سیامک گلشیری با انتقاد از این موضوع که در فضای ادبی ما منتقد ادبی حرفهیی وجود ندارد، به «اشتباه» منتقدانی اشاره کرد که با رَها کردن نقد، به سراغ نوشتن رمان و داستان رفتند، چون فکر میکردند ارزش نویسنده بیشتر است.
این نویسنده و مترجم که همزمان با زادروز 45 سالگیاش با خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفتوگو میکرد، درباره تعدد کتابهایی که این روزها با شمارگان اندک منتشر میشوند، گفت: من فکر نمیکنم تعداد کتابهایی که در اینجا چاپ میشود، زیاد باشد. نه در مورد کتابهای تألیفی اینطور است و نه در مورد کتابهایی که ترجمه میشوند. به گمان من، تعدادشان خیلی هم کم است.
او ادامه داد: کافی است نگاهی به کاتالوگ کتابهای ناشران خارجی بیندازید، تا متوجه شوید که آنقدرها هم کتاب در مملکت ما درنمیآید، اما دیده نشدن و نخواندن این کتابها، به مشکلی برمیگردد که سالهاست با آن مواجهایم، بخصوص در سالهای اخیر. تعداد روزنامهها و مجلههای حرفهیی و تماما ادبی در ممکلت به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد. قطعا آدمهای حرفهیی در این زمینه خیلی زیاد هستند، اما منتشر کردن چنین نشریهای هزینه خیلی زیادی خواهد داشت و خیلی مشکلات دیگر که خودتان میدانید.
گلشیری سپس عنوان کرد: یکی از مشکلات اصلی ما در فضای ادبی این است که ما بهجز یکی – دو نفر، اصلا منتقد به معنای حرفهیی نداریم. مگر این یکی - دو نفر، در سال فرصت خواندن چند کتاب را دارند؟ کدام کتاب ما به معنای واقعی نقد میشود؟ من خبرنگارانی را میشناختم که کتابها را خیلی خوب و حرفهیی نقد میکردند، اما بعد ول کردند و رفتند رمان و مجموعه داستان نوشتند و کار خودشان را خراب کردند. دلیلش هم است که فکر میکردند لابد ارزششان در حد نویسنده نیست؛ درحالیکه در غرب این منتقدان هستند که حرف اول را میزنند. منتقد واقعی، کسی که واقعا خود اثر برایش اهمیت دارد، نه میزان حب و بغضش به نویسنده، چراغ راه نویسنده و مخاطب است.
او اضافه کرد: من چند سالی است که رمان نوجوان مینویسم. در این عرصه هم وضع آنقدرها تعریفی ندارد. به اعتقاد من، این مهمترین مشکل ماست. امیدوارم واقعا زمینه ظهور منتقدان ادبی فراهم شود. به هر حال اینها چیزهایی نیست که یکشبه بشود برایشان چارهای اندیشید. حل این مسائل به زمان طولانی احتیاج دارد. من به این قضیه ایمان دارم که در چنین جامعهای که منتقد در آن حضور ندارد، این مردم هستند که به جای منتقدان تصمیم میگیرند و مطمئنا تصمیمشان درست است.
گلشیری در ادامه درباره وضعیت انتشار آثارش، گفت: چند عنوان از آثارم به تازگی تجدید چاپ شدهاند؛ «خفاش شب» به چاپ دوم و «میهمانی تلخ» به چاپ پنجم رسیدهاند. همچنین چاپ سوم «نفرینشدگان» و چاپ پنجم «تهران، کوچه اشباح» به تازگی منتشر شدهاند.
به گزارش ایسنا، سیامک گلشیری، بیستودوم مردادماه ۱۳۴۷ در خانوادهای فرهنگی در اصفهان به دنیا آمده است. اولین داستان کوتاه او به نام «یک شب، دیروقت» در سال ۱۳۷۳ در مجله آدینه به چاپ رسیده و اولین مجموعه داستانش با عنوان «از عشق و مرگ» در سال ۱۳۷۷ منتشر شده است.
کتاب «سمک عیار» (تحلیل و تلخیص سمک عیار)، مجموعه داستانهای «همسران»، «با لبان بسته»، «عنکبوت» و «من عاشق آدمهای پولدارم» و همچنین رمانهای «کابوس»، «شب طولانی»، «مهمانی تلخ»، «نفرین شدگان»، «چهره پنهان عشق»، «تهران، کوچه اشباح»، «خفاش شب»، «اولین روز تابستان»، «ملاقات با خونآشام»، «شبح مرگ»، «آرش و تهمینه» و «جنگل ابر»، از دیگر آثار او هستند.
از این نویسنده و مترجم ادبی که کارگاه داستان هم برگزار میکند، ترجمه آثاری همچون «اندوه عیسی» (مجموعه هفده داستان و یک نمایشنامه) نوشته ولفگانگ برشرت، «میراث» (رمان) نوشته هاینریش بل، «نان آن سالها» (رمان) نوشته هاینریش بل، «نان مقدس» (یک داستان) نوشته هانس بندر، چاپلین (زندگی و آثار چارلی چاپلین)، «قصه دیگچه و ملاقه» (داستان بلند) نوشته میشائیل انده، «زیباترین افسانههای جهان» (مجموعه صد افسانه)، «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد» (نمایشنامه) نوشته ادوارد آلبی و «قصه بره سرخ و شاهزاده غمگین» (داستان بلند)، نوشته هاینتس یانیش منتشر شده است.