به گزارش ایسنا، در این یادداشت که به نقل از "دکتر امید ربانیفر" در فضای مجازی دست به دست میشود، آمده بود :« امروز من شرمگینم مانند راننده لدری که خواست مسجد اصفهان را خراب کند و توانست. متاسفانه سیستم پزشکی ایران نتوانست سرشناسترین شهروند خودش را درمان کند، هرچه بیشتر تحقیق کردم و هرچه بیشتر جستجو کردم بیشتر فهمیدم که قصور از جانب تیم پزشکی بوده و حالا که استاد در خانه دوست آرمیده، نتایج همه جستجوهایم را برای شما هم میگویم.
استاد کیارستمی به علت عمل پولیپ روده (و نه سرطان) و به توصیه دوستانش و به اعتبار دکتر ... در بیمارستان جم بستری میشود. دکتر ... استاد را نمیشناسند (و شاید اگر هم میشناختن تاثیر چندانی نداشت) به جای اینکه عمل را خودشان انجام دهند، عمل را به پسرشان میسپارند. ظاهرا عمل موفقیت آمیز بوده و متخصص جراح و متخصص عفونی (دکتر ...) در حالی که بیمار هنوز بستری است، برای تعطیلات عید راهی مسافرت نوروزی میشوند. اما عفونت بعد عمل اتفاق میافتد و چون کسی نمیتواند دو پزشک مسئول را پیدا کند، خانم حکمت با وزیر تماس میگیرند که استاد دوباره تحت عمل جراحی قرار میگیرند و این بار با شک به عفونت کیسه صفرا، کیسه صفرا برداشته میشود. حین عمل لوله حالب هم پاره شده و سوند دبل جی برای ایشان تعبیه میشود. استاد از بیمارستان مرخص اما این بار برای برداشتن دبل جی در بیمارستان آراد بستری میشوند و بعد هم با رضایت خانواده به فرانسه اعزام و در آنجا به علت آمبولی (و نه سرطان) فوت میکنند. من از طرف شخص خودم بسیار غمگین و شرمسار هستم و امیدوارم (گرچه واقعا امیدی ندارم) وزیر محترم پیگیر ماجرا باشد.»
این مطلب که بر خطای پزشکی در پرونده مرگ آقای کارگردان مهر تایید زده بود، درحالی به سرعت در شبکههای اجتماعی و رسانهها منتشر شد که نگارنده که خود پزشک عمومی است، اعتراف میکند: این ادعاها را صرفا براساس شنیدههایی از پزشک و غیرپزشک نوشته بود !.
امید ربانیفر، نگارنده مطلب مذکور در گفتوگو با ایسنا، درباره علت انتشار این مطلب در صفحه فیسبوک و اینستاگرام خود میگوید: من اصلا ایشان- کیارستمی- را در طول عمرم ندیدهام. پربازیدترین مطلبی که در صفحه شخصی خودم میگذارم 25 لایک میخورد، اما نمیدانم چه کسی مطلب من را منتشر کرد که این قدر بازتاب پیدا کرد و در تمام کانالها و گروهها منتشر شد.
وی درباره صحت و درستی مطلب مذکور و منابع مورد استنادش، اظهار میکند: درباره این موضوع تحقیق نکرده و تنها بر اساس شنیدهها نوشته بودم . ضمن آنکه حتی اگر این شنیدهها از طرف پزشک متخصص هم باشد، نامعتبر است. من پزشک عمومی هستم، اما اگر متخصص هم بودم باز هم نمیتوانستم درباره روند درمان ایشان نظر بدهم، چون شرح عمل و پرونده را ندیده بودم.
ربانیفر، به سابقه همکاری خود با مطبوعات هم اشاره می کند و میگوید: من گاهی در روزنامهها مطلب مینویسم و تعداد بالایی از همان شماره را هم خود و خانوادهام میخریم؛ یعنی مطلبی که در روزنامه مینویسم در این حد بازتاب پیدا میکند. اگر یک هزارم درصد هم حدس میزدم که چنین اتفاقی میافتد، هیچ وقت این کار را نمیکردم. من نه قصد این کار را داشتم و نه انتظار داشتم تا این اندازه پخش شود. یکی از روزنامهها عکس من و چند نفر دیگر و همینطور سوابق کاریم را در اینترنت جستجو کرده و با مطلبی که در شبکههای اجتماعی از طرف من به اشتراک گذاشته شد، چاپ کرده است. این کار، کاملا زشت و نادرست بود.
او با تاکید مجدد بر اینکه مطلب درباره روند درمان کیارستمی را بر اساس شنیدههایی از پزشک و غیر پزشک نوشته بود، میگوید: هیچکدام از این اطلاعات را نمیدانستم و بر اساس شنیدههایی که از پزشک و غیر پزشک نقل شده، آن یادداشت را به طور شخصی و کوچک نوشتم. حتی بعد از آن هم میخواستم آن را پاک کنم. میتوانم ادعا کنم که این یادداشت را از من دزدیدند. در حال حاضر هم برای حفظ آرامش روح عباس کیارستمی، تا اعلام نظر نظام پزشکی سکوت میکنم.
انتهای پیام