خاتمي در مجلس ملي لبنان: ايران و لبنان داراي درك مشترك و همكاري مشترك در راه استقرار صلـح بوده و خواهنـد بود
«اين مجلس به عنوان نمونه و الگوي همزيستي و تعامل همه اقوام و اديان، چشم و چراغ ما مردم خاورميانه است. تاريخ سياسي لبنان فراز و نشيبها و نقطه عطفهاي گوناگون دارد؛ ولي وضعيت كنوني آن با هميشه متفاوت است و اين تفاوت ناشي از تهديدي است كه از سوي رژيم صهيونيستي با آن روبرو بوده است؛ همچنان كه بسياري از كشورهاي ديگر با چنين خطري روبرو هستند؛ اما عظمت لبنان در مقاومت جانانهاي است كه به نمايندگي از جهان اسلام و عرب در برابر اشغال و تجاوز از خود نشان داد و براي اولين بار اشغالگر را وادار به عقب نشيني كرد.» به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران، سيد محمد خاتمي، رييسجمهور كشورمان امروز (چهارشنبه) با حضور در مجلس ملي لبنان با بيان اين مطلب، به ايراد سخناني پرداخت. خاتمي بيان داشت: «حضور در مجلس ملي لبنان و در ميان شما نمايندگان محترم مردم، فرصت مغتنمي است براي كسي كه لبنان را دوست دارد و به لبناني احترام ميگذارد و اين حضور به معني پيوند عميق ميان دو ملت ايران و لبنان است. سال پيش از انتخاب اول به رياست جمهوري ايران به لبنان آمدم. اكنون آن خاطرات زنده ميشود و لذت آن ديدارهاي ساده و صميمي و بدون تشريفات و تعارفات رسمي را دوباره احساس ميكنم. خاطرات ديدار با انسانهايي را به ياد ميآورم كه نمايندهي روح والايي بوده و هستند كه لبناني را فخر جهان عرب كرده است و پرورندهي بزرگاني در عرصهي دين و انديشه و فرهنگ و هنر عربي، اسلامي و جهاني بودهاند و امروز افتخار ميكنم كه در مجلس ملي لبنان كه نماد مردم سالاري و همزيستي مهربانانه در جهان است، سخن ميگويم.» رييس جمهور افزودند: «ترديد ندارم كه مجلس ملي لبنان در ميان كشورهاي عربي نمونه و الگو است و نمايندهي جامعهيي است كه در آن اقوام و طوايف و مذاهب و گروهها، قرنها است كه نمونهاي از همزيستي مثبت و سازنده را تجربه كردهاند. در اين مجلس، مسلمانان و مسيحيان و نمايندگان بخشهاي گوناگون و احزاب متفاوت حضور دارند و به نام لبنان مستقل و آزاد براي تثبيت و گسترش آزادي و استقلال و پيشرفت تلاش ميكنند.» خاتمي با بيان اين مطلب كه مجلس لبنان را ميتوان به عنوان الگويي از همزيستي و تعامل ميان اقوام مختلف درنظر گرفت، دربارهي تجاوزات رژيم صهيونيستي به لبنان ابراز داشتند: «من همواره از خود پرسيدهام كه چرا اسراييل به لبنان هجوم نظامي كرد و بخشهاي مهمي از آن را براي مدتي به اشغال در آورد؟ لبنان كه كشوري نفت خيز نيست و با هيچ كشوري سرجنگ نداشته و ندارد و همواره با صلح و آشتي زيسته است. لبنان مهربان است، در آن تمايز نژادي و تعصب جاهلي مذهبي جايي ندارد، لبنان هيچ گاه پذيراي ديكتاتوري نبوده است؛ پس چرا به اين كشور حمله نظامي شد؟ علاوه بر توسعه طلبي رژيم صهيونيستي، به نظر من اصليترين دليل حمله به لبنان، تاواني بود كه مردم اين كشور به خطار پايبندي به سنت مردم سالاري و همزيستي مهربانانه ميپرداختند. همان گونه كه امروز ايران به لحاظ تصميم بر استقرار مردم سالاري ديني و الگوسازي در جهان اسلام از درون و بيرون مورد فشار و تهاجم سياسي و تبليغاتي قرار گرفته است. اجازه ميخواهم تا سوال ديگري را نيز مطرح كنم و آن اين كه چه چيز لبنان را از دست اشغالگران رهايي بخشيد؟ پاسخ روشن است: مقاومت! اما اين مقاومت متعلق به همهي ملت بود و خود نشانهي ديگري از امتياز مردم سالاري است. آن روزها را كه سرزمين لبنان از دست دشمن باز پس گرفته شد، به ياد آوريم. آن لحظات شادي و افتخار را كه پرچم لبنان در دست نيروهاي مقاومت در اهتزاز بود و هم زمان شاعر مسيحي براي بازگشت نيروهاي ظفرمند حزب الله ترانه فتح ميسرود و خوانندهي مسيحي سرود “جنوب قهرمان” را ترنم ميكرد و كودكان و زنان روستاهاي مسيحي در جنوب لبنان با سبدهاي پر از دانههاي سفيد برنج به استقبال فرزندان لبناني خود به كوچهها و خيابانها و بر بالاي پشت بامها آمده بودند. لبنان را مقاومت، همبستگي ملي و پافشاري بر مردم سالاري آزاد كرده است. اين وحدت و همبستگي مهربانانه را ارج بگذاريم و امروز در شرايط بحران زدهي خاورميانه بايد از آن روزهاي لبنان تجربه آموخت كه ما بيش از هر زمان ديگر نيازمند اصل مردم سالاري در اداره جوامع خويش از يك سو و مقاومت در برابر هر گونه تجاوز به استقلال و حقوق مردم در كشورهاي خود هستيم.» رييس جمهور ادامه دادند: «اجازه بدهيد به تناسب مجلس و نيز شرايط منطقه در مفهوم دموكراسي و فرصتها و تهديدهايي كه كشورهاي ما با آن روبرو است، سخن بگويم. مردم سالاري همانند بسياري ديگر از مفاهم اجتماعي و سياسي در محدوده دولت- ملت يا دولتهاي سرزميني درك و تاويل شده است. اما تحولات جهاني طي دهههاي اخير افق تازهاي را پيش روي بشر گشوده است كه بر ضرورت بازخواني مفهوم دموكراسي و گسترهي آن تاكيد ميكند. منشا اين تحولات، پيدايش فرايندي است كه تحت عنوان جهاني شدن از آن ياد ميشود. اين روند به سبب وقوع دو تحول بزرگ، پيامد گستردهاي در سطح جهاني يافته است: نخست تحول در نظام اقتصاد جهاني و بدل شدن نظم اقتصادهاي سازمان يافته به نظم اقتصادي بي سازمان و دوم گسترش وجه رسانهيي ارتباطات بينالمللي. اين تحولات موجب كاهش نقش سنتي قدرت دولتهاي سرزميني شده است. در نگاه اول ميتوان خوشنود بود كه تضعيف نقش مستقيم و فاعلي دولتها به طرح و گسترش بيشتر مقولهي مردم سالاري در كشورهاي جهان به خصوص كشورهايي كه سنت ديرپاي خودكامگي راه پيشرفت را بر آنان بسته است، انجاميده است. هر چند اين نكته هنوز يك قاعده عام نيست، ولي روند تحولات جهاني اكنون به سمت و سويي پيش ميرود كه روابط پيشين شهروندي ميان مردم و حكومتها دگرگوني يافته و براي كانونهاي متنوع و متكثر قدرت جايگاه تازهاي پديدار شده است. ولي از نگاهي ديگر، ظهور روندهاي جديد ياد شده به معني به چالش كشيده شدن قدرت در مفهوم كلاسيك آن است، بي آن كه الزاما به معني جايگزيني سامان ديگري باشد. به اين تعبير ميتوان از نوعي هرج و مرج در روابط سياسي اعم از داخلي و بينالمللي سخن گفت. اما اين وضعيت نابسامان با دو رويكرد براي سامان يابي مواجه است: نخست بهره گيري از قدرت رها شده از دست دولت-ملتها براي استقرار يك قدرت متمركز جهاني و ديگري تلاش جهت ساماندهي به يك نظم دموكراتيك در جهان امروز. امكان و مولفههاي غالب در عرصهي جهاني نشانگر آن است كه هر دو رويكرد از مصاديق و منابع مشهودي برخوردارند. از سويي برخورداري از امكانات فن سالارانه، اقتصادي و نظامي و سيطرهي آمريكا در اين زمينهها ميتواند حاكي از پيدايش موقعيتي باشد كه يك قدرت جهاني ميخواهد الگويي آمرانه از نظم را در سطح جهان مستقر سازد و خطر آن گاه بيشتر ميشود كه پشتوانهي چنين رويكرد، استقرار نوعي بنيادگرايي متعصبانه و خشن در ميان هيات حاكمهي كشوري باشد كه بالاترين قدرت و امكانات مادي و فني را در اختيار دارد.» رييس جمهور هم چنين در ادامهي سخنانشان در پارلمان لبنان بيان داشتند: «اما از سويي ديگر پيدايش و رشد بينالمللي تحولات فرهنگي، اجتماعي و بيداري ملتها مويد الگويي متفاوت است كه در آن الگوي نظم مردم سالاري، هم در محدودهي كشورها و هم در سطح بينالمللي معني مييابد. روشن بيني ايجاب ميكند كه در اين موقعيت حساس، مردم سالاري و انتخاب مردم سالارانه را در دو سطح ملي و بينالمللي مورد تاكيد قرار دهيم و براي رسيدن به آن بكوشيم؛ چرا كه الگوي آمرانه به رهبري ايالات متحده امريكا به بهانهي ايجاد كانون و حاشيه در عرصهي بينالمللي و پيدايش شكافهاي جديد و عميق در سطح جهاني خواهد انجاميد. در اين الگو در سطح جهان، قدرتها يا حتي يك قدرت بزرگ اقتصادي و تكنولوژيك و نظامي حكومت خواهد كرد و متناسب با آن الگويي تك ذهني از فرهنگ و سياست را مسلط خواهد كرد. فكر ميكنم افكار عمومي جهان و به خصوص روشنفكران و حتي بسياري از سياستمداران و دولتهاي جهان در اروپا، آسيا، آفريقا و آمريكا در احساس اين خطر و يافتن راه چاره براي آن با من هم داستانند. اين واقعيت را نيز به قرائت آمرانه از نظم جهان بايد افزود كه به حاشيه راندن جهان و تبديل آن به محيط پيرامون يك قدرت مسلط، به معني ساختن كانونهاي مقاومتي است كه سلسله مراتب قدرت را در جهان به چالش خواهند طلبيد و اين به معني دوگانه سازيهاي افراطي و موضوعيت يافتن برداشتهاي بنيادگرايانه تعصب آميز براي تثبيت يا معارضه با نظم جهاني است، چنان كه امروز در آستانهي چنان فرايندي ملاحظه ميكنيم كه بروز افراط گرايي در جهان اسلام و مسيحي و يهودي مناسبات تمدني و امنيت جهاني را به مخاطره افكنده است. در چنين فضايي، جنگ و خشونت و سركوب از يك سو و رواج امواج تروريسم از سوي ديگر روز به روز زندگي را بر همه بشريت تنگتر خواهد كرد.» خاتمي توضيح دادند: « در چنين چشم اندازي است كه من پيشبرد تجربههاي خاص كشورهايي مثل لبنان و ايران را براي خروج از دوگانه سازي افراطي ضروري ميدانم. راهبردهاي مردم سالارانه با سرشت تحولات عميق فرهنگي و اجتماعي و سياسي جهان سنخيت دارد. اين راهبردها ميتواند هم مانع ازهم گسيختگي روابط ملي، منطقهيي و جهاني شود و هم در برابر يك جانبه گرايي و اعمال زور قدرتهاي بزرگ ايستادگي كند. در راهبردهاي مردم سالاري آن چه مهم است، تن دادن به خواست مردم در تعيين وضع حكومت و زندگي و به رسميت شناختن حق حاكميت مردم است و اين امر مغايرتي با دين ندارد. آنچه ما از متن انقلاب اسلامي و انديشههاي امام خميني (ره) به دست آوردهايم، همين است كه هيچ كس حق ندارد، حكومتي را بر مردم تحميل كند و مردم در همه حال حق بازخواست از حكومت را دارند و حكومت ولو آن كه خود را به حق داند، حق ندارد با تمسك به زور بر مردم فرمانروايي كند. به نظر من براي اين كه جهان از تنگي ديدگاههاي افراطي در هر دو سوي غرب وشرق رهايي يابد، راهي جز انتخاب و پيشبرد راهبردهاي مردم سالارانه در سطح ملي وبينالمللي ندارد. همهي نخبگان، احزاب و گروهها و آحاد مردم و دولتها اگر به تقويت تجربههاي مردم سالارانه و تلقيهاي دموكراتيك از دين كمك كنند، بخش مهمي از موقعيتهاي تهديدآميز در جهان كاهش مييابد.» رييس جمهور كشورمان در ادامه گفتند: «كشورهاي اسلامي به الگوهاي دموكراسي تحميلي و برون زا نياز ندارند. راه دموكراسي از ميان آزادي، عدالت و توجه به حقوق اساسي ملتها در درون ميگذرد و اين امريست كه ما ميتوانيم از متن آموزشهاي اديان الهي به دست آوريم و البته كه پايداري يك نظام مردم سالار هم در كشورهايي كه مايه هويت تاريخي و فرهنگي مردم، دين است، جز در سايهي سازگاري اصول و موازين مردم سالاري با معيارها و ارزشهاي والاي ديني تحقق نخواهد يافت، به شرط اين كه خدا را نه در برابر مردم كه با مردم و آزادي را نه در برابر دين كه پشت گرم به آموزشهاي اصيل ديني ببينيم. هيچ انسان آزاده صاحب انديشهيي از سقوط ديكتاتوري عراق اندوهگين نشد. سقوط رژيم صدام بخشي از خواست ديرين مردم عراق و دولتها و ملتهاي منطقه بود. اما مساله اساسي اين است كه نبايد براي دستيابي به اين خواست و حق اساسي، تجاوز و اشغال را مورد تاييد قرار داد و از حق اساسي مردم عراق براي انتخاب حكومت مردمي دلخواه خود و حفظ تماميت ارضي و همزيستي همه مذاهب و اقوام و گروهها غفلت كرد. راه مقابله با خودكامگيها تكيه بر مردم و اعتراف به حق حاكميت آنان برسرنوشت خويش است و راه مقابله با زور و تجاز پايداري ملتها و تقويت نهادهاي بينالمللي و ائتلاف براي صلح در جهت تحقق جامعه مدني جهاني است كه در آن همه ملتها از حق برابر برخوردارند. ايدهي گفتوگوي تمدنها و فرهنگها نيز پشتيبان چنين نظمي در جهان است. ما در پي صلح و امنيت پايدار براي همه هستيم. داشتن سرزميني آباد و مستقل و توانايي اعمال اراده، حق ملتها است. تجلي اين حق را مردم قهرمان لبنان در مقاومت همه جانبه و پيروز خويش نشان دادهاند. همه مذاهب و طوايف و گروههاي سياسي لبنان تصوير زيباي لبنان سرفراز را در اين حماسه آفريدند. ملت مظلوم فلسطين نيز با محروميت از حقوق مشروع خود قرباني سياستهاي خشن و سركوبهاي شديد اسراييل است. صلح پايدار منطقه با احقاق اين حقوق از دست رفته و با انتخاب تمامي ملت فلسطين حاصل ميشود.» رييس جمهور در خاتمه افزودند: «ما و شما در نگاهي همسو به مسايل اساسي منطقه و جهان در كنار يكديگر بودهايم و خواهيم بود. ايران و لبنان داراي درك مشترك و همكاري مشترك در راه استقرار صلح، تقويت همزيستي و پيشبرد گفتوگو بوده و خواهند بود. پارلمان خانهي ملت است. اين خانه را براي اين عزم مشترك بيش از پيش مهيا كنيم. شاد و سربلند باشيد.» دراين مراسم هم چنين “نبيه بري”، رييس مجلس لبنان نيز در سخناني كوتاه ضمن خوشامدگويي به هيات ايراني گفت: «شما نمايندهي كشوري با اصالت و كهن هستيد و به عنوان دولتي قدرتمند براي كشورهاي عربي نقش قابل توجهي در روابط با ديگر كشورهاي عربي و نيز كشورهاي جهان ايفا ميكنيد.» رييس مجلس لبنان حمايت جمهوري اسلامي ايران از كشورهاي عربي سوريه، لبنان و فلسطين را در جهت آزادكردن سرزمينهاي اشغالي اين كشورها و آزادي قدس شريف و بازگشت مردم فلسطين به وطن اصلي خود ارزيابي كرد. وي در پايان گفت: «ما شاهد هستيم كه رييس جمهوري ايران مانند امام موسي صدر به قضاياي فلسطين مينگرد.» انتهاي پيام