نوشتن درباره قهرمانان بزرگي كه به اسطوره يك ملت بدل شدهاند كار آساني نيست. شايد هر ورزشكاري بتواند با انجام تمرينات ويژه، پس از گذر زمان از شانس كسب مدال و عناوين قهرماني برخوردار شود، اما آنچه كه يك قهرمان را اسطورهاي بيبديل مي سازد، خصوصيات استثنايي و شخصيت آن قهرمان است.
شكي نيست آنها كه در ورزش علاوه بر قهرماني، به درجه پهلواني نيز رسيده اند و نام و خاطرهشان تداعيگر شخصيت و منش آنهاست، در قلب ميليونها علاقهمند و آحاد مردم جاي دارند و در يك كلام قلبها را تسخير خود كردهاند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كسب سومين مدال متوالي المپيك و دومين طلاي بالاترين رقابتهاي ورزشي جهان به همراه خصوصيات ويژه اخلاقي و رفتاري، امروز "هادي ساعي" را متمايز كرده است.
گروه ورزش ايسنا، با دعوت از اين قهرمان و رضا مهماندوست، سرمربي تيم ملي تكواندو، با نگاهي متفاوت براي اولين بار ناگفتههاي تكواندو در المپيك 2008 پكن را از زبان اين افتخارآفرينان بازگو ميكند.
هادي ساعي براي اولين بار عنوان كرد پس از كسب مدال طلاي المپيك پكن قصد داشت چهار گوشه شياپ چانگ را ببوسد و رسما از عرصه ورزش ملي خداحافظي كند.
بحث نامگذاري يكي از ميادين شهر تهران به نام "هادي ساعي" نيز از ديد اين قهرمان قابل تعمق است زيرا اعتقاد وي بر اين است در زمان حيات يك قهرمان و هر شخصيتي، تجليل از افتخارآفرينيهاي وي ارزشمند است و در غير اين صورت، نوشدارو پس از مرگ سهراب چه سود!
مشروح گفتوگوي هادي ساعي و رضا مهماندوست با ايسنا در پي ميآيد:
**مهماندوست را قبول داشتم و ده ماه با هم زندگي كرديم
هادي ساعي در ابتداي صحبتهاي خود در پاسخ به اين سوال كه در جريان مسابقات نشان داد به مربي خود اعتقاد كامل دارد و آيا اين نوع نگاه يك قهرمان به مربي خود بايد الگو شود؟ گفت: به واقع اگر ورزشكار به مربياش اعتقاد نداشته باشد، موفقيتي حاصل نخواهد شد. اين يك اصل است و من اگر كسي را قبول نداشته باشم، با وي كار نميكنم.
من و مهماندوست در اصل ده ماه با يكديگر در اردوها زندگي كرديم و شرايطي در اردوها حاكم بود كه در تيمهاي ديگر آن را نميديديد. تمامي اين عوامل باعث همدلي بيشتر ميشود و اعتقاد بيشتر يك ورزشكار به مربياش را در پي دارد.
**"ايسنا" رمز موفقيت تکواندو را بدست آورد!
رضا مهماندوست سرمربي تيم ملي تكواندو نيز در توضيح همدلي و هماهنگي بين وي و هادي ساعي به ايسنا گفت: خوشحالم كه براي اولين بار به اين موضوع پرداخته شد و شما رمز موفقيت تيم ملي را بدست آورديد. بهتر است كمي به عقب بازگرديم. 10-12 سال است كه من و ساعي به هم گره خوردهايم. زماني كه به اصطلاح هنوز ريش و سبيل ساعي سبز نشده بود! شروع تمرينات ساعي و نسل قهرمان تكواندو ايران از باشگاه فتح سپاه بود. در آنجا ما به هم رسيديم و تا به امروز اين روند قهرماني ادامه داشته است.
**دوستي عميق، خود را در صحنه جنگ نشان ميدهد
مهماندوست تصريح كرد: دوستي عميق و ريشهدار خود را در صحنه جنگ و مبارزه نشان ميدهد زيرا انسانها عاطفه و فرق بين احساس ظاهري و خالصانه را تشخيص ميدهند.
اين خلوص بين خانواده تكواندو وجود دارد. رابطهي عاطفي بين شاگرد و مربي باعث ميشود كه حتي ضعف فني يكي يا هر دوي آنها به چشم نيايد.
**صداي آن را كه بخواهم در هر شرايط ميشنوم!
دارنده مدال طلاي المپيك پكن در پاسخ به اين سوال كه آيا صداي مربي خود را در هنگام مسابقه ميشنيد و چقدر راهنمايي مهماندوست در حين مسابقه در عملکرد وي موثر بود، گفت: در بحث استاد و شاگردي از مهماندوست درسها ياد گرفتهام. با وجود تجربه زيادم ولي در بسياري مواقع كوچ را ارجح ميبينم. در مسابقه با حريف چيني كه سر و صداي تماشاگران چيني سالن را پر كرده بود، كاملا متمركز به مسابقه و راهنماييهاي مهماندوست بودم. من هنگام مسابقاتم صداي آن را كه بايد بشنوم، ميشنوم! حتي سعي ميكردم جايم را عوض كنم تا با ديدن اشارات مربي، مسابقه را به خوبي اداره كنم. چنين ارتباطي بين من و مهماندوست وجود دارد.
**عدم مدالآوري درالمپيک مربوط به دلايل فني نيست
سرمربي تيم ملي تكواندو در پاسخ به اين سوال كه آيا جنگ در شياپ چانگ را حس كرده بود؟ اظهار كرد:تكواندو جنگي است كه خونريزي هم دارد. ما براي زدن و بردن مسابقه به المپيك رفتيم. مليپوشان طوري ساخته شده بودند كه جز پيروزي به چيز ديگري فكر نميكردند. اصولا نفراتي در المپيك موفق ميشوند كه روح بزرگي داشته باشند. به جرات ميتوانم، بگويم بحث مدال نگرفتن ايرانيها در المپيك، بحث فني نيست و به عدم خودباوري يك ورزشكار باز ميگردد. به عنوان مثال، رضا نادريان از پنج رويداد برون مرزي به سه مدال طلا و دو نقره دست يافته است. در مسابقات ليگ همه حريفان را شكست داده بود و در انتخابي نيز برابر خداداد، فيناليست سه دوره مسابقه جهاني به برتري رسيد. ميتوانم، بگويم هنوز دوستي من و نادريان ريشهدار نشده و اين بازيكن دهان من را ميديد كه باز و بسته ميشود ولي صدايم را نميشنيد. او اگر كمي به خود ميآمد حتي ميتوانست طلاي المپيك را كسب كند.
**هنوز نميدانم جدول گروه بازندهها چطور بود!
ساعي نيز در ادامه اين بحث، گفت: باور كنيد المپيك تمام شد ولي هنوز متوجه نشدهام كه جدول گروه بازندهها چگونه است!
به ذوالقدر كه سه بار قصد داشت اين جدول را توضيح دهد گفتم حوصله جدول گروه بازندهها را ندارم زيرا از دوم يا سوم شدن نفرت دارم. بدترين روز زندگيم زماني است كه در يك مسابقه قهرمان نشوم و به مدال نقره يا برنز دست يابم. هميشه گفتهام مقام دومي يا سومي براي اين است تا اهميت كار يك قهرمان مشخص شود.
**حس برتري جويي و خودخواهي قشنگ ساعي
مهماندوست ميگويد: وجه تمايز ساعي و ساير ورزشكاران همان حس خودخواهي قشنگي است كه باعث ميشود در رقابت عملا كسي نتواند بالاتر از وي بايستد.
ساعي نيز در اين خصوص به ايسنا گفت: در هنگام كودكي و در جمع هم بازيان هميشه اين من بودم كه ميگفتم چه كار بايد كرد و چه بازي را انجام دهيم.
براي المپيك با وجود اينكه همه ورزشكاران ايران زحمت كشيده بودند ولي از نظر روحي – رواني آمادگي حضور در المپيك را نداشتند و شايد در سطح يك مسابقه آسيايي يا حداكثر جهاني خود را آماده كرده بودند. نگاهها المپيكي نشده بود و در اردوها بيشتر به آمادگي جسمي، تكنيكي و تاكتيكي مي پرداختند.
يک هفته مانده به المپيك تازه به ياد دكتر واعظ موسوي، به عنوان يك روانشناس برجسته افتادند ولي آيا واقعا در يك هفته ميشد كاري كرد؟ واعظ موسوي به من گفت: "نيازي نداري كه پيش من بيايي و تنها مواظب باش مصدوم نشوي."
انتظارات بيروني از ورزشكاران خود فشارهاي روحي بيشتري را به ورزشكار وارد ميكند، بارها با نادريان صحبت كرده بودم. به پكن كه رسيديم نادريان گفت همه آنچه كه در تهران با وي صحبت كرده بودم عينا در حال انجام است كه به وي تاكيد كردم تنها بايد كار خود را انجام دهد.
**ساعي كمي بيش از حد به خود اطمينان داشت
مسابقه فينال وزن سوم المپيك و مصاف هادي ساعي و "مائورو سارمينتو" ايتاليايي بيترديد يكي از بهترين نمونههاي يك مبارزه حرفهاي و كلاسيك تكواندو است.
مهماندوست در اين خصوص تصريح كرد: براي هر مسابقه ساعي يك تاكتيك ويژه در نظر داشتيم و در مصاف با حريف ايتاليايي قرار شد تا به دليل پاهاي بلند حريف، ساعي اصطلاحا به داخل نفوذ كرده و استراتژي كه در راند دوم و سوم شاهد آن بوديم را به نمايش بگذارد. در راند اول كمي ساعي دو به شك شد و بيش از حد اعتماد به نفس داشت. تاكتيك اين بود كه اصلا از حريف ضربه نخورد و با وي حداقل فاصله را داشته باشد.
ساعي نيز افزود: در راند اول در هنگام نزديك شدن به حريف، يك لحظه مكث كردم، در حالي كه او به عقب رفت و ضربه دو امتيازي پا را اجرا كرد. در پايان راند مهماندوست به من گفت قرارمان چه بود؟ كه به وي اطمينان دادم مسابقه را ميبرم. همه شاهد بودند كه چقدر داوران به سختي امتياز ميدادند.
**شكستن دست ساعي در اولين مسابقه برابر نپال
مصدوميت و شكستگي دست ساعي از موضوعاتي بود كه پس از بازي فينال و اتمام مسابقات همگان متوجه آن شدند! اما اصل ماجرا از چه قرار بود؟
ساعي در اين خصوص به ايسنا گفت: در مسابقه اول خود با حريف نپالي، در لحظه دفاع ضربه حريف، زانوي وي به دستم برخورد كرد و چون دستم به بدنم چسبيده بود از ناحيه بالاتري نسبت به شكستن قبلي دستم، مجددا دچار مصدوميت شدم كه به روي خود نياوردم. در مسابقه با حريف چيني دستم به طور كامل شكست. اين مسابقه شرايط خاص خود را داشت زيرا به عنوان حريف ميزبان، هر ضربه وي را امتياز ميدادند و تاكتيك اين بود كه اصلا پا نخورم. تمامي تلاش خود را انجام دادم تا بازي را آرام كنم. هنگامي كه به حريف نزديك ميشدم او را براي لحظهاي محكم ميگرفتم و آرام به پشت وي مي زدم.
** در المپيك قرعه خوب وجود ندارد
پرافتخارترين ورزشكار تاريخ المپيك ايران در خصوص نوع قرعههاي خود در المپيك نيز اظهار كرد: المپيك جاي اين حرفها نيست كه به دنبال قرعه راحت باشيم. حتي اگر قرار باشد تا يك بازيكن، جدول مسابقاتش را به شخصه بنويسد، حداكثر بتواند حريف مسابقه اول را كمي راحتتر در مقايسه با سايرين ارنج كند. در وزن سوم، انگليس، آذربايجان، كانادا، تركيه، آمريكا، چين و ايتاليا تماما حريفاني خوب بودند كه در گروه من آذربايجان، چين و كانادا قرار داشتند. در جدول بالا نيز به همين نحو حريفان تقسيم شده بودند.
**قصد داشتم چهار گوشه شياپ چانگ را ببوسم
بحث خداحافظي ساعي از عرصه قهرماني از سوالاتي بود كه به دفعات پس از قهرماني در المپيك از وي پرسيده شد. نكتهاي كه اين قهرمان براي اولين بار در ايسنا به آن اشاره كرد اين بود كه پس از مسابقه فينال، قصد خداحافظي از عرصه قهرماني را داشت كه با مخالفت مهماندوست، سرمربي تيم ملي در آن لحظه از انجام چنين تصميمي منصرف شد.
وي در توضيح اين تصميم خود به ايسنا گفت: از توانايي جسمي كافي برخوردارم ولي بايد از نظر روحي انگيزه تازهاي براي ادامه قهرماني در من ايجاد شود. من با تجربهاي كه دارم، ميتوانم، بگويم كه مثلا چقدرزمان براي آماده شدن براي فلان مسابقه نياز دارم ولي بايد انگيزههاي جديدي در من ايجاد شود. قصد داشتم تا با بوسيدن چهار گوشه شياپ چانگ رسما از عرصه قهرماني خداحافظي كنم كه من را از اين تصميم منصرف كردند. از 6سالگي با تكواندو بودهام و در هر شرايطي از تكواندو جدا نخواهم شد. حضور در المپيك لندن نيز نياز به آمادگي روحي و ايجاد انگيزه جديد است.
**چرا ساعي جزو سه طلايي المپيك نشود؟
مهماندوست در پايان اين گفتوگو خاطرنشان كرد: چرا ساعي نتواند سومين مدال طلاي المپيك را كسب كند و در المپيك جاودانه شود؟ در المپيك بارسلون قهرماني با 37 سال سن موفق به كسب مدال طلا شد و ساعي اين قابليت را دارد كه به عنوان آمادهترين ورزشكار ايران در المپيك 2012 لندن نيز مسابقه دهد.
انتهاي پيام