به گزارش ایسنا، سنتهای تدفینی در ادوار تاریخی از طریق شواهد باستان شناسی، متون مقدس زرتشتی مانند اوستا وهمچنین متون پهلوی شناخته می شوند. با رسمیت یافتن مذهب زرتشت، خاکسپاری اجساد به طور مشخص ممنوع شد و قراردادن آنها در معرض حیوانات گوشتخوار به عنوان تنها شیوه از بین بردن جسد مقرر شد. در متن وندیداد که مجموعهای از قواعد و دستورات دینی است، بهطریقه رفتار با اجساد مردگان نیز اشاره شده است. طبق این نوشتار مردگان را باید در دخمه نهاد و طعمه پرندگان ساخت؛ چراکه تدفین یا سوزاندن اجساد باعث آلایش عناصر میشود و به این جهت حرام است.
با اینوجود، بنا بر گفته محققان، حتی در متون زرتشتی اشاراتی وجود دارد، مبنی بر اینکه بخش قابلتوجهی از مردم با تغییر در شیوه تدفین مخالفت کردند که این امر، مجازات
هایی درپی داشت؛ اما مجازات گناهِ خاکسپاری (همچون گناه جسدسوزانی که به معنای بیحرمتی به آتش تلقی میشد) مرگ نبود و با توجه به زمان سپریشده بین تدفین و نبش قبر، تنها کیفرهایی جسمانی برای مجرمان تعیین شده بود که عملاً با پرداخت جریمه قابلتغییر بودند.
بر اساس پژوهشهای محققان، در زمان ساسانیان، علاوه بر پیروان آیین زرتشتی بهعنوان مذهب رسمی امپراتوری، جمعیت قابلتوجهی از مسیحیان و یهودیان بهویژه در بینالنهرین (عراق امروزی و بخش شمالی سوریه) زندگی میکردند. از سوی دیگر، بودائیان در استانهای شرقی و فرقههای کوچکتر متعددی نیز وجود داشتند. گزارشات متناوبی از شکنجه جوامع غیر زرتشتی در طول حکومت بهرام پنجم (۴۲۱-۴۳۹ م.)، یزدگرد دوم (۴۳۹-۴۵۷ م.)، پیروز (۴۵۹-۴۸۴ م.) و قباد (۴۸۸-۵۳۱ م.) وجود دارد بهطوریکه طی یک دوره آزار و شکنجه، تعداد زیادی نبش قبر در قبرستانهای مسیحی انجام شد.
بدیهی است آگاهی از چنین رویدادهای تاریخی، ما را در تفسیر بهتر مدارک باستانشناسی و فهم بیشتر از فرهنگ دوره ساسانی و آیینها و باورهای موجود، یاری میرساند. در این خصوص، پژوهشگرانی از دانشگاه هنر اصفهان در مطالعهای تحقیقی، به ارائه انواع سنتهای تدفینی بهمنظور شناخت بیشتر ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و مذهبی جامعه ساسانی پرداختهاند.
در این پژوهش، محققین به شیوه کتابخانهای، ساختار قبور، شناسایی اشیا تدفینی و مطالعه پراکنش و سنتهای تدفین در سراسر امپراتوری ساسانی را معرفی و طبقهبندی کردهاند.
شیوههای مختلف تدیفین در زمان ساسانیان
بر اساس یافتههای این تحقیق، تا مدتها تصور کلی بر این بود که تدفین در این دوران بیشتر براساس عرضه جسد در فضای باز بوده است، اما انجام مطالعات گسترده علمی نمایان ساخت که ساسانیان علاوه بر سنت عرضهداشت جسد در هوای باز، دیگر شیوههای تدفین ازجمله تدفینهای چالهای، خمرهای، خشتی و آجری و سنگچین را نیز به کار میبردند که این مسئله میتواند در ارتباط با وجود اجتماعات دینی در گستره امپراتوری ساسانی و شاید مرتبط با تقسیم طبقاتی جامعه در این دوران تفسیر شود.
به گفته سامر نظری، دانشآموخته کارشناسی ارشد باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان و همکارش: «همزیستی جوامع مذهبی ازجمله: مسیحیان، یهودیان، مانویان، بودائیان و دیگر فرقههای دینی در جامعه ساسانی، از دلایل عمده در تنوع شیوههای دفن اجساد در این دوران است. در اواخر عهد شاپور اول درحالیکه آیین زردشت دین رسمی کشور بود، باتوجه به تبلیغات فراوان آیین مانوی، در سراسر شاهنشاهی این آیین پایگاهی استوار یافت. در سالهای بعدی، آیین مزدک که درواقع نهضتی زرتشتی- گنوسی بود و طرفدار تحولات اجتماعی گستردهای بود، در عصر قباد رشد کرد و قدرت یافت. در کنار این آیینهای نوظهور، گسترش آیین بودایی در مشرق و مسیحیت و یهودیت در بخشهای غربی را نباید از نظر دور داشت».
نظری و همکارش میافزایند: «با روی کار آمدن ساسانیان، عیسویان که از دوره اشکانی در این قلمرو میزیستند، مرکز تبلیغی مهمی در شهر الرّها داشتند. شاهان ساسانی در جنگهای خود با روم و در لشکرکشیهای خود به سوریه، گاهی تمام سکنه یک شهر را کوچ داده و در یکی از نقاط داخلی کشور مقیم میکردند و قسمت اعظم این مهاجرین عیسوی بودند. سیاست شاهان ساسانی نسبت به عیسویان، اغلب با آزار و اذیت آنان همراه بود، اما گاهی همچون دوره یزدگرد اول نیز نسبت به مسیحیان با ملاطفت میشد.»
به بیان محققین فوق: «درهرصورت، مسیحیت در اواخر قرن ششم میلادی در ایران رواج بسیاری داشت و بهگونهای با دین زرتشتی در رقابت بود، اما سابقه حضور یهودیان در ایران بسیار کهنتر از مسیحیان بود و در زمان اشکانی نیز بهدلیل روحیه تسامح موجود در قلمرو آنان، یهودیان در کنار پیروان دیگر ادیان به فعالیت میپرداختند؛ اما در عصر ساسانی و بهویژه در زمان کرتیر(موبد سرشناس دوره ساسانی) فشارهای بسیاری بر آنان وارد شد و تا اواخر این دوره با فراز و فرودهایی همراه بود. بنابراین باتوجه به شرایط سیاسی حاکم بر جامعه و تعدد نگرشهای مذهبی موجود، بدیهی است که نمود این گوناگونی در بسیاری از ابعاد زندگی ازجمله باورهای تدفینی نمایان شود».
منع دفن اجساد به منظور نیالودن آب و خاک
براساس اطلاعات موجود نمیتوان گونههای تدفینی ذکرشده را مشخصاً به گروه خاصی منسوب کرد، اما بر مبنای آموزههای مکتب زرتشت از منع دفن اجساد بهمنظور نیالودن آبوخاک آگاهیم؛ بنابراین گونههای تدفینی بهصورت استخواندان، حاکی از وجود باورهای زرتشتی در این شیوه تدفین است که بیشتر نیز بهصورت صخرهای گزارش شده است.
محققین دانشگاه هنر اصفهان در ادامه آوردهاند: «تراکم و تمرکز قبور صخرهای در قلب امپراتوری، یعنی استان فارس، میتواند حاکی از رتبه اجتماعی ساکنان خود باشد. باید توجه داشت که اقلیمهای مختلف، همواره شیوههای تدفین مربوط بهخود را ایجاد میکند. طبیعتاً در مناطق مرتفع و صخرهای، قبور سنگی تعدد بیشتری نسبت به دیگر مکانها داشته است؛ بنابراین نظر، در فارس ساسانی سه عامل عمده در ایجاد نوع قبر مؤثر بوده است: رتبه اجتماعی فرد متوفی، اقلیتهای مذهبی، شرایط اقلیمی».
درواقع، به دلیل اینکه این خطه خاستگاه شکلگیری و قدرتیابی ساسانیان بوده، قطعاً نسبت به دیگر نقاط امپراتوری امور تدفینی همخوانی بیشتری با ایدئولوژیهای حکومتی داشته است؛ از سوی دیگر هرچه از مرکز حکومت فاصله بگیریم با تدفینهای متنوعتری مواجه هستیم.
نظری و همکارش در این پژوهش اعتقاد دارند: «در ارتباط با پراکندگی این تدفینها در گستره امپراتوری، دادههای متفاوتی گزارش شده است؛ بهاستثنای تراکم قبور صخرهای در استان فارس و گزارشات منتشرشده از استخواندانهای بهدستآمده در آسیای مرکزی، انواع دیگر تدفینها در سرتاسر امپراتوری بهصورت پراکنده شناسایی و گزارش شدهاند. به نظر میرسد، شیوه تدفین با استودان در غرب امپراتوری رواج چندانی نداشته است. ولی درهرصورت انجام بررسیها و کاوشهای باستانشناسی گستردهتر، اطلاعات بیشتری درزمینه سنتها و آداب تدفینی دوره ساسانی آشکار میسازد».
درمجموع، بر اساس یافتههای این پژوهش که در قالب مقالهای علمی پژوهشی در نشریه «پژوهشهای باستانشناسی ایران» به چاپ رسیده است، انجام مطالعات گسترده علمی نمایان ساخت که ساسانیان علاوه بر سنت عرضهداشت جسد در هوای باز، دیگر شیوههای تدفین ازجمله تدفینهای چالهای، خمرهای، خشتی و آجری و سنگچین را نیز به کار میبردند که این مسئله میتواند در ارتباط با وجود اجتماعات دینی در گستره امپراتوری ساسانی و شاید مرتبط با تقسیم طبقاتی جامعه در این دوران تفسیر شود.
نشریه «پژوهشهای باستانشناسی ایران» متعلق به دانشگاه بوعلی سینای همدان است. گردانندگان این نشریه سعی دارند در معرفی و ترویج دانش باستانشناسی ادای دین کرده و در جهت توسعه و گسترش مطالعات و بررسیهای باستانشناسی گام بردارند.
انتهای پیام