دكتر يعقوب موسوي: فرهنگپذيري دانشجوي فعال و متعادل بيشتر از دانشجوي منفعل است
يك جامعهشناس معتقد است:«فرهنگپذيري دانشجوي فعال و متعادل بيشتر و سالمتر از فرهنگپذيري دانشجوي منفعل و داراي عناصر شخصيتي نامطلوب است.» دكتر يعقوب موسوي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران اظهار كرد: «فرهنگپذيري يا فرهنگي شدن يك فرايند عمومي براي تمام قشرها، گروههاي اجتماعي و افراد جامعه است كه از سنين كودكي آغاز و تا انتهاي مراحل زندگي خود امتداد مييابد و به تعبير جامعهشناسي فرهنگپذيري فرد هيچ گاه از اين فرايند جدانيست و حتي در سنين بالا موضوع و چگونگي فرهنگپذيري در افراد يا قشرهاي اجتماعي تابع ضوابطي است كه در محيط فرد وجود دارد.» وي تصريح كرد: « در جامعهشناسي ساختاربندي، فرايند فرهنگپذيري دوسويه است. يعني هم فرد انتقال ارزشها، هنجارها و نرمهاي موجود در فرهنگ را انتخاب ميكند و هم الزامها و ضوابط و اجبارهاي ساختاري محيطي، چگونگي تاثيرپذيري از آنها را براي او مشخص ميكند و موضوع مهم اين است كه گروه اجتماعي دانشجويي چگونه اين فرايند را طي ميكند.» موسوي با بيان اين كه تعميم نظري ساختاربندي درباره اين قشر صدق ميكند، توضيح داد: «فرايند فرهنگپذيري در قشر دانشجو نيز دوسويه است با اين تفاوت كه به دليل اقتضاي سني، شخصيتي، تحصيلي و كنش واكنشهايي كه به فراگيري و آموزش در اين قشر ارتباط دارد، فرهنگپذيري بسيار پيچيدهتر و متفاوت از ساير قشرها صورت ميگيرد.» وي با ذكر اين مطلب كه به راحتي نميتوان مدعي تاثيرپذيري دانشجويان از هنجارهاي تدارك ديده محيط شد، افزود: «دانشجو خود را طي يك تعامل جدي فعال در انطباق با هنجارها يا در تفاوت و فاصلهگيري هنجارها قرار ميدهد.» اين عضو هيات علمي دانشگاه بررسي بهتر فرايند فرهنگپذيري در دانشجويان را نيازمند ارائه تحليل از ساختار شخصيتي اين قشر عنوان كرد و افزود: «فرهنگپذيري دانشجوي فعال فرهنگي ـ اجتماعي بيشتر است. در صورتي كه هنجارپذيري مدل شخصيتي منفعل و غيراكتيو با كندي صورت ميپذيرد. لذا براي اصلاح فرهنگي و تعديل روابط فرهنگي و بازسازي فرهنگي شخصيت قشر دانشجو نياز به مطالعه جامع و فني بر روي تعامل فرد با محيط و فرهنگ است.» وي خاطر نشان كرد:« بنابراين گستردگي دامنه فرهنگپذيري دانشجوي متعادل، بالنده، و فعال بيشتر است اولي در مقابل هرچه عنصر شخصيتي ضعيف باشد يعني از يك زمينه خانوادگي تربيتي و ژنتيكي نامطلوبي برخوردار باشد، فرايند فرهنگپذيري دچار مختل ميشود.» دكتر موسوي تنوع فرهنگي را مسالهاي مهم در فرايند فرهنگپذيري خواند و گفت: «فرهنگپذيري سالم و خوب، بدون اجبار و تاثيرگذاري منفي، نيازمند وجود بسترهاي فرهنگي متنوع است تا فرد در شرايط آزاد و دلخواه هنجارهاي مطلوب را دروني و ذاتي كند، چرا كه فرهنگپذيريهاي داراي جنبه فرمايشي، اجباري و بيروني، دير يا زود خاصيت خود را از دست ميدهند.» اين جامعهشناس در پايان خاطرنشان كرد:« در تكثر و تنوع فرهنگي عوارض و آسيبهاي دروني شدن عناصر نامطلوب فرهنگي كمتراز فرهنگپذيري اجباري نيست و در صورتي كه قرباني و عارضه گروهي فرهنگپذيري اجباري بيشتر از فرهنگپذيري در شرايط آزاد است.» انتهاي پيام