به مناسبت 27 آذرماه روز وحدت حوزه و دانشگاه بيانيه‌ي انجمن اسلامي پزشكان ايران، جهاد دانشگاهي استان يزد و مجمع صنفي نشريات دانشجويي
***بيانيه انجمن اسلامي پزشكان ايران
27 آذرماه سالروز شهادت آيت‌الله دكتر مفتح، يكي از چهره‌هاي ماندگار حوزه‌هاي علميه كه با حضور در عرصه‌ي دانشگاه‌ها، انديشه‌هاي بلند امام راحل(ره) در مورد وحدت حوزه و دانشگاه را پيگيري مي‌كرد با عنوان «روز وحدت حوزه و دانشگاه» در تاريخ ايران ثبت شده است.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در اين بيانيه آمده است:
1ـ در فرهنگ اسلامي، كسب دانش بستر شكوفايي استعدادها و دستيابي انسان به سعادت و كمال حقيقي به منزله‌ي عبادت تلقي مي‌شود و لذا تاريخ ايران اسلامي صحنه‌ي درخشش علمي بزرگاني است كه سرآمد دانش‌هاي نظري و عملي در جهان بوده‌اند. اگرچه در سده‌هاي اخير بي‌خردي حاكمان سبب گرديد تا اين مهد دانش‌هاي گوناگون به كشوري نيازمند و مصرف كننده تبديل شود و پويايي مراكز علمي و نقش ايشان در سرنوشت جامعه روز به روز كاهش يابد، لكن با استقرار نظام جمهوري اسلامي روح تازه‌اي در حوزه و دانشگاه دميده شد و در انديشه‌هاي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران حوزه و دانشگاه بخش پيشرو در جهت توسعه همه جانبه كشور، تضمين استقلال، آزادي ، دستيابي به عزت و عظمت ملي، تحقق سعادت و كمال مادي و معنوي جامعه، رفع محروميت‌ها و جبران عقب‌ماندگي‌ها، بيداري جامعه اسلامي و احياي تمدن عظيم اسلامي در عرصه جهاني معرفي گرديد.
اين درحالي است كه جريان سلطه جهاني با شناخت صحيح از قدرت فراگير تعاليم دين اسلام در نفي هرگونه سلطه طلبي و حفظ استقلال و آزادي و جايگاه والاي دانش و دانشمند در فرهنگ اسلامي، طي يك صد سال گذشته قسمت عمده انديشه‌ها و برنامه‌هاي استعماري خويش را معطوف به جدايي و تقابل حوزه و دانشگاه و پرهيز از همگرايي اين دو، حذف دين و معنويت از دانشگاه‌ها و بي‌بهره‌گي حوزه‌ها از دستاوردهاي جديد دانش بشري نموده است.
آثار زيانبار جدايي حوزه و دانشگاه از جمله خطر تحجر و تضعيف پويايي در حوزه‌ها، حذف معنويت از محيط دانشگاه‌ها، وابستگي و خودباختگي علمي دانشگاه‌ها، فقدان برنامه‌ي جامع از سوي فرهيختگان براي سعادت جامعه و دوري حوزه و دانشگاه از مردم، موجب آسيب‌پذيري و تباهي جامعه مي‌گردد، بر همين اساس زمينه‌سازي براي همگرايي و وحدت حوزه‌ها و دانشگاه‌ها ازجمله اولين و مهم‌ترين توصيه‌هاي حضرت امام(ره) قرار گرفت و به منظور تحقق آرمان والاي «دانشگاه اسلامي»، كه همانا نقطه تلاقي حوزه و دانشگاه است،«انقلاب فرهنگي» برنامه‌ريزي شد. با گذشت 25 سال از استقرار نظام اسلامي، هنوز ميان حوزه و دانشگاه روابط تعريف شده‌اي وجود ندارد؛ هرچند برخي از دانشمندان ديني فعالانه و براساس تكليف در محيط‌هاي دانشگاهي حضور يافتند ليكن امر به روابط تعريف شده و مباني مشخصي منجر نشد، هم‌چنين اگرچه از سوي حوزه‌هاي علوم ديني تلاش‌هايي براي بهره‌مندي از دانش و فن‌آوري نوين و روزآمد موجود در دانشگاه‌ها صورت مي‌گيرد لكن برنامه مدوني از سوي دانشگاه‌ها و متوليان آنها براي بهره‌مندي از دستاوردهاي حوزه‌ها ديده نمي‌شود و هرچند حوزه‌ها با حساسيت به دانشگاه مي‌نگرند لكن دانشگاه‌ها چندان توجهي به حوزه ندارند و از اين بابت مسؤوليتي احساس نمي‌كنند.
عليرغم برخورداري از حضور پر تعداد جوانان پاك، انديشه‌هاي برنا، استعدادهاي درخشان، استادان مسلمان و دانشمندان فرهيخته، شاخصه‌هاي دانشگاه اسلامي، كه همانا ارزش و اصالت كسب دانش به عنوان عبادت، تلاش در جهت ارتقاي سطح دانش بشر و جهت‌گيري تمامي دانش‌ها در جهت سعادت و كمال حقيقي انسان و قرب به خداست، امروز در دانشگاه‌هاي اين سامان، فروغ چنداني ندارد.
انجمن اسلامي پزشكان ايران ضمن انتقاد از فقدان متولي مشخص، برنامه‌ريزي مدون و متمركز و سطحي‌نگري در قبال مفاهيم «وحدت حوزه و دانشگاه» و «دانشگاه اسلامي» نهادهاي مسؤول به ويژه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، مسؤولان نظام آموزش عالي كشور، بزرگان و فرهيختگان دانشگاه‌ها و حوزه‌هاي ديني را به برنامه‌ريزي (جدي) جهت همگرايي حوزه و دانشگاه و تحقق دانشگاه اسلامي فرامي‌خواند.
2ـ در حالي كه امروز بيش از هر زمان انتظار مي‌رود بستر مناسب براي مشاركت فعال جامعه علمي و دانشگاهي به عنوان قشر پيشرو در روند رهبري توسعه همه جانبه و رفع مشكلات اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي نظام جمهوري اسلامي و پيگيري اصلاحات بنيادين در ساختار و ساز و كار اداره كشور، ارتقاي فرهنگ عمومي، شكوفايي استعدادها، چاره‌جويي براي بحران‌ها و كاستي‌ها و بسترسازي براي استقلال و خودكفايي كامل اقتصادي كشور فراهم شود.
فقدان سياست‌گذاري اصولي، عدم تدوين نيازها، اهداف و اولويت‌ها و سرمايه‌گذاري ناچيز در زمينه‌هاي آموزش و پژوهش و مصرف گرايي و فقدان خودباوري علمي در دانشگاه‌ها، بهره‌وري اندك، عدم تناسب فعاليت‌ها با نيازهاي جامعه، فقدان حمايت‌هاي مادي و معنوي از دانشگاهيان و بي‌توجهي به ديدگاه‌هاي ايشان، گرايشات تند سياسي و جناحي برخي مسؤولان و حذف شايسته سالاري در دانشگاه‌ها، نظام آموزش عالي كشور را از شكوفايي استعدادها و رفع نيازهاي جامعه ناتوان ساخته است.
انجمن اسلامي پزشكان ايران، سياست‌زدگي، آلوده شدن ساحت دانشگاه به رقابت‌هاي سياسي و جناحي، جايگزين شدن شايستگي‌هاي مبتني بر دانش، مهارت و تجربه با ارتباطات گروهي و جناحي، ركود، خودباختگي و مصرف گرايي علمي را از آفت‌ها و تهديدهاي جدي دانشگاه محسوب و در اين خصوص تمام دلسوزان، فرهيختگان و اصحاب دانشگاه را به چاره‌جويي و همفكري دعوت مي‌نمايد.
3ـ عليرغم تلاش‌هاي بسياري كه جهت اصلاح و نوگرايي در ساز و كار آموزش و پژوهش در حوزه‌هاي علمي و بهره‌گيري از دانش و فن‌آوري نوين صورت گرفته، در مقايسه باشتاب روزافزون و سرمايه‌گذاري عظيم جريان سلطه جهاني براي بيگانه كردن جامعه با فرهنگ و آموزه‌هاي اصيل اسلامي، در حوزه‌هاي علميه براي مقابله با تهاجم فرهنگي و ايجاد مصونيت نسبي، تلطيف فضاي معنوي جامعه، پرورش الگوهاي اخلاقي، پاسخگويي به شبهات و موضوعات جديد، تبليغات اسلامي صحيح، معرفي آموزه‌هاي ديني به زبان عامه و نيز متناسب با نيازهاي جامعه دانشگاهي، سرمايه‌گذاري كافي، برنامه مدون، سياست‌گذاري كلان و شتاب مناسب وجود ندارد.
انجمن اسلامي پزشكان ايران ضمن تاكيد بر وظيفه‌ي دولت در حمايت مادي و معنوي از حوزه‌هاي ديني در عين حفظ استقلال آنها در جهت رشد فضايل اخلاقي در جامعه و مبارزه با هر گونه مظاهر فساد و تباهي و تحقق اهداف متعالي نظام اسلامي، و ابراز نگراني نسبت به افزايش حملاتي كه به سنگرهاي اصيل دفاع از دين از سوي بعضي مدعيان دروغين اصلاحات و نيز از سوي جريان براندازي صورت مي‌گيرد، خطر گرفتار آمدن و آلوده شدن برخي از علماي ديني و حوزه‌هاي علميه به رقابت‌هاي سياسي و نيز اختلاف افكني‌هايي كه با هدف شكستن اقتدار، اعتبار و تماميت حوزه‌هاي ديني صورت مي‌پذيرد، از سربازان امام زمان(عج) در حوزه‌هاي علمي، از علما و مراجع عظيم‌الشان تا طلاب و فضلاي جوان، درخواست مي‌نمايد تا متحد و يكپارچه در جهت مقابله با تهاجم فرهنگي، اقامه احكام الهي، گسترش تبليغات اسلامي، آموزه‌هاي اخلاقي، شناخت دقيق‌تر از جامعه، بازشناسي حوزه قدرت و تاثير حوزه‌ها و پاسخگويي به نيازهاي نوين جامعه، سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي جامعي را آغاز نمايند.
4ـ دانشجويان فرزندان برگزيده ايران و اميد نظام اسلامي هستند. جنبش دانشجويي در ايران با استقلال طلبي و آزاديخواهي، عدالت خواهي، اصلاح طلبي، پويايي، كمال جويي و عزت‌مداري كه همانا منطبق بر آرمان‌هاي اصيل اسلامي و انقلابي است شناخته مي‌شود و به رغم آنان كه در پس تحليل‌هاي انحرافي، بيگانگي نسل جوان ايران به ويژه دانشجويان را با ارزش‌هاي اسلامي تبليغ مي‌كنند، جنبش دانشجويي در ايران جز آموزه‌ها و آرمان‌هاي اسلامي و انقلابي را جستجو نمي‌كند.
متاسفانه بسياري از گروه‌هاي سياسي نزديك به دولت و برخي مسؤولان جناحي و سياسي وزارت آموزش عالي طي سال‌هاي اخير، ناجوانمردانه تلاش كرده‌اند با تحريك احساسات، در فضاي سياسي دانشجويان تاثير گذارده، سوار بر امواج آرمانگرايي ايشان، مباني قدرت خويش را مستحكم و رقباي سياسي را حذف نمايند و در اين راه از هيچ گونه تشنج‌آفريني و آشوب‌طلبي فروگذار نمي‌نمايند.
بدون ترديد جامعه دانشجويي كشور صداقت داعيه‌داران پدرخواندگي و دفاع از جنبش دانشجويي را با رفتار ايشان در عرصه مسؤوليت آموزش عالي در جهت رفع مشكلات آموزشي و پژوهشي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي و رفاهي دانشگاه‌ها به محك تجربه مي‌آزمايند و اجازه نمي‌دهند استعداد، آرمانخواهي و جايگاه اجتماعي ايشان قرباني خودكامگي نوين احزاب مدعي اصلاحات گردد.
انجمن اسلامي پزشكان ايران ضمن تاكيد بر هوشياري، بصيرت و آگاهي سياسي در فضاي دانشگاه و نفي سياست‌زدايي از دانشگاه‌ها، اهميت استقلال كامل تشكل‌هاي سياسي دانشجويي را يادآور مي‌شود، ازجامعه دانشجويي درخواست مي‌كند تا راه سوء استفاده سياست‌مداران كهنه‌كار از جامعه دانشجويي را مسدود نمايند و تمامي تشكل‌هاي دانشجويي، دانشگاهيان و فرهيختگان را به حفظ ثبات و آرامش و وحدت حول اصول، آرمان‌ها و اهداف مشترك دعوت مي‌نمايد.
5ـ مناقشات و ناآرامي‌هاي سياسي كه طي سال‌هاي اخير به بهانه توسعه سياسي در كشور گسترش يافت، نتيجه‌اي جز به كندي گراييدن برنامه‌هاي توسعه كشور و رشد بيكاري و آسيب‌هاي اجتماعي و افزايش دامنه فقر و بي‌عدالتي در جامعه به دنبال نداشته است. در شرايطي كه منطقه خاورميانه هم‌چنان كانون بحران و بي‌ثباتي است و كشور عراق هم‌چنان در اشغال نظاميان آمريكا است و سرنوشت آن در هاله‌اي از ابهام قرار دارد و حمله ناجوانمردانه به مسلمانان و شيعيان مظلوم عراق ادامه دارد، هتك حرمت اماكن متبركه در شهر سامراء از سوي نظاميان امريكايي قلوب شيعيان را جريحه‌دار نموده است، تهديدهاي جدي از سوي آمريكا متوجه ايران است، مهم‌ترين عامل بازدارنده در برابر تمامي تهديدها و ضامن اصلي حفظ استقلال و آزادي ايران، خدمت به مردم و تلاش در جهت رفع مشكلات جامعه و جنبش علمي و همگاني به سمت اصلاح بنيان‌هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه است.
انجمن اسلامي ايران توجه به اين مهم را به ويژه در سالي كه از سوي مقام معظم رهبري به نهضت خدمتگزاري به مردم موسوم گرديده ودر آستانه هفتمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي، رسالتي همگاني مي‌شمارد و برهمين اساس از تمامي مسؤولان وگروه‌هاي سياسي به حفظ آرامش سياسي و تحكيم وحدت ملي حول اصول اسلام، انقلاب، انديشه‌هاي امام و رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب دعوت مي‌نمايد.
***بيانيه جهاد دانشگاهي استان يزد به مناسبت 27 آذر روز وحدت حوزه و دانشگاه و سالروز شهادت دكتر مفتح:
“توصيه اينجانب آن است كه نسل حاضر در آينده غفلت نكنند و دانشگاهيان و جوانان برومند و عزيز هر چه بيشتر با روحانيون و طلاب علوم اسلامي پيوند دوستي و تفاهم را محكم‌تر و استوارتر سازند و از نقشه‌ها و توطئه‌هاي دشمن غدار غافل نباشند.(بيانات امام خميني (ره))
بيست و هفتم آذرماه سالروز شهادت متفكر انديشمند دكتر محمد مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه است.
روحاني و دانشگاهي در جامعه و انقلاب ما همواره نقش پيشتاز خود را حفظ كرده‌اند و پيشاپيش ساير نيروهاي انقلابي در جهت ايفاي مسؤوليت‌هاي تعطيل ناپذير خود وارد عمل شده‌اند.
اين دو قشر بيدار و آگاه جامعه كه حتي در اوج خفقان دوره طاغوت هم هويت انقلابي داشتند همواره مورد خشم و تعرض استكبار واقع مي‌شدند.
طلبه و دانشجو به تناسب موقعيت سني خود و منبعث بودن از بطن جامعه توان انقلابي و ارزشي بسيار بالايي دارند و به لحاظ برخورداري از سطح بالاتري از شعور سياسي و آگاهي اجتماعي طبعا محيط حوزه و دانشگاه جزء اصلي‌ترين كانون‌هاي درك انقلابي و فعاليت‌هاي اصلاح گرايانه اجتماعي بوده است.
در محيط حوره و دانشگاه نبض جامعه تندتر مي‌زند و نخستين علائم ناشي از مسائل و مشكلات سياسي ـ اجتماعي قبل از هر جاي ديگري در اينجا ظهور و بروز مي‌كند.
نسل فرهنگي كشور اعم از طلبه و دانشجو (تربيت يافتگان اين دو مجموعه) انس و الفت بيشتري با اقشار مختلف جامعه داشته و سالمتر زندگي كرده و هويت مردمي و انقلابي خود را حفظ كرده است.
اين دو مجموعه جزء اصلي‌ترين نيروهاي محرك انقلاب و پيشتاز بوده‌اند و به همان اندازه و حتما بيشتر در مراحل تثبيت انقلاب موثر بوده‌اند.
اين نقش موثر و محسوس به حدي است كه اگر حضور و نقش دانشگاهي و روحاني در اين نظام كمرنگ شود وجهه‌ي مردمي و تحرك و پويايي نظام لطمه مي‌بيند و اگر اين دو قشر دانشگاهي و حوزي با يكديگر همگام و همراه نباشند تعادل و ثبات جامعه و نظام دچار مشكل مي‌شود.
هويت فرهنگي و ظرفيت عظيم انقلابي اين دو قشر جامعه به آنها ويژگي‌هاي ممتازي داده و انتظارات خاصي را در جامعه نسبت به آنها به وجود آورده است، از جمله وحدت اين دو قشر كه مهم‌ترين انتظار نظام و جامعه مي‌باشد.
اين وحدت يك وحدت استراتژيك مي‌باشد نه يك تاكتيك زودگذر، اين وحدت يك وحدت «فرامحيطي» است نه يك وحدت «درون محيطي» كه ضررهاي بسياري بر اين عمل مترتب است كه يكي از اين ضررها بيگانه شدن مطلق حوزه و دانشگاه است.
وحدت اصيل و حقيقي وحدتي است كه دوگانگي بين اين دو قشر را از بين ببرد.
هدف از وحدت اختلاط و امتزاج نيست، بلكه به معني يك گونه عمل كردن و در يك مسير قرار گرفتن است و تا وقتي كه تصور بشود حوزه و دانشگاه دو محيط علمي جدا از هم و در تعارض هستند وحدت حاصل نخواهد شد و اگر ما نوع فرهنگ و معرفت اين دو قشر را به گونه‌اي تنظيم كنيم كه نوعي از شناخت‌هاي اين دو قشر فرهيخته جامعه را به يكديگر القاء نماييم تا بتوانند در يك مسير براي رسيدن به يك هدف قدم بردارند يقينا ابتداي وحدت را به دست آورده‌ايم.
***مجمع صنفي نشريات دانشجويي كشور نيز ضمن گراميداشت اين روز خجسته، همبستگي و وحدت حوزه و دانشگاه را پاس داشته و تفكرات و انديشه‌هاي هدفمند دانشجويان و حوزويان را در تحقق اهداف خود ارج مي‌نهد.
موضوع رابطه حوزه و دانشگاه در عرصه‌هاي سياسي و فرهنگي كشور به زماني برمي‌گردد كه ايران پا به تمدن بين‌المللي گذاشت و اين رابطه سيستمي آموزشي در طول حدود 80 سال گذشته به شكل‌ها و ظواهر گوناگون نمود پيدا كرده است. در ابتداي امر، دانشجويان حداقل دروس اسلامي را از علماي مربوطه و روحانيون حوزه‌ها فرامي‌گرفتند و بسياري از اساتيد اوليه دانشگاه‌ها از ميان عالمان دين بودند، لذا در دوران اوليه بين شيوه تعليم و تربيت، رابطه دانشگاهيان و حوزويان در حد مطلوبي بهم پيوسته و الفت‌آميز بود. اين پيوند در زمان پهلوي كمرنگ گرديد و علت آن تسلط غرب از طريق مجموعه عوامل فرهنگي و رسانه‌اي بود كه نفوذ قابل ملاحظه‌اي در جامعه ايران پيدا كرد و دانشجويان براي دستيابي به مدارج عاليه تحصيلي عازم كشورهاي پيشرفته شدند كه اين فاصله افتادن بين تحصيل‌كرده‌هاي دانشگاهي و دانش‌آموختگان حوزوي، فرصتي را به دست حاكمان مخالف اسلام داد تا بتوانند در حد گسترده، دانشجويان را نسبت به عالمان دين بدبين سازند، و با توجه به فاصله‌اي كه بين جريان دانشجويي و جريان مذهبي به وجود آمده بود، فاصله ايجاد شده مي‌توانست بازتاب نامناسبي در عرصه تداوم مبارزه داشته باشد. چرا كه كم كم جريان دانشجويي كشور از مذهب در مبارزه فاصله مي‌گرفت و اين خطر وجود داشت كه در نتيجه نوعي پرت‌افتادگي عقيدتي، جريان‌هاي انحرافي بتوانند در نهضت مردم ايران نفوذ كنند و آن را تحت تاثير خود قرار دهند.
با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي رابطه دانشگاه و حوزه نزديك‌تر، آشتي جويانه و منطقي شد تا جايي كه امروزه هر دو قشر در كنار هم متعهد و احساس مسؤوليت مي‌نمايند. در حقيقت پيروزي انقلاب اسلامي را به تعبيري مي‌توان نتيجه نزديك شدن دو جريان مذهبي حوزوي و روشنفكري دانشگاهي دانست كه وحدت آن دو، جريان پيشگام نهضت اسلامي را ايجاد، رهبري و هدايت كرد. در اين ميانه، برخي از نخبگان حوزه كه عشق آنها به دانشگاهيان زبانزد خاص و عام بود، با ارتباط روحانيون و اساتيد دانشگاه تمهيدي در استحكام اين رابطه ايجاد كرده و فجايع گذشته و اختلافات پيشين كه نتيجه‌اش تضعيف دين در ميان دانشگاهيان مي‌شد، را گوشزد كردند. پيشنهاد يك دستورالعمل كه به مناسبت شهادت دكتر محمد مفتح ارائه شد اساس برپايي سمينارها، مراكز گفت‌وگو و مراكز علمي و تحقيقاتي ويژه موجب وحدت حوزه و دانشگاه قرار گرفت. شهيد دكتر مفتح، به واسطه آن كه بيش از ديگر جريان‌ها، مبلغ وحدت و همكاري حوزه و دانشگاه بود، به عنوان يكي از موثرترين نيروهاي فكري نهضت اسلامي عمل كرده در نهايت هنجارشكني از سنت‌هاي دست و پاگيري كه طي سال‌ها در حوزه‌ها، مانع رسيدن به تفاهم با جريان دانشگاهي كشور بود، از مهم‌ترين دستاوردهاي حركت روشنفكري وي بود.
جوانان متعهد و مبارز دانشگاهي ما كه در روزهاي خون و آتش دانشجوي دانشگاه بودند، مدارج تعهد و علاقه خود را در دانشگاه گذرانده و امروز به كسوت اساتيد متعهد دانشگاه درآمده‌اند.
اساتيد مسلمان و متعهد دانشگاه‌ها كه روشنفكران ديني جامعه ما هستند، نقش موثر و گسترده‌اي در ترويج انديشه‌هاي اسلامي دارند و بديهي است كه روحانيون حوزه‌ها نيز مي‌توانند مايه‌ي آرامش متوليان تعليم و تربيت نسل جوان و رونق بخش بحث‌هاي علمي متكي به اخلاق پسنديده و تقويت بنيه فكري دانشگاهيان باشند و اين دو مي‌توانند بر پايه برداشت‌هاي خود انتقادهايي را به شيوه آموزش و نقد علمي و مهربانانه داشته و بنيان وحدت حوزه و دانشگاه را مستحكم كنند، كه وحدت ميان قشرهاي مختلف مردم از اولويتي جدي برخوردار است، بايد بيش از پيش در دستور كار دلسوزان نظام جمهوري اسلامي قرار گيرد.
*** بسيج طلاب و روحانيون نيروي مقاومت با انتشار بيانيه‌اي فرا رسيدن 27 آذرماه سالروز شهادت دكتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه را گرامي داشت.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، به گزارش روابط عمومي نيروي مقاومت بسيج در بخشي از اين بيانيه آمده است: دانشگاه و حوزه به عنوان دو پايگاه توليد علم، فكر و فرهنگ در كشور فرهنگي، تاريخي و دانش‌پرور ايران شناخته شده‌اند. ملت ايران در طول تاريخ با داشتن پيشينه‌ي درخشان علمي و فرهنگي، در اثر اتحاد اين دو پايگاه علمي، فكري و فرهنگي همواره به عنوان ملتي قابل احترام و تحسين معرفي شده است.
در بخش ديگري اين بيانيه با گراميداشت ياد و خاطره شهيد مفتح آمده است: شهيد مفتح سنبل وحدت حوزه و دانشگاه بود و شعار وحدت حوزه و دانشگاه را سر داد و تز اتحاد حوزه و دانشگاه و يكي بودن دين وسياست را دنبال نمود و در دستور كار خود قرار داد. امروزه به اهتمام آن شهيد والا مقام آثار اثربخش وحدت حوزه و دانشگاه بيش از پيش آشكار مي‌باشد.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.
نظرات