به گزارش ایسنا، ناصر قندیل در نشست رویارویی محور مقاومت و اسرائیل از تصمیم ترامپ تا سرنگونی جنگنده اسرائیلی، اظهار کرد: در دورانی که پس از اعلام پایتختی قدس برای رژیم صهیونیستی از سوی ترامپ بودهایم، شاهد تحولات و اتفاقات نمادینی هستیم که این دوره را از سایر دورهها متمایز میکند. در واقع ما وارد یک عرصه جدید شدهایم.
این تحلیلگر استراتژیک خاورمیانه تصریح کرد: شاهد هستیم تصمیم اتخاذ شده یک تصمیم شخصی از سوی ترامپ نبود بلکه مسالهای که او اعلام کرد قانونی است که در کنگره آمریکا در سال 1995 و با اجماع اعضای کنگره صادر شد. در آن زمان بیل کلینتون رییسجمهور وقت آمریکا بود و در این قانون تاکید شده که هرگونه بازگشت از این تصمیم غیرممکن است، تنها روسای جمهور آمریکا اعلام انتقال سفارت را به تعویق بیندازند.
وی ادامه داد: در واقع این مسائل نشان میدهد نگاهی که آمریکاییها به قدس دارند بر این اساس است که قدس قابل تقسیم بین فلسطین و یا اسرائیلیها نیست و این مساله رویکرد واضح آمریکا در قضیه فلسطین را نشان میدهد و حقیقتا این تصمیم شخصی ترامپ نیست بلکه راهبرد مشخص از سوی ارکان و سیستم آمریکا است.
این تحلیلگر استراتژیک غرب آسیا همچنین بیان کرد: در دوران قبل از این تصمیم ترامپ شاهد بودیم منطقه مثل کلاف در هم پیچیدهای بود که در آن محور مقاومت در حال افزایش توان خود بوده و در عین حال جنگ علیه آن در جریان بود لذا مشخص است که رویکرد غرب و آمریکا بر این اساس که هرگونه سازش در منطقه میتواند محور مقاومت را تقویت کند و عربستان از منطقه خارج شده و روسیه صاحب تصمیمسازی در منطقه خواهد شد. ضمن اینکه موجودیت اسرائیل با خطرات بیشتری مواجه میشود.
قندیل ادامه داد: برخی میگویند ترامپ دیوانه است در حالیکه در مورد مساله هستهای هم اعلام کرد که توافق انجام شده را لغو میکند اما در این مورد هنوز اقدام به چنین کاری نکرده است و آنطور که گفته میشود او دیوانه و احمق نیست. در واقع دولت آمریکا در حال بازی با شرایط منطقه برای گرفتن امتیازات بیشتر است. آمریکاییها هزینه سازش و پذیرش شرایط منطقهای را میدانند.
وی خاطرنشان کرد: آنها نه تصمیم سازش دارند و نه توانایی جنگ و تصمیم ترامپ برای اعلام پایتختی قدس هم آغاز تغییر راهبرد آمریکا در منطقه است. در مجموع ما در برابر سیستم و نظام آمریکا قرار داریم که متشکل از ارگانهای ارتش، سیاست و تصمیمسازان است که به ترامپ میگویند چه کاری انجام دهد در واقع ترامپ مجری سیاستهای تعیین شده برای او از سوی سیستم و نظام آمریکا است.
این تحلیلگر استراتژیک خاورمیانه در ادامه با اشاره به تحولات اخیر در سوریه، گفت: محور مقاومت بعد از پیروزی در حلب، پیروزیهای مهمی را به دست آورده لذا گزینه گفتوگو برای آمریکاییها تنها راهحل نیست و محور مقاومت هم نشان داده که منتظر نمیماند آمریکا اهدافش را از طریق مذاکره به منصه ظهور برساند.
وی خاطرنشان کرد: محور مقاومت توانسته با توانمندی نظامیاش در صحنه میدان به مذاکرهای که آمریکاییها در تلاش برای پیشبرد بودهاند بیتوجه باشد.
قندیل همچنین به نقشآفرینی ترکیه در جریان این تحولات هم اشاره کرد و گفت: ترکیه وقتی دید ایران، روسیه و سوریه به طور جدی تصمیم دارند در برابر راهبرد جنگ خود را قرار دهند تا حدودی مواضعش تغییر کرد اما اکنون مشاهده میکنیم که تجاوز خود را به عفرین شروع کرده و محور مقاومت هم به این نتیجه رسیده که در میدان نبرد موفقیتهایش را به دست خواهد آورد.
این تحلیلگر استراتژیک خاورمیانه در ادامه اظهار کرد: در برابر تحولاتی که ایجاد شد شاهد دو گزینه از سوی محور مقاومت بودیم که یک گزینه با عنوان توافق منطقهای و دیگری ادامه جنگ بوده است که تا حدودی در این موارد با آمریکا مشترکاتی وجود دارد اما نگاه آمریکا در زمینه توافق با محور مقاومت متفاوت است. آمریکاییها تاکید دارند که برای هرگونه توافق در منطقه باید امنیت اسرائیل تامین شود. امنیت اسرائیل هم چگونه تامین میشود، اینکه حزبالله و ایران نباشند بنابراین حزبالله و ایران در صورتی که در سوریه حضور داشته باشند این راهبرد آمریکا محقق نخواهد شد.
وی همچنین به ائتلاف جدید آمریکا، اسرائیل و عربستان اشاره داشت و افزود: عربستان سعودی این بار به عنوان بازیگر اصلی به این ائتلاف جدید پیوسته و برای نخستین بار از نگاه آمریکاییها به جایگاهی رسیده که در این ائتلاف قرار دارد اما اکنون شاهد ضعف و انفعال این ائتلاف هستیم.
قندیل با بیان اینکه تصمیم آمریکا در مورد قدس هم تلاش برای تاخیر معادله منطقهای بوده است، گفت: بعد از شکست آنها در تغییر موازنه قوا تصمیم به انتقال سفارت آمریکا به قدس گرفتند و این مساله نشان داده که آنها در شرایط کنونی راهبردی برای آغاز جنگ فراگیر در برابر محور مقاومت را ندارند اما میخواهند به محور مقاومت متذکر شوند که خواستار معادله نبردهای سرنوشتساز در سوریه هستند و همچنین این پیام را به ایران، لبنان و سوریه برسانند که به مسائل داخلی خودشان مشغول باشند. در واقع هدف ارسال این پیام سیاسی این بود که دست از گزینه نبرد سرنوشتساز در سوریه برداشته شود.
این تحلیلگر استراتژیک خاورمیانه با اشاره به تحولات غزه نیز اظهار کرد: مقاومت در غزه تاکید میکند که محور مقاومت پایدار است و همچنین سرنگونی جنگنده اسرائیلی هم نشان داد این تصمیم از سوی رهبران ارشد مقاومت اتخاذ شده است اما این احتمال وجود دارد که آنها در این شرایط بخواهند محور مقاومت را با مسائلی مواجه کنند.
وی در مورد اظهارات نتانیاهو در اجلاس امنیتی مونیخ هم، گفت: اسرائیل برای نخستین بار نیست که میخواهد در برابر ایران قرار گیرد. شعاری که در محافل اسرائیلی و آمریکایی ایجاد شده این است که پس از جنگ چه اتفاقی خواهد افتاد. وضعیت نفتی کشورهای حاشیه خلیجفارس، عراق و سوریه چه میشود. چرا ترامپ جرات نمیکند توافق هستهای را لغو کند؟
قندیل ادامه داد: آنچه در مورد از بین رفتن جنگنده اسرائیلی رخ داد همان خط قرمز آنها بود و ما شاهد شکستهای متوالی آمریکاییها و اسرائیلیها خواهیم بود.
این تحلیلگر استراتژیک خاورمیانه در مورد موضعگیری روسیه در مورد سوریه و اینکه آیا به دنبال حل بحران یا مدیریت آن است، گفت: روسیه با تجزیه سوریه مخالف است. آنها به این باور رسیدند که باید روندی را اتخاذ کنند که به محور مقاومت نزدیک باشد و در مساله سوریه پردههای روابط اسرائیل و آمریکا فرو پاشید و یقینا سرنگونی جنگنده رژیم صهیونیستی هم با تصمیم بشار اسد گرفته شده و این مساله با اطلاع روسیه هم بوده است.
وی در پایان اظهار کرد: دیداری هم که پوتین با نتانیاهو داشته به او تاکید کرده که شما در شرایطی افتادهاید که کشورهای عرب در دهه 40 با آن مواجه بودند لذا راهی غیر از این ندارند. حزبالله رو به رشد است. تصمیم روسیه در مورد سوریه هم رشد یافته و کاملا در کنار راهبرد مقاومت قرار گرفته است.
انتهای پیام