محمدهادی همایون عصر پنجشنبه ۲۳ آبان در نشست علمی نخستین همایش ملی «دولت قرآن» که به همت بنیاد فارس شناسی و با همکاری جهاددانشگاهی فارس برگزار شد، به بیان نکاتی پیرامون «ظهور در عاشورا و عاشورا در شعر حافظ» پرداخت و گفت: در عاشورا نکتهای وجود دارد که حائز اهمیت بوده و آن را متمایز میکند.
او افزود: در بررسیهای تاریخی به لحاظ روشی معمولاً حوادث واقعه و شرایط پیرامون آن را بر اساس وضعیت حال میسنجیم یعنی یک واقعه ۵۰۰ سال پیش رخ داده است و محیط واقعه را محیط امروز خودمان فرض میکنیم و همین یکی از محلهای خطای تعبیر واقعههاست.
همایون ادامه داد: در مورد عاشورا میبینیم اصلاً نمیتوان با زمانه خودش تحلیل شود؛ همه کسانی که آمدند با زمانه خودش تحلیل کنند همان ناصحانی شدند که به سیدالشهدا(ص) میگفتند کجا میروی و برای چه میروی و این نشان میدهد که این افراد واقعه در زمانه خود تحلیل میکردند.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) اضافه کرد: هماکنون نیز از فاصله زمانی که نگاه کنیم، خیلی موارد درباره عاشورا گفته شده که برای چه رخ داده است؛ برخیها میگویند که سیدالشهدا(ع) در حال فرار از بیعت بودهیا اینکه نعوذ بالله آن حضرت به دنبال تشکیل حکومت بود، اما واقعه عاشورا فقط همین بود؟ پس آن ۱۲ هزار نامه چه بود و اگر امام حسین(ع) به سمت تشکیل میرفت پس چرا خانواده و زن و فرزند را با خود همراه کرد، زیرا برای دستیابی به حکومت جنگ رخ میدهد.
او با یادآوری اینکه حضرت سیدالشهدا(ع) فرمودند که برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم که درست است، گفت: نکتهای که وجود دارد این است که در فقه امروز زمانی امر به معروف و نهی از منکر میتواند انجام شود که خوف از ضرر نداشته و ایمان باشد و احتمال تأثیر بدهد لذا ظاهراً عاشورا یک پدیده فرا زمانی و فراتاریخی است.
همایون تأکید کرد: وقتی که داریم از عاشورا حرف میزنیم نه فقط یک پدیده مربوط به سال ۶۱ را بررسی میکنیم بلکه درباره پدیده بسیار بزرگی صحبت میکنیم که بر تاریخ سایه انداخته است تا امروز.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) با تأکید بر اینکه انقلاب ما و حرکت اربعین به برکت عاشورا جلو میرود، گفت: عاشورا تا ظهور و حتی بعد از آن و تا آستانه قیامت ادامه پیدا میکند لذا عاشورا چنین انرژی عظیمی در تاریخ است.
او با بیان اینکه تاریخ ما ساخته عاشورا است، گفت: زمانی که بخواهیم تاریخ تمدن بنویسیم، یک واقعه محوری را وسط میگذاریم مانند رنسانس که به دوران قبل و بعد از رنسانس تقسیم میشود لذا عاشورا را هم میتوانیم محور قرار دهیم و هر چیزی که قبل از عاشورا رخ داده است مقدمه شکلگیری آن بوده است و همه انبیا آمدهاند تا مقدمات شکلگیری عاشورا را فراهم کنند.
همایون با بیان اینکه هر چیزی که بعد از عاشورا شکل گرفته حتی ظهور، نتیجه عاشورا است، گفت: اگر واقعا عاشورا اینطوری است و خیلی از حوادث قبل و بعد از خود را شکل میدهد، چه حقیقتی است که این کار را انجام میدهد.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) با تأکید بر اینکه بعثت، ظهور، رجعت، قیامت، اربعین، غدیرخم با عاشورا ارتباط پیدا میکند، گفت: اتفاقی که در عاشورا رخ داده است تجلی تام و بزرگی است از آن چیزی که در قیامت اتفاق افتاده است و این حقیقتی است که پشت عاشوراست یعنی حرکت جمعی مردم ذیل امام به سمت توحید و وحدت و این را در غدیر و بعثت انبیا و واقعه عاشورا کامل میبینیم.
وی با بیان اینکه این مسئله را در جریان ظهور هم میبینیم که هم مردم ذیل امام جمع میشوند، گفت: حقیقت این دو واقعه ظهور و عاشورا خود حقیقت قیامت است.
همایون همچنین به اشعار حافظ در این باره اشاره کرد و گفت: حافظ میگوید «حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر؛ کنایتیست که از روزگار هجران گفت» که کنایه از دوران غیبت است و اگر با این نگاه دیوان لسانالغیب را مطالعه کنیم، همه داستان ظهور و غیبت و اشتیاق برای ظهور و نه تنها این اشتیاق بلکه راهکار آن هم مشاهده خواهیم کرد.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) تأکید کرد: ما گمان میکنیم که حافظ تنها بیان اشتیاق دارد در صورتی که بیان راهکار هم دارد که برای ظهور چنین کاری انجام داده است.
او همایون افزود: حافظ در کربلا عزت دارد یعنی تنها برای زیارت به کربلا نرفته است و این مسئله را در بیت « از آن به دیر مغانم عزیز میدارند؛ که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست».
استاد دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه سخنان خود به نظم پریشان حافظ اشاره کرد و گفت: خود حافظ هم به این نظم پریشان اشاره میکند که این ویژگی همانند ویژگی قرآن است و هیچ متنی شبیهتر به قرآن از دیوان حافظ نیست اما نکته اینجاست که این نظم پریشان هم نظم است یعنی اینطور نیست که هر بیت با بیت دیگر متفاوت بوده و به یک موضوع جداگانه اشاره دارد و خود حافظ میگوید نظمش نظم است و یک حرف دارد میزند و هر کدام از غزلیاتش درباره یک موضوع است.
به گزارش ایسنا یک محقق و پژوهشگر اسلامی بیان اینکه شعر حافظ مانند قرآن لایه لایه و بطن بطن است، گفت: حافظ جدال بین تن و جان را برای ما از قرآن گرفته است و میگوید «هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم».
حجتالاسلام ناصر نقویان با بیان اینکه یکی از مهمترین مشکلات امروز را کجفهمی آیات قرآن است، افزود: در قرون اخیر همه میگویند داریم به قرآن عمل میکنیم بهعنوان مثال حدود ۴۰ دقیقه یکی از کارشناسان و لیدرهای داعش به آیات و روایات استناد میکند که باید اینگونه عمل کنیم و جلوی چشم دختر سه ساله، سر پدرش را ببریم.
محقق و پژوهشگر اسلامی با بیان اینکه شیرازیها اگر تمام عمر به همین یک نعمت وجود حافظ مشغول باشند، کم است؛ عنوان کرد: ایرانیها به شیرازیها همیشه غبطه میخورند که کاش اهل شیراز بودیم.
نقویان با تأکید بر اینکه درباره حافظ هرچه بگوییم و بنویسم کم است، گفت: هر وقت میتوانیم بگوییم که قرآن بس است، درباره حافظ هم میتوانیم بگوییم بس است.
او با اشاره به استفاده گسترده حافظ از قرآن در اشعارش گفت: اینکه حافظ در کجای اشعارش عین عبارت قرآن را گفته یا کجا تلمیح و تضمین و یا ترجمه آیهای کرده است، بسیار مورد بحث قرار گرفته است.
این پژوهشگر اسلامی با تأکید بر اینکه حافظ قرآن را نه فقط برای خواندن و ثواب بردن خوانده بلکه برای فهمیدن خوانده است، گفت: یکی از مشکلاتی که امروز داریم این است که قرآن را به قبرستانها بردیم و اگر جایی صدای قرآن بیاید مردم میپرسند کسی مرده است؟ یعنی این ترانه حیات را تبدیل به ناقوس مرگ کردیم در صورتی که قرآن سرود زندگی و ترانه نشاط و نغمت حیات است و حافظ این سرود حیات را زنده کرده است.
نقویان با تاکید بر اینکه شعر حافظ به تعبیر خودش نظم پریشان است، گفت: وقتی به شعر حافظ نگاه میکنیم ظاهرش این است که هر کدام از جایی است.
او با اشاره به این بیت شعر حافظ که « کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب»، عنوان کرد: حافظ تأکید میکند که لطایف حکمی را با نکات قرآنی جمع کرده است؛ همه میدانیم که قرآن پر رمز و راز است و شعر حافظ هم این چنین است.
محقق و پژوهشگر اسلامی همچنین گفت: در نگاه جایزی که حافظ از قرآن گرفته است، انسان واجبالخطاست نه جایزالخطا البته باید آن ۱۴ معصوم را از این قضیه جدا کرد.
انتهای پیام