يك شاعر خاطرنشان كرد: رستم الهمرادی از شاعران پيشرو دهه 50 ساكن در شهر مسجدسليمان بود كه هرگز دل به چاپ كتاب نداد.
سعيد آژده، شاعر همشهری رستم الهمرادی به مناسبت مرگ او، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) از خوزستان بيان كرد: الهمرادی در سال گذشته به اصرار و تمنای برخی مجموعهای شعری به چاپ رساند با نام، "به نفع رویاها" كه برگزيده 2 سال شاعری او است. او شعرهای بسياری دارد كه هم از لحاظ كميت و هم از نظر كيفيت ادبی سرودههایی قابل تامل است.
آژده گفت: الهمرادی در زمانهای رشد كرد كه مسجدسليمان در اوج ادبيات مدرنيته ايران بود زيرا اين شهر در دهههای40 و 50 دارای فرهنگ عظيم اجتماعی و ادبی به دليل اكتشاف نفت نبود. او در چنين زمانهای رشد و بلوغ ادبی خويش را در كنار شاعرانی چون زندهياد سيروس رادمنش، سيدعلی صالحی، آريا آرياپور، يارمحمد اسدپور، هرمز علیپور و شادروان علیمراد موری (الول) به ادبيات ايران ثابت كرد.
اين شاعر اظهار كرد: اگرچه الهمردای گاهی در سايه پنج نفر شعر ناب ايران بود؛ هيچ گاه شعرش در سايه نرفت و در زمانی كه مرحوم منوچهر آتشی شعر ناب را نامگذاری كرد ارادتی خاص هم به شعر رستم الهمرادی داشت. شعر الهمرادی از عرفانی خاص تبعيت میكرد؛ عرفانی كه گاهی به شيخ شهابالدين سهروردی، گاهی به منصور حلاج و گاه نيز به ابوعلی سينا میرسيد.
او ادامه داد: شعر اين شاعر از پشتوانه عظيم و عميقی برخوردار است تا جایی كه كشف لابيرنتهای متنوع شعر او از حوصله خيلی از منتقدان خارج است. الهمرادی در زندگی شاعرانه و اديبانه خويش در كنار تدريس به تشويق و مراقبت از دست كم 2 دهه از شاعران جنوب پرداخت. او اگرچه در انزوای خود به سر میبرد؛ شعرش شكوهی به بلندی تاريخ ادبيات ايران دارد و اين هرگز اغراق نيست اگر بگويم الهمرادی در كنار اين كه شعرش از جريانهایی شعر حجم، شعر ديگر و شعر ناب بهره میبرد اما هيچ كدام از اينها هم نيست چون شعر او جنس خاص خودش را دارد.
به گفته آژده: رستم الهمرادی در چاپ بسياری از شعر شاعران جوان جنوب نظر نهایی را میداد. او بزرگی بود كه هرگز در دوران زندگیاش به آن چه كه محقق بود، نرسيد. الهمرادی با پريشان احوالی كه تا لحظه مرگ گريبانگيرش بود كنار آمد اما وقتی ملك مرگ از راه رسيد او به بینهايت جاودانگی واژههايش رسيد.