/گزارش ایسنا از بیروت/

لبنان؛ میز ویژه آمریکا در خاورمیانه

ایران، عراق، سوریه و لبنان چهار کشور به هم پیوسته در "سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا" هستند. عملیات نظامی آمریکا در عراق و سرنگونی دولت صدام و سپس اعلام "سیاست مهار دو جانبه آمریکا" علیه سوریه و ایران این اندیشه آمریکا را بیشتر روشن می‌کند.

 

1-  آمریکا در سال 2003 عراق را اشغال و صدام را سرنگون می‌کند.

2-  آمریکا هم زمان با اشغال عراق، پیام‌های تهدیدآمیز به دمشق می‌فرستد و خواستار تغییر سیاستهای دمشق در منطقه و به خصوص روابطش با ایران می‌شود و تهدید می‌کند اگر دولت آمریکا اراده کند ارتشش از بغداد تا دمشق را در زمانی کمتر از 24 ساعت طی خواهد کرد.

3-  تهدیدات نظامی علیه ایران هم زمان با سقوط صدام از سوی آمریکا اوج می‌گیرد و فشارهای سیاسی و امنیتی علیه کشورمان افزایش می‌یابد. برخی مقامات سیاسی و نظامی نیز اعلام کرده‌اند که این تهدیدات تا حرکت هواپیماهای آمریکا به سوی ایران نیز پیش رفته بود.

4-  در فاصله کوتاهی از اشغال عراق توسط آمریکا، قطعنامه 1559 شورای امنیت سازمان (2/9/2004) ملل مبنی بر خروج کامل ارتش سوریه از لبنان و خلع سلاح شبه نظامیان(اشاره به نیروهای مقاومت اسلامی) تصویب و صادر می‌شود و آمریکا جبهه‌ای جدید علیه سوریه از غرب این کشور در داخل لبنان ایجاد می‌کند. موافقت روسیه با صدور این قطعنامه اوج "ناپختگی روسیه در خاورمیانه" و به تعبیری بسیار بدتر از موافقت روسیه با صدور قطعنامه 1973 (17/3/2011)مبنی بر حمله به لیبی از سوی آمریکا و ناتو برای سرنگونی معمر القذافی است.

به گزارش خبرنگار ایسنا از بیروت، تحولات اخیر سوریه، لبنان و عراق نیز نشان می‌دهد آمریکا همچنان بر اساس همان نگاه سال 2003 در سال 2016 به عنوان "پایه استراتژیک اقدامات" حرکت می‌کند و تغییرات موجود فقط حوزه تغییرات تاکتیتکی را شامل می‌شود:

1-  با روند موسوم به بهار عربی از سال 2009 و موج گسترده اغتشاش و ناآرامی در شمال آفریقا و انتقال این بحران به سوریه و آغاز نبردهای مسلحانه در این کشور، آمریکا نیروهای خود را در سال 2011  از عراق خارج می‌کند و همین زمان جنگهای داخلی سوریه به اوج می‌رسد.

2-  با ورود نظامی روسیه به سوریه که با هماهنگی کامل ایران و دولت سوریه صورت گرفته است، تحرکات آمریکا در شمال شرق و شرق سوریه تشدید می‌شود. براساس نگاه آمریکا، روسیه و هم پیمانان نظام سوریه بر اکثریت نقاط غربی سوریه مسلط هستند (ازجمله مرزهای مشترک بین سوریه و لبنان) لذا شرق سوریه و مرزهای مشترک این کشور با عراق از سوی آمریکا هدفگذاری می‌شود.

3-  آمریکا پس از آموزش و تجهیز کردهای سوریه در استان حسکه با هماهنگی ترکیه (به رغم ادعاهای رسمی ترکیه مبنی بر مخالفت با این اقدام) برنامه آزاد سازی رقه در شرق سوریه را اعلام می‌کند. اگر این طرح به بار بنشیند اقدام بعدی آمریکا آزاد سازی دیرالزور و نقاط مرزی مشترک سوریه با عراق است تا بین عراق و سوریه خلایی درازمدت ایجاد کند تا امکان ارتباط زمینی بین ایران و سوریه و نیز دولت عراق با دولت سوریه به شکل از بین رفته یا تحت نظارت مستقیم آمریکا قرار گیرد. روس‌ها پس از ناامیدی از عملیات مشترک روسی آمریکایی برای آزادی رقه، خود به شکل مستقل با تکیه بر نیروی زمینی ارتش سوریه و نیروهای هم پیمان نظام از جنوب رقه وارد عمل شده است تا قبل از هر گونه تغییراتی در رقه، فرودگاه الطبقه را تحت کنترل خود در آورده از قدرت مانور آمریکا در صورت سقوط رقه و عقب نشینی داعش از این شهر بکاهد. در صورت سقوط رقه و عقب نشینی نیروهای داعش از این شهر که لاجرم به سوی دیرالزور خواهد بود، مجموعه‌های مسلح مخالف نظام سوریه که تحت حمایت نظامی ترکیه و سعودی قرار دارند در این مناطق مستقر می‌شوند.

4-  به رغم حجم بالای حضور ایران، سوریه و عراق در سیاست خارجی آمریکا در منطقه، لبنان به دلیل همسایگی با فلسطین اشغالی حکم "میز ویژه در خاورمیانه" برای سیاست خارجی آمریکا را دارد. آمریکا تلاش دارد تا ضمن فشار و هجوم بی وقفه علیه مقاومت اسلامی و حزب‌الله لبنان را از ورود به درگیری‌های مشابه سوریه بازدارد و این نه از سر دوست داشتن لبنان که از برای حفظ امنیت اسرائیل است:

-        هرگونه جنگی در لبنان منجر به سقوط طبیعی قطعنامه 1701 شورای امنیت(که در 11/8/2016 پس از پایان جنگ 33 روزه صادر شد) می‌شود که درنتیجه 15000 نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل"یونیفل" مجبور به ترک خاک لبنان می‌شوند.

-        امنیت و آرامش رژیم اسرائیل در مناطق شمالی کاملا بر هم خورده و هرگونه عملیاتی از سوی هر گروهی ممکن است از جنوب لبنان به سوی شمال فلسطین اشغالی آغاز و به شکل طبیعی این رویدادها در بلندی‌های جولان نیز سایه خواهد انداخت.

5-  از سال 2014 آمریکا با جدیت طرح حذف و تحریم حزب‌الله از چرخه مالی بانکداری لبنان را پیگیری و از دو ماه پیش کلید اجرای آن را در لبنان زده است. این طرح با آن که تحت عنوان محاصره مالی حزب‌الله است اما همه طایفه شیعی لبنان به منظور اخلال در استقرار و آرامش و بر هم زدن همزیستی مسالمت آمیز بین طوایف لبنانی را در برخواه گرفت. این برنامه آمریکا جنگی نرم علیه حزب‌الله و مقاومت اسلامی است که در ضمن آن اجرای مجازات‌ها علیه جامعه حامی مقاومت را نیز شامل می‌شود.

با گام‌هایی که آمریکایی در لبنان بر داشته‌اند، موضوع فقط به تحریم‌های بانکی علیه حزب‌الله محدود نخواهد شد. نمایندگان حامی اسرائیل در کنگره آمریکا در قالب طرحی از اتحادیه اروپا میخواهند تا حزب‌الله را بدون تفکیک بخشهای سیاسی و نظامی به عنوان یک مجموعه واحد تروریستی بشناسند. اگر چنین اقدامی از سوی اتحادیه اروپا صورت گیرد آنگاه گام بعدی آمریکا حذف حزب‌الله از حضور در هیئت دولت لبنان خواهد بود.

اما آمریکایی‌ها می‌دانند زیر فشار قرار دادن حزب‌الله و مقاومت اسلامی در لبنان بازی خطرناک با آتش است و حزب‌الله راه های بسیاری دارد که می‌تواند به این اقدامات آمریکا پاسخ دهد.

در جریان تحریم‌های بانکی، حزب الله اعلام کرده است هیچ حسابی و فعالیتی در بانکهای لبنانی ندارد اما به خوبی می‌داند که هدف آمریکا فقط هدف گرفتن مردمی است که حامی مقاومت بوده‌اند لذا حزب‌الله نمی‌تواند و نباید در این خصوص ساکت بنشیند.

انفجار بلوم بانک در یکشنیه شب بیست و سوم خرداد در بیروت، اقدام ناشیانه از سوی کسانی بود که تلاش می‌کردند تا حزب‌الله را عامل و بانی این انفجار معرفی کنند اما تیر آنها به هدف نخورد.

آمریکا می‌داند دامنه حمایت از مقاومت اسلامی در لبنان فقط شامل طایفه شیعی لبنان و یا حزب‌الله نمی‌شود بلکه در میان طایفه مسیحی و سنی و نیز در بین احزاب ملی گرا یا چپ لبنان نیز مقاومت جایگاهی ثابت و مستحکم دارد. لذا آمریکا در لبنان تا مرزی حرکت می‌کند که اطمینان حاصل کند جنگ و یا کشمکش‌هایی که امنیت اسرائیل را تهدید کند به وقوع نمی‌پیوندد. حالا آمریکا پیش از هر زمان دیگری می‌داند که امنیت اسرائیل همچون گروگانی آمریکایی در دستان مقاومت اسلامی لبنان قرار دارد و هر اقدام خطایی از سوی آمریکا می‌تواند سلامت این گروگان را به خطر بیاندازد.

در سایه اقدامات جدید و تحریم‌های بانکی درلبنان با اطمینان بیشتری می‌توان گفت که انتخاب رییس جمهور جدید لبنان پس از گذشت دو سال همچنان لاینحل باقی خواهد ماند. انتظار می‌رود برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز به برنامه تحریمی آمریکا علیه حزب‌الله پیوسته و بسیاری از موسسات، شرکتها و شخصیتهای لبنانی از میان طایفه شیعی لبنان را به بهانه همراهی با مقاومت اسلامی تحریم بانکی نمایند. این اقدامات لاجرم فضای سیاسی لبنان را ملتهب تر و متزلزل تر خواهد نمود و بستری برای بروز واکنش‌های امنیتی و نظامی از سوی گروه‌های تروریستی و تکفیری در این کشور ایجاد می‌کند.    

                  

انتهای پیام

 

 

 

 
  • چهارشنبه/ ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ / ۱۳:۴۰
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 95031715795
  • خبرنگار : 60001