به گزارش ایسنا، چند سالی است که جنگلهای ایلام با آتش دست و پنجه نرم میکنند و این مسئله موجب نگرانی مردم و مسئولان شده است، در خطبههای نماز جمعهی هفتهی گذشته حجتالاسلاموالمسلمین «محمدنقی لطفی» امام جمعهی ایلام و نمایندهی ولیفقیه در استان، تاکید کرد: این آتشسوزیها تصادفی نیست و از دستگاههای امنیتی استدعا داریم این موضوع را ریشهیابی کنند.
وی بر ضرورت پای کار آمدن همه دستگاهها تاکید و تصریح کرد: درختان بلوط تنها سرمایهی استان هستند که قدمت آنها به 3000 تا 500 سال میرسد و حفاظت از آنها مسئولیتی شرعی و ملی است و لازم است همه نهادها مانند سپاه و بسیج و همه مردم کمک کنند تا این سرمایههای طبیعی حفظ شود.
نماینده ولیفقیه در استان ایلام از سازمان جنگلها خواست تا با گسیل داشتن امکانات به استان، مانع آتشسوزی و مهار آتشسوزیهای احتمالی در کوتاهترین زمان ممکن شوند.
در عصر دوشنبه 22 خرداد، ساعت 16 آتشسوزی در بخشی از جنگلهای بخش کارزان شهرستان آغاز و ساعت 18 باکمک نیروهای مردمی مهار میشود اما تفاوت این آتشسوزی این بود که عامل آتشسوزی در این منطقه شناسایی میشود و با چاقو به یکی از همیاران طبیعت و دوستداران محیط زیست حملهور میشود.
«غلامرضا فتحی» فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی استان از دستگیری عامل آتشسوزی که فردی غیر بومی است خبر داد و از مردم خواست در صورت مشاهدهی افراد مشکوک در سطح اراضی استان، به یگان حفاظت منابع طبیعی و محیط زیست اطلاع دهند.
فتحی خاطرنشان کرد: «علی سهرابی» اهل روستای «قنات آباد» از بخش «کارزان» در جریان درگیری با عامل حریق مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفت.
علی هم اکنون بعد از سپری کردن عمل جراحی در بخش مراقبهای ویژه بیمارستان امام خمینی(ره) شهر ایلام تحت درمان است.
فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی استان ایلام گفت: عامل آتشسوزی هم اکنون در بازداشت بوده و تاکنون به دو فقره دیگر آتش زدن جنگل های ایلام اعتراف کرده است.
بعد از این حادثه فعالان اجتماعی و زیست محیطی به عیادت علی سهرابی رفتهاند و نوشتارهایی را تقدیم وی میکنند.
«عبدالصاحب ناصری» از فعالان سیاسی و اجتماعی چنین مینویسد:
"چند سالی ست که آتش بلای جان جنگل های زاگرس شده! و آتش تر و خشک و چرنده و پرنده و خزنده نمیشناسد!
کما اینکه ریزگرد نیز!
علی در یک روز گرم پایانی خرداد در معیت خانواده و در دامنهی مانشت گرم امور روز مره ی کشاورزی بود.
مانشت برای ایلامیان نماد سر به ماه ساییدن و بلند طبعی و سخاوت و پایداری و صد البته مهربانیهایی است که بیمنت بر سیاحان و کوهپیمایان و علاقهمندان به طبیعت ارزانی میدارد!
و علی فرزندی ست که در دامن این مادر زاده شده است!
در نگاه اتفاقی علی، او متوجه شد که در فرازمندترین و نقاط متعدد مانشت قله های آتش و دود به آسمان میرود. گویی در جسم و جان علی آتش افکنده بودند. او ظرف آبی بر میدارد و به سینهی قله میزند و نخستین کسی است که کشانکشان خود را به محل حریق میرساند. ضربان قلب علی چنان شدت دارد کانه قلبش میخواهد از حلقومش بیرون بزند! اما او مانشت را در شعله دیده و مهار آتش را بر جان خود ترجیح می دهد و دست به کار فرونشاندن بخشی از آتشی می گردد که همه چیز را در کام خود می کشد.
اندکی آن سوتر، صدایی توجه علی را به خود جلب می کند، ناسزاهای پیاپی از ناحیه ی کسی که به عمد آتش در جنگل افکنده و بر حذر داشتن علی از اطفای حریق و هجوم آوردن و گلاویز شدن او با علی و فرو آوردن ضربات متعدد چاقو بر پیکرعلی، مزد جوانی است که خود را به دل شعله های آتش زده تا نگذارد مانشت، مادر مهربانی و سخاوت و نماد سربلندی ایلامیان در حریق حقارت سود جویان بی جود و وجود بسوزد!
افراد خانواده و دیگرانی فرا می رسند و عامل آتش سوزی را دستگیر و علی غرق خون را راهی بیمارستان امام خمینی ایلام می کنند.
علیسهرابی فرزند دلیر مانشت و ایلام شایسته ی آن است که به عنوان " فرزند فداکار مانشت"ملقب گردد و روز وقوع حادثه نیز به نام "روز مانشت" نامگذاری شود.
کمترین استحقاق جوان فداکار ایلامی آن است که به عنوان الگوی حافظ فداکار محیط زیست، در دستگاه متولی امر حفاظت از محیط زیست یا سازمان های مرتبط به استخدام در آید تا علی های جامعه بدانند که جامعه و متولیانش قدرشان میدانند.
دکتر «علی موسینژاد» عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد ایلام نیز پس از عیادت از این جوان فداکار مینویسد:
«دیروز به همراه جمعی از دوستان به عیادت علی سهرابی، فرزند فداکار مانشت( به تعبیر زیبای دوست متعهد و دغدغه مند مان، جناب عبدالصاحب ناصری) رفتیم. اعضای خانواده و جمعی از اقوام و دوستان در کنارش بودند. اضطراب و نگرانی از وضعیت جسمانی فرزندشان در چشمان خستهشان موج میزد و در گفتارشان که مدام با جمله "بین خودمان باشد" قطع میشد، انتظارات بعضا شکوهآمیز از مسولان ذیربط ابراز و اعلام میشد. من اما، در آن اوضاع و احوال که با شنیدن داستان از زبان خود علی، فرودآمدن ضربه های چاقو بر روحم را حس میکردم، به آینده این جوان و جوانان بیشماری که آماده فداکاری و جان بازی برای منافع و ارزشهای جامعه اند، میاندیشیدم. چه آیندهای در انتظار جوانانی است که علی سهرابی، نمونه ای از آنهاست؟ حادثهها قهرمانساز هستند و ایران هم کشور حادثههاست. این جوان که بدنش برای منافع جمعی جامعه چاقو آجین شده، چه آیندهای در انتظارش است؟ با توجه به اینکه اندامهای داخلی اش از قبیل کبد و روده اش آسیب دیده، ممکن است این آسیب، همراه همیشگی زندگیاش گردد( که البته دعا میکنیم چنین نشود) و زندگیاش را در مسیری غیردلخواه جهت دهد و او را از برخی فرصتها و لذتها محروم سازد .
حال روی سخنم با دو گروه است :
یکی، گروهی که برای اینگونه کارها ارج و اهمیّت قائل هستند، به ویژه طرفداران محیط زیست و فعالان این حوزه. خواهش میکنم علی را تنها نگذارید و فراموش نکنید، عیادت از ایشان کمترین وظیفهای است که باید به انجام آن در اسرع وقت مبادرت ورزیم. نگذاریم ایشان احساس بیپناهی کند، نگذاریم این احساس به ایشان و اعضای خانوادهاش دست دهد که اشتباه کرده، به او نشان دهیم که قدردان جانبازیاش هستیم، اقدام ایشان را بهانهای کنیم برای فرهنگ سازی و تبدیل ایشان و افراد مشابه ایشان به الگوهای برای شهروندان. ما باید ایثار این قهرمان جوان مان را به گوش پایتخت نشینان برسانیم و آن را به خوبی در رسانه های سراسری منعکس کنیم .
دیگری، نمایندگان استان در مجلسین، استاندار، و مدیران منابع طبیعی و محیط زیست است. علی سهرابی یکی از بیشمار جوانانی است که آماده تلاش و فداکاری برای بهبود وضع جامعه هستند. بی تردید اگر شما مسولان برنامه داشته باشید و به جوانان میدان بدهید، امثال علی سهرابی در جامعه ما فراوان اند، تلاش برای شناسایی اینها و کمک گرفتن از استعدادها و توانهایی آنها را در دستور کار قرار دهید. اگر قرار است از جوانان به مثابه دستیار استفاده کنید، "علی سهرابی" را در اولویت قرار دهید.
علی سهرابی و خانواده اش نیازمند مساعدت و حمایت مالی، روحی و روانی و اجتماعی شماست، دریغ نورزید .
پیشنهاد ارزشمند جناب ناصری مبنی بر نامگذاری روز وقوع این حادثه به نام روز مانشت را جامه عمل بپوشانید. من حتی معتقدم سمنی را به نام ایشان نامگذاری کنید. این گونه کارها در مقابل ایثار ایشان چندان ارزشی ندارد .
سازمان حفاظت محیط زیست کشور را به خوبی در جریان ماجرا قرار دهید و از آنها برای عیادت از علی و ارایه کمک های لازم به ایشان و خانواده شان استمداد کنید .
من حقیر با افتخار در مقابل همه کسانی که برای منافع عمومی جامعه تلاش و ایثار میکنند، تعظیم میکنم و دستشان را میبوسم .
انتهای پیام
نظرات