خودنمایی‌های پاییز امروز و سنت‌های فراموش شده‌ی دیروز ابرکوه

پاییز در ابرکوه فصل دورهمی‌های شبانه، بازی‌های گروهی، شاهنامه‌خوانی و داستان‌های حماسی، همکاری و همدلی همسایه‌ها و اقوام و تهیه غذاهای پاییزی بوده ولی امروز گرد و غبار فراموشی بر این سنتها نشسته و تنها برگ‌ریزان درختان و نقاشی زیبای خداوند با رنگ‌های زرد، نارنجی و قرمز خاطرات آنها را برای کویرنشینان زنده می‌کند.

آنچه در سال‌های دور ارمغان پاییزی برای مردم ابرکوه بود، امروز در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پیدا نمی‌شود؛ دورهمی‌های شبانه همراه با شاهنامه‌خوانی و بازی‌های گروهی همچون «مودُک مودُک»، کمک همسایه‌ها و اقوام در جدا کردن محصول پنبه از پیله‌های چوبی و جدا کردن دانه‌های آن با دستگاه «چرخ پنبه»، دیگر در میان مردم این دیار جایگاهی ندارد.  

چخ ریسیدن(تبدیل پنبه به نخ)، پِلته کردن(به شکل لوله درآوردن پنبه‌ها با دو کف دست)، نیمه ریسیدن(تبدیل پلته‌ها با رشته‌های باریک نخ) و چخ چی کردن(به کلاف تبدیل کردن نخ نیمه شده) در شب‌های سرد پاییز برای بافت گلیم، جاجیم، قالی، کرباس، کار و رویه‌ی گیوه و دیگر دستبافته‌ها را دیگر جز مادربزرگ‌ها، کسی به یاد ندارد.

طعم بی‌نظیر غذاهایی همچون «قرمه زردُک»، «آبگوشت چغندر»، «خورشت مُطَنجینه»، «گیپو»، «خورشت آلوقیسی»، «خورشت ریزدار تُرش»، «دمپخت اَلُم (ارزن)» و شیرینی‌های مقوی «هم کوفته یا مُشتُک» و «کماچ توت» که بانوان قدیمی ابرکوه با اشتیاق و همدلی در شب‌های پاییز تهیه می‌کردند، امروز از خاطره‌ها رفته و دیگر در فهرست غذای مردم ابرکوه جایی ندارند.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۳ آبان ۱۴۰۰ / ۰۹:۲۸
  • دسته‌بندی: یزد
  • کد خبر: 1400082317421
  • خبرنگار :