دبيركل جامعه اسلامي زنان انقلاب اسلامي با تاكيد بر اينكه شعارهاي استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي مانند حلقههاي زنجير به هم وابستهاند، يادآور شد: استقلال و تماميت ارضي در صورتي حفظ ميشود كه در داخل، حقوق شهروندي و آزادي سياسي آحاد مردم را رعايت كرده باشيم. جمهوريت نيز چنين رابطهاي با دو شعار پيشين دارد.
اعظم طالقاني، فعال سياسي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در تبيين سه اصل استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي به عنوان اصليترين آرمانهاي مردم در انقلاب اسلامي اظهار داشت: اين سه شعار انقلاب، پايه و اساس حركت مردمي بود كه در آن زمان آغاز شده بود.
وي استقلال را به معناي رهايي و آزادي از قيد و بندهايي كه در ارتباط با بيگانگان براي ما ايجاد شده بود، تعريف كرد و گفت: البته وابستگي با ارتباط متفاوت است. ارتباطات سياسي، فرهنگي و اقتصادي به معناي وابستگي نيست، بلكه وابستگي به اين معناست كه ما در داخل هيچ تدبيري براي ادارهي امور نداشته باشيم تا مجبور شويم از بيگانگان كمك بگيريم.
طالقاني تاكيد كرد: اين معضلي است كه از ابتداي انقلاب براي رفع آن تلاش شد؛ اما مشكلات رفتاري و گفتاري، تشنجاتي را در روابط خارجي ما ايجاد كرد كه سبب ميشود به لحاظ تماميت ارضي و امنيت و آرامش كشور، نگرانيهايي وجود داشته باشد.
وي جمهوري را به معناي مشاركت همهي مردم از لايههاي مختلف اجتماعي و به رسميت شناختن حق نظارت و مشاركت آنها تعريف كرد و افزود: اگر جمهوريت و آزاديهاي مردم اعم از آزاديهاي سياسي و مدني و رعايت حقوق شهروندي محقق نشود، استقلال هم به خطر ميافتد.
دبيركل جامعه اسلامي زنان انقلاب اسلامي با تاكيد بر ضرورت پرهيز از بحث خودي و غيرخودي يادآور شد: حق انتقاد و آزادي بيان بايد براي همه به رسميت شناخته شود. يكي از بزرگترين مشكلات اين است كه تا آمديم نقدي مطرح كنيم، برخي انگي به ما زدند و گفتند كه براي حفظ نظام نبايد نقدي مطرح شود. متاسفانه بر اثر عدم نقادي، حداقل زمان طولاني به معضلات پيچيدهاي كه هنوز هم بابت آن هزينه ميدهيم، گرفتاريم.
به گفتهي وي، در جامعهاي كه فضاي نقد وجود نداشته باشد، پيشرفت، ارتقا، شفافيت و آيندهنگري و ... جايگاهي نخواهد داشت.
طالقاني تاكيد كرد: عدم پذيرش نقد در بسياري از گروههاي سياسي وجود دارد. برخي هم كه نقد را برنميتابند براي فرار از آن فرافكني ميكنند و توپ را به زمين ديگران مياندازند؛ چنانكه هر گونه نقدي را مانع تحقق شعارهايشان ميدانند.
اين فعال سياسي، تحقق جمهوري اسلامي را تضمينكنندهي آزادي و استقلال برشمرد و افزود: هيچكدام از اين اصول نميتواند به صورت مجرد تحقق يابد؛ نه آزادي بدون استقلال و نه استقلال بدون آزادي و نه جمهوريت بدون اين دو؛ اما جمهوريت ميتواند مبناي دو اصل ديگر قرار گيرد. چنانچه مشاركت و حضور مردم در تمام امور به رسميت شناخته شود و حق نظارت نيز در جامعه وجود داشته باشد، هم آزادي و هم استقلال محقق ميشود.
وي با اشاره به ديدگاهي كه به صراحت جمهوريت را نفي ميكند، يادآور شد: امروز شاهد احساس خطر بسياري از صاحبنظران و فعالان سياسي نسبت به جمهوريت و جرياني خزنده كه تمايل دارد كشور را به ديكتاتوري بكشاند، هستيم، البته اين حساسيت و ابراز نگراني خود اميدواركننده است؛ زيرا نشاندهندهي عمق توجه به نقش مردم است. همچنين معتقدم جرياني كه جمهوريت را نفي ميكند نميتواند خواستههاي خود را محقق كند؛ چون مردم ايران در مقابل نفي جمهوريت قيام كردند و خواهان حاكميت شفاف، همچنين اعمال مشاركت و نظارت خود در تمامي امور بودند و چيزي غير از اين را نخواهند پذيرفت.
دبيركل جامعه اسلامي زنان انقلاب اسلامي با اعتقاد به اينكه مردم امروز بسيار بيدار هستند و فرق شعارها و وعدههايي را كه صرفا به دنبال كسب قدرت است، با شعارهاي حقيقي كه مطابق خواست آنهاست، تشخيص ميدهند، گفت: محال است {مردم} اشتباهات غريبي كنند. مردم امروز با شناخت عميق از سوابق كساني كه خدمتگزار آنها بودهاند بر خواستهاي تاريخي خود تاكيد و در آن راستا حركت ميكنند.
طالقاني در ادامه هدايت مردم از سوي امام (ره)، همچنين حضور مردم را دو اصل اساسي در پيروزي انقلاب برشمرد و تاكيد كرد: اين نكته را سران كشور بايد بدانند كه اگر حضور مردم، همراهي و همكاري جريانهاي سياسي و عقل جمعي در ارتباط با انقلاب نبود، كسي نميتوانست امام (ره) را ياري كند. اين عوامل زماني كه با هدايت امام (ره) همراه شد توانست آن انقلاب بزرگ و حيرتانگيز را را بيافريند. امروز هم هدايت و حضور ميتواند اين حركت را با موفقيت پيش برد.
وي با اشاره به اينكه در دنياي امروز ديگر هدايت فردي اكتفا نميكند و عقل جمعي ميتواند هدايتكنندهي جامعه باشد، يادآور شد: عقل جمعي ميتواند در قالب نهادها و ساختارهاي مدني، فكري و سياسي، هدايتكنندهي جامعه باشد. اين موضوعي است كه نبايد در كشور ما مغفول بماند.
طالقاني با تاكيد بر اينكه جمهوريت به توليد فكر و حركت بر مبناي خرد جمعي نياز دارد، يادآور شد: ما در مسائل فرهنگي، سياسي و اجتماعي به توليد علم نياز داريم كه در نهايت اين توليد فكري ميتواند، حداقل به خروج سيستم اقتصادي از بحران كنوني منجر شود.
وي افزود: از آنجا كه نقد و اصلاح دو عامل مهم ارتقا و تضمين بقا هستند، اگر حاكميت صرفا به دنبال مچگيري باشد و براي اين موضوع سيستم اقتصادي كه بايد از مراحل اقتصادي و سياسي عبور كند تا شرايط حساس كنوني جهان را پشت سر بگذارد و پيشرفتهايي كه در زمينههاي سياسي، تشنج زدايي، اقتصاد، ذخاير ارزي و يا ICT و غيره پيش آمده را ناديده بگيرد و يا چوب لاي چرخ آنها بگذارد، شاهد بازگشت به عقب و ارتجاع خواهيم بود كه از بعد اقتصادي و ابعاد سياسي و فرهنگي نيز منتقل ميشود.
انتهاي پيام
نظرات