) هم نصیب مردان و هم نصیب زنان شد، ولی معتقدیم در این زمینه، زن‌ها بهره‌ی بیشتری بردند؛ زیرا امام خمینی(ره) نیز بر زنان تکیه بیشتری داشت. ایشان می‌فرمود” شما زنان پیشوای ما بودید، نقش اول را دارید“، ”از دامن زن مرد به معراج می‌رود.“ این سخنان زنان کشور ما را با سرفرازی و سربلندی مجددی مواجه کرد که در روند بیست و چهار ساله‌ی گذشته شاهد آن بوده‌ایم و در نتیجه امروز زنان ما در همه‌ی عرصه‌ها فعال هستند. به عنوان مثال قبل از پیروز انقلاب اسلامی 25 درصد ورودی به دانشگاه‌ها را زنان تشکیل می دادند، در حالی که این رقم امروزه به بالای 62 درصد رسیده است.

وی معتقد است: زن‌ها پیشتازتر از قوانین هستند. زن‌ها خدمات بیشتری به جمهوری اسلامی می‌دهند، تا جمهوری اسلامی به زنان. می‌توان گفت جمهوری اسلامی هنوز نتوانسته است دین خود را به امام‌ خمینی(ره) و دست پروردگان ایشان که زنان گرانقدری هستند، ادا کند.

وی افزود : زنان ما امروز با وجود همه‌ی پیشتازی و تولد مجددی که به لحاظ تفکر و اندیشه پیدا کرده‌اند، هنوز از برخی قوانین مزاحم و دست و پاگیر در سطح مدنی، حقوقی ، قضایی و جزایی رنج می‌برند و این قبیل قوانین نسبت به زن تبعیض‌نگر هستند، البته تبعیض‌نگر بودن در قوانین خوب است اما به شرطی که به نفع زنان باشد، زیرا زنان هم در عرصه‌ی خصوصی و هم در عرصه‌ی اجتماعی فعال هستند.

رهنورد پیشنهاد داد: قوای سه گانه و رسانه‌های جمعی نیز به عنوان رکن چهارم، باید دست در دست هم، فعالیت کنند تا حق زنان بزرگواری که با تمام و جود در انقلاب اسلامی، در پای صندوق‌های رای و در سطح اجتماع و درعرصه‌های مختلف نقش ایفا می‌کنند، ادا شود. متاسفانه همکاری بین این نهادها با شخصیت امروزی زن تطبیق ندارد و هنوز عقب هستند و هر زمان که قانون مناسبی درباره‌ی زنان نوشته می‌شود؛ متاسفانه از جای دیگری کفه‌ی ترازو برضد زنان نامتوازن می‌شود.

وی با تاکید بر این‌که”استفاده‌ی ابزاری از زن در هر شرایطی بسیار مضموم است و باید تعطیل شود“؛ خاطر نشان کرد: باید در قلمرو قانون و فرهنگ به یاری زنان بیاییم و عقب ماندگی قانون و فرهنگ را نسبت به شخصیت زن برطرف کنیم، زیرا زنان حق خود را به انقلاب ادا کرده‌اند. باید توجه داشت اگر خدای‌ناکرده، زن‌های ما خود را از پای صندوق‌های رای کنار بکشند، شاهد خواهیم بود که چه اتفاقاتی برای مراحل رای گیری و مردم‌سالاری دینی پیش خواهد آمد.

وی درباره‌ی قوانین مربوط به زنان موجود در قانون اساسی، گفت: آن قوانین بسیار کلی هستند، مهم تفسیر و اجرایی کردن آن قوانین است. البته قانون اساسی ما درباره‌ی زنان قوانین مناسبی را طراحی کرده است ولی مهم برداشت، تفسیر و اجرایی کردن آن قوانین در حوزه های قضایی، مقننه و مجریه است.

رهنورد درباره‌ی نوع فعالیت جریان‌های روشفنکری دینی قبل از انقلاب و نقش زنان در این جریان‌ها گفت: قبل از انقلاب جریان‌های سیاسی را جبهه ملی، کمونیست‌ها و مسلمانان تشکیل می‌دادند. زنان نیز همراه مردان در این سه جریان فعال بودند، طبیعتا از آن جا که بدنه‌ی اصلی ملت ما را مسلمانان تشکیل می‌دهند برنده‌ی این رقابت نیز جریان‌های مسلمانی شدند که در جریان خواست مردم بودند و در حقیقت به دلیل اتصال به بدنه‌ی مردم و تشابه با ساختار اندیشه‌ای ملت، پیروز شدند. به نوع دیگر می‌توان گفت برنده‌ی تمام جریانات مبارزاتی قبل از انقلاب که در رقابت شدیدی با هم قرار داشتند، زنان و مردان مذهبی بودند.

وی گفت: جریان روشنفکری قبل از انقلاب در دو فاز اسلامی و کمونیستی وجود داشت. پیشوای روشنفکری مذهبی را بزرگانی مانند مرحوم دکترشریعتی، شهید مطهری و شهید بهشتی و در راس آنان حضرت امام(ره) برعهده داشتند و ما نیز خود را جزو شاگردان این بزرگواران می‌دانستیم.

رهنورد با اشاره به این‌که ”جریان موفق روشنفکری در روند انقلابی که به پیروزی منجر شد، تا ده سال گذشته موفق بوده است ولی به دلیل برخی کاستی‌ها حکومت نتوانسته است روشنفکران را جذب کند، خاطر نشان کرد: روشنفکران همیشه آزاد ومستقل هستند و از حکومت‌ها بهره نمی‌گیرند، این حکومت‌ها هستند که از روشنفکران بهره می‌گیرند ولی به هر صورت تاثیر متقابلی بین روشنفکران و حکومت وجود دارد.

زمانی که روشنفکر و حکومت از یک ساختار فکری بهره‌مند باشند، با ضربه خوردن حکومت، روشنفکران نیز ضربه می‌خورند ولی اگر در تناقض با هم باشند این گونه نخواهد شد.

شاه مدعی ساختار فکری خاصی (اسلامی یا غیر اسلامی)، نبود، حکومت نیز سرمایه‌داری، وابسته و نظامی‌ سلطنتی بود. قبل از انقلاب ساختار فکری جریان روشنفکری اعم از کمونیست‌ها و مسلمانان از جنس حکومت شاه نبود، بنابراین روشنفکران به سرعت قوی می‌شدند و نظام تحلیل می‌رفت، در حالی که الان برعکس است، روشنفکران اسلامی که ساختار اندیشه‌اشان با ساختار اندیشه‌ی حکومت یکی است، با ضربه خوردن حکومت به دلیل اشتباهات و خطاهای مکرری که ممکن است به خصوص در برابر آزادی و دموکراسی و رفع مسایل اقتصادی مردم و روند عدالت اجتماعی و توسعه سیاسی پیش بیاید، آن‌ها نیز ضربه می‌خورند. روشنفکران مذهبی که از لحاظ ساختار فکری متعلق به این نحله‌ی فکری هستند، با ضعیف شدن حکومت آن‌ها نیز ضعیف می‌شوند و در نتیجه شانس برای روشنفکران دیگری باز می‌شود که بدنه‌ی فکری‌اشان با بدنه‌ی فکری حکومت اسلامی در تضاد و یا تفاوت است و در حقیقت آن‌ها برای حکومت به منتقدهای قوی تبدیل می‌شوند.

رهنورد با تاکید بر این امر که « تا پای جان برای حفظ استقلال،آزادی و جمهوری اسلامی خواهم ایستاد و انتقاد خود را دلسوزانه بیان می‌کنم»؛ اظهار داشت: برخی ضعف‌ها موجب شده است تا روشنفکران به جبهه‌ی مخالف بپیوندند. زمانی کسی که افکار اسلامی نداشت دگراندیش محسوب می‌شد، ولی امروز افرادی با افکار اسلامی، کمونیستی، لیبرالیست محض و لائیک محض همه به جبهه‌ی روشنفکران دگراندیش پیوسته‌اند، یعنی روشنفکرانی که نیمی از آن‌ها به جریان فعلی حکومت فکر نمی‌کنند. این امر در روند فعالیت‌های روشنفکری یک واقعه‌ی بسیار مهم است و هشداری است برای انقلاب، این وجهه‌ی زشتی است برای یک حکومت که نخبگان از آن کناره گیری کنند.

رهنورد گفت: موفقیت انقلاب ما زمانی تداوم خواهد یافت که مردم و نخبگان را باخود داشته باشد و در غیر این صورت شکست خواهد خورد.

وی در ادامه ی گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به این که در یک فضای خانوادگی سیاسی، فرهنگی و هنری قوی رشد یافته است، گفت: پدرم یک فرد نظامی و استاد دانشگاه جنگ و مادرم از خانواده‌ی نواب صفوی بود. خانواده‌ام به شدت ضد بیگانه و فرهنگی بودند، تا آن جا که وقتی پدرم می‌خواست برادرم را بخواباند و او به خواب نمی‌رفت، به او می‌گفت، پسرم بخواب که شاه و سگ ونخست وزیر هم در این وقت خوابیده‌اند. از 16 سالگی در سر کلاس درس در مخلفت با انقلاب سفید بحث می‌کردم و زمانی که دیپلم گرفتم، یک مبارز کامل بودم. زمانی که دکتر شریعتی پا به صحنه گذاشت، دانشجوی او شدم و راه حل تمام نگرانی‌های خود را در اسلام یافتم و همواره باقلم و هنر خود با رژیم شاه مبارزه می‌کردم، و امروز هم برای دستیابی به آزادی‌ها، عدالت و استقلال از پا درنیامده‌ام.

وی افزود: به هیچ گروهی وابسته نبودم، زیرا گروه‌ها دارای قیودی هستند که روشنفکر برای حفظ آزادی خود نمی‌تواند به آن‌ها وابسته باشد، بنابراین با آزادی کامل هر آن چه را اعتقاد داشتم؛ می‌گفتم و می‌نوشتم. پس از انقلاب سیر فعالیت من در روند علمی و فرهنگی قرار گرفت. از روندهای سیاسی کناره‌گیری کردم و به سراغ تحقیق، نقاشی و مجسمه سازی که کار همیشگی‌ام است، رفتم و در حقیقت یک نقاش و مجسمه ساز و و روشفکر حرفه‌ای هستم به این معنا که خود را از همه‌ی قیدها آزاد کردم و دیوارها را برداشتم تا بتوانم یک منتقد شفاف نسبت به جریانات فکری، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اطراف خود باشم. در حال حاضر نیز آزادم و وابسته به هیچ فرد و گروهی نیستم و تنها اسلام و ایران و انقلاب اسلامی برایم مهم است.

رهنورد درباره‌ی اندیشه‌هایی که در گذشته و حال در برابر اندیشه‌های حضرت امام(ره) مقاومت کرده و مقاومت می‌کنند، گفت: قبل از انقلاب جریان‌های کمونیستی و مرتجعین مذهبی با اندیشه‌های امام(ره) مخالف بودند. پس از انقلاب همه زیر چتر امام خمینی(ره) قرار گرفتند و تسلیم شدند و عده‌ای نیز مانند منافقینی که به دنبال برتری طلبی برای خود بودند، موفق نشدند. در مجموع و در حال حاضر احساس نمی‌کنم کسی با اندیشه‌های امام خمینی(ره) مخالف باشد ولی بحث و نقد که عیبی ندارد. نقد اندیشه مثبت و مفید است و این می‌تواند افتخار ما باشد، زیرا امام خمینی(ره) نیز فرموده‌اند نقد یک موهبت است.

وی معتقد است: اگر کسی اندیشه‌های امام خمینی(ره) را نقد کند به معنای رد کردن آن اندیشه‌ها نیست. چگونه می‌شود با اندیشه‌های انسانی با آن عظمت و کسی که این همه شرافت به ملت بخشید و جهان اسلامی را سرشار از آبرو ساخت، مخالفت کرد. مگر این که کسانی واقعا اندیشه‌ای مخالف اسلام داشته باشند. ولی در درون جریان اسلامی نسبت به اندیشه‌ی امام خمینی(ره) همیشه فروتنی و سرفرازی بوده است.

وی با اشاره به این که ممکن است یک فرد مدعی باشد که ذوب در امام (ره) است ولی فهمی از اندیشه‌ی ایشان نداشته باشد، افزود: برخی با تمام وجود به امام(ره) اعتقاد دارند، ولی با نگاه انتقادی به ایشان نگاه می‌کنند. برخی به امام(ره) اعتقاد دارند، ولی معتقدند در شرایط فعلی کشور می‌توان با نگاه دوباره به اندیشه‌های امام(ره)، آن را با شرایط امروزی تطبیق داد. همه‌ی این‌ اعتقادها شرافتمندانه است، مساله آن جاست که یک فرد خود را ذوب در ولایت و امام(ره) معرفی کند، ولی در عمل این‌گونه نباشد و متاسفانه این‌گونه موارد بسیار زیاد است.

رهنورد یادآور شد: امام(ره) فرمودند میزان رای مردم است. اما کسی که این موضوع را قبول نداشته باشد حتی اگر مدعی طرفداری از امام (ره )باشد نمی‌توان او را باور کرد. امام (ره) فرمودند اسلام از دموکراسی نیز بالاتر دارد. ولی برخی که مدعی طرفداری از اندیشه های امام(ره) هستند به این نکات توجه ندارند. افرادی هستند که به سرمایه‌داری در معنای منحط آن معتقدند، ولی این‌ها خود را معتقد به امام(ره) معرفی می‌کنند. بنابراین می‌توان مدعیان وفاداران به امام (ره) را به نقابداران و بی نقابان تقسیم کرد.

وی با اشاره به ”دسته‌ای که فکر می‌کنند و مدعی هستند به امام(ره) اعتقاد دارند ولی اعتقادشان در عمل یک پوسته‌ی تو خالی است“، در پایان گفت: این نگرش هم در اصلاح طلبان و هم در محافظه کاران، و به عبارت دیگر در همه‌ی گرایش‌ها، نسبت به امام (ره) وجود دارد.

گفت‌وگو از خبرنگار سیاسی ایسنا: لیلا داودی

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha