مهمترین تشکل دانشجویی ایران، از ابتدا تا امروز

عبدالله مؤمنی معتقد است: «به نظر من تحکیم وحدتی که الان وجود دارد، هیچ نسبتی با آن تحکیم وحدتی که از روز شکل‌گیری تا آغاز دوره احمدی‌نژاد بوده، به لحاظ فکری و هویتی ندارد و تعریف جدیدی از جنبش دانشجویی استحاله‌شده است؛ جنبشی تأیید‌کننده و نه نقدکننده.»

به گزارش ایسنا، روزنامه «شرق» درباره تحولات «دفتر تحکیم وحدت» به عنوان مهمترین تشکل دانشجویی ایران، نوشت: همه کسانی که سر جلسه کنکور امسال شرکت کردند، سرشان را روی صندلی‌ها گذاشتند و از تست‌زدن منصرف شدند و خوابیدند، همان کسانی خواهند بود که اگر بخت یارشان باشد و افزایش ظرفیت‌ها و غایبان کنکور به دادشان برسد، می‌توانند بخشی از کسانی باشند که وارد دانشگاه و در سال تحصیلی جدید دانشجو می‌شوند؛ اما معلوم نیست این بخش از متولدان دهه‌هفتادی، همان شور و هیجان سال‌های میانی دهه ٧٠ را برای ورود به دانشگاه داشته باشند. از جنبش دانشجویی چیزی بدانند یا علاقه‌مند باشند تا در تشکل‌های دانشجویی فعالیت داشته باشند در چنین شرایطی شاید برای این گروه تازه‌وارد، نام محمدحسین قائدشرف آشنا نباشد؛ کسی که روز گذشته خبرگزاری فارس نوشت که در جریان انتخابات شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت به عنوان دبیر این جریان انتخاب شده است.

در این نشست‌های سالانه، اعضای شورای مرکزی، دبیر و دیگر ارکان دفتر تحکیم وحدت انتخاب می‌شوند و در  آن قائدشرف كه نام‌آشنا به نظر نمی‌رسد، به عنوان دبیر انتخاب می‌شود. محل برگزاری نشست هم دانشگاه شهید بهشتی است و سعید جلیلی، در آن سخنرانی می‌کند و تندترین انتقادات را به دولت حمايت شده اصلاح‌طلبان وارد می‌کند. این ساختار جدید تحکیم وحدت است که معمولا اخبار آن را هم خبرگزاری فارس و تسنیم پوشش می‌دهند و با اعضای آن متناسب با موضوعات مختلف مصاحبه می‌کنند. ساختار جدیدی که نسبتی به تحکیمی که درباره آن و سابقه آن گفته شده و خوانده شده، برقرار نمی‌شود؛ هرچند ممکن است دانشجوهای جدید، با نام تحکیم وحدت هم آشنا نباشند؛ مهم‌ترین و باسابقه‌ترین تشکیلات دانشجویی کشور که دوره‌های مختلفی از فرازوفرود را پشت سر گذاشته و اکنون به ساختاری رسیده است که به نظر نمی‌رسد همه جریانات دانشجویی را نمایندگی کند. به عنوان نمونه در خبری که یکی از این خبرگزاری‌ها منتشر کرده بود، واحدی به نام «جنگ نرم» ایجاد شده است که ممکن است جایگزین واحد تبلیغات و جنگ در اساسنامه دفتر شده باشد.

البته هنوز جنگ آغاز نشده بود که نمایندگان انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌های تهران، علم و صنعت، شریف، شیراز، تبریز و مشهد پس از دیدار با امام خمینی و آن جمله معروف که امروز با هر جست‌وجویی به آن می‌رسید، مبنی بر اینکه «بروید و بین خودتان تحکیم وحدت کنید»، پایه‌های تأسیس آنچه را بعدا «دفتر تحکیم وحدت» (اتحادیه انجمن‌های اسلامی و سازمان‌های دانجشویی سراسر کشور) معروف شد گذاشتند. مرام‌نامه و اساسنامه اولیه انجمن‌های اسلامی در تابستان ۵۸ آماده شد. آقایان بیطرف، میردامادی، ابراهیم اصغرزاده، سیدزاده و محمود احمدی‌نژاد به‌عنوان اولین شورای مرکزی انتخاب شدند. همان کسانی که عده‌ای‌ از آنها از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و یکی، دو نفرشان مثل احمدی‌نژاد نیت تسخیر سفارت شوروی را داشتند.

تحکیم وحدت از همان ابتدای شکل‌گیری بنا به تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی روحیه چپ‌گرا و عدالت‌جویی را سرلوحه خود قرار داده بود؛ دیدگاهی که بنا به تحولاتی که در دوره‌ای مختلف در بیرون از دانشگاه رخ می‌داد، دستخوش تحولات عمده‌ای شد. اما در ادامه يك نحله دروني اين تشكل همچنان بر آن قرائت ایستادگی کردند و نحله‌هایی هم با قرائت‌های متفاوت، مفاهیمی مانند آزادی‌خواهی و دموکراسی‌خواهی را در اولویت قرار دادند. درباره تغییراتی که در گفتمان و حتی ظاهر فعالیت‌های دفتر تحکیم رخ داده است، مطالب متنوعی وجود دارد که هرکسی از منظر خود آن تغییرات را تحلیل کرده است؛ اما نگاه به ساختار دفتر تحکیم وحدت و آنچه در این ساختار روی داده، می‌تواند نگاه دیگری به روند شکل‌گیری و تغییرات دفتر تحکیم باشد.

نگاهی به ساختار

دفتر تحکیم وحدت درواقع دربرگیرنده انجمن‌های اسلامی بود که در دانشگاه‌ها تشکیل شده بود. دفتر تحکیم  نشست‌هایی را به صورت ماهانه و نیز نشست‌هایی را هم به صورت سالانه برگزار می‌کرد. مصوبات نشست‌های ماهانه این امکان را داشت تا در اساسنامه گنجانده شود. براساس این، در این نشست‌ها علاوه بر اینکه معمولا مسائل روی‌داده در ماه بررسی می‌شد، نحوه عضویت اعضا در شورای مرکزی تحکیم هم بررسی می‌شد. دستور کار نشست‌های سالانه هم انتخابات شورای مرکزی بود. اگر بخواهیم تعریفی از نحوه معرفی اعضای انجمن دانشگاه‌ها به شورای مرکزی تحکیم داشته باشیم، به زبان ساده می‌توان چنین گفت که هر انجمن دانشگاهی‌ای به نسبت جمعیت و وزن دانشگاه، می‌توانست یک، دو یا سه نفر عضو خود را با حق رأی به شورای مرکزی تحکیم معرفی کند. درواقع اعضا دارای چهار لایه بودند. انجمن‌های دارای سه حق رأی، انجمن‌های دارای دو حق رأی و انجمن‌های دارای یک حق رأی و در آخر انجمن‌های ناظر بدون حق رأی. به عنوان نمونه انجمن‌های دانشگاه‌های تهران، شهید بهشتی و تبریز و شیراز می‌توانستند سه نفر حق‌رأی‌دار را معرفی کنند. بعد از آن دانشگاه‌های اصفهان، مشهد، علم ‌و صنعت و شریف می‌توانستند دو عضو حق‌رأی‌دار را معرفی کنند. بعد از آن دانشگاه‌های کوچک‌تر مثل دانشگاه محقق‌اردبیلی، دانشگاه‌های یاسوج، شهید رجایی تهران و ایلام هرکدام دارای یک عضو داراي حق رأی بودند.

یکی از مواردی که در نشست‌های ماهانه بحث می‌شد، همین درخواست دانشگاه‌ها برای افزایش حق ‌عضویت‌ها یا تبدیل‌شدن از عضو ناظر به عضو دارای حق رأی بود؛ مثلا ممکن بود یک دانشگاه دارای دو حق رأی در شورای مرکزی تحکیم باشد و تقاضا بدهد تا حضورش به سه حق رأی افزایش یابد. این قبلا در کمیسیون‌های مربوطه دفتر تحکیم بحث می‌شد و در نشست‌های ماهانه به بحث گذاشته شده و بعد هم مصوب می‌شد که چنانچه به تصویب می‌رسید، قابلیت تغییر اساسنامه را فراهم می‌کرد. دفتر تحکیم در بدو تأسیس و اساسنامه دارای چند کمیسیون از جمله کمیسیون یا کمیته تبلیغات و جنگ (متناسب با دوران جنگ ایران و عراق) تشکیلات، روابط عمومی، فرهنگی و امور سیاسی بود. اعضایی را که انجمن‌های دانشگاه‌ها به دفتر تحکیم معرفی می‌کردند، در نشست سالانه به انتخاب گذاشته شده و به‌این‌ترتیب اعضای شورای مرکزی تحکیم شکل می‌گرفت.

ساختار از پایین به بالا

عبدالله مؤمنی، سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت، با نگاهی به ساختار دفتر تحکیم وحدت به «شرق» مي‌گويد: «دفتر تحکیم وحدت یک تشکیلات دانشجویی بوده و ساختاری دموکراتیک و از پایین به بالا داشت. اساسنامه به گونه‌ای تنظیم شده بود که از مجموع نمایندگان شورای مرکزی انجمن‌های اسلامی سراسر کشور، چه انجمن‌های آموزش عالی و چه دانشگاه‌های علوم‌پزشکی تشکیل می‌شد. انتخاب نماینده در هر دانشگاه هم بر مبنای اساسنامه همان دانشگاه بود و براساس جمع‌بندی خود، نمایندگانشان را به تحکیم وحدت معرفی می‌کردند».

او در توضیح بیشتر درباره اساسنامه دفتر تحکیم مي‌افزايد: «طبق اساسنامه تحکیم وحدت هر نماینده انجمن اسلامی می‌بایست دو سال حضور فعال در شورای تحکیم وحدت داشته باشد تا کاندیدای شورای مرکزی دفتر تحکیم شود. براساس قانون هم کسی که عضو تحکیم وحدت می‌شد، دیگر حق عضویت در انجمن اسلامی دانشگاه خود را نداشت و باید از آنجا استعفا می‌داد. دلیل گذاشتن این شرط در اساسنامه این بود که فرد، به‌جای نمایندگی از گرایش دانشگاه خود، مصلح و گرایش عمومی اتحادیه را در نظر داشته باشد. نامزدها همچنین برای انتخاب‌شدن باید دوسوم رأی انجمن‌های عضو اتحادیه را به دست می‌آوردند».

مؤمنی ادامه داد: «تعداد انجمن‌ها حدود ٧٠ تشکل بود. آنها در مهلت تعیین‌شده که معمولا در پایان شهریور ماه هر سال بود، اعضای خود برای معرفی به نشست سالانه را انتخاب ‌می‌کردند. در آبان‌ماه هم در یکی از دانشگاه‌ها انتخابات مجمع عمومی برگزار می‌شد». به گفته مؤمنی، این روال تا اواخر دهه ٦٠ و اوایل دهه ٧٠ وجود داشت.

تغییرات گفتمان و اثر آن در انتخابات

دفتر تحکیم وحدت دوره‌های مختلف گفتمانی را سپری کرده که این دوره‌ها اثرات خود را مثلا بر نحوه انتخابات‌های این تشکل گذاشته است. همان‌طور که گفته شد نقطه تأسیس دفتر تحکیم شهریور سال ٥٨ است. سال‌هایی که سال‌های غلبه نگاه انقلابی و ارزشی و آنچه معروف به «خط امامی» بود، بر موضوعات است. طرفداران این نگاه هم در دفتر تحکیم دست بالا را داشتند. در جریان بالارفتن از دیوار سفارت حضور داشتند و طرفدار دولت مهندس میرحسین موسوی و سیاست‌های چپ‌گرايانه بودند.

به‌این‌ترتیب اکثریت چپی‌های تحکیم را چهره‌هایی ابراهیم اصغرزاده، علی شکوری‌راد و رضا خاتمی تشکیل می‌دادند. باوجود غلبه این تفکر، دیدگاه‌های دیگری هم در ساختار تحکیم بودند که البته در اقلیت بودند. گرایشی از اعضا که نگاه راست گرایانه به موضوعات داشتند و به تشکل‌های وابسته به جریان راست، نزدیک بودند. تقابل جریان راست و چپ در دفتر تحکیم مثل مراکز دیگر خود را عیان کرده بود و این تقابل را می‌توان در ارائه فهرست‌های انتخاباتی در آستانه انتخابات مجلس دوم  و سوم دید. همان انتخابات‌هایی که شکل‌گیری جریان راست و چپ را در مجلس و در تشکل‌های سیاسی موجود کلید زده بود. بااین‌حال به گفته سیاوش حاتم از اعضای شورای عمومی دفتر تحکیم در سال‌های دهه ٦٠ تا اواسط دهه ٧٠، تحکیمی‌ها اجازه این را که تشکل‌های دیگری در دانشگاه‌ها شکل بگیرند نمی‌دادند. بااین‌حال تشکل‌های وابسته به جریان راست (به طور مستقل) به‌تدریج در دانشگاه‌ها پا گرفتند.

تغییرات دهه ٧٠

طرفداران نگاه چپ در دفتر تحکیم اگرچه حاکم بلامنازع در دانشگاه‌ها هستند، از اواخر دهه ٦٠ و اوایل دهه ٧٠ ، کم‌کم نقدهای خود را نسبت به وضع موجود نمایان کرده و از تأییدکننده دولت‌های حاکم به نقدکننده آن تبدیل می‌شوند. به گفته سیاوش حاتم، «تغییر رفتار در تحکیم، ناشی از تغییرات بیرون از دانشگاه بود و همین موضوع سبب شد تا تحکیم از قرائت سال‌های ٦٠ فاصله بگیرند». فضای سیاسی حاکم در سال‌های ریاست‌جمهوری هاشمی‌رفسنجانی و برخی ممانعت‌ها در فعالیت‌های تحکیم در آن سال‌ها باعث شد تا تحکیمی‌ها به نقدکننده فضای موجود تبدیل شوند.

این نقدها در بعد اقتصادی سیاست‌های تعدیل دولت هاشمی را هم نشانه گرفت و بعد هم با طرح مباحث نواندیشی دینی از جانب برخی متفکرین و طرح مباحث مرتبط با آزادی از سوی او و از سوی دیگر تأثیرات تغییرات فرهنگی مثل چاپ کتاب‌ها، نشریات و روزنامه‌ها باعث شد تحکیم تغییرات بنیادی را در درون خود شاهد باشد؛ یعنی پررنگ‌شدن مطالباتی که اگر هم در چارت تحکیم بوده است، اما به دلیل غلبه فضای چپ عدالت‌جو و مبارز با امپریالیسم و سرمایه‌داری، به حاشیه رفته بود.

تأثیر بر انتخابات درونی

پررنگ‌شدن این موضوعات و برگردان آن از زبان رئیس دولت اصلاحات، این‌بار باعث شد تحکیمی‌ها همه حمایت خود را در سال ٧٦ برای پیروزی خاتمی به کار ببندند. دوم خرداد و فضای باز برای فعالیت‌های دانشجویی و تشکیلاتی تأثیرات خود را حتی بر ساختار درونی برخی تشکل‌های دانشجویی و انجمن‌ها هم گذاشت. نمونه آن برگزاری انتخابات‌های این تشکل‌ها در برخی دانشگاه‌هاست.

همان‌طور که سیر انتخابات درونی تحکیم توضیح داده شد، انتخابات اعضای شورای مرکزی در نشست‌های سالانه برگزار می‌شد؛ اما با تأثیر فضای  دوم خرداد، برخی از تشکل‌های دانشجویی، صندوق‌های رأی را وارد حیاط دانشگاه کرده و همه دانشجویان چه عضو تشکل بودند و چه نبودند، حق رأی داشتند. به‌این‌ترتیب اعضایی برای انجمن اسلامی برخی از دانشگاه‌ها یا دانشکده‌ها انتخاب می‌شدند که نماینده کل دانشجویان بودند و به‌این‌ترتیب این افراد، نمایندگان واقعی‌تری برای معرفی به نشست سالانه دفتر تحکیم بودند. 

عبدالله مؤمنی هم در همین باره توضیح داد: «تا انتهای دولت اصلاحات در سال ٨٤، امکان برگزاری انتخابات دموکراتیک انجمن اسلامی در صحن دانشگاه و با حضور کلی دانشگاه‌ها فراهم بود، اصطلاح دموکراتیک را از این نظر می‌توان گفت که عموم دانشجویان حق رأی‌دادن داشتند».

سال‌های انشقاق

سال ٧٨ تا ٨٠ مهم‌ترین دوسالانه عمر تحکیم وحدت است. فضای پرتب‌و‌تاب دوم خردادی، بهار مطبوعات و احزاب، اثر خود را بر تحکیم گذاشتند. تحکیم اگرچه پوست‌اندازی خود را از پیش از اصلاحات آغاز کرده بود، اما با شکل‌گیری دوم خرداد، گمان می‌کرد فضای برای فعالیت‌های دانشجویی و انجام رسالت دانشجویی و نقد فضای حاکم به صورت بی‌بدیلی باز خواهد بود. وقوع ماجرای ١٨ تیر و مباحث بعد از آن، نقطه عطفی در نگرش‌های درونی تحکیم بود؛ تا جایی که باعث شد بخش‌هایی از این جریان درباره فضای موجود رادیکال شوند و نقد به دولت اصلاحات از دل تحکیم آغاز شود. همایش‌های «عبور از خاتمی» و «مدد به خاتمی» بارزترين جلوه اين رويكرد بود.به‌وجودآمدن نگاه‌های مختلف در جبهه دوم خرداد و ارتباط تشکل‌هایی که در دل دوم خرداد شکل گرفته بودند یا تغییر گفتمان داده بودند، با اعضای تحکیم هم دلیل دیگری درباره چنددستگی درونی بود.

سیاوش حاتم در‌همین‌باره به «شرق» مي‌گويد: «دو طیف درون تحکیم شکل گرفتند؛ یکی طیف سنتی و دیگری طیف مدرن. این تقسیم‌بندی بیشتر گفتمانی و ماهوی بود. طیف سنتی همچنان تعلقات و گرایش خط امامی و دهه شصتی خود را حفظ کرده بودند و طیف مدرن هم خواهان تحقق مطالباتی بودند که به گمان آنها، به‌ویژه بعد از ماجرای ١٨ تیر ٧٨ محقق نشده بود».

عبدالله مؤمنی هم در همین باره مي‌افزايد: «از دلایلی که در دهه ٨٠ باعث انشقاق در تحکیم وحدت شد، دخالت‌دادن نهادهای غیردانشجویی بود که هیچ نسبتی با افکار دانشجویی نداشتند و باعث شدند تا  تحکیم، اهمیت خود را از دست بدهد. از سوی دیگر، رادیکال‌ها نیز با مطالبات سیاسی ساختارشکنانه خود که از سطح جامعه فراتر بود، تلاش کردند این تشکل را به سوی تنش ببرند که باعث شد کارایی آن کم شود».

مجموعه این عوامل و نیز همان نگاه‌های سنتی و مدرن باعث شد تحکیم، اسفند سال ٨٠ دچار انشعاب شده و عده‌ای در دانشگاه شیراز نشست برگزار کرده و گروه دیگر هم در دانشگاه علامه نشستی را برگزار ‌کنند. انشعاب از همین جا شکل می‌گیرد. بعد از انشعاب، اگرچه برخی از اصلاح‌طلبان نظیر بهزاد نبوی در نشست شیراز شرکت می‌کنند یا  کروبی به آن پیغام می‌دهد، اما با مرور زمان و روشن‌شدن ماهیت طیف شیراز این حمایت‌ها رنگ خود را از دست می‌دهد. به گفته سیاوش حاتم، «بعد از انشعاب طیف علامه از شیراز، بیش از ٩٠ درصد انجمن‌های اسلامی دانشجویی، در طیف علامه محسوب می‌شدند و کمتر از ١٠ تشکل هم ازجمله حامیان طیف شیراز بودند».

سال‌های دولت احمدی‌نژاد

تحکیمی‌ها که شعار عبور از خاتمی را در انتخابات ٨٠ مطرح کردند و منشعب شدند، در انتخابات ٨٤ سیاست تحریم را پیش گرفتند و نتیجه روی‌کارآمدن دولتی بود که سخت‌ترین برخوردها را با جنبش دانشجویی و اعضای تحکیم داشت. در این سال‌ها خیلی از انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها، ازجمله انجمن پلی‌تکنیک و علامه طباطبایی منحل شدند؛ تنها یک سال بعد از روی‌کار‌آمدن دولت احمدی‌نژاد.

عبدالله مؤمنی آن سال‌ها را این‌گونه روایت مي كند: «بعد از سال ٨٤ و با روی‌کارآمدن احمدی‌نژاد، عملا در همان سال‌های اول شاهد این بودیم که عموم انجمن‌های اسلامی از فعالیت بازداشته شدند و به گرایش‌های مخالف تحکیم و انجمن اسلامی واگذار شدند و بعضی از آنان نیز تعطیل شدند. اکثر این انجمن‌ها هم تا روی‌کارآمدن حسن روحانی تعطیل بودند».

با وجود این برخوردها هنوز طیف علامه اجازه فعالیت داشت، اما تلاش‌های گسترده‌ای صورت گرفت تا از فعالیت طیف علامه جلوگیری شود. سال ٨٦ اعضای انجمن‌های اسلامی در نشستی دو‌روزه در تهران از فشار برای انحلال انجمن‌های خود و واگذاری آن به افراد موردعلاقه مدیریت دانشگاه خبر دادند.

سال ٨٧، محمدمهدی زاهدی، وزیر وقت علوم، طیف علامه دفتر تحکیم ‌وحدت را غیرقانونی خواند و چند روز بعدتر هم هیأت نظارت مرکزی بر تشکل‌ها حکم به انحلال این طیف داد؛ چراکه طیف شیراز با ارسال نامه‌ای به هیأت نظارت مرکزی وزارت علوم، خواستار رسیدگی به وضعیت طیف علامه شده بود. «مهدی عباسی»، دبیر تحکیم وحدت طیف شیراز با ارسال نامه‌ای به وزارت علوم خواستار «اعلام رسمی غیرقانونی‌بودن طیف علامه و پاک‌شدن دفتر تحکیم از لوث این جریان خودفروخته شده بود».

طیف شیراز

به‌این‌ترتیب فعالیت طیف علامه در همان دولت اول احمدی‌نژاد ممنوع اعلام می‌شود و از این پس، آنچه باقی می‌ماند، طیف شیرازی است که گرایش‌های آنها رفته‌رفته به قرائت اصولگرایان نزدیک‌تر می‌شود.

به گفته سیاوش حاتم، طیف شیراز در ابتدای فعالیت خود کمتر از انگشتان دست، انجمن عضو داشت. این در حالی است که باید طبق اساسنامه ٢٠ تشکل در عضویت تحکیم باشند تا فعالیت آن قانونی شود.

حاتم اضافه کرد: «در سال‌های گذشته طیف شیراز سعی کرد با عضوگیری از سایر دانشگاه‌ها، مثل پیام نور و آزاد تعداد خود را به حد نصاب برساند». این در حالی است که سال ٩٢ یکی از سال‌های چالش‌برانگیز و به نوعی سال تصفیه طیف شیراز محسوب می‌شد. زمانی که این طیف انتخابات سالانه خود را برگزار کرد، اما ١٤ تشکل عضو طیف شیراز با اعتراض به اینکه این طیف موارد قانونی را در برگزاری انتخابات رعایت نکرده، از این طیف خارج شدند. بااین‌حال طیف شیراز این نقدها را برنتافت و همچنان به فعالیت خود ادامه داد. درحالی‌که به تشکلی تبدیل شده که تأییدکننده قرائت‌های اصولگرایان در موضوعات مختلف و نقدکننده دولت‌هایی است که به اصلاحات تنه می‌زنند.

عبدالله مؤمنی در این‌باره معتقد است: «به نظر من تحکیم وحدتی که الان وجود دارد، هیچ نسبتی با آن تحکیم وحدتی که از روز شکل‌گیری تا آغاز دوره احمدی‌نژاد بوده است، به لحاظ فکری و هویتی ندارد. آنچه از تحکیم امروز دیده می‌شود، حتی سایه تحکیم در سال‌های گذشته هم نیست. تعریف جدیدی از جنبش دانشجویی استحاله‌شده است؛ جنبشی تأیید‌کننده و نه نقدکننده.»

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۳ مرداد ۱۳۹۵ / ۰۸:۰۷
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 95050101151
  • خبرنگار :

برچسب‌ها