میدان مین

برای دسترسی به اخبار قدیمی‌تر، در منوی مربوطه سال و ماه را محدود کنید.
  • وداع در میدان مین

    وداع در میدان مین

    مصطفی پایش رفته بود روی مین و بدنش پر از ترکش بود. وقتی خواستم یک‌طرف بدنش را بگیرم و بلند کنم، حواسم نبود و پایم را گذاشتم کنار یک مین. نفر همراهم که سر و بدن مصطفی را گرفته بود، فریاد زد مواظب باش! من به خودم آمدم و دیدم پایم قشنگ بین دو مین ضدنفر گوجه‌ای است.