• جمعه / ۱۴ اسفند ۱۳۸۸ / ۰۸:۳۱
  • دسته‌بندی: علمی2
  • کد خبر: 8812-08059
  • منبع : مطبوعات

اميرخاني در اختتاميه‌ي جشنواره‌ي كتاب سال شهيد حبيب غني‌پور: متأسفانه كار دست عده‌اي افتاده است كه خوشايند مسؤولان مي‌نويسند

اميرخاني در اختتاميه‌ي جشنواره‌ي كتاب سال شهيد حبيب غني‌پور:
متأسفانه كار دست عده‌اي افتاده است كه خوشايند مسؤولان مي‌نويسند

مراسم اختتاميه‌ي نهمين دوره‌ي جشنواره‌ي كتاب سال شهيد حبيب غني‌پور بعدازظهر چهارشنبه، 12 اسفندماه با حضور جمعي از نويسندگان، پژوهش‌گران و خانواده‌هاي شهدا در حوزه‌ي هنري برگزار شد.

به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مجتبي رحماندوست ـ نويسنده و پژوهش‌گر ـ نخستين سخنران اين جشنواره بود كه با موضوع «گونه‌شناسي قصه‌هاي قرآني» سخنراني كرد.

وي با طرح اين پرسش كه آيا قصه‌هاي قرآني گونه‌اي داستان هستند و در كدام‌يك از گونه‌هاي ادبيات داستاني قرار مي‌گيرند، به سرشماري وجوه اشتراك و افتراق ميان قصه‌هاي قرآني و ادبيات داستاني پرداخت و گفت: متأسفانه اكنون در حوزه‌ي نقد و تحليل ادبيات، بينش قرآني آثار وجود ندارد. در صورتي كه پديده‌ي قصه‌هاي قرآني بسيار مهم، تأثيرگذار و داراي پيام مشخص است.

او با بيان اين‌كه در قصه‌هاي قرآني ساختار داستاني، شخصيت‌پردازي و روايت قصه به‌شكل ادبيات معاصر مطرح است، اظهار داشت: بسياري از سوره‌هاي قرآني در قالب بيان قصه، اهداف، پندها و پيام‌هاي خود را مطرح مي‌كنند.

وي به قصه‌هاي حضرت يوسف (ع) و حضرت موسي (ع) اشاره كرد و افزود: در اين سوره‌ها، هريك از شخصيت‌هاي مطرح‌شده نماد يك بخش و يك ديدگاه هستند.

او فرعون را نماينده‌ي پادشاه‌ها و موسي (ع) را نماد پيامبران آگاه و قارون را نماينده‌ي ثروتمندان و سرمايه‌گذاران معرفي كرد و گفت: خداوند در قرآن در سوره‌ي يوسف، خود را قاص به‌معني قصه‌گو معرفي مي‌كند. به‌طور حتم، اين معرفي حكمتي داشته است، چون او خطاب به پيامبر (ص) مي‌گويد، ما بر تو بهترين قصه‌ها را مي‌خوانيم.

رحماندوست شخصيت‌پردازي را از نخستين وجوه قصه‌هاي قرآني و ادبيات داستاني دانست و ادامه داد: درقصه‌هاي قرآني، شخصيت اصلي، فرعي، مطلق، سفيد و خاكستري همان‌طور كه در ادبيات معاصر تعريف مي‌شود، وجود دارند. حتا نحوه‌ي معرفي هريك از اين شخصيت‌ها به‌صورت مستقيم و غيرمستقيم مانند ادبيات معاصر رخ مي‌دهد.

وي تعليق را كه از عناصر بزرگ ايجاد جاذبه در داستان است، از ديگر وجوه مشترك ادبيات داستاني و قصه‌هاي قرآني دانست و بيان كرد: در داستان حضرت يوسف (ع) افتادن او در چاه، قرار گرفتنش در زندان و خزانه‌داري شاه و در نهايت، چگونگي رسيدن او به پدر، از تعليق‌هاي بزرگ داستاني است.

او هم‌چنين سرنوشت موسي (ع) در رود نيل و ورود او را به كاخ فرعون از ديگر تعليق‌هاي موجود در قصه‌هاي قرآني دانست.

به گفته‌ي رحماندوست، عنصر شگفت‌انگيزي نيز كه در داستان رئاليستي كاملا ديده مي‌شود، در قصص قرآني نمايش داده مي‌شود، به‌طوري كه بوي پيراهن يوسف و رسيدن او به ايوب با وجود بعد مسافت، تبديل عصاي‌حضرت موسي (ع) به اژدها، عمر نوح (ع) يا تجلي خداوند در كوه طور، نمونه‌هايي از اين عناصر شگفت‌انگيزي در قصه‌هاي قرآني‌اند.

وي عشق نوح به فرزندش و عشق زليخا به يوسف را نيز عنصر ديگر مشترك در ادبيات داستاني و قصه‌هاي قرآني دانست و اظهار كرد: گفت‌وگو و ديالوگ در تمام سوره‌هاي قرآني با سبك و سياق كاملا مشخص ديده مي‌شود و تمام اين ديالوگ‌ها نشان‌دهنده‌ي شخصيت‌هاي موجود در سوره‌ها هستند.

به گفته‌ي او، كشمكش و درگيري از ديگر عناصر ادبيات داستاني است و در قصه‌هاي قرآني نيز ديده مي‌شود، به‌طوري كه در بعد درگيري انسان با انسان مي‌توان به كشمكش برادران يوسف با يوسف، در بخش درگيري انسان با محيط مي‌توان به درگيري يوسف با چاه يا در بخش درگيري انسان با خود مي‌توان به درگيري زليخا با خودش يا درگيري حضرت ابراهيم (ع) با خودش هنگام نگاه كردن به ستاره‌ها و ماه اشاره كرد.

رحماندوست با بيان اين‌كه عنصر نماد نيز در تمام قصه‌هاي قرآني قابل تفسير است، اظهار كرد: در داستان حضرت يوسف (ع) چاه نماد سقوط، خورشيد نماد پدر، ماه نماد مادر، زندان و كاخ فرعون نماد تباهي و سياهي، گرگ نماد نفس برادران يوسف، پيراهن نماد عصمت، دلو نماد زلالي و شفافيت حضرت يوسف (ع) و گاو چاق نماد فراواني است. نمادهاي بسياري در سوره‌هاي قرآني وجود دارد كه هريك از آن‌ها قابل تفسير و تحليل است.

وي نمايش صحنه را از ديگر وجوه اشتراك ادبيات داستاني با قصه‌هاي قرآني دانست و ادامه داد: صحنه‌ي انداختن يوسف به چاه و آوردن پيراهن خوني براي حضرت ايوب (ع) يا قرار دادن موسي (ع) در جعبه‌ي چوبي در رود نيل از نمونه‌هاي اين عنصر هستند.

به گفته‌ي او، روايت، تلخيص، پرداخت داستاني، تضاد، گذار، تحول، حركت، انديشه و جريان سيال ذهن از ديگر اشتراك‌هاي داستان‌هاي قرآني با داستان‌هاي امروزي است.

اين پژوهش‌گر در ادامه‌ي سخنان خود به سرشماري وجوه افتراق ميان قصه‌هاي قرآني و ادبيات امروزي پرداخت و بيان كرد: داستان‌هاي امروزي از ساختار مشخص برخوردار نيستند و به‌طور حتم مي‌توان گفت، آن‌ها از ساختار داستان‌هاي رمان و كلاسيك خارج شده‌اند و مقدمه، متن خلاصه و نتيجه‌گيري ندارند؛ اما در سوره‌هاي قرآني اين ساختار به‌طور كامل ديده مي‌شود.

وي اظهار داشت: صدور احكام كلي، پيام مستقيم، واقعي و مستند بودن حوادث و نتيجه‌گيري و شكستن زمان از ديگر وجوه افتراق داستان‌هاي امروزي با قصص قرآني است.

او در پايان افزود: تبعيت از قصه‌هاي قرآني براي ادبيات داستاني قابليت بهره‌برداري و استفاده‌ي فراوان دارد و قطعا ادبيات داستاني مي‌تواند در آينده، مورد توجه داستان‌نويسان قرار گيرد.

اميرحسين فردي ـ دبير اين جشنواره ـ نيز با انتقاد از حمايت نشدن جشنواره‌ي كتاب سال شهيد حبيب غني‌پور از سوي مجامع، دستگاه‌ها و نهادهاي فرهنگي، تأكيد كرد: همه‌ي تلاش ما اين است كه در اين جشنواره، با وجود همه‌ي اختلاف ديدگاه‌ها و جريان‌هاي موجود در ادبيات كشور، شاخص‌ترين كتاب سال را انتخاب كنيم و مطمئن هستيم كه همين اختلاف ديدگاه‌هاست كه ادبيات را به پيشرفت مي‌رساند.

وي با بيان اين‌كه اين جشنواره به نام يك شهيد پايه‌گذاري شده است، گفت: شهيد داراي آرمان و عقيده بوده و جان خود را براي آن فدا كرده است. تلاش ما اين است تا در اين جشنواره، ميراث آن شهيد را كه قطعا حمايت از اسلام، انقلاب و جمهوري اسلامي بوده است، حفظ كنيم، از ادبيات آن شهيد بگوييم و به احوال دور خود آگاه باشيم.

فردي با بيان اين‌كه ادبيات امروز ما دچار بيماري مزمن شده است، اظهار داشت: بسياري از دوستان نويسنده، سياسي نبودن را در شرايط كنوني براي خود يك فضيلت مي‌دانند. شايد اين امر براي عوام تا حدي قابل قبول باشد، اما براي يك نويسنده كه مدعي تأثيرگذاري در جامعه است، قابل پذيرش نيست.

وي با بيان اين‌كه يك نويسنده‌ي فاقد تشخيص سياسي و بي‌توجه به احوال روزگار خود اصلا براي چه چيزي مي‌نويسد و مي‌خواهد به كجا برود، گفت: حفظ ميراث شهدا و حمايت از اسلام و انقلاب مهم‌ترين چيزي است كه بايد به آن توجه داشت.

فردي با اشاره به اين‌كه سياست مانند هوايي است كه مي‌تواند مسموم يا متبوع باشد، بيان كرد: اين سياست است كه براي همه‌ي ما خط و مشي تعيين مي‌كند. بنابراين يك نويسنده و عنصر اثرگذار نبايد از اين فضا دوري كند و در خواب غفلت به‌سر ببرد.

وي با اشاره به حوادث پس از انتخابات، ادامه داد: متأسفانه در اين شرايط ديديم، كساني كه به نام نويسنده‌ي مستقل يا مترجم مستقل فعاليت مي‌كنند، براي ايجاد اغتشاش و فتنه كار مي‌كنند و به ايران مي‌آيند و آدم مي‌كشند.

فردي با بيان اين‌كه ادبيات داستاني دچار غربت شده است، گفت: 30سال از انقلاب ايران مي‌گذرد و هر سال، جشنواره‌هايي داريم كه مهم‌ترين آن‌ها را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار مي‌كند. متأسفانه جايي كه نام فيلم و سينما به ميان مي‌آيد، همه‌ي دستگاه‌ها و نهادها مشاركت خود را براي اعطاي جوايز اعلام مي‌كنند، اما آن‌جا كه پاي ادبيات و داستان به ميان مي‌آيد، كسي جواب‌گو نيست.

فردي با بيان اين‌كه در سال‌هاي گذشته، بزرگ‌ترين ظلم به شعر و ادبيات داستاني در كشور رخ داده است، افزود: بسياري از نويسندگان مظلوم در چنين شرايطي دچار افسردگي شده‌اند.

وي ادامه داد: در جشنواره‌ي فيلم فجر امسال، 18 سازمان و نهاد از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، دفتر تبليغات حوزه‌ي علميه‌ي قم، آموزش و پرورش، شركت ملي فرش ايران، هلال احمر و كتابخانه‌هاي عمومي كشور و ديگر دستگاه‌ها در ارائه‌ي جوايز سهيم بودند؛ اما پرسش اصلي اين است كه چه نسبتي بين كتابخانه‌ها و سينما وجود دارد؟ اگر قرار است، در امري فرهنگي مشاركت وجود داشته باشد، اين دستگاه‌ها بايد در حوزه‌ي ادبيات فعاليت كنند.

فردي تأكيد كرد: چند سال است كه ما جشنواره‌ي كتاب سال شهيد حبيب غني‌پور را برگزار مي‌كنيم، اما بنياد شهيد اصلا تا به حال نپرسيده است كه شما چه مي‌كنيد. در چنين شرايطي است كه متوجه مي‌شويم، اگر يك هنرپيشه‌ي بي‌سواد باشيم، بيش‌تر به ما توجه مي‌كنند تا يك نويسنده.

به گزارش ايسنا، در اختتاميه‌ي جشنواره‌ي كتاب سال شهيد حبيب غني‌پور از محمدرضا بايرامي به‌عنوان يكي از نويسندگان ادبيات معاصر تقدير شد.

در اين جشنواره، رضا اميرخاني در وصف محمدرضا بايرامي سخن گفت و بيان كرد: متأسفانه بزرگداشت‌هاي ما بيش‌تر به مجلس ترحيم شبيه‌اند؛ اما من مي‌خواهم اين‌بار درباره‌ي محمدرضا بايرامي به‌گونه‌اي ديگر عمل كنم و فارغ از بيان گذشته‌ي او و فعاليت‌هايش، بگويم كه محمدرضا بايرامي بي‌شك يكي از درخشان‌ترين سوابق را در حوزه‌ي نويسندگي دارد؛ اما متأسفانه همين نويسنده وقتي يكي از بزرگ‌ترين جايزه‌هاي ادبي خارجي را برد، هيچ كسي جز اهالي مسجد جواد الائمه (ع) به پيشواز او نرفت.

وي با بيان اين‌كه مظلوميت ادبيات داستاني مال ديروز نيست و حتا امروز نيز ديده مي‌شود، اظهار داشت: ورق زدن پرونده‌هاي گذشته دردي را دوا نمي‌كند. بياييد ببينيم، در آينده قرار است چه اتفاقي بيفتد. وقتي كتاب محمدرضا بايرامي كه افتخار ادبيات ايران است، قرار شد به بازار بيايد، دوستان كنوني چه مي‌كنند.

اميرخاني تأكيد كرد: معتقدم امروز نويسندگان وفاداري به نظام و انقلاب وجود دارند كه براي مردم كار مي‌كنند؛ اما متأسفانه كار دست عده‌اي افتاده است كه خوشايند مسؤولان مي‌نويسند.

وي كتاب «مردگان باغ سبز» محمدرضا بايرامي را يكي از آثار برجسته‌ي ادبيات معاصر دانست و افزود: روند قضايا به‌گونه‌اي است كه نبايد فكر كنيم، قرار است، اتفاق جديدي در حوزه‌ي ادبيات بيفتد و مطمئنا موضوع مظلوميت ادبيات هم‌چنان ادامه‌دار خواهد بود.

به گزارش ايسنا، محمدرضا بايرامي نيز در سخناني با بيان اين‌كه برگزاري جشنواره‌ي شهيد غني‌پور و جشنواره‌هايي از اين دست، شايد دهن‌كجي به فضاي كنوني فرهنگي كشور باشد، گفت: متأسفانه در اين فضا، خانواده‌ي ادبيات جدي گرفته نمي‌شود. با اين جشنواره‌ها بايد بگوييم، اگر كسي به ما توجه نمي‌كند، ما خودمان امور فرهنگي را ادامه مي‌دهيم.

وي با تقسيم‌بندي ادبيات كنوني به دو وجه روشن و نيمه‌روشن و غيرشفاف، بيان كرد: وضعيت ادبيات عامه‌پسند كاملا روشن و شفاف است؛ اما آن‌هايي كه جدي مي‌نويسند و مخاطب خاص دارند، در وضعيتي غيرشفاف و مه‌آلود به‌سر مي‌برند و شايد نتيجه‌ي همه‌ي كارشان يك كتاب دو تا سه‌هزار تيراژي باشد كه با وجود پرمغز بودن، از سوي هيچ نهاد فرهنگي از آن استقبال نمي‌شود.

بايرامي با بيان اين‌كه معتقدم سختي‌ها و ناملايمات نويسندگان جدي ارزش فراوان دارد، اضافه كرد: شايد شرايط مه‌آلود موجب شود، برخي از اين نويسندگان نوشتن را كنار بگذارند؛ ولي برخي ديگر در همين شرايط به خلاقيت و آفرينش برسند. به همين دليل است كه معتقدم، نويسندگان جدي بايد خودشان ارزش كاري را كه انجام مي‌دهند بدانند، حتا اگر يك اثر جدي را فقط يك‌هزار نفر بخوانند.

به گزارش خبرنگار ايسنا، در نهمين دوره‌ي جشنواره‌ي كتاب سال شهيد حبيب غني‌پور برگزيدگان در سه حوزه‌ي داستان نوجوان، ادبيات دفاع مقدس و رمان و داستان با موضوع آزاد معرفي شدند.

در بخش داستان نوجوان، رتبه‌ي سوم به جمشيد خانيان براي كتاب «طبقه هفتم غربي» داده و از او با لوح تقدير و يك‌ونيم سكه بهار آزادي تقدير شد. رتبه‌ي دوم نيز با اهداي لوح تقدير و دو سكه‌ي بهار آزادي به محمدرضا بايرامي براي كتاب «گرگ‌ها از برف نمي‌ترسند» تعلق گرفت. رتبه‌ي اول در اين بخش هم با اهداي تنديس، لوح تقدير و سه سكه‌ي بهار آزادي، سيدهاشم حسيني براي كتاب «من و رضا و آيدين» انتخاب شد.

در بخش زندگي‌نامه‌ي داستاني كتاب برگزيده «اعترافات غلامان» اثر حميدرضا شاه‌آبادي شناخته شد كه با اهداي تنديس، لوح تقدير و سه سكه‌ي بهار آزادي از او تقدير شد.

در بخش ادبيات داستاني دفاع مقدس (مجموعه داستان‌هاي كوتاه) نفر سوم با اهداي لوح تقدير و يك سكه‌ي تمام بهار آزادي عباس جعفري‌مقدم براي كتاب «ويزاي بهشت» شناخته شد. نفر دوم اين بخش زهره يزدان‌پناه براي كتاب «قواره‌اي براي دو نفر» بود كه لوح تقدير و دو سكه‌ي تمام بهار آزادي گرفت. نفر اول در اين بخش كه تنديس جشنواره و لوح تقدير و سه سكه‌ي بهار آزادي گرفت، اصغر استادحسن معمار براي كتاب «آلبوم عكس» بود.

در بخش ادبيات داستاني دفاع مقدس (داستان بلند و رمان) هيأت داوران نفر سوم را انتخاب نكرد و لوح تقدير و دو سكه‌ي بهار آزادي به‌عنوان رتبه‌ي دوم به مجيد حميدي براي كتاب «فاخته‌ها به لانه برمي‌گردند» تعلق گرفت. نفر اول در اين بخش محمدرضا بايرامي براي كتاب «خون‌نوشت» بود كه تنديس جشنواره، لوح تقدير و سه سكه‌ي بهار آزادي دريافت كرد.

در بخش ادبيات داستاني دفاع مقدس (زندگي‌نامه‌هاي داستاني) هيأت داوران ابتدا از دو اثر «عروس آسمان» نوشته‌ي وجيهه علي‌اكبري ساماني و كتاب «پابه‌پاي شما دويده‌ام» اثر آمنه آدينه با اهداي يك لوح تقدير و يك سكه‌ي بهار آزادي تقدير كرد. در اين بخش، نفر سوم لاله جعفري نويسنده‌ي كتاب «آن روز هشت صبح» بود كه يك‌ونيم سكه‌ي بهار آزادي و لوح تقدير گرفت. «نيمه پنهان ماه» اثر نجمه كتابچي در بخش زندگي‌نامه‌هاي داستاني رتبه‌ي دوم شد و لوح تقدير و دو سكه‌ي بهار آزادي دريافت كرد. نفر اول در اين بخش به‌طور مشترك به كتاب «دا» نوشته‌ي سيدزهرا حسيني و اثر بازنويسي‌شده‌ي سيداعظم حسيني تعلق گرفت. رتبه‌ي اول، تنديس جشنواره، لوح تقدير و شش سكه بهار آزادي دريافت كرد.

در بخش سوم و نهايي جشنواره‌ي كتاب سال شهيد حبيب غني‌پور، در بخش ادبيات داستاني بزرگ‌سال با موضوع آزاد در زيرمجموعه‌ي داستان كوتاه، رتبه‌ي سوم به كتاب مجموعه داستان «ساعت‌ها هم خوابند» اثر حسينعلي جعفري تعلق گرفت كه از او با اهداي لوح تقدير، تنديس جشنواره و سه سكه‌ي بهار آزادي تقدير شد. رتبه‌ي دوم نيز با اهداي لوح تقدير، تنديس و سه سكه‌ي بهار آزادي به مجيد قيصري براي كتاب «شماس شامي» تعلق گرفت. رتبه‌ي اول اين بخش رضا اميرخاني نويسنده‌ي كتاب «بي‌وطن» بود كه از او با اهداي لوح تقدير، تنديس جشنواره و پنج سكه بهار آزادي تقدير شد.

رضا اميرخاني هنگام دريافت جايزه‌ي خود، بخش مالي اين جايزه را قبول نكرد و بوسيدن دست خانواده‌ي شهدا را بهترين افتخار و جايزه از اين جشنواره دانست.

هم‌چنين در بخش مجموعه داستان كوتاه، كتاب «فتوا» نوشته‌ي اكبر خليلي با اهداي لوح تقدير و دو سكه‌ي بهار آزادي تقدير شد.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha