/تحلیل/

چرایی نگاه متفاوت غرب به اوکراین و فلسطین

یک رسانه عبری در یادداشتی به تفاوت میان جنگ روسیه و اوکراین با مناقشه میان فلسطین و رژیم صهیونیستی و دلیل تبعیض در نوع نگاه غرب به این دو پرونده پرداخته است.

به گزارش ایسنا، روزنامه عبری‌زبان چپ "هاآرتص" چاپ رژیم صهیونیستی در یادداشتی به قلم دیمتری چامسکی سعی کرده تا دیدگاه "دو کشوری" را مطرح و تبلیغ کند و برای این منظور از تهاجم روسیه به اوکراین به عنوان شاهد مثال استفاده کرده است. در این مطلب آمده است: باید اعتراف کرد که علی‌رغم تشابه میان تلاش روسیه برای "اشغال" اوکراین و اشغال فلسطین توسط اسرائیل، تفاوت اساسی و بزرگی میان این دو وجود دارد.

این روزنامه می‌نویسد: در حالی که نیروهای اوکراینی قاطعانه، خشونت آمیز وبا انواع سلاح در برابر ارتش روسیه می‌ایستند و تاکنون هزاران سرباز روس را قتل عام کرده‌اند، شاهدیم که تمام جهان بدون وقفه برای آن‌ها دست می‌زنند و آن‌ها را قهرمانانی می‌دانند که برای دفاع از آزادی مردم خود می‌جنگند.

در مقابل، اما اگر فلسطینی‌ها در مناطق اشغالی به ارتش اسرائیل حمله کنند و سربازان آن را بکشند نه تنها از سوی اسرائیلی‌ها بلکه از سوی غربی‌ها نیز که نفس‌های خود را حبس کرده‌اند و شاهد "قهرمانی‌های مقاومت" اوکراین هستند، "تروریست و ویرانگر" خوانده می‌شوند.

نویسنده می‌نویسد: دلیل تفاوت میان این دو بسیار روشن و واضح است؛ اوکراینی‌ها یک کشور، حکومت و قانون دارند که به رسمیت شناخته شده است درحالی که فلسطینی‌ها قومیتی بدون کشور و حاکمیت هستند. همانطور که ماکس وبر، سوسیالیست بزرگ و معروف می‌گوید، حکومت به معنای سلطه و قدرتی در داخل جامعه است که انحصار استفاده از خشونت مشروع را در دست دارد، با توجه به این مفهوم خشونتی که سربازان و شهروندان مسلح اوکراینی علیه سربازانی که سرزمین آن‌ها را اشغال کرده‌اند به کار می‌گیرند، از سوی جامعه بین‌المللی مشروع و قانونی به شمار می‌رود و بر خلاف آن، مشروعیت بخشی به مقاومتی که مردم بدون کشور دارند، شبهاتی بر آن وارد می‌کند.

در این یادداشت آمده است: در اینجا، ادعاهای پوچ و بیهوده پست مدرن در مورد "پایان دوران کشورها" کاملاً روشن می‌شود؛ شعاری که همیشه در گفتمان "جهانی شدن پسا ملی" دیده می‌شود. حکومت ملی در صیغه قدیمی خود به معنای کشوری دارای حاکمیت و مستقل در مرزهای شناخته شده از سوی تمام ملت‌ها است و این همان اندوخته و دارایی حیاتی مردم اوکراین است که به آنها حق ثابت دفاع از خود در برابر "اشغالگر خارجی" را می‌دهد.

نویسنده در ادامه آورده است: ملت فلسطین اما کشور مشخصی ندارند و در برابر اشغالگری‌های اسرائیل به حال خود رها شده‌اند تا سرنوشت خود را تعیین کنند؛ اسرائیلی که آن‌ها را بیرون می‌راند و دارایی‌های آن‌ها را سلب می‌کند، درحالی که فلسطینی‌ها حقی از سوی جامعه بین‌المللی برای پاسخ قاطعانه به مقامات اشغالگر ندارند.

در ادامه این یادداشت آمده است: درس اصلی که می‌توان از جنگ کنونی روسیه و اوکراین گرفت این است که حکومت ملی و داشتن کشوری با مرز مشخص همچنان چارچوب اساسی و اصلی برای دفاع یک انسان از خود در برابر انسان دیگر و یا یک قومیت در برابر قومیت دیگر است؛ به همین دلیل بیشتر جوامع بین‌المللی عوام فریبی سیاسی و خودمختاری پوتین را نمی‌پذیرند؛ مساله‌ای که می‌گوید "برای اوکراینی‌ها (اسلاوهایی که برادران کوچک مردم بزرگ روسیه هستند) بهتر است که در چارچوب فدراسیون چند ملیتی روسیه زندگی کنند".

نویسنده معتقد است: مشکل اینجاست که آنها می‌خواهند تحت پوشش "گفتمان پسا ملی گرایانه" این کالای نخ نما را به فلسطینی‌ها بفروشند، چه به عنوان یک «کشور دو ملیتی» و چه در قالب هر نظام عجیب دیگری که در حد یک کشور نیست، این درحالی است که در واقع، اگر چنین نظامی به وجود آید به عبارتی دیگر دنباله "طرح ترامپ" یا چیزی کمتر از یک کشور خواهد بود.

بنابراین اگر اوکراین به فدراسیون روسیه بپیوندد، سلطه‌گری روسیه بر مردم اوکراین باقی خواهد ماند و این امر نیز در چارچوب "کشور واحد" در اسرائیل و یا فلسطین اتفاق خواهد افتاد و اسرائیلی‌های یهودی از حس "برتری" قومی خود نسبت به فلسطینی‌ها کوتاه نخواهند آمد و فلسطینی‌ها نیز از رویای خود مبنی بر تحقق برتری ملی نسبت به اسرائیلی‌ها کوتاه نمی‌آیند.

نویسنده در پایان آورده است که "تنها می‌توانیم امیدوار باشیم که طرح "دو کشوری" بار دیگر با قدرت بازگردد زیرا تنها راه صلح و اجرای مساوات حقیقی میان اسرائیل و فلسطین است."

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ / ۱۵:۴۶
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 1401012212471
  • خبرنگار : 71579