حجت السلام سيد محمد خاتمي: احترام امام خميني (ره) به راي مردم، براي زينت نبود
رييس جمهور همزمان با سيزدهمين سالگرد ارتحال بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در حرم آن امام همام با سخناني ياد امام خميني(ره) را گراميداشت. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) حجت الاسلام سيد محمد خاتمي با بيان اين كه معتقديم ابعاد ناشناخته شخصيت آن بزرگوار فروان است، گفت: بارزترين وجه شخصيت و شان امام بزرگوار در يك كلمه، “باور ديني استوار” است؛ كه بر دو پايه، يكي علم و معرفت به معني رايج و عرفي آن و ديگري بر پايه عرفان نظري و عملي تكيه كرده است. وي امام را يك عالم و در عين حال يك عارف صاحب نظر در عرفان الهي و اسلامي و بالاخره يك سالك و كسي كه عرفان را در حركت و سلوك خويش دريافته ،خواند و افزود: البته بايد جنبههاي فقهي، حكمي، فلسفي و تفصيري و به طور كلي تسلط آن بزرگوار در اقسام معارف اسلامي را به اين همه بيافزاييم. وي افزود: در كنار اين باور ديني كه شخصيت ممتاز امام را نشان ميدهد و تعيين و اتكال ايشان به خداي بزرگوار، خصوصيت ديگري كه امام و شخصيت امام را در تاريخ برجسته كرد، اين بود كه ايشان در راس يك حركت عظيم اجتماعي و دين قرار گرفت و نهضتي كه امام رهبري كرد، داراي مشخصات ويژهاي بود كه آن را از ساير نهضتها و جنبشها ممتاز ميكند. وي ويژگيهاي اين نهضت را اين گونه برشمرد: اول اين كه جنبهي الهي و خدايي بودن نهضت هم انگيزهي رهبري براي اين حركت بود و هم مهمترين عامل انگيزش مردم و حضور آن ها در صحنه ايمان، اعتقاد ديني و پايبنديهاي اسلامي مردم بود، دوم اين كه اين جنبش، مردمي بود؛ يعني در دوران ما نميتوان جنبش و حركتي را چونان انقلاب اسلامي پيدا كرد كه اين چنين با حضور فراوان مردم تحقق يافته باشد و سومين خصوصيت عدم اتكا و اتكال اين نهضت به سلاح و خشونت بود و بلكه عامل اصلي موفقيت اين نهضت و از بخشي آن كلام و گفتار و ارشاد بود و مردم ما براي پيروزي انقلاب نه تنها به گلوله و سلاح تكيه نكردند، بلكه بر لولهي سلاحهاي كساني كه بر روي آنان اسلحه گشوده بودند، گل نشاندند. خاتمي تكيه اين انقلاب را بر كلام و ارشاد دانست و افزود: وجه ممتاز اين انقلاب يك هدف آن استقرار يك نظام مردمي و مردمسالار و البته سازگار با معيارهاي الهي بود. وي افزود: اين انقلاب گرچه در ايران تحقق يافت و بدون ترديد عظمت و ظرفيت والاي مردم ايران نقش تعيين كننده در تحقق پيروزي انقلاب داشت. وي ملت ايران را ملتي بسيار بزرگ و پرافتخار در طول تاريخ هم در عرصه تمدن اسلامي و دفاع از اسلام و بسط و گسترش اسلام و هم در جنبه تحقق تمدن و مدنيت و فرهنگ بشري دانست و خاطر نشان كرد: اگر اين مردم و ظرفيت والا و شعور ممتاز اين مردم نبود، يقينا اين انقلاب به پيروزي نميرسيد، همچنان كه اگر اين مردم صاحب رهبري ممتاز مثل رهبري امام (ره) نميشدند، انقلاب تحقق نمييافت. وي افزود: درست است كه انقلاب اسلامي در ايران تحقق يافت، اما آثار انقلاب آثاري فراتر از مرزهاي ايران و جان ايرانيان بود و آثاري در عرصه جهان اسلام و حتي جهان امروز داشت و همه مسلمانان و به خصوص مسلمانان آزادهاي كه در جستجوي رهايي، استقلال و تمسك به دين خدا بودند، تحت تاثير انقلاب اسلامي ايران، انقلاب ملت ايران به رهبري امام قرار گرفتند و نيز همه كساني كه از سلطه بيدار و استكبار در سراسر جهان به تنگ آمده بودند، در مقابل اين انقلاب سر تعظيم فرو آوردند. وي افزود: در منطقه ما همه كساني كه از ستم صهيونيزم رنج ديده بودند، الگو و آرمان خود را در انقلاب اسلامي يافتند و يكي از محورهايي كه امام بزرگوار به رژيم گذشته حمله ميكرد، وابستگي آن به بيگانگان و نيز هم پيماني او با اسرائيل بود. وي در ادامه با بيان اين كه صهيونيزم يكي از دشمنان بزرگي بود كه در بيان و ارشاد امام براي مردم اعلام ميشد و حمايت از ملت مظلوم فلسطين يكي از محورهاي انقلاب اسلامي ما بود، و امروز موجب بيداري و قيام حماسه مردم مظلوم فلسطين كه در برابر سختترين فشارها، كشتارها و سركوب هاي اسرائيل و صهيونيزم به پا خاستهاند و يكي از شكوهمندترين حماسههاي تاريخ امروز را رقم ميزنند، بدون ترديد تحت تاثير انقلاب اسلامي است. وي ادامه داد: امروز دشمنان اين ملت و آزادگان جهان اسباب، علل و انگيزههاي انتفاضه را در خارج سرزمينهاي اشغالي و فلسطين جستجو نكنند، آن چه امروز موجب قيام اين مردم شده است، همان بود كه در ايران منشا انقلاب شد، شخصيت عزت طلب ولي سركوب شده و تحقير شده يك ملت كه حق زندگي در سرزمين آباد و اجدادي خود را ندارد. اين عامل از بيرون به درون سرزمينهاي اشغالي نيامده است، بلكه ريشه در متن و جان بيدار شده ملت فلسطين و مردان، زنان و جوانان فلسطيني دارد و اين اثر انقلاب اسلامي است و نه دخالت انقلاب اسلامي و حكومت برآمده از انقلاب اسلامي و نه دخالت هيچ دستگاه و قدرتي بيرون از مرزهاي فلسطين، آتشي است كه در جان اين ملت افروخته است و تا روزي كه حقوق حقه اين ملت برآورده شود اين آتش خود نخواهد مرد. وي با تاكيد بر اين كه دشمنان ملت فلسطين و دشمنان انقلاب اسلامي بايد به خود آيند، افزود: وجدان بيدار شده بشر امروز در شرق و غرب عالم كه نسبت به جنايتهاي رژيم صهيونيستي حساس شده و احساس همدلي با ملت مظلوم فلسطين ميشود، همراه شوند و حق فلسطينيان را چه آنان كه در داخل سرزمينهاي اشغالي هستند و چه آنان كه بيرون اين سرزمينها هستند را به رسميت بشناسند تا صلح پايدار در اين منطقه به نفع حق و عدالت استوار شود. رئيس جمهوري دينداري و دينباوري را نكتهاي مهم وصال و مهمترين شاخصهي شخصيت امام خواند و تصريح كرد: امام كسي بود كه در راه دين خدا حاضر به هرگونه فداكاري بود، امام كسي است كه ميگويد اين خدا آن قدر عزيز و گرانقدر است كه در راه آن خون پاك اباعبدالله بايد ريخته شود. وي شخصيت دينباور و باور استقرار ديني امام را غير قابل انكار دانست و افزود: سخنان و مواضع امام را ببينيد تا اين وجه ممتاز شخصيت ايشان تلالو كند، از آغاز جواني تا آخرين روزهاي حيات پربركت امام، ايشان بيش از همه اين منشور بزرگ را بر لبان مبارك داشت كه، «انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله مثني و فردي»، قيام براي خدا و اين موعظه منحصر به فرد خداست كه از زبان بنده مخلص خدا بيان ميشد. وي افزود: امام براي تامين حكومت اسلامي، حكومتي كه براي خدا استقرار مييابد و براي تحقق و استقرار احكام الهي در جامعه بشري، قيام كرده بود، ولي نكته اين است كه اين نظام اسلامي كه امام به خاطر خدا براي آن قيام كرد و به خاطر خدا در راه آن رنج كشيد و مردم را دعوت به آن كرد، چه شكل و قوارهاي دارد؟ وي يادآور شد: همه سخن اين جاست كه امام يك عالم و متفكري نبود كه فقط در خانه بنشيند و استدلال فلسفي كند و درباره معارف اسلامي سخن بگويد، امام كسي بود كه ميخواست اسلام و حكومت اسلامي در خارج تحقق پيدا كند ولي نظام اسلامي مورد نظر امام كدام نظام بود؟ وي با اشاره به اين كه در دنياي ما مدعيان حكومت ديني و اسلامي فراوان هستند، افزود: تنگنظران و تنگانديشهاي هستند كه ذهنيتهاي تاريك و تنگخويش و توهمات سياه خويش را عين دين خدا ميدانند و ميگويند به هر قيمتي بايد آن را به ديگران تحميل كرد. وي بيان كرد: حكومت اسلامي را بر پايه زور و خشونت، بدون خواست مردم و بدون اين كه نسبت به تمايل مردم حساسيت داشته باشند، آن چه را كه حق ميدانند با زور، خشونت، ترور و بدون تكيه به مردم بر مردم ميخواهند، تحميل كنند. وي ادامه داد: ما به نام اسلام چنين جرياني داشتهايم و در دنياي امروز ما هم فراوان است، مگر طالبان در افغانستان مدعي حكومت اسلامي و اجراي احكام الهي نبود، مگر اين حكومت خشونت گرا و بيمنطق به نام اسلام بر مردم مظلوم افغانستان تحميل نشده بود، مگر در تحقق اين حكومت خداست و ارادهي مردم كوچكترين تاثير و موقعيتي داشت، بنام اسلام خيليها مدعي حكومت اسلامي بودند اما امام بزرگوار براي خدا ميخواست تا جمهوري اسلامي در اين شكور مستقر شود و براي استقرار جمهوري اسلامي از مردم راي گرفت، امام نظام اسلامي ميخواست ولي نظام اسلامي مورد نظر امام نظامي بود كه مردم هم به آن راي ميدادند و پيماني شد ميان امام و امت و جمهوري اسلامي مستقر شد. رئيس جمهوري با تاكيد بر اين كه راي مردم زينت نيست، گفت: بيانات امام را در آستانه انقلاب را ببينيد و ببينيد كه امام به چه دعوت ميكرد و مردم ما به چه راي دادند، راي هم مدخليت و منشائيت در تامين نظامي كه امام معرفي كرده بود و هم در راه بردن اين نظام، نقش دارد. وي افزود: علاوه بر تاكيد فراوان امام جملههاي صريح بر حضور مردم، بر اهميت مردم، بر محوريت مردم و آن جمله صريح و طلايي امام كه ميزان راي ملت است و رفتار امام هم نشان ميداد كه به مردم اعتنا دارد و براي مردم اهميت قائل است و به همين دليل براي استقرار نظامي كه آن را اسلامي ميدانست از مردم راي ميگرفت. حجت الاسلام خاتمي با بيان اين كه امام بر وجدان آزاد و جان انتخابگر انساني كه خداوند او را مختار و با شعور آفريده است، تكيه داشت، افزود: امام راي مردم را مورد احترام قرار ميدادند، نه مورد احترام به عنوان زينت. بلكه به عنوان يك فقيه، عالم، يك امر اعتقادي و يك امري كه به آن رسيده بود كه حكومت ديني هم بايد مبتني بر خواست و ارادهي مردم باشد و نظر اساسي اسلام هم همين است. وي افزود: اجماع علماي اهل تسنن تا قرن 6 و 7 هجري اين بود كه حكومت جانشين پيامبرند با راي مردم، بيعت مردم و بيعت اهل حل و عقد منعقد نميشود و شيعه هم بر راي مردم تكيه داشت و حجت آن رفتار اميرالمومنين است كه به صراحت گفت: «اگر مردم نبودند و نميآمدند و اگر اصرار نميكردند، يك لحظه حكومت بر مردم را نميپذيرفتم و در آخر كار همان كاري را ميكردم كه در اول كار و پس از رحلت پيامبر اكرم (ص) كردم.» وي راي مردم، نظر مردم و بيعت مردم در تاسيس حكومت در زماني كه پيامبر در ميان مردم را نيست را امري اجماعي ميان شيعه و سني دانست و افزود: متاسفانه در قرن 6 و 7 هجري در اثر ابتلاي حكومتهاي زورگوي مبتدي كه بر شمشير و سلاح متكي بودند و مردم را سركوب ميكردند به نام دين يك نظريه انحرافي ويرانگر در ميان علماي اهل سنت پيدا شد و گفتند علاوه بر لحن پيامبر و علاوه بر راي و بعيت مردم يك عامل ديگر هم هست كه سبب تحقق و انعقاد حكومت اسلامي ميشود و آن تسلط بالغلبه است و اگر يك انسان فاسق و فاجد هم بيايد و به زور بر مردم تحميل شود و حكومت را بدست گيرد، حكومت او شرعي است و در واقع نظريه تغلبي كه فارابي بزرگ آن را زشتترين شكل حكومت دانسته بود در قرن 6 و 7 توسط بعضي از عالماني كه تحت تاثير حكومتهاي مستبد بودند، توجيه ديني شد، ولي در صدر اسلام تا قرن 6 و 7 هم نظريه سنيان و شيعيان اين بود كه خواست و تصميم مردم لااقل راه اهل حل و عقد در انعقاد حكومت اسلامي موثر و داراي مدخليت است. وي افزود: امام به صراحت نظر مردم را در تامين حكومت اسلامي شرط ميداند و وقتي راي مردم نباشد مسووليت حكومت در برابر مردم هم لازمه گريزناپذير آن است و در نتيجه در حكومت اسلامي هم نهادهاي تعريف شده مشخص مردمي و برآمده از مردم هم ناظر به حكومت هستند و هم منشا عزل و نصب حكومت مورد نظر امام هستند. وي با ذكر فرمايشاتي از حضرت امام (ره) ادامه داد: ما خواهان استقرار جمهوري اسلامي هستيم و آن حكومتي است متكي به آراي عمومي است و مشكل نهايي با توجه به مقتضيات و شرايط كنوني جامعه توسط خود مردم تعيين ميشود، ما بناي بر اين نداريم كه تحميلي بر استان كنيم، اسلام به ما اجازه نداده است كه ديكتاتوري كنيم، ما تابع آراي ملت هستيم، دولت اسلامي يك دولت دموكراتيك به معني واقعي است، هر كسي ميتواند اظهار عقيده خودش را بكند، اسلام جواب هم عقايد را بر عهده دارد، دولت اسلامي تمامي منطقها را با منطق جواب ميگويد، بر هيچ كس و هيچ جا اسلام تحميل نميشود، اسلام با تحميل مخالف است، اسلام مكتب تحميلي نيست، اسلام آزادي را به تمام ابعادش ترويج كرده است، فقط اسلام را ارائه ميكنيم، هر كس خواست ميپذيرد و هر كس نخواست نميپذيرد، آزاديد بياييد بيرون مطالبتان را بگوييد، انتقاد از دولت كنيد، انتقاد از هر كس كه پايين را كج گذاشت بكنيد، هيچ كس نيست كه به شما بگويد چرا؟ آن كه اسلام جلويش را گرفته و آزاد نيست، قمار بازي است كه تباه ميكند ملت را، شراب خواري است كه تباه ميكند ملت را، انواع فحشا است. اينهاست كه در اسلام ممنوع است. خاتمي خاطرنشان كرد: امروز در پيشگاه امام امت و به عنوان نماينده منتخب شما به صراحت ميگويم، آزادي اسلامي، آزادي انديشه، آزادي بيان و آزادي انتخاب، آزادي نظارت همه جانبه ملت بر همه اركان حكومت است و چه كسي گفته است كه آزادي مورد نظر يعني بيبندوباري، فقط سفسطهگران و مخالفان با آزادي حقيقي و مخالفان با اسلام براي اين كه آزادي واقعي را از مردم بگيرند، مردم را تحريك ميكنند كه كساني كه دم از آزادي ميزنند ميخواهند بيبند و باري را در جامعه تحميل كنند. هرگز، اسلام با بيبند و باري مخالف است امام اسلام براي انسان، انديشه انسان، آزادي انسان، انتخاب انسان، نظارت انسان بر حكومت، مسووليت حكومت در مقابل مردم بنا دارد و آن را مورد احترام قرار داده است و ما از نظر امام چنين ميفهميم. وي افزود: بالاتر از اينها در نظريه امام ميدانيد كه جايگاه رهبري و ولايت فقيه چيست؟ هم در آراء فقهي ايشان و هم اظهارات سياسي ايشان اين مساله روشن است . رهبري كه ركن نظام است و ولايت فقيه كه شاه بيت نظريه امام است آن هم مبتني بر انتخاب و راي مردم است و اين نظريه صريح امام است، براي خبرگان كه ميخوانند قانون اساسي را از نو اصلاح كنند ميفرمايند: اگر مردم به خبرگان راي دادند تا مجتهد عادل را براي حكومتشان تعيين كنند وقتي آنها فردي را تعيين كنند تا رهبري را به عهده گيرد، قهري او مورد قبول است، در اين صورت او ولي منتخب مردم ميشود و حكمش فاقد چون مردم او را انتخاب كردند، چون راي و نظر مردم به او تعلق گرفته است، حكم او فاقد است و او ولي منتخب مردم است و چون ولي منتخب مردم است، حكم او فاقد است و رهبري او مجرا است. وي اين گونه ادامه داد كه يعني راي مردم در نفاذ و تحقق فعليت رهبري در ديدگاه امام شانيت و مدخليت اساسي دارد و اين شكل حكومتي است كه امام عرضه داشته، در مقابل حكومتهاي افراطي، سختگير و ضد مردمي كه نام دين و يا غير دين بر مردم تحميل شده بود. خاتمي تصريح كرد: امام حكومت اسلامي ميخواست اما در صورت جمهوري اسلامي، محتوا احكام و ارزشهاي اسلامي، اما كدام اسلام؟ امام كه خود گوشت و هم پوست و خونش را با معارف اسلامي و احكام اسلامي نشو و نما كرده بود و همه چيز او اسلام بود و حكومت اسلامي را براي اجراي احكام اسلام ميخواست، كدام اسلام را محتواي حكومت اسلامي ميدانست. وي تكيه امام را با صراحت و دقت بر فقه پويا، فقه پرافتخار شيعي و اسلامي دانست و يادآور شد: امام ميگويد بايد احكام فقهي و موازين فقهي در جامعه پياده شود، او به فقه جواهري تكيه ميكند، اما ميگويد اين به اين معنا نيست كه فقه اسلامي پويا نيست. وي افزود: نظريه امام در زمينه نقش زمان و مكان در اجتهاد اسلامي، نظريه امام در باب مصلحت به عنوان مبناي حكومت اسلامي كه حكومت اسلامي از اهم احكام اوليه ميدانند، مصلحت را عقل سالم كارشناس بشري بايد تشخيص دهد و نيز دهها نظريه تحول آفرين امام محتواي اسلام است كه بايد در جامعه پياده شود، در جمهوري اسلامي كه مردم آزادند به آن راي دادند. وي با اشاره به اين كه نوآوري و شجاعت امام مثل ايمان او عظيم و عزيز است، افزود: ملت ما ميداند آيا اگر اين نوآوري و شجاعت نبود زنان آزادهي ما در مجلس شوراي اسلامي بودند، آيا زنان ما حق داشتند در عرصه اجتماعي راي دهند، اگر نوآوري و شجاعت امام نبود امروز دختران شايسته ما طوري ميشد كه بيش از 60 درصد پذيرفته شدگان دانشگاههاي ما از دختران باشند و اگر نوآوري و شجاعت امام نبود، نظام مالي و پولي متناسب با زمان ما كه بتوان جامعه را با آن پيش برد در جامعه ما پياد ميشد، اگر نوآوري و شجاعت امام نبود نظرهاي تنگ در مقابل ورزش، هنر و در عرصههاي مختلف عرصه را بر اين مردم تنگ نميكردند. امام بود، نوآوريهاي امام، فقه پوياي امام و شجاعت امام در بيان اين مطالب بود كه توانست چنين تحولي در جامعهي ما ايجاد كند، با فتواها و نظرهاي امام به خصوص در دو سه سال آخر حيات پربركت ايشان رجوع كنيد، پس از ده سال تجربه كشور داري و رهبري عيني جمهوري اسلامي ايران و نظرهاي نو و ممتاز ايشان كه بايد بگويم با كمال تاسف امام با آن كه نام ايشان هست، نظريات و نوآوريهاي او در جامعه ما غريب و مهجور است. خاتمي جمهوري اسلامي ايران را حاصل انقلاب اسلامي بزرگ ملت ايران به رهبري امام دانست و افزود: جمهوري اسلامي يك الگو است و بايد از آن حفاظت كرد. وي افزود: در كدام جهان اين انقلاب رخ داد و اين الگو مطرح شد، در جهاني كه اولا در عرصههاي مادي پيشرفتهاي محيرالعقولي زندگي بشر را دگرگون كرده بود، در جهاني كه در عرصه نظريات اجتماعي و سياسي مطالبي تازه در جهان حادث شده بود، حوادث واقعه فراواني وجود داشته كه مهمترين حادثه، واقعه تحقق پديدهاي به نام ملت دولت در عرصه حيات بشري بود كه تا سه چهار قرن قبل اصلا در دنيا مطرح نبود. رييس شوراي عالي امنيت ملي در ادامه سخنانش در حرم امام(ره) ، افزود: در جهاني الگوي اسلام و جمهوري اسلامي مطرح شد كه اجماع و اتفاق اجماعي لااقل در نظر در شرق و غرب عالم و به خصوص در ميان انديشمندان به نفي هرگونه استبداد و سلطهگري وجود داشت و به صورت يك نظريه رايج پديد آمده بود، در جهاني كه خواست قلبي همه ملتها تحقق مردمسالاري بود، موج مردمسالاري خواهي پديدهاي نيست كه به خواست ما به وجود آمده باشد و با سفارش ما از بين برود، موج بيمحال دنياي كنوني، خواست مردم بر حاكميت بر سرنوشت خويش است. وي افزود: در جهاني كه تجربه تلخ غرب در درگيري ميان روشنفكران آزاديخواه و تنگنظران مدعي دينداري و تماميت خواهان به نام دين منجر به پيدايش نظامهاي عرفي يا سكولار در خود غرب شده بود كه گر چه بشر غربي را از قيد بسياري از خرافات رها كرده بود ، ولي متاسفانه افراط غربي در مقابل تفريط قرون وسطي سبب شده بود كه حتي آزادي را از هر قيد اخلاقي و معنوي رها بدانند و همچنين آزادي رها شده از قيد اخلاق و معنويت خسارات بزرگي در خود غرب به بار آورده بود. وي مساله سومي را كه در زماني كه الگوي جمهوري اسلامي مطرح شد، وجود استعمار و به تاراج رفتن سرمايههاي مادي و معنوي ملل ضعيفتر از جمله كشورهاي اسلامي خواند و پيرامون چهارمين مساله، افزود: تجربه تلخ حكومتهاي بيدادگر استبدادي به نام اسلام در اين گوشه جهان، در چنين شرايطي كه دو موج در دنيا ايجاد شده بود جمهوري اسلامي مطرح شد، يك موج در ذهن مردم دنياي اسلام و به اصطلاح جهان سوم و يك موج در خارج و در زندگي آنان، موج ذهني و دو موج متضاد؛ كه مشعوفيت و مسحوريت در برابر مظاهر زندگي غربي، عدهاي پيدا شدند و گفتند براي اين كه ما پيشرفت كنيم از فرق سر تا ناخن پا بايد فرنگي شويم، ضعف زده و سحر شده در مقابل مظاهر زندگي غرب قرار گرفتند و مردم موج نفرت نسبت به غرب از طرف سنتپرستان و كساني كه نميتوانستند خودشان را از عادتهاي تنگ ذهني و تاريخي كه به نام دين يا فرهنگ به آنان تحميل شده بود را رها كنند و اينها ضد هر چه نوآوري و پيشرفت است، شدند و در مقابل نوآوري مقاومت كردند. رييس جمهوري افزود: اين دو موج ذهني در خارج نيز دو موج عيني پديد آورد، يكي حركت هاي انحرافي به سوي سكولار شدن جامعههاي اسلامي، يعني كساني گفتند دين بايد از عرصه حيات اجتماعي خارج شود تا ما آزادي و پيشرفت داشته باشيم، اما چون اينها سطحي بودند و چون در ميان جامعهاي كه پوست و گوشت آن با فرهنگ ديني رشد كرده بود، جايي نداشتند، متكي به بيگانه شدند و به عنوان ابزار بيگانه كار كردند، موج سكولاريسم در دنياي شرق و در دنياي اسلام موج دين ستيزي شد و در خود غرب سكولاريسم، به معناي دين ستيزي نيست، در جوامع غربي دين و نهاد ديني مورد احترام است، منتها جامعه غربي با تجربه خود ميگويد، دين بايد از عرصه حيات اجتماعي خارج شود و حتي بعضي از پيشوايان آنها ميگويند براي حفظ دين و اهميت دين به عنوان امر قدسي نبايد در زندگي روزمره و تزاحم آميز مادي وارد شود اما وقتي موج غربزدگي به اين سو آمد به جاي اين كه حتي ترويج و تبليغ حكومتهاي سكولار را به معني غربي بكند، سكولاريسم را به معني ستيز و دشمني با دين و محو آثار ديني توجيه كردند كه در بعضي از كشورهاي همسايه اين تجربه تلخ آثار بسيار زيانباري به بار آورد و در خود كشور ما نيز پهلوي براي اين آمده بود كه اين مدل انحرافي و سياه را در كشور ما پياده كند كه خوشبختانه در مقابل صخره بزرگ اراده و ايمان اين ملت و نيز مجاهدت عالمان كه درد دين داشته و طرفدار اين ملت بودند و نيز همه آزادي خواهان نتوانست اين نقشه شوم را پياده كند. وي افزود: موج عيني دوم، حركتي بود كه در كشورهاي اسلامي و غير اسلامي پيش آمد و آن پيدايش يك سلسله حركتهاي تند افراطي خشونتگرا به نام دين بود كه همه چيز را تكفير ميكرد و هر چه را نميپسنديد مصداق كفر و ارتدادي دانست و با خشنترين وجهها با آن روبرو ميشد و اين دو موجي بود كه در ذهن و عين پيدا شده بود و جهان اسلام هنگامي كه انقلاب اسلامي پيروز شد منتظر يك الگو بود، الگويي كه از يك سو سازگار با موازين ديني و هويت تاريخي و فرهنگي او باشد و از سوي ديگر مبتني بر موازين عقلي و دستاوردهاي مثبت بشري از جمله اين امر كه انسان بر سرنوشت خويش حاكم است و حكومتها بايد مبتني بر خواست و راي مردم باشند و چنين بود كه امام جمهوري اسلامي را مطرح كرد. وي با يادآوري اين نكته كه مردم ما به جمهوري اسلامي راي دادند، افزود: راي مردم يعني پيمان امام و امت معتبر است و مردم ما ميدانند كه به چه راي دادهاند و امروز هم ميدانند چه ميخواهند، نظامي كه در آن دين و سياست، اخلاق و آزادي، معنويت و پيشرفت در كنار هم باشد. وي افزود: به خصوص در جهان اسلام و در ميان فرهيختگان الگوي امام و ملت ايران چشم و دلها را فريفت، انسانهاي فرهيختهاي كه از يك سو نميخواهند، هويت خود را نفي كنند و از سوي ديگر وحشتزده از حركتهاي خشن افراطي به نام اسلام از دين گريزان ميشوند و در جستجوي الگوي تازهاي بودند، الگوي دينداري توام با مردمسالاري را در نظام جمهوري اسلامي يافتند و به آن دل سپردند و امروز اين الگو در معرض خطرات بزرگي قرار دارد و راهزنان فراواني بر سر راه اين گوهر گرانبها كه حاصل انقلاب ماست قرار دارند. وي ادامه داد: راهزنان در يك نكته اشتراك دارند و آن اين كه ميگويند، دينداري با جمهوريت سازگار نيست، منتها تنگ نظران ميگويند جمهوري، مردمسالاري و آزادي را به دور افكنيد تا دين شما محفوظ بماند و غرب زدگان ميگويند دين را، دينداري و احكام الهي را به دور افكنيد تا آزادي و جمهوريت مستقر بماند و امام و مردم ما گفتند جمهوري اسلامي مورد خواست ماست و خطرناكتر در جامعه ما كه جامعهاي ديني است و حكومت اسلامي به نام اسلام آمده تحميل نظرهاي تنگ و انحرافي به نام امام، انقلاب و اسلام بر مردم است. خاتمي با تاكيد بر اين كه ما مدافع آزادي هستيم و حتي آزادي مخالف را مورد تاييد قرار ميدهيم، افزود: نبايد تريبونهاي رسمي و اصلي نظام مروج چيزي باشد كه امام با آن مخالف بود و يا مروج و ضد چيزي باشد كه امام عرضه داشت و در قانون اساسي ما آمد و مردم به آن راي دادند. وي افزود: ما مخالف شكستن قلمها و بريدن زبانها هستيم، در نظام مردمسالاري ديني انديشه و بيان آزاد است ولي دوست داران امام و طرفداران واقعي انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي از سوءاستفادهاي كه به نام اسلام و امام آن هم در بعضي از تريبون هاي رسمي ميشود به خود آيند و در مقابل آن بايستند. وي با اشاره به اين كه آزادي در چارچوبهايي كه هست وجود دارد، گفت: گر چه امام موافق ادامه جنگ بودند و كساني بودند كه با نظر امام و با جنگ مخالف بودند، ولي در اين كشور كسي به جرم اين نظر و ابراز نظر كسي را بازداشت نكرده و مورد مواخذه قرار نداد. وي افزود: ما خواستار آزادي هستيم، ولي اجازه ندهيم كه به نام اسلام، امام و انقلاب آراء و نظرياتي كه ضد نظر امام، سيرهي امام و ضد آن چيزي است كه ملت با امام پيمان است در اين كشور ترويج كنند. رئيس شوراي عالي امنيت ملي يادآور شد: با آن كه در جنگ هميشه اعلام وضعيت فوقالعاده ميشود، امام اعلام وضعيت فوقالعاده نكردند، گر چه اقتضا شرايط بعضي تخلفها و عدولها از قانون صورت گرفت و اين حداقل چيزي بود كه در يك جنگ فراگير صورت ميگيرد و امام فرمودند: بعضي تخلف ها از قانون اساسي بوده است و بعد از جنگ بنا داريم و تصميم داريم كه همه به قانون برگرديم. وي افزود: امروز ادامه راه امام احترام به انقلاب بزرگ ملت ايران، احترام به خون شهيدان، پايبندي همه جانبه به قانون اساسي است كه نه قانون اساسي نقض شود و نه قانون اساسي ابزار تحميل سليقهها و نظرهاي خاص شود. حجت الاسلام خاتمي گفت: امام، عزيز امت و مظهر اراده و عظمت اين ملت بود و اين ملت بدرقهاي كه از امام كرد بسيار شكوهمندتر از استقبال از امام بود، پس از ده يازده سال مشكلاتي كه انقلاب دارد، سختيها و تنگناهايي كه جنگ دارد، وقتي كه امام به دار فاني شتافت، اين مردم با وفا چنان تشييع كردند كه با عظمتتر و با شكوهتر از استقبالي بود كه يازده سال پيش از امام كرده بودند. وي با بيان اين كه امام شاگرد بزرگ اباعبدالله است، افزود: از مختصات و شاخصهاي ديگر امام ارادت فوقالعاده او به اهل بيت و ابيعبدالله بود، جا دارد بگوئيم امام هنگامي كه تو از دنيا رفتي زن و مرد سر از پا نشناختند و در تجليل تو به خيابانها و بيابانها آمدند اما آقا و مولاي تو را با همه يارانش شهيد كردند و زنان و فرزندانش را اسير كردند و بالاتر از او بدن پاك او را روزها و شبها در برابر آفتاب و باد و باران در خاك كربلا رها كردند. انتهاي پيام