مراسم بزرگداشت آيتالله حاج شيخ آقابزرگ تهراني و يكصدمين سال آغاز تأليف «الذريعة الي تصانيف الشيعه» شامگاه گذشته (يكشنبه، هفتم مهرماه) در محل انجمن آثار و مفاخر فرهنگي برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش حكمت و فلسفهي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مهدي محقق در اين مراسم از شيخ آقابزرگ تهراني به عنوان يكي از چهرههاي بزرگ فرهنگ ايران ياد كرد و گفت: ايشان صاحب كتاب «الذريعة الي تصانيف الشيعه» است. هميشه سعي شده است كه پايگاه علمي شيعهي اماميه كمرنگ نشان داده شود؛ اما مرحوم آقابزرگ تهراني در اين كتاب كوشش كرده است كه دانشمندان شيعي را گردآوري و معرفي كند. حتا در اين كتاب از كتاب « وجوه قرآن» هم ياد شده است، كه من اين كتاب را 47 سال پيش تصحيح و منتشر كردم.
رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي شيخ آقابزرگ تهراني را در آشنايي و نقادي حديث و روايت داراي نبوغ دانست و افزود: شاگردان و مخاطبان آثار ايشان بهتر ميتوانند عظمت كارش را دريابند. ايشان در كتاب «الذريعة الي تصانيف الشيعه» حدود 800 اجازهي نقل حديث را ذكر ميكند؛ چون موضوع احاديث بسيار اهميت دارد.
او در ادامه با توضيحاتي دربارهي علم حديث و دشواريهاي اين علم خاطرنشان كرد: تلاش بزرگاني كه كوشيدند سنت نقد حديث را زنده نگه دارند، بسيار ارزنده است؛ از همينرو كار شيخ آقابزرگ تهراني هم كاري بسياري ارزشمند است.
در ادامهي اين مراسم، حجتالاسلام سيدمحمدرضا حسيني جلالي گفت: دربارهي مرحوم آقابزرگ تهراني كلمات تمجيد و احترام بهجاست؛ لكن بهنظرم، ايشان مستحق فراتر از اين هستند كه وقت را به اين مسأله بگذرانند؛ براي اينكه هر محققي با مراجعه به كارهاي او خود ثناگويش خواهد بود. وجود كارهاي آقابزرگ سبب تمجيد اين شخصيت بزرگ است.شخصيتهاي بزرگ اهل قلمي كه در جامعه هستند، تجربيات، معلومات و معارفي را كه در وجودشان دارند، ميتوانند با ارتباط گرفتن با ديگران، در اختيار آنها بگذارد. نكتهي جالب اينكه ما در قديم و در طلبگي با اين زياد برخورد ميكرديم و در محضر هر يك از بزرگان مينشستيم، بدون اينكه ما چيزي بخواهيم، نكتهاي ميگفتند.
او با اشاره به اولين ملاقات خود در سن 19سالگي با آقابزرگ تهراني كه در آستانهي 91سالگي وي بوده است، تصريح كرد: ايشان برايم اجازهي نقل روايت نوشتند و به من گفتند، حتما كتابها را مطالعه ميكني و ميداني كتابهاي چاپ سنگي قديم فهرست ندارد. در همان اثناي مطالعه، عنوان مطالب را در گوشهاي بنويس، كه اينها با پايان يافتن كتاب، خود يك فهرست شوند. درواقع، ايشان در جلسهاي ساده يك كار مهم را به من آموختند، كه متأسفانه اكنون اين روش كار در حوزهي علميه و باقي جاها ضعيف شده است.
اين پژوهشگر حديث حوزهي علميهي قم در ادامه به بيان خاطرهاي ديگر از اهتمام آقابزرگ در اجازه دادن نقل حديث پرداخت و با ارائهي تعريفي از معناي اجازهي نقل حديث و تشريح اين موضوع يادآور شد: آقابزرگ تهراني به بيش از دوهزار نفر اجازهي نقل حديث داده بود و به همهي آدمها به شرط صحت انجام اين كار، اجازهي نقل حديث ميداد.
به گزارش ايسنا، همچنين در اين مراسم، حجتالاسلام شيخ رضا مختاري تصريح كرد: اهميت كتاب «الذريعة الي تصانيف الشيعه» وقتي روشن ميشود كه ميبينيم آن اهتمامي كه به كتابشناسي امروز در جامعه وجود دارد، در گذشته وجود نداشته و اي بسا فردي كه به اين كار مبادرت ميكرده است، او را به بيسوادي متهم ميكردهاند؛ اما مرحوم آقابزرگ تهراني با عزم قوي و راسخ اقدام به تدوين اين كتاب كرد.
مدير مؤسسهي كتابشناسي قم يادآور شد: آقابزرگ عمرش را روي كار بسيار بزرگ و حياتي گذاشت. آن زمان كتابخانهها فهرست نداشتند و مانند امروز منظم نبودند و ايشان ناگزير بود با زحمات زياد، مطالب مربوط به علما و دانشمندان شيعي را گردآوري كند و در اختيار ما بگذارد. وي قبل از انتشار كتابش، آن را در اختيار سيدمحسن امين - صاحب «اعيان شيعه» - گذاشت و از او خواست كه نظرش را بدهد. برخلاف كساني كه امروز بعد از چاپ كتاب، اگر اثر آنها را نقد كنيم، ناراحت ميشوند، ايشان بدون هيچ چشمداشتي كتابش را در اختيار ديگران گذاشت، كه اين نشانهي اخلاق و كمالش است.
مختاري افزود: با گذشت سالها، امروز با وجود فهرستهاي متفاوتي كه تاكنون منتشر شده است، هنوز نياز شديدي به كتاب «الذريعة الي تصانيف الشيعه» وجود دارد. آقابزرگ بسياري از كتابخانههاي شخصي را در اين اثرش معرفي كرده، كه اكنون نسخههاي خطي آن كتابخانهها در اختيار ما نيست.
اين كتابشناس وجود خطا و اشتباه را در كاري با اين گسترهي وسيع طبيعي دانست و در ادامه با انتقاد از بيتوجهي جامعهي شيعي نسبت به كتابشناسي، تصريح كرد: متأسفانه كار ايشان در جنبهي كتابشناسي و شخصيتشناسي ادامه پيدا نكرد و متأسفانه بايد گفت بعد از گذشت 40 سال از رحلت ايشان، هنوز بسياري از آثارش چاپ نشده و آنهايي هم كه چاپ شده، چاپهاي خيلي قديمي است؛ بنابراين هنوز هم يك چاپ منقح از آثارش در دست نداريم؛ در حاليكه جامعهي اهل سنت آثار بزرگانشان را ادامه دادند و آنها را بهصورت زيبا و شكيلي منتشر كردند.
علياكبر ثبوت نيز با اشاره به مراسم بزرگداشتي كه 15 سال پيش براي شيخ آقابزرگ تهراني برگزار شده بود، اظهار كرد: در آن بزرگداشت، كارنامهي ايشان را عشقنامه عنوان كردند. مرحوم شيخ آقابزرگ تهراني عشق به كمال، معرفت و معرفي خدمتگزاران علم و ادب را دارد. همچنين امروز ميگويند كارنامهاش رنجنامه هم هست. علاوه بر هزاران صفحهي چاپنشده از آثار اين عالم بزرگ، اكنون بيش از 20هزار صفحهي چاپشده از تأليفات وي در دست است، كه در اين 20هزار صفحه كتاب، بيش از 60هزار نفر از صاحبان آثار علمي، فرهنگي، ديني و هزاران مؤلف و خدمتگزار فرهنگ ايران شيعي معرفي شدهاند. همچنين بيش از دوهزار نفر از علماي متأخر ما كساني هستند كه با اجازهي آقابزرگ و از طريق ايشان به حاملان علم و انديشه پيوستهاند. آنگاه ما خيال ميكنيم اين فرد زندگياش چگونه بوده است؟
ثبوت در ادامه با بيان خاطرهاي، روايتي از زندگي فقيرانهي آقابزرگ به دست داد و يادآور شد: همين كتاب «الذريعة» با چه محنت و مصيبتي چاپ ميشد. جناب منزوي ميداند هر جلد « الذريعة» كه به چاپ ميرسيد، ايشان به خاطر مخارج چاپ، كلي مقروض بود و وقتي از مرحلهي هزينهبر گذشت و به مرحلهي سودآوري رسيد، آنگاه به يكباره ناشران خدمتگزار علم و فرهنگ در بيروت و قم به فكر افتادند كه حداكثر خدمت را به فرهنگ اسلامي كنند؛ آنهم با چاپهاي عجيب و غريب از كتاب «الذريعة»!
وي سپس با بيان خاطراتي به شرح رنجها و عشقهاي آيتالله حاج شيخ آقابزرگ تهراني در اين مسير پرداخت و در بخشي ديگر از سخنانش نسبت به خالي شدن جامعه از علما و صاحبان انديشه انتقاد كرد.
همچنين سيدعبدالحسين طالبي از آيتالله حاج شيخ آقابزرگ تهراني بهعنوان مقتداي پژوهشگران ياد كرد و افزود: ايشان با دست خالي و با توكل بر خدا، حيات ابدي كتابش را تضمين كرد؛ كاري عظيم كه در قالب 28 مجلد ارائه شده و به قول عبدالحسين حائري - كتابشناس معاصر - كار سترگي است و ابواب وسيعي را در موضوعات گوناگون به روي پژوهشگران باز ميكند.
اين استاد دانشگاه قم در ادامه با مقايسهي «الذريعة الي تصانيف الشيعه» با ديگر آثار تأليفشده در اين حوزه، به تشريح اهميت تلاش آقابزرگ پرداخت و در پايان، روش اين محقق را در تدوين اين كتاب تبيين كرد.
در پايان اين مراسم، محمدتقي منزوي - فرزند آقابزرگ تهراني - ابتدا در توضيحي كوتاه دربارهي خود گفت: بنده دانشيار دانشكدهي فني دانشگاه تهران بودم و هماكنون ساكن آمريكا هستم و سهروزي است كه وارد تهران شدهام. من پسر چهارم از فرزندان حاج شيخ آقابزرگ تهراني هستم.
او در ادامه به ارائهي توضيحي دربارهي نام خانوادگيشان پرداخت و خاطرنشان كرد: در سالهاي 1310 يا 11، دولت وقت ايران تصميم گرفت براي تبعهي خودش در داخل و خارج ايران، شناسنامه صادر كند و براي اين منظور، نمايندگاني از ثبت احوال بغداد به سامرا، كه در آن سالها محل اقامت خانوادهي من بود، آمدند و از ساكنان ايراني آنجا خواستند كه براي خود نام خانوادگي انتخاب كنند. پدرم در آن زمان، فاميل منزوي را براي نام خانوادگي خود و بچههايش انتخاب كرد.
وي همچنين تصريح كرد: من اولين 14 سال زندگيام را در كنار پدرم در شهر نجف اشرف زندگي كردم. البته محيط آنجا پر از تعصب ضدايراني بود و اين تعصبها بهصورت توهينهاي زباني به مليتم وارد ميشد. در همان دوره بود كه پدرم تصميم گرفت كتاب «الذريعة» را چاپ كند و كتابخانهاي را براي اين منظور خريداري و در نجف تأسيس كرد و سرانجام چند جلد از كتاب «الذريعة» را در آنجا به چاپ رساند. بعد از چاپ مجلدات اول تا سوم، همين تعصبات ضدايراني سبب شد جلو فعاليت چاپخانه را بگيرند و عليرغم اينكه پدرم يك مدير عربيتبار نجفي را براي چاپخانه انتخاب كرد، اين كار هم جلو تعصبات را نگرفت و سرانجام مجبور شد با فرستادن ما به ايران و آمدن خودش، آنها را در ايران منتشر كند.
محمدتقي منزوي در پايان از اين 14 سال با عنوان سالهايي با خاطرات شيرين ياد كرد و با بيان خاطراتي از اقامهي نماز جماعت به امامت پدرش، همچنين از خاطرهي آخرين ديدار با آقابزرگ تهراني در سال 1342، مطالبي را ارائه كرد.
انتهاي پيام