رییس بخش علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شیراز موفقیت سیاستهای بینالمللیسازی دانشگاهها را در گرو اجرای همزمان سیاستهای ملی جذب دانشجویان و اعضای هیات علمی دانست
و گفت: در این راستا بسیاری در کشور درصدد بازگرداندن اعضای هیات علمی خود به میهن هستند اما برای تحقق آن، این موضوع در ایران علاوه بر آن که برنامه پراکندهای دارد، فاقد برنامه راهبردی بینالمللیسازی دانشگاهها است.
دکتر جعفر مهراد در گفتوگو با خبرنگار علمی ایسنا، به سیاستهای بینالمللی سازی دانشگاههای دنیا اشاره کرد و گفت: در این راستا کشورهای مختلف برای ارتقای بینالمللیسازی آموزش عالی سیاستها و برنامههای مختلفی را اجرا میکنند و این برنامهها با انگیزههای علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در هم آمیخته است.
وی با بیان این که در برخی موارد بین المللی سازی آموزش عالی دارای اهداف آشکار و روشن و در سایر موارد بیشتر به فعالیتهای انفرادی و به اهداف کلیتر سیاستهای ملی توجه دارد، یادآور شد: تحلیل محتوا و بررسی فراگیر این سیاستها در سطح جهان در 4 گروه اصلی قرار دارند.
مهراد، گروه اول دسته بندی سیاستهای بینالمللی سازی دانشگاهها را جابهجایی دانشجویان دانست و ادامه داد: در این گروه بیشتر سیاستها به خاطر تشویق و ایجاد تسهیلات لازم برای جا به جایی دانشجویان برنامه ریزی میشود.
وی اضافه کرد: جابهجایی دانشجویان با استفاده از بورس تحصیلی کشورهای مبدا، از ژاپن تا شیلی و از قزاقستان تا برزیل را در کانون توجه دارد.
رییس بخش علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شیراز گروه دوم این سیاستها را تحرک علمی و همکاریهای پژوهشی نام برد و توضیح داد: سیاستهای این حوزه توسط کشورهای مختلف و یا مناطق مهم جهان پیگیری میشود. در این گروه به عنوان مثال اتحادیه اروپا برای تحقق این سیاست تحت عنوان افق 2020 به شدت سرمایه گذاری میکند.
به گفته وی، ابتکارات این گروه برای ارتقای بینالمللی سازی دانشگاهها شامل حمایت از برنامه فرصت مطالعاتی و برنامههایی است که از اعزام هیات علمی به خارج از کشور پشتیبانی میکند؛ ضمن آن که از سیاست بازگرداندن اعضای هیات علمی به میهن خود که در سایر کشورها زندگی میکنند و اجرای طرحهای پژوهشی بر اساس پرداخت پژوهانه در این گروه حمایت میشود.
مهراد ادامه داد: ایران نیز در مورد بازگرداندن اعضای هیات علمی به میهن خود برنامههای موثری را به مورد اجرا گذاشته است.
این چهره ماندگار علمی آموزش فرامرزی را گروه سوم این سیاستها نام برد و اظهار کرد: سیاستهای ملی و برنامه فعالیتها دراین حوزه شامل ابتکاراتی است که بر اساس آن از دانشگاههای همکار برای ظرفیت سازی، ایجاد مناطق آموزشی، تاسیس شعب و سایر اشکال آموزشی مانند آموزشهای مجازی دعوت میشود.
رییس بخش علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شیراز تشویق موسسات آموزشی داخلی برای تاسیس پردیس و تاسیس موثرتر فعالیتهای فرا مرزی را جزو سیاستهای بینالمللی این گروه ذکر کرد و افزود: بینالمللیسازی دانشگاههای داخل چهارمین گروه در این زمینه است و این سیاست به سرعت در حال ظهور است و اسنادی که افراد در جهت سیاستهای بینالمللی سازی دانشگاهها منتشر کردهاند به شدت این فرضیه را تائید میکند.
وی با تاکید بر این که در این مقوله بینالمللی سازی فراگیر و بینالمللی سازی برنامههای درسی مورد توجه است، ادامه داد: سیاستهایی مانند راهبرد بینالمللی سازی آموزش عالی در کانادا، سیاست بینالمللی سازی 2011 مالزی در حوزه آموزش عالی، راهبرد چند بعدی بینالمللی سازی آموزش عالی در ترکیه و دهها اسناد دیگر مربوط به سایر کشورها نمونههایی از بینالمللی سازی آموزش عالی در داخل محسوب میشوند.
ایران در راه بینالمللیسازی دانشگاهها
مهراد با اشاره به وضعیت ایران در جذب دانشجویان بینالمللی، اظهار کرد: هرچند که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاههای کشور هر کدام به صورت مجزا و پراکنده بر اهمیت جذب دانشجویان بینالمللی تاکید و همایشهایی نیز در این زمینه برگزار کردهاند، ولی جمهوری اسلامی ایران فاقد برنامه راهبردی بینالمللیسازی دانشگاهها است.
سنجش و اثربخشی سیاستهای جذب دانشجویان بینالمللی
رییس بخش علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شیراز با اشاره به سیاستهای اتخاذ شده برای بینالمللیسازی دانشگاهها به طرح سوالاتی چون «اثربخشی این سیاستها چیست»، «آیا این سیاستها به طور مثبت در جهت پیشرفت بینالمللی سازی در نظامهای آموزش عالی مربوط قرار دارند» و «آیا این سیاستها در درازمدت به پیشبرد و تحقق اهداف آموزشی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و یا فرهنگی کمک میکند» پرداخت.
وی در عین حال با تاکید بر این که در مسائل مربوط به آموزش، تعیین اثربخشی سیاستهای بین المللی سازی موضوعی چالش برانگیز است، ادامه داد: غالبا تلاشهایی که دراین زمینه صورت میگیرد، از منظر کمیت سنجیده میشوند و به این سوال پاسخ داده میشود که آیا یک کشور با هدفهای مد نظر خود در جذب تعداد مشخصی دانشجوی جدید بینالمللی به دانشگاههای خود در مدت زمان مقرر نائل میشود یا خیر.
مهراد اضافه کرد: علاوه بر تعداد شرکتکنندگان، تحلیلهای مالی نیز در این زمینه به آسانی قابل سنجش است و میتواند به عنوان ابزار اندازهگیری در جذب دانشجویان بینالمللی مورد استفاده قرار گیرد.
عضو هیات علمی دانشگاه شیراز سنجش تاثیر سیاستهای بینالمللی سازی را کاری دشوار توصیف کرد و افزود: با وجود آن در کشورهای مختلف نهادهایی مانند خدمات مبادله آموزش در آلمان، شورای بریتانیا، کمیسیون اروپا و انجمن بینالمللی دانشگاهها با استفاده از روششناسیهای گوناگون این موضوع را مورد مطالعه قرار دادهاند؛ ولی به طور کلی دادههای خاص و پاسخهای روشن پیرامون اثربخشی سیاستهای بینالمللی سازی دانشگاهها نسبتا اندک است.
وی دلیل این امر را تا حدودی مربوط به جدید بودن بسیاری از سیاستهای بینالمللی سازی دانست و خاطرنشان کرد: اکنون بسیار زود است که بگوییم تاثیر نهایی این سیاستها چه بوده است؛ ولی در بسیاری از موارد دیگر ارزیابی اثربخشیها به نظر میرسد که در ساختار عملیاتی کردن سیاستها دیده نشده است.
مهراد ادامه داد: از سوی دیگر بررسی تعداد بسیاری از این سیاستها و دادههای موجود در خصوص اثربخشی آنها نشان میدهد که تعدادی مولفه کلیدی در این سیاستها وجود دارد که اثربخشی سیاستها را هم به طور مثبت و هم منفی تحت تاثیر قرار میدهد.
افزایش اثربخشی سیاستهای بین المللیسازی در سرمایهگذاری
رییس بخش علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شیراز با تاکید بر اهمیت سرمایه گذاری در بینالمللی سازی دانشگاهها خاطرنشان کرد: اثر بخشی سیاستها میتواند توسط مسائلی چون تامین منابع مالی مستمر، میزان سرمایه گذاری و راههای توزیع سرمایه تحت تاثیر قرار گیرد، ضمن آن که چگونگی اجرای این سیاستها و این که این سیاستها از سوی چه کسانی اجرایی میشوند نیز در این زمینه حائز اهمیت است.
وی با بیان این که مثل «یک سایز مناسب همه» روش مناسبی برای سیاستهای بینالمللی سازی دانشگاهها نیست، یادآور شد: از این رو سیاستهای ملی را میتوان به روشهای مختلف و با مولفههای بیشتر اجرا کرد.
به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه شیراز، در این زمینه روشهایی که بر اساس آن سیاستهای بینالمللی سازی دانشگاهها مورد حمایت قرار میگیرند، نقش مهمی بر مسائلی چون تاثیر یا درجه تاثیر بینالمللی سازی دارد و سوالات مهمی را درباره توانایی مجریان در پیشبرد و پیاده سازی اهداف و مدیریت کارها مطرح میکند.
مهراد با بیان این که در بسیاری از کشورها سیاستهای ملی بینالمللی سازی دانشگاهها بسیار پیچیده است، اضافه کرد: ابتکاراتی که در یک حوزه به کار میرود، تاثیر مستمری بر کوششهایی دارد که در سایر حوزههای سیاستگذاری اعمال میشود.
وی نمونه بارز این امر را تلاقی سیاستهای ملی جذب دانشجویان و اعضای هیات علمی و سیاستهای اخذ ویزا و مهاجرت ذکر کرد و گفت: اگر این سیاستها جدا از هم برنامهریزی و به اجرا گذاشته شوند، اثربخشی سیاستها آسیب میبیند.