شینزو آبه: سامورایی کم‌رنگ

"شینزو آبه، اردوغانِ ژاپن، سیاستمدار لبخند به لب،با شلیک یک تپانچه خانگی به شینیگامی (خدای مرگ در ژاپن) سلام کرد. آبه به دنبال ژاپنی تازه و قوی بود؛ هر چند دست به عصا حرکت می‌کرد؛ خبر نداشت مرگ از روبه‌رو به سوی آدم می‌تازد."

به گزارش ایسنا، میثم امیری در یادداشتی درباره شخصیت و رویاهای سیاست‌مدار ژاپنی شینزو آبه نوشته است: "در سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۱۳ جایزه بهترین لباس پوشیدن را تصاحب کرد؛ لحظهٔ آخر آرام خم شد و به نرمی زانو زد. وقتی تیر اول به خطا رفت، هول نشد. سعی کرد اوضاع را کنترل کند که نشد، چون اوضاع داشت بهتر او را می‌پایید. عکس‌العمل بادیگاردها محل بحث شده است؛ چرا وقت خطر بادیگاردها مثل جنتلمن‌ها به نظر می‌رسیدند؟ آیا می‌ترسیدند خط اتوی کت و شلوار نخست‌وزیر سابق خراب شود؟

انتخابات پارلمانی ژاپن در راه بود و آبه شهر به شهر می‌رفت تا از هم‌حزبی‌هایش حمایت کند. آبه به مدت ۲۶ سال پیاپی تا لحظهٔ مرگ عضو مجلس نمایندگان (عوام) بود. جز دورهٔ اول هیچگاه میزان آرای او از ۶۴ درصد پایین‌تر نیامد. او جوانترین نخست‌وزیر بعد از سالهای جنگ بود. مردی در صحنه از خاندانی سیاسی؛ پدر، وزیر خارجه و پدربزرگ، نماینده مجلس.

سیاست‌مدار لب‌خند به‌لب، طولانی‌ترین دورهٔ نخست‌وزیری در ژاپن را تجربه کرد. نوعا محبوب بود و دوست داشت دلنشین به نظر برسد؛ گفتند پوپولیست است. عکس سرصفحهٔ توییتر آبه در یک مزرعه برنج گرفته شده؛ مقام ارشد مملکت تا کمر برای پیرزن چکمه‌پوش کشاورز خم شده.

آبه می‌گفت مشتری برنامه‌های کمدی تلویزیون ژاپن هم هست. می‌گفت عاشق تند غذا خوردن و غذاهای تند است؛ رفتارهای اجتماعی که می‌تواند بین ژاپنی‌ها جذاب باشد. (تند غذا خوردن یا غذا خوردن رقابتی اشاره دارد به مسابقه‌ای محبوب بین آمریکایی‌ها و کانادایی‌ها و ایضا ژاپنی‌ها که در آن شرکت‌کنندگان باید بین هشت تا پانزده دقیقه هر چه را که روی میز است ببلعند.) آبه مردمی به نظر می‌رسید؛ حتی آن جایزه لباس‌پوشیدنش هم به رعایت کمپین کول‌بیز ربط داشت؛ یک کمپین ژاپنی که در آن به افراد توصیه می‌شود لباس‌های خنک بپوشند تا در محیط ۲۸ درجه سلسیوس هم بتوانند بدون نیاز به کولر به راحتی کار کنند! شگفتی‌های سبک‌ زندگی ژاپنی! این کمپین‌ در ابرپروژهٔ تمدنی ژاپن باحال (Cool Japan) قابل ارزیابی است.

همسر آبه هم مثل شوهرش فعال بود. آکی گاهی به شدت مخالف شوهرش نظر می‌داد و حزب اپوزیسیون را تک‌نفره در خانه به پا کرده بود. اما حضور همسر در عرصه اجتماعی پرفروغ نماند. آکی با یک مدرسه ابتدایی که فرهنگ نظامی‌گرانه‌ای داشت همکاری می‌کرد. مدرسه با حمایت او توانست با زدوبند تخفیف غیر معمول از دولت ژاپن برای نیازهایش بگیرد. همین «رسوایی» در کشور احترام به قانون کافی بود تا پر و بال این بانوی فعال قیچی شود.

اما آبه بیدی نبود که با این بادها بلرزد. او چه در سر داشت؟

فومیو کیشیدا نخست‌وزیر فعلی ژاپن دیروز گفت: آبه همیشه یک قدم جلوتر از زمان بود.

آبه می‌گفت به فکر آیندهٔ ژاپن و ژاپنی متفاوت است. او ایده‌اش دربارهٔ آیندهٔ ژاپن را در کتاب «به سوی یک کشور زیبا» تبیین کرد. کتاب بیش از نیم میلیون نسخه فروخت و ایده‌های او را بر سر زبان‌ها انداخت. ایده‌هایی دربارهٔ نوسازی اقتصادی و سیاسی کشور؛ تلاش برای مرکززدایی و برنامه‌هایی برای جذب توریسم.

در یک جمله آبه به دنبال احیای ملی‌گرایی ژاپنی بود. دوست داشت جوانان کشورش به ژاپن عشق بورزند. این ایده برای کشوری که دهه‌ها تحت انقیاد نظامی ایالات متحده بود تازه به نظر می‌رسید. او مرتب دربارهٔ «عشق به کشور» صحبت می‌کرد.

در راستای ترویج ملی‌گرایی، آژانس دفاع از ژاپن را به وزارت دفاع تبدیل کرد. این یک تصمیم جسورانه برای کشوری به نظر می‌آمد که بعد از جنگ جهانی دوم عملا ارتشی نداشت. او با تصویب لوایح امنیتی، تفسیری تازه‌ای از «دفاع از خود» ژاپنی‌ها ارائه داد. مطابق اصل نهم قانون اساسی از سال ۱۹۴۷ ژاپن نمی‌توانست از جنگ در عرصهٔ بین‌المللی استفاده کند و این کشور هیچ گاه به وضعیت جنگی درنمی‌آمد. اما آبه توانست با بلندپروازی و همراهی مجلس نمایندگان، تفسیری متفاوت از این اصل ارائه دهد. مطابق این تفسیر، ژاپن می‌تواند بدون این که مورد حمله قرار گیرد در مأموریت‌های نظامی برون‌مرزی شرکت کند. هم‌اکنون برادر کوچکتر آبه وزیر دفاع ژاپن است...

این تفسیر تازه که ریشه در ملی‌گرایی آبه داشت می‌تواند زنگ خطری برای آمریکا به حساب آید. هر چند تحلیل‌گران می‌گوید این برنامهٔ آمریکا است تا برای مقابله با چین ارتشی نیرومند از ژاپنی‌ها آماده کند. این تحلیل برای ژاپنی که بدون اجازه آمریکا ساکی هم نمی‌نوشد، اشتباه نیست؛ منتها آمریکایی‌ها حواسشان نیست که دوگانهٔ قدیمی در ژاپن پررنگ می‌شود: سلحشوری یا صلح‌طلبی! شاید تأکید روی نظامی‌گری در کوتاه‌مدت به نفع آمریکا باشد، ولی تقویت روحیهٔ سلحشوری در بلندمدت حتما به نفع برخاستن ققنوس‌وار کامی‌کازه (فداکاری تا سر حد جان‌باختن) است.

آبه در اقتصاد موثر ظاهر شد و از یک حکایت قدیمی ژاپنی بهره گرفت: شاید یک تکه چوب به راحتی شکسته شود، ولی سه تکه چوب در کنار هم به سادگی نخواهد شکست. به همین خاطر او برنامه‌های همه‌جانبه مالی و پولی و حمایتی را در پیش گرفت و سعی کرد اقتصاد کشورش را شکوفا کند. این برنامه‌ها در یک اقدام جامع به نام آبنومیکس طرح‌ریزی شده بود.

جوانان را با ارائه برنامه‌هایی تشویق به ازدواج کرد و مرخصی زایمان را تا سه سال افزایش داد. به زنان و سالمندان توجه نشان داد. حتی از کار مهاجران در این کشور حمایت کرد. رشد جمعیت در ژاپن منفی بود و هست و آبه به دنبال راه‌هایی بود تا کشور را از این بحران جمعیتی خلاص کند.

آبه به دنبال جذب سرمایه‌گذار خارجی بود. به همین خاطر به طرز غیر طبیعی تعداد دیدارهای دیپلماتیک با تجار و خارجی‌ها را بیشتر کرد. میزبانی المپیک را برای سال ۲۰۲۰ از آنِ خود کرد. گفت باید المپیک رباتیک هم به راه بیافتد. خودش را به ناتو و اروپا و کشورهای آسیایی غیر از چین و کره جنوبی نزدیک کرد. دو سفر مهم به هند و استرالیا داشت. آبه در کشوری که باید با آمریکا هماهنگ می‌بود و صبح‌به‌صبح اعلام وفاداری‌اش را به روز می‌کرد، بیش از اندازه فعال بود و ارتباط می‌گرفت و سعی می‌کرد همهٔ تخم‌مرغ‌هایش را توی سبد آمریکا نگذارد. او در آغاز پشت سر هم به کشورهای مختلف سفر می‌کرد. احیای ژاپن در سرش می‌چرخید و فقط به آن فکر می‌کرد. در ژانویهٔ ۲۰۱۳ یک گروه نظامی وابسته به القاعده در الجزایر نزدیک به هشتصد نفر را گروگان گرفت. این گروه خواهان توقف عملیات نظامی فرانسه در شمال مالی بود. ۳۹ گروگان خارجی در این گروگان‌گیری پر حادثه کشته شدند. 10 نفرشان ژاپنی بودند. در پی این گروگان‌گیری پرماجرا، آبه اعلام کرد که باید شورای امنیت ملی ژاپن را احیا کند. به یک سال نکشید که این کار را کرد.

اگر آبه به بیماری مزمن مرتبط با التهاب روده مبتلا نمی‌شد، بعید بود به سادگی عرصه را واگذار کند؛ آبه کناره‌گیری‌اش از قدرت را غم‌انگیز می‌خواند. جسم آبه نتوانست بار سنگین مسئولیت این طولانی‌ترین نخست‌وزیر ژاپن را تحمل کند، وگرنه همچنان کنشمند به نظر می‌رسید و تا آخرین لحظه داشت با مشت‌های گره‌کرده و قامت افراشته سخنرانی و رؤیاپردازی می‌کرد؛ آخرین توییتش را ببینید: نشان می‌داد که دوست دارد از مبارزه و سرسختی حرف بزند.

تنوع رفتارهای آبه کم نیست؛ او به زیارت یاسوکونی هم رفته بود. معبد یاسوکونی زیارت‌گاه جنجالی همهٔ ژاپنی‌هایی است که در جریان نبرد (هر نبردی) به نام یا به ننگ کشته شده‌اند. چه آنانی که فداکارانه جان خود را فدا کرده‌اند، چه دیگرانی که مرتکب جنایت جنگی شده‌اند؛ خشک و تر، درست و نادرست آنجا دفن هستند. بازدید آبه از این معبد بزرگ (که دست کم دو و نیم میلیون جان‌باخته را در خود جای داده) کره جنوبی را خشمگین کرده بود.

آبه در یکی از آخرین اظهارنظرهایش زلنسکی را مقصر جنگ روسیه و اوکراین می‌دانست. آبه شبیه ژاپن بعد از جنگ نبود؛ هرگز سامورایی نبود ولی بدش نمی‌آمد سلحشوری و وطن‌دوستی فراموش‌شدهٔ ژاپنی‌ها بیدار شود.

مخالف کم نداشت و موافق هم. به همین خاطر ترور آبه غیر قابل باور نیست آن هم در کشوری مثل ژاپن که طبقهٔ متوسطش مثل جن و بسم‌الله از جنگ و نزاع با اسلحه فراری است و دوست دارد صلح‌طلب و تسلیم‌شده به نظر برسد تا سلحشور و شورشی!

راستی آبه به ایران هم سفر کرد و گفت پیام‌رسان ترامپ (رییس جمهور بازنده آمریکا) به رهبر ایران است. رهبری در آن جلسه به آبه گفت که در حسن نیت آبه تردیدی نیست ولی او ترامپ را شایسته مبادلهٔ پیام نمی‌داند. رهبر توضیح داد: آمریکا همان دولتی است که یک‌طرفه برجام را نقض کرده و هر روز دارد ما را بیشتر از قبل تحریم می‌کند. ما از این تجربه درس گرفتیم و دیگر با او مذاکره نمی‌کنیم.

رهبر ما تلویحا به او گفت بیایید دربارهٔ‌ ایران و ژاپن صحبت و آمریکا را فراموش کنیم. اما آبه نمی‌توانست به آمریکا فکر نکند. حواسش بود که در هر صورت او فرستاده‌ای بیش نیست حتی اگر مقام عالی کشور ما به او یادآور شود که نخست‌وزیر ژاپن بودن کم چیزی نیست!

آبه با این که دوستی نزدیک با ترامپ داشت گفت: آمریکایی‌ها می‌خواهند طرز فکر خود را به دیگر کشورها تحمیل کنند.

ناگفته پیداست که رهبر ایران این گفته را تأیید کرد؛ آبه این طور بود؛ گاهی حقایق از دهانش بی‌محابا خارج می‌شد."

انتهای پیام

  • شنبه/ ۱۸ تیر ۱۴۰۱ / ۱۷:۱۹
  • دسته‌بندی: غرب آسیا و آفریقا
  • کد خبر: 1401041812519
  • خبرنگار :

برچسب‌ها