به گزارش ایسنا، این نشست با حضور عبادرضا اسلامی کولایی (رییس موزه هنرهای معاصر تهران)، علی محمد زارع (مشاور عالی موزه) و بهرنگ صمدزادگان (کیوریتور نمایشگاه مینیمالیسم و کانسپچوال آرت) دوشنبه ـ ۱۴ شهریور ماه ـ برگزار شد.
در ابتدای این نشست رییس موزه هنرهای معاصر تهران با تشکر از اهالی رسانه برای حضور در این نشست اظهار کرد: «ایده برگزاری این نمایشگاه متعلق به خود آقای صمدزادگان بود. ما فکر کردیم ویژگی مهم این نمایشگاه پاسخگویی به پرسش پژوهشگران باشد. آقای صمدزادگان روزی برای من تعریف میکرد که بسیاری از دانشجویان برای دیدن نمایشگاههایی از این دست راهی کشورهای دور و نزدیک میشوند و این شاید اولین ویژگی این نمایشگاه بوده که توانسته به این نیاز محققان جواب دهد.»
رییس موزه هنرهای معاصر تهران اضافه کرد: «ویژگی دیگر این بود که در طول کار آثار بسیار زیبایی از هنرمندان نامی جهان برای اولین بار به نمایش گذاشته شدند.»
در ادامه بهرنگ صمدزادگان، کیوریتور نمایشگاه اظهار کرد: «این نمایشگاه خوراکی است که برای طیف وسیعی از مخاطبان فراهم شده است. فکر میکنم در قبال نسلهای جدید هنرمندان و نسلهای بعدی مسوول هستیم که خوراک مطالعاتی و دیداری فراهم کنیم.»
او ادامه داد: «داشتم فکر میکردم اولین باری که با چنین هیجانی در موزه مواجه شدم، سال ۷۷ بود و چشم به هم زدیم و تمام شد. بسیاری از جوانهایی را میشناسم که سال به سال ممکن است در مشاغل مختلفی کار کنند و پول جمع کنند تا دو روز یک موزه یا دوسالانه ببینند.»
این هنرمند و پژوهشگر اضافه کرد: «نمایشگاه به دو جریانی میپردازد که مشخصا در تمام هنر دنیا تاثیر گذاشته و بر تغییر هنر مدرن بر پست مدرن تاثیرگذار بودهاند. اسامیای که در نمایشگاه میبینید، هنرمندانی هستند که به آنها نوابغ دهه ۶۰ گفته میشود.»
او همچنین اظهار کرد: «بخواهیم یا نخواهیم ما در دل هنر معاصر زندگی میکنیم و متاثر از جریانهای آن هستیم. به ویژه نمایشگاه مینیمالیسم و کانسپچوال آرت بر هنر ما تأثیر گذاشته شدهاند.»
صمدزادگان در ادامه گفت: «در آغاز این جریان در ایران، ما خامدستیهایی کردیم. ممکن است با کمبود دانش تاریخ هنری یا با تقلید آن مواجه باشیم. چیزی که میتواند موزه هنرهای معاصر را در سطح جهانی مطرح کند، در همین رویکرد پژوهشی است. متأسفانه در دنیا و در هیچکدام از میزگردها، سراغی از هنرمندان ایرانی گرفته نمیشود و مقالهای از ایران نیز منتشر نمیشود. دلیل آن این است که هنر معاصر ایران هنوز نتوانسته خودش را قابل توجه مطرح کند.»
او در ادامه اظهار کرد: «این نمایشگاه میتواند بستری برای ما باشد که نسبت به تاریخ جهان اعلام موضع کنیم. امیدوارم نمایشگاههای اینچنین ادامه پیدا کند چون مطمئنم که در گنجینه موزه از جریانات مختلفی آثار قابل توجهی داریم. موزه جایی است که به تمام هنرمندان دنیا اعتبار تاریخی اعطا میکند. برای هنرمندان سرتاسر دنیا از جمله ما ایرانیها افتخار بزرگی است که در موزه هنرهای معاصر مرکزی بتوانیم نمایشگاهی برگزار کنیم.»
صمدزادگان در پاسخ به پرسشی درباره موضع نمایشگاه اظهار کرد: «یک بخشیاش بحث آموزشی و تأثیرگذاری این دو جریان در کل تاریخ هنر است. دومین مسأله این است که ما چگونه جایی مثل موزه هنرهای معاصر را از سکون تاریخی دور نگاه داریم و مقاوم کنیم.»
او ادامه داد: «برای من تفاوت میان موزه و موزه هنرهای معاصر اهمیت دارد. چیزی که در موزه هنرهای معاصر اتفاق میافتد این است که ما چگونه به بازخوانی یک جریان تاریخی پس از مدتها میپردازیم. امر بازخوانی در تاریخ هنر خیلی اهمیت دارد؛ چراکه لازم است ما مبدأیی را در تاریخ هنر مدرن در نظر بگیریم.»
این هنرمند همچنین در پاسخ به این پرسش که چگونه برخی آثار پس از مدتها کشف شدهاند، اظهار کرد: «به هر حال همه دوستان ما در سالهای گذشته کار میکردند و گنجینه ما وسیع است. فکر میکنم در دورههای مختلف افراد مختلفی بر مفاهیم مختلفی تمرکز داشتهاند. خیلی از آثاری که مشاهده میکنیم در دورههای قبلی نمایش داده نشدهاند و الزام نظری برای یک نمایشگاه وجود نداشته که بخواهد این موارد را نشان دهد؛ البته یکی دیگر از دلایل آن میتواند این باشد که الزاما مطالعه نظری روی سبک برخی آثار صورت نگرفته است.»
صمدزادگان اضافه کرد: «در سالهای اخیر ما ایرانیها خیلی در بحث مطالعات هنر قوی شدهایم و نمیتوانیم بگوییم در موضع ضعف قرار داریم. همتی که برای ترجمه متون شکل گرفت، فکر میکنم باعث شد تا آثاری از این دست را مورد توجه قرار دهند و با نگاهی دیگر به آنها نگاه شود. امیدوارم در آینده تکاپوی پژوهشی و نظری انجام شود.»
در ادامه رییس موزه هنرهای معاصر تهران در پاسخ به سوالی که مربوط به سایت این موزه میشد، پاسخ داد: «نگاهی که امروز به سایتها در موزههای برتر دنیا میشود شاید با نگاهی که ما به سایتها داریم، متفاوت است. بالا آوردن سایت کاری ندارد اما فرصتی میخواهیم که طی دو سه ماه آینده با ظرفیت خوبی بتوانیم پاسخگوی نیاز بخش اعظمی از هنرمندان باشیم.»
او درباره برپایی نمایشگاههای دائمی نیز اظهار کرد: «کاری که جناب صمدزادگان کرد بخشی از همین نگاه است که خوانشهای خوب مطالعه شده از گنجینه در معرض دید مخاطبان و علاقهمندان قرار گیرد. گالری ادواری ما و گالریهایی که میخواهند کارهای موزهای کار کنند باید مشخص شوند. هر زمان هم ما موزه دایمی تشکیل دهیم، باز هم این نکته وجود دارد که هر شش ماه یک بار باید گردش اتفاق بیفتد ولی این مورد هم در دست برنامهریزی است. برای سال آینده حتما سه گالری ـ ۷ و ۸ و ۹ ـ موزه دایمی میشوند.»
پرسش ایسنا از کیوریتور نمایشگاه مینیمالیسم و کانسپچوال آرت
های و هوی برای هنر فایدهای ندارد/ باید خواستار یک موزه فعال باشیم
در ادامه این نشست از بهرنگ صمدزادگان پرسش شد: «برخی از آثار گنجینه حدود ۴۵ سالی است که در مخزن نگهداری شده و دسترسی به کاتولوگ یا سایتی هم وجود نداشته تا آثار این گنجینه بتواند از سوی محققان و علاقهمندان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. شما به عنوان یک هنرمند هیچگاه مطالبهای در این زمینه انجام دادهاید؟ فرض کنید دانشجویی طالب باشد تا روی آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران مطالعه انجام دهد. با توجه به اینکه در این راستا صرفا روش قدیمی نامهنگاری وجود دارد، چرا کمتر هنرمندی را میبینیم که با نگاه مطالبهگری خواستار تغییر شرایط باشد؟ »
صمدزادگان در پاسخ به این پرسش ایسنا اظهار کرد: «من فکر میکنم به هر حال ما باید دست به دست هم بدهیم و جریان درست کنیم. من همیشه در دوران دانشجویی خودم به عنوان دبیر انجمن صنفی خیلی هم دانشجوی پر سر و صدا و شلوغی بودم و همیشه هم به دنبال مطالبهگری بودیم. از گازوئیل خوابگاه گرفته تا نمایشگاه موزه. ولی به هر حال ما باید فکر کنیم و مجموعهای از آرا و مطالبات را در کنار هم قرار دهیم تا جریان درست کنیم.»
او ادامه داد: «من خیلی برای دانشجو یا حتی کسی که هدف مشخصی از پژوهش خود ندارد، مناسب نمیدانم که به گنجینه دسترسی داشته باشد. مگر اینکه فردی پروپوزال پژوهشی داشته باشد. دلیلی ندارد که مطالباتمان را تکسویه کنیم و بگوییم که ما میخواهیم روی گنجینه مطالعه کنیم. باید مجموعه مطالبات را آن چیزی تعریف کنیم که واقعا جریان هنری ایجاد میکند.»
این هنرمند اضافه کرد: «من ترجیح میدهم در اینگونه مواقع از چیزی که های و هوی درست میکند پرهیز کنیم؛ چراکه برای هنر فایدهای ندارد. بیشترین مطالبهای که ما میتوانیم داشته باشیم، نمایشگاههایی از جنس مینیمالیسم و کانسپچوال آرت و داشتن یک موزه فعال است. موزه هنرهای معاصر در همه جای دنیا یک قلب پویا برای جریان هنری است و وقتی ما مطالبه یک جریان پویا کنیم، همه این اتفاقات رخ میدهند.»
او با اشاره به اثری که در جریان این نمایشگاه کشف شده، اظهار کرد: «در این نمایشگاه برای مثال ما تصادفا اثری کشف کردیم با عنوان «پیشرفت» که چهار مورد از آن به سفارش موزهها ساخته شده است. این یعنی یک اثر تاریخی دقیقا یک هفته پس از پیروزی انقلاب وارد ایران شده و سپس به کنار گذاشته شده و فراموش شده است و حتی گردانندگان قبلی موزه هم نمیدانستند که این کار کجا بوده و اصلا چه کسی آن را سفارش داده است؟»
او ادامه داد: «ما زمانی که میخواهیم یک موزه فعال داشته باشیم، این اتفاقات رخ میدهند اما باید توجه کنیم که مطالبات درستی داشته باشیم و توقع داشته باشیم همه نیازهایمان برطرف شوند؛ برای مثال در اطراف موزه هنرهای معاصر تهران هیچ جایی که برای نشستن یا جمع شدن باشد، نمیبینید. در هر موزه هنری در پایتخت دور تا دور آن پر از اماکنی مانند کافه هست چون سودآوری دارد و موزهها برای کل حلقه شهری سودآوری دارند. به نظرم مطالبه ما باید یک موزه فعالی باشد که به مطالبات هنری کمک میکند. »
انتهای پیام