پروفایل | علیرضا پناهیان

خوردن سحری با چاشنی سیاست/ آنچه باید از علیرضا پناهیان بدانید

این روزها حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان با نشستن روی صندلی کارشناسی برنامه «ماه من» که به مناسبت ماه رمضان در ساعات پیش از اذان صبح از شبکه ۳ تلویزیون پخش می‌شود، به بیان روایت‌هایی از تاریخ صدر اسلام می‌پردازد و در خلال این روایت‌گری‌ها، گاهی نیز گریزی به عصر حاضر می‌زند و با تشبیه اتفاقات سیاسی و اجتماعی جامعه صدر اسلام با جامعه امروز، اظهاراتی مطرح می‌کند که با واکنش‌هایی از سوی برخی جریانات و شخصیت‌های سیاسی مواجه می‌شود؛ اظهاراتی درباره «شباهت سخنان اخلاقی و سیاسی در جامعه امروز با سخنان خوارج و معاویه»، «حجاب» و «وزیر آموزش و پرورش».

ایسناپلاس: بر اساس آنچه که در بخش «درباره استاد» سایت علیرضا پناهیان آمده، او که متولد سال ۱۳۴۴ و فرزند یکی از روحانیون و مبلغین دینی در تهران  است از سال اول راهنمایی همزمان در کنار دروس مدرسه، تحصیلات حوزوی را آغاز کرده و از سال ۶۲ نیز تحصیلات خود را در حوزۀ علمیۀ قم پی‌گرفت و پس از اتمام دروس سطح حوزه، به مدت دوازده سال از درس خارج آیات عظام وحیدخراسانی، جوادی آملی، سید محمد کاظم حائری و همچنین مقام معظم رهبری بهره برده است. پناهیان همچنین در دفتر همکاری حوزه و دانشگاه در رشته‌ی روان‌شناسی تحصیل کرد و هم‌اکنون تولیت و عضو هیئت علمی مرکز تخصصی مرکز تخصصی تبلیغ دارالحکمه است و در زمینه‌ی تدریس و طراحی سرفصل‌ها و تدوین کتب آموزشی با آن مرکز همکاری می‌کند.

تصویری از علیرضا پناهیان در دوران دفاع مقدس

از ثبت‌نام از داوطلبان اعزام به غرب کشور تا تبلیغ دینی در دفاع مقدس

پناهیان که پیش از آغاز جنگ تحمیلی در مسجدی که پدرش امام جماعت آن بود، مسئولیت ثبت نام از داوطلبان اعزام به کردستان جهت مقابله با شلوغی‌های این منطقه را بر عهده داشت، ۲ سال بعد از حمله عراق به ایران پس از عملیات فتح المبین به جبهه اعزام شد؛ او در این باره می‌گوید: «من برای اولین بار بعد از فتح المبین در جبهه‌های شوش دانیال حاضر شدم و در سنگرهای پدافندی همراه رفقای دیگر بودم. رفقا زیاد نبودند؛ چون در دوره راهنمایی یک مقدار درس خوانده بودم، بچه‌ها ما را بردند و موظف کردند که برای سنگرهایِ چند نفره، نماز جماعت بخوانم. بنده خود به خود در معرض اصطلاح رزمی ـ تبلیغی که بعدها باب شد، قرار گرفتم. سال‌های اول بیشتر رزمی شرکت می‌کردم؛ ولی از سال سوم به عنوان طلبه حضور پیدا کردم. امام جماعت بودم و سخنرانی هم می‌کردم. در بعضی عملیات‌ها هم رزمی بودم.در نهایت، سال‌های آخر بود که مسئولیتی بر عهده بنده قرار گرفت و آن، معاونت فرهنگی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله بود. قبل از آن در کار طلبگی که انجام می‌دادم مسئولیت تبلیغ گردان‌ها را هم به عهده داشتم. بنده در یک مقطعی، مسئول تبلیغ گردان حبیب و در یک مقطع زمانی هم مسئولیت عقیدتی ـ سیاسی گردان‌های ارتش و توپخانه ارتش را بر عهده گرفتم که در عملیات والفجر خیلی مؤثر بودند.»

پناهیان همچنین به گفته خودش یک موزه شخصی از دفاع مقدس دارد.

پلمب حسینیه و ممنوع‌المنبری در دولت اصلاحات

پناهیان در سال ۱۳۹۵ در اظهاراتی برای نخستین بار مطرح کرد که در دوران دولت اصلاحات ممنوع‌المنبر شده است؛ او در اظهاراتی گفت که «بعضی از متعصبین کور دل در کشور ما اجازه نطق به ما نمی‌دهند؛ در همین دولت اصلاحات هنوز صحبت‌های تند نمی‌کردیم؛ در قم و بعضی استان‌های دیگر از طرف حراست استانداری در برخی هیئت‌ها سخنرانی من را ممنوع اعلام کردند؛ این دیکتاتوری را از آنها دیدیم؛ دیکتاتورهایی به اسم آزادی مردم را فریب می‌دهند؛ می‌گفتم که من چیزی نمیگویم؛ می‌گفتند تو از امام حسین(ع) جوری حرف می‌زنی که رای علیه ما درمی‌آید. کل جناح های سیاسی ارزش این را ندارند که ما یک لحظه وقت‌مان را برای آنها صرف کنیم ولی [ما] برای دل‌خواه [این جناح‌ها] دست از مبانی‌مان که بر نمی‌داریم و آن را تحریف نمی‌کنیم؛ شما [خطاب به جناح‌های سیاسی] انگشت کوچیک استکبار جهانی هم نمی‌شوید؛ ما آن را به لجن کشیدیم»

او همچنین یک بار دیگر طی سخنانی در شهریور ماه ۱۳۹۹ در جلساتی که در هیئت هنر دانشگاه هنر به مناسبت ماه محرم برگزار شد، به موضوع ممنوع‌المنبری و پلمب حسینیه‌اش اشاره کرد و گفت: همان جلسات قم، وقتی رونق زیادی پیدا کرد، دولت اصلاحات وزارت اطلاعاتش را فرستاد تا مکان جلسۀ ما را پلمب کردند! گفتند دیگر در اینجا حق برگزاری جلسه ندارید. دوستان هیئت ما با آن‌همه جمعیت، همه آواره شدیم! اینهایی که دم از آزادی می‌زنند این کار را کردند، درحالی‌که اصلاً من خیلی حرف‌های سیاسی را نمی‌زدم.

پناهیان ادامه داد که «بعد از اینکه جلسۀ ما را پلمپ کردند، یکبار قرار شد در یک ساختمانی که مربوط به آموزش و پرورش بود، برای تجمعی از دانش‌آموزها به مناسبت میلاد امام رضا(ع) سخنرانی کنم. از حراست استانداری آمدند و گفتند «ما از حراست استانداری آمده‌ایم، سخنرانی شما ممنوع است!» به مأمور حراست گفتم برای چه ممنوع است؟ گفت: ممنوع است دیگر! بعد رفتند و پشت بلندگو گفتند که جلسه تعطیل است و فلانی هم نیامده است! درحالی‌که من آمده بودم و توی اتاق منتظر بودم که بروم سخنرانی کنم. آن مسئولی هم که ما را دعوت کرده بود، از آموزش و پرورش، عزلش کردند! در همان اوائلی که تلویزیون هم یک چیزهایی از بحث‌های ما را پخش می‌کرد، بنده می‌خواستم در بعضی از شهرهای دیگر صحبت کنم، رسماً می‌گفتند «استانداری مخالفت کرده است!» به همین سادگی! بعد، من پرس و جو کردم که ببینم دلیل این مخالفت‌ها چیست؟ می‌گفتند «دو ماه مانده به انتخابات، شما سخنرانی می‌کنی...» می‌گفتم من اصلاً انتخاباتی بحث نمی‌کنم. می‌گفتند: «تو هر بحثی را مطرح کنی، اثر انتخاباتی دارد» آن‌وقت انتظار دارید اینها الان فحش ندهند؟ می‌خواهید تهمت نزنند؟ می‌خواهید دروغ نگویند؟»

ممنوع التصویری در صدا و سیما

از حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان که پای ثابت منبرهای بیت رهبری است، بین سال‌های ۸۶ تا ۸۸ در صداوسیما خبری نبود. پناهیان در همان روزها در پاسخ به ابهاماتی در مورد ممنوع‌التصویر شدن خود گفته بود: از این تصمیم و آیین و مقررات سازمان صداوسیما اطلاعی ندارم، اما به‌نظر می‌رسد مسئولان سازمان صداوسیما به‌خاطر انتقادهایم از این رسانه ناراحت شده‌اند. پیش از این اتفاق، پناهیان در یک از منبرهای خود با انتقاد از سریال «ساعت شنی» که به موضوع رحم اجاره‌ای پرداخته بود؛ او در این باره گفته بود که «با اصرار دوستان بخشی از این سریال را دیدم و با خود گفتم مگر نظام ساقط شده است که چنین چیزهایی از تلویزیون پخش می‌شود! من با دیدن این داستان‌ها، به یاد کتاب‌های صادق هدایت و کافکا می‌افتم.»

علیرضا پناهیان از اعضای هیئت موسس قرارگاه عمار است

تاسیس قرارگاه عمار

یک سال بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و اتفاقات بعد از آن، مجوعه‌ای با عنوان مرکز راهبردی جبهه اهل ولاء (قرارگاه عمار) با هدف تعمیق بصیرت جامعه و تلاش به هنگام و منسجم جهت تحقیق منویات رهبری اعلام موجودیت کرد؛ در اساسنامه این قرارگاه آمده بود که «پایه‌گذاران و اعضای قرارگاه راهبردی عمار قصد دارند همچنان که در جریان فتنه ۸۸ با تمام توان برای دفاع از انقلاب و رهبری فعال بودند، از این پس با تولید راهبرد در عرصه‌های فرهنگی و سیاسی، ایجاد هماهنگی بین نیروهای فعال جبهه فرهنگی و سیاسی انقلاب، نقد عملکرد نهادها بر مبنای امر به معروف و نهی از منکر، بصیرت‌افزایی جامعه و دیده‌بانی نبرد نرم جبهه فرهنگی استکبار و شناسایی دست‌های پیدا و پنهان دشمنان، نقش ایفا کنند» در نخستین مجمع عمومی این قرارگاه علیرضا پناهیان در کنار مهدی طائب، سعید قاسمی، وحید جلیلی، محمدمهدی ماندگاری، مهدی کوچک‌زاده، حمید رسایی، نادر طالب‌زاده، حسین یکتا، حسن عباسی، علی ثمری، سعید حدادیان، حسین الله‌کرم، قاسم روانبخش و حسین روشن به عنوان اعضای شورای مرکزی این قرارگاه انتخاب شد.

دومین مجمع عمومی این قرارگاه اما در قم و با سخنرانی مصباح یزدی در موسسه‌ی امام خمینی(ره) - موسسه‌ای که بنیان گذار آن مصباح یزدی است - برگزار شد. گرچه قاسم روانبخش در اردیبهشت ۹۰ در این باره به ایسنا گفت که «این قرارگاه به موسسه‌ی امام خمینی(ره) وابستگی ندارد و زیر نظر آیت‌الله مصباح یزدی نیست، اما فعالیت‌های این قرارگاه تا زمان حیات مصباح یزدی همواره زیر سایه نام او قرار داشت. در اردیبشهت ماه ۹۲ نیز سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با توصیه به رسانه‌ها مبنی بر دقت بیشتر در معرفی و انتساب برخی مجموعه‌ها به سپاه از جمله قرارگاه عمار تاکید کرد که در مجموعه سپاه قرارگاهی به نام قرارگاه عمار وجود ندارد.

علیرضا پناهیان تولیت یک حوزه علمیه را در تهران بر عهده دارد

تاسیس حوزه علمیه دارالحکمه در تهران

مدرسه علمیه دارالحکمه شهید محراب آیت الله اشرفی اصفهانی یازدهم مهرماه سال ۱۳۹۲ به تولیت علیرضا پناهیان امنا افتتاح شد. پناهیان در مراسم افتتاح این مدرسه علمیه، ورزش صبحگاهی، کوهنوردی هفتگی، آموزش طب‌سنتی، خطاطی و قرائت، سرکشی و خدمت به محرومین و معلولین را از جمله برنامه‌های جانبی این مدرسه علمیه برای تربیت طلاب عنوان کرد. او همچنین گفت: «معتقدیم بهتر است آموزش طلاب از دورۀ دبستان شروع شود. چون بچه باید در هفت سال اول دبستان، درست تربیت شود و رشد کند تا در چهارده سالگی از نتیجۀ آن استفاده شود. ولی متاسفانه ما از ۱۴ سالگی به بعد شروع می‌کنیم به تربیت کردن! آغاز هفت‌سالگی آغاز آموزش بندگی کردن برای خداوند است. انشاء‌الله قصد داریم که یک دورۀ دبستان هم داشته باشیم و برای آن داریم برنامه‌ریزی می‌کنیم؛ خانواده‌هایی که دوست دارند فرزند آنها طلبه شود می‌توانند از همین مقطع دبستان شروع کنند. البته اگر فرزند آنها بزرگ شد و تصمیم نداشت طلبه شود اشکالی ندارد، چون می‌تواند با مدرک رسمی که دارد در هر رشته‌ای که خواست به تحصیل خودش در دبیرستان و دانشگاه ادامه دهد.»

پناهیان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ از حامیان سعید جلیلی بود

حمایت از ابوترابی‌فرد، جلیلی و رئیسی در رقابت‌های انتخاباتی

در جریان انتخابات ۱۳۹۲ ریاست جمهوری که طی آن سعید جلیلی، محسن رضایی، علی اکبر ولایتی، محمد باقر قالیباف، سید محمد غرضی و حسن روحانی در رقابت برای تصاحب عالی‌ترین صندلی اجرایی کشور بودند، پناهیان در قامت حامی جلیلی ظاهر شد؛ البته پیش از اعلام اسامی افراد دارای صلاحیت کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری در این سال، در برخی محافل حرف‌هایی از حمایت پناهیان از سیدمحمدحسن ابوترابی‌فرد همکار سابق خود در دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها مطرح شد؛ این حرف‌هاتا جایی پیش رفت که شایعه‌ی پذیرش ریاست ستاد انتخاباتی ابوترابی فرد از سوی پناهیان نیز مطرح شد اما در نهایت، پیش از اعلام انصراف ابوترابی فرد از کاندیداتوری در انتخابات، پناهیان حمایت از او را تکذیب کرد.

پناهیان در این انتخابات با حضور در آخرین اجتماع حامیان جلیلی در ورزشگاه حیدرنیا طی اظهاراتی با بیان اینکه «امروز اینجا جمع شدیم برای اینکه گفتمان مقاومت مظلوم واقع شده است»، تاکید کرد: در این انتخابات دروغ بزرگی که القا شد این بود که اگر ما در مذاکرات هسته ای کوتاه بیاییم، تحریم‌ها برطرف می‌شود؛ این دروغ را بر ملا خواهیم کرد و با رای خود، دروغ بودن آن را اثبات می‌کنیم. جلیلی مخلصانه‌ترین رای را می‌آورد چون هیچ کس، برای هیچ، برای حل مشکلات وعده‌ای نداده، مشکلات اقتصادی با مقاومت بر طرف خواهد شد که برنامه آن در دست جلیلی است. در نهایت سعید جلیلی در این انتخابات با کسب ۸.۲ درصد از مجموع آرا، به عنوان نفر سوم رقابت‌های انتخاباتی را به حسن روحانی واگذار کرد.

پناهیان در کنار ابراهیم رئیسی

او ۴ سال بعد نیز در جریان رقابت حسن روحانی، ابراهیم رئیسی، مصطفی میرسلیم و مصطفی هاشمی طبا در انتخابات ریاست جمهوری در گروه حامیان رئیسی قرار گرفت؛ او چندین اجتماع حامیان رئیسی در مدرسه معصومیه قم با برشمردن «امتیازات برجسته و مهم» رئیسی به حمایت تمام قد از او پرداخت؛ این بار نیز کاندیدای مورد حمایت پناهیان موفق به پیروزی در انتخابات نشد و رئیسی با کسب ۲۸ درصد از مجموع آرا، انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ را به حسن روحانی واگذار گرد. پناهیان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز مجدداً از ابراهیم رئیسی حمایت کرد.

اتهامات مالی و دفاع پناهیان

در سال ۱۳۹۹ یاشار سلطانی روزنامه‌نگار با انتشار سندی مدعی شد که پناهیان در ساخت یک واحد مسکونی با مالک یکی از شرکت‌های تولید کننده ماکارونی شراکت داشته است؛ ادعایی که سر و صدای زیادی در رسانه‌ها به راه انداخت و تا جایی پیش رفت که پناهیان را وادار به واکنش و ارائه توضیحات کرد؛ او در این باره گفت که «یک خانه‌ای را - حدود سال ۱۳۸۵- پنج سال بود که ما با یک شریکی می‌خواستیم بسازیم، چرا پنج سال طول کشیده؟ چون من پول نداشتم و او یک‌ذره پول گذاشت. آخرش گفت: «من می‌خواهم بفروشم» گفتم: حالا تو یک‌مقدار صبر کن، من پول جور می‌کنم. پشت تلفن برگشت گفت: «آقا کمیتۀ امداد که باز نکرده‌ایم!» ... گفتم: خب صبر کن من یک مشتری گیر می‌آورم بیاید از شما بخرد و شما برو دنبال کار خودت. شرایط‌ ما هم مناسب نبود، بچه‌مان داشت ویلچری می‌شد و نمی‌توانستیم هرجایی برویم. بنده به این آقای محترمی که اسمش را کنار اسم من زدند-تا مثلاً ما را با ایشان خراب کنند یا ایشان را با ما خراب کنند- گفتم: شما می‌آیید این خانه را بخرید؟ یک زمین ۲۲۵ متری است، که هر طبقه‌اش حدوداً ۱۲۰ متر می‌شد. گفتم بیایید سهم این بنده خدا را بخرید چون او پولش را لازم دارد. ایشان آمد و سهم آن فرد را خرید و خانه را تمام کردیم، در سند پایان‌کار، اسم این بنده خدا آمده است. حالا یک‌جوری رذیلانه مطلب را منتشر کردند که «شراکت فلانی با صاحب فلان کارخانه‌ها و فلان انسان پولدار...»؛ همین الان هم من یک واحد خانه، بیشتر در تهران ندارم، آن هم رفقا جمع شدند و هدیه‌ای، این کار را کردند... ما که هیچ‌وقت دنبال پول درآوردن نبودیم.»

علیرضا پناهیان

کرونا و اظهاراتی که جنجال‌آفرین شد

در مهرماه ۱۴۰۰ و در روزهایی که بر اساس آمارهای ارائه‌شده از سوی وزارت بهداشت از آغاز همه‌گیری کرونا در دنیا در بهمن ماه سال ۱۳۹۸، تعداد افراد مبتلا به این ویروس در کشور به ۵ میلیون و ۵۵۹ هزار و ۶۹۱ نفر رسیده بود و تا آن روزها ۱۱۹ هزار و ۸۸۸ نفر به دلیل ابتلا به این بیماری جان خود را از دست داده بودند، پناهیان در برنامه‌ای تلویزیونی طی  اظهاراتی کل ماجرای کرونا یک سوء تفاهم بزرگ عنوان کرد و گفت: «امیدوارم [کما اینکه برخی علائمش موجود است] کل ماجرای کرونا یک سوء تفاهم بزرگ باشد؛ البته اگر اینطور باشد باید دید آنهایی که افکار عمومی جهان را اداره می‌کنند، چقدر هوشمندانه تدبیر کردند که توانستند چنین اشتباه بزرگی را راه بیندازند.» بیان این اظهارات با انتقادات افراد سرشناسی از جناح‌های سیاسی مختلف در کشور مواجه شد تا جایی که برخی خواستار ممنوع‌التصویری او در صداوسیما شدند.

البته پس از افزایش انتقادات به پناهیان درباره این اظهارات او مجدداً با حضور در قاب تلویزیون به ارائه توضیحاتی در این باره پرداخت و گفت: «با توجه به سابقه ای که از بعضی افراد دارم؛ آنها معمولا خیلی دنبال تولید سوء تفاهم هستند. اگر کسی کل صحبت را ببیند یا حتی آن جزئی که برخی دچار سو تفاهم شدند را ببینند، متوجه می‌شود که معنایش این نیست که ما ویروس کرونا و صدماتی که مردم ما در اثر کرونا متحمل شدند را انکار می‌کنیم بلکه منظور من  ماجرای کرونا و مباحثی بود که پیرامون پروتکل‌های کرونا و روش‌های درمان و پرهیز کرونا که در طی این ۲ سال تغییر زیادی کرده است، بود؛ من نگفتم کرونا سوء تفاهم است بلکه گفتم ماجرای کرونا سوء تفاهم است. ماجرای کرونا این است که روز اول گفتند ماسک ضرورت ندارد دست هایتان را بشویید بعد گفتند که شست و شوی دست ضرورت ندارد، ماسک استفاده کنید؛ سازمان بهداشت جهانی برای کرونا ماجرا تولید کرده است. امیدوارم ماجرای کرونا تغییر کند تا مردم راحت‌تر زندگی کنند؛ ماجرای کرونا نه خود ویروس کرونا!»

سحری ماه رمضان یا چاشنی سیاست

این روزها حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان با نشستن روی صندلی کارشناسی برنامه «ماه من» که به مناسبت ماه رمضان در ساعات پیش از اذان صبح از شبکه ۳ تلویزیون پخش می‌شود، به بیان روایت‌هایی از تاریخ صدر اسلام می‌پردازد و در خلال این روایت‌گری‌ها، گاهی نیز گریزی به عصر حاضر می‌زند و با تشبیه اتفاقات سیاسی و اجتماعی جامعه صدر اسلام با جامعه امروز، اظهاراتی مطرح می‌کند که با واکنش‌هایی از سوی برخی جریانات و شخصیت‌های سیاسی مواجه می‌شود؛ «شباهت سخنان اخلاقی و سیاسی در جامعه امروز با سخنان خوارج و معاویه» یکی از این اظهارات بود. پناهیان در این خصوص با تاکید بر لزوم شناخت انحراف‌های از دین و تحریف‌ها در این زمینه گفت که «اگر ما این انحراف‌ها را بشناسیم و اگر نامه‌های معاویه را بخوانیم و سخنرانی‌های معاویه و عمروعاص علیه امیرالمؤمنین (ع) را مطالعه کنیم و اگر حرف‌های خوارج را بخوانیم، آن‌وقت می‌توانیم در جامعه خودمان شبیه آن را پیدا کنیم، چون می‌بینیم که بعضی‌ها شبیه همان حرف‌ها را می‌گویند؛ بعضی وقت‌ها در حرف‌ها و سخنان دینی ما شبیه حرف‌های خوارج هست؛ یعنی ما می‌خواهیم دین را تبلیغ کنیم ولی شبیه خوارج حرف می‌زنیم! مثلاً گاهی شبیه خوارج، اخلاقی حرف می‌زنیم، شبیه خوارج، سیاسی حرف می‌زنیم، شبیه معاویه، اخلاقی حرف می‌زنیم! باید ببینیم این انحراف‌هایی که در دین پدید آمده چیست؟»

پناهیان همچنین درباره «حجاب» با بیان اینکه «خیلی زشت است که ما هنوز در جامعه خودمان لازم است درباره مسئله‌ای به نام حجاب بحث کنیم»، اظهار کرد که «صداوسیما، آموزش و پرورش، طلبه‌های مبلّغ! چرا شما در این مملکت هنوز نتوانستید جا بیندازید که مسئله حجاب، یک مسئله اخلاقی، ارزشی به معنای غیرواقعی نیست؟ بعضی‌ها به بنده می‌گویند چرا با اخلاق مشکل داری و یک مقدار این مفهوم را تضعیف می‌کنی؟ می‌گویم به برداشت مردم از اخلاق نگاه کنید! برداشت مردم از اخلاق این است که یک فضیلت و یک ارزش است (ارزش به معنای امر غیرواقعی) و بعد می‌گویند بیایید ارزش‌ها را پاس بداریم! الآن اگر من این وسیله برقی را داخل آب بیندازم، طبیعتاً خیس و خراب می‌شود؛ لذا وقتی شما می‌گویی «نینداز، خراب می‌شود!» دارید از یک واقعیت حکایت می‌کنید. توصیه‌های اخلاقی را مردم این‌چنین نمی‌دانند. چون این‌چنین نمی‌دانند، بعضی‌ها هم اصرار دارند که اخلاق را امر ارزشی تعریف کنند. بنده می‌گویم اصلاً حجاب، یک امر اخلاقی نیست. می‌گویند پس چیست؟ می‌گویم یک امر واقعی است. می‌گویند پس چرا دین گفته است؟ می‌گویم خُب دین، همه‌اش دستور به واقعیت‌ها می‌دهد!»

«انتقاد از عملکرد وزارت آموزش و پرورش» از دیگر موضوعاتی بود که پناهیان در برنامه‌ سحرگاهی «ماه من» مطرج کرده است؛ او در این خصوص غیرواقعی تلقی کردن احکام دین را به عنوان یکی از تحریف‌های دین عنوان و اظهار کرد: ما اشعری‌مسلک نیستیم، ما عدلیه هستیم و در کلام، اشعری‌ها را محکوم می‌کنیم ولی عملاً تلقی‌ای که در ذهن‌ها ایجاد شده است این‌گونه است که «دین یک امر آسمانی است و خدا فرموده است و برایش عقاب و ثواب هم قرار داده است و تو اگر اعتقاد داری باید این رفتارها را انجام بدهی و همین!» نیامده‌ایم دین را زمینی بکنیم. حتماً در ادبیات تعلیم و تربیت دینی و تبلیغات دینی ما طلبه‌ها اشکالی هست که مردم اکثراً این‌گونه تلقی می‌کنند؛ من دست همه معلمان عزیز و همه کسانی که برنامه ریزی درسی می‌کنند را می بوسم؛ بی تردید بیشترین نیروی انسانی خوب در آموزش و پرورش حضور دارند اما اجازه دهید بر کتاب‌های دینی آموزش و پرورش نقدی وارد کنم؛ ۱۲ سال اسم کتاب‌های دینی ما «هدیه‌های آسمانی» است؛ «هدیه» یعنی امری غیر ضروری و بدون هدیه هم آدم می‌تواند زندگی کند و «آسمانی» هم یعنی غیر زمینی؛ خود نام این کتاب القا می‌کند ما داریم در مورد امور غیر واقعی و غیر درگیر حرف می‌زنیم؛ برآیند کلی آموزش دین در آموزش و پرورش ما این تلقی است که مردم از دین دارند که سر موضوع حجاب و خیلی موضوعات دیگر خود را نشان می‌دهد.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ / ۱۴:۴۹
  • دسته‌بندی: ایکسنا
  • کد خبر: 1402012009580
  • خبرنگار : 71489

برچسب‌ها