به گزارش ایسنا، مفهوم "کیفیت زندگی کاری" به لحاظ تأثیر چشمگیری که در افزایش کارایی سازمان دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار است و در حقیقت، یکی از خاستگاههای مهم توسعه سازمانی بوده و بهعنوان پیشزمینه منابع انسانی مورد نیاز سیستمهای سلامتی، مطرح است.
نتایج مطالعات متعدد نشاندهنده تأثیر مثبت مفهوم فوق بر مؤلفههایی نظیر بهبود شرایط کاری، اثربخشی سازمان، کاهش غیبت در سازمان، افزایش رضایت شغلی، ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و زندگی کاری، ایجاد رقابت مفید و سازنده بین کارکنان و اعتماد به مقامات بالاتر بوده است.
از طرفی بنا بر نظر محققان، تغییرات شگرف در عرصههای مختلف کاری از دوران صنعتی تا عصر دانش، سازمانها را ناگزیر ساخته تا بهمنظور بقاء و حفظ توان رقابتی به مدیریت دانش و یادگیری، بهعنوان مهمترین منبع استراتژیک توجه کنند. ازاینرو، سازمانهای بزرگی نظیر بیمارستانها، برای حفظ خود در این شرایط، نیازمند آن هستند که خود را مجهز به ابزارهایی کنند که توان رویارویی و همسویی با این تغییرات و تحولات جهانی را به دست آورند. یکی از مهمترین این ابزارها، نهادینه کردن فرایند یادگیری در سازمان است.
محققانی از دانشگاه علوم پزشکی شیراز در مطالعهای پژوهشی، تلاش کردهاند تا رابطه بین این دو مفهوم یعنی "کیفیت زندگی کاری" و "فرایند یادگیری در سازمان" را درک کرده و وضعیت آن را در بیمارستانهای آموزشی بسنجند.
در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، ۱۸۵ نفر از پرستاران بیمارستانهای آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی شیراز با استفاده از دو پرسشنامه یادگیری سازمانی و کیفیت زندگی کار، اطلاعات و دادههای مورد نیاز پژوهشگران را ارائه دادند. درنهایت نیز، این دادهها به کمک کامپیوتر و با روشهای آماری، تجزیهوتحلیل شدند.
نتایج این پژوهش نشاندهنده آن است که از دیدگاه پرستاران، کیفیت زندگی، دارای رابطه مثبت و معنیداری با یادگیری سازمانی است. بهعبارتدیگر، هرچه افراد از کیفیت زندگی بهتری برخوردار باشند، اهتمام به یادگیری سازمانی و تأثیرش بر آنها، بیشتر است.
به بیان علیرضا یوسفی، پژوهشگر دانشکده مدیریت و اطلاعرسانی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و همکارانش که این پژوهش را به انجام رساندهاند: «استرس شغلی پرستاران از کیفیت زندگی کاری کاسته و بر اساس یافتههای این پژوهش این مسئله نیز میتواند موجب کاهش قابلیت یادگیری سازمانی در آنها شود. درصورتیکه پرستاران از کیفیت زندگی کاری مطلوب و آرامش نسبی برای انجام امور و وظایف خود برخوردار باشند و شغلشان مانع انجام مسئولیت خانوادگی فرد نشده و همچنین سایر نقشهای اجتماعی خود را در زندگی غیر کاری بتوانند بهراحتی ایفا کنند، میتوان شاهد افزایش یادگیری سازمانی در میان آنان بود و در چنین شرایطی فرصت برای خودارزیابی در راستای دستیابی اهداف سازمانی، پاداش مدیران به ایدههای خلاق، آموزش در گروههای کاری، تشویق کارکنان به شناسایی دیدگاههای افراد سایر مشاغل و حل مشکلات و به اشتراک گذاشتن دانش و مهارتهای کارکنان با همدیگر فراهم خواهد بود».
آنها میافزایند: «از طرفی، برنامههای بهبود کیفیت زندگی کاری میتوانند مشوق مثبتی برای پرستاران در جهت به کار بردن مهارت و استعدادهایشان در بیمارستان خود بوده و به آنها امکان یادگیری، رشد، ایجاد مهارتهای جدید در جریان کمک به حل مشکلات سازمانی و نیروی کار را بدهند. بنابراین میتوان گفت درصورتیکه بیمارستانها بتوانند مؤلفههای کیفیت زندگی کاری پرستاران خود را افزایش داده و شرایطی را در محیط کار فراهم کنند که آنان احساس عدالت، موفقیت، امنیت، رشد و ارتقای فرصت برای بروز تواناییها و خلاقیتهای خود داشته باشند، آنگاه میتوان شاهد ارتقای قابلیت یادگیری سازمانی پرستاران و رشد و پویایی بیمارستان بود».
بنا بر نظر محققان فوق: «از طرف دیگر، با توجه به این مسئله که مدیران بیمارستان با انتظارات روزافزون جهت ایجاد محیطهای کاری مشارکتی و انسانیتر، با فشار کنترل هزینهها در عین افزایش اثربخشی و پیشرفت تکنولوژی مواجه میشوند، باید رفتار صحیح با کارکنان را سرلوحه خود قرار داده و یک محیط یادگیری تعامل محور ایجاد کنند».
بر اساس نتایج این مطالعه، از مؤلفههای کیفیت زندگی کاری به ترتیب مشارکت در تصمیمگیری، پیشرفت و امنیت شغلی و میل و انگیزش به کار تأثیر معنادار و مستقیمی بر روی یادگیری سازمانی داشتند و در این میان، مؤلفه مشارکت در تصمیمگیری بیشترین تأثیر را در یادگیری سازمانی داشته است. بدین معنی که با افزایش مشارکت پرستاران در تصمیمگیری، قابلیت یادگیری سازمانی آنان افزایش بیشتری مییابد.
یوسفی و همکارانش از پژوهش خود چنین نتیجه گرفتهاند: «با توجه به نقش و تأثیر کیفیت زندگی کاری در یادگیری سازمانی، بیمارستانها میتوانند با تکیهبر عوامل ارتقاءدهنده کیفیت زندگی کاری در سازمان، راه خود را برای رسیدن به اهداف سازمانی مربوطه و مقابله با تحولات محیطی هموار سازند. مدیران اجرایی بیمارستان میتوانند با مشارکت دادن پرستاران در تصمیمگیری در حیطههای مرتبط و فراهم آوردن زمینههای خلاقیت، آموختن و تجربه کردن در راستای پیشرفت شغلی، ضمن ارتقای کیفیت زندگی کاری آنان بیمارستان را به سمت سازمان یادگیرنده هدایت کنند».
محققین مورد اشاره فوق، از این یافتهها مقالهای علمی پژوهشی و تخصصی را تهیه کردهاند که مجله «بهداشت و توسعه» وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمان آن را به چاپ رسانده است.
انتهای پیام
نظرات