در این مقاله به قلم سیدحسین موسویان، پژوهشگر دانشگاه پرینستون آمریکا و عضو سابق گروه مذاکرهکننده هستهای آمده است:
کاخ سفید به دنبال سه تغییر دربرجام میباشد؛ دائمی کردن محدودیتهای مدتدار آن، جلوگیری از توسعه نسل جدید سانتریفیوژها و توقف آزمایشات موشکی ایران. ترامپ در واقع همان نظر نتانیاهو را عمل میکند که در سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل گفت:" برجام را یا لغو کنید یا تغییر دهید، اصلاح کنید یا هیچش کنید". لایحه کورکر-کاتن هم درجهت پیشبرد همین اهداف درکنگره مطرح است، طرحی اساسا ناقض برجام است.
دلیل اعلام شده کاخ سفید، نگرانی از ماهیت برنامه هسته ای ایران پس از اتمام دوره برجام است. اماهدف واقعی او، نابود کردن برجام و ایجاد زمینه برای یک تقابل تمام عیار با ایران در منطقه است. اما تحقق هر سه هدفش غیرممکن است؛ زیراکه نقض آشکار وفاحش برجامی خواهد بود که یک توافق بین المللی است و پشتوانه آن هم قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است. ضمن اینکه هرسه مورد غیر منطقی، خلاف نرمها و مقررات جهانی نیز هست.
مورد اول: محدودیتهای پیشبینی شده در برجام بین هشت تا بیست و پنج سال، تماما فراتر از معاهده عدم اشاعه هستهای(ان پی تی) است و هیچ کشور دیگری تا کنون رسما چنین محدودیت هایی را با هم در برنامه هستهای خود نپذیرفته است. دائمی کردن این محدودیتها یعنی ایجاد یک معاهده ان پی تی جدید آنهم صرفا در مورد یک کشور، از این رو ایران هیچگاه چنین تبعیض آشکار و تحقیر کننده بین المللی را نخواهد پذیرفت.
مورد دوم: توقف نسل پیشرفته سانتریفیوژها نیز تلاشی بیهوده است. زیرا اولا سانتیریفیوژهای فعلی ایران تکنولوژی پنجاه سال پیش است و غنی سازی با این نسل سانتریفیوژها کاملا غیر اقتصادی است. ثانیا طبق ماده چهار معاهده ان پی تی، کلیه اعضاء حق بهره مندی از تکنولوژی پیشرفته هسته ای آنهم بدون تبعیض را دارند.
مورد سوم: توقف توان دفاعی و نظامی ایران از جمله توان موشکی نیزبه هفت دلیل واقع بینانه نیست:
اول؛ ایران دردهه اول هشتاد مورد تجاوز نظامی صدام قرار گرفت و قدرتهای منطقه ای و جهانی از این تجاوز و نیز کاربرد هزاران موشک و نیز سلاح های شیمیایی علیه ایران حمایت کردند.
دوم؛ آمریکا و سایر قدرتهای جهانی از یک طرف صدها میلیارد دلار پیشرفته ترین سلاح های نظامی را به کشورهای همسایه ایران صادر می کنند و متقابلا ایران را مورد تحریم تسلیحاتی قرار داده اند.
سوم؛ سناریوی حمله نظامی به ایران همچنان روی میز آمریکا و اسراییل است و کشورهای عربستان و امارات سالهاست که برای تحقق آن درپشت پرده تلاش کردهاند.
چهارم؛ بودجه نظامی ایران نسبت به کشورهای همسایه خیلی کمتر است. بودجه نظامی ایران حدود پانزده میلیارد دلار و یک پانزدهم بودجه نظامی عربستان است و در مقابل بودجه نظامی هفت صدمیلیارد دلای میلیارد دلاری آمریکا، بسیار ناچیز است.
پنجم؛ ایران در بحرانی ترین منطقه جهان زندگی می کند و اکثر بحران های مهم جاری جهان اعم از عراق و افغانستان و سوریه و غیره در همسایگی ایران است.
ششم؛ خطر گروههای تروریستی داعش و القاعده و امثالهم که در بیخ گوش ایران بروز کرده و در داخل ایران مرتکب نیز عملیات تروریستی نیز شده اند، بزرگ ترین تهدید امنیت جهانی و منطقه و مرزهای ایران است.
هفتم؛ توان تسلیحاتی ایران دفاعی و بازدارنده است و پنتاگون هم به این واقعیت اعتراف کرده است. اصرار آمریکا در توقف توان موشکی و دفاعی، به معنی آمادهسازی برای حمله به ایران تلقی میشود.
بنابراین ایران، حفظ و تقویت توان دفاعی خود را جزء لاینفک حفظ تمامیت ارضی، امنیت و استقلال خود میداند و برای تحقق آن معامله نخواهد کرد؛ لذا از هم اکنون روشن است که استراتژی جدید ترامپ در مورد ایران محکوم به شکست است. با این وجود، ظرفیت یک آلترناتیو دیگر برای او وجود دارد. با توجه به اینکه، عدم اعتماد بین ایران به حد اکثر رسیده، برداشتن گامهایی برای اعتمادسازی ضروری است.
برجام اولین توافقی بینالمللی است که به خاطر مذاکرات چندجانبه بینالمللی و نیز مذاکرات مستقیم و سطح بالای ایران و آمریکا بدست آمده است. دولت ترامپ اظهار نموده که نگران چرخش ایران به سمت سلاح هستهای بعد از سال 2040 است، زمانی که محدودیتهای برنامه هستهای ایران کاملا منتفی خواهد شد. چنانچه این نگرانی جدی است، اگر او امروز برجام را لغو کند، محدودیت های مذکور نیز فورا منتفی خواهند شد و از امروز با آن تهدید مواجه خواهد شد؛ لذا بهتر است کاخ سفید ازفرصت زمانی چند ساله محدودیتها، استفاده نموده و از طریق همکاری هستهای با ایران، مسیر اعتمادسازی متقابل را دنبال کند.
قبل از انقلاب اسلامی ایران، دانشمندان و مهندسین هسته ای آمریکا در بخش های مختلف هسته ای از جمله: انرژی، سلامت، تکنولوژی و ایمنی با ایران همکاری می کردند. بعد از انقلاب هم ایران مخالفتی با این نوع همکاری ها نداشته است. حتی بعد از برجام نیز آمریکا از آب سنگین خرید؛ لذا این عقلایی است که دو کشور در مورد پروژه های صلح آمیز هستهای با هم همکاری کنند. این روش، بهترین مسیر اعتمادسازی در بخش هستهای است همانگونه که روسیه با ایران چنین همکاریهایی را دارد. همانطور که جرالد فورد رییس جمهور آمریکا از حزب جمهوری خواه درسال 1974 دستور همکاریهای گسترده هستهای بین آمریکا و ایران را صادر کرد، اگر کلیه قدرتهای هستهای جهانی، در زمینه همکاریهای صلحآمیز هستهای وارد همکاری با ایران شوند، بهترین شیوه کسب اطمینان از آینده صلح آمیز برنامه هستهای ایران خواهد بود.
آمریکا بزرگترین شرکتهای تاسیسات هستهای جهان را دارد که با همه ابعاد برنامه هسته ای آشنا هستند. استفاده از این ظرفیت برای همکاری و مشارکت در پروژههای صلحآمیز هستهای ایران، یک اقدام اساسی برای اعتمادسازی و ایجاد اطمینان از استمرار صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران بعد از پایان زمانی محدودیتهای جاری خواهد بود.
مردم ایران و آمریکا هیچ گاه با هم دشمن نبودهاند. اکنون زمان یافتن راههای سالم همکاریهای اقتصادی است که بتواند به ایران و آمریکا برای اجرای کامل برجام، محو کل سلاحهای هستهای از روی کره زمین و نیز مقابله با تهدید تروریسم هستهای کمک کند. در این راستا ایران و آمریکا میتوانند در زمینه عاریسازی خاورمیانه از سلاحهای هستهای با هم همکاری داشته باشند.
انتهای پیام
نظرات